جز فاجعه چه نام دیگری میتوان برایش انتخاب کرد؟! وقتی خطر از دست رفتن استعدادهای کودکان و نوجوانان ایرانی را بیش از همیشه برای ما جدی کرده است[...]
یادداشت: جز
فاجعه چه نام دیگری میتوان برایش انتخاب کرد؟! وقتی خطر از دست رفتن
استعدادهای کودکان و نوجوانان ایرانی را بیش از همیشه برای ما جدی کرده
است! روزنامه فرهیختگان پس از اعلام نتایج کنکور سال 96 با یک بررسی ساده
از وضعیت تحصیلی نفرات برتر کنکور به نتیجه مهمی دست یافته است و آن، اینکه
«مدارس همه 15 نفر برتر کنکور غیر دولتی و مدارس پولی بودهاند»! به عبارت
ساده، آن خانوادهای فرزندش در کنکور موفق شده یا در سالهای آینده موفق
خواهد شد که توان پرداخت شهریه سرسامآور مدارس غیر دولتی را دارد. به
عبارت دقیقتر، احتمال موفقیت دانشآموزانی حتی با استعداد و ضریب هوشی
بالاتر به دلیل ناتوانی خانوادههایشان در پرداخت شهریههای مدارسی از این
دست بسیار کمتر از دانشآموزان مدارس غیر دولتی است! موضوعی که بیتردید
وجود «بیعدالتی» در نظام آموزش کشور را نشان میدهد؛ بیعدالتی که
میتواند به بهای گزاف از بین رفتن آینده کودکان مستعد و نیروهای انسانی
توانا برای کشور تمام شود؛ چرا که در این میان تنها دانشآموز یا خانواده
او نیستند که متضرر میشوند؛ بلکه یک کشور و تمام ما هستیم که کودکان و
نوجوانانی را که در آینده میتوانند به سرمایه ملی و موتورهای محرک پیشرفت و
توسعه ایران بدل شوند، از دست دادهایم! این مهم و این نتایج در واقع
هشداری جدی را به مسئولان حوزه آموزش و جامعه میدهد که بر ضرورت بازنگری
جدی و کلان در سازوکارهای آموزش کشور، سیاستگذاریهای آموزش و پرورش و...
دلالت دارد! زیرا افزون بر اهمیت موضوع عدالت و مسئولیت نظام اسلامی برای
تحقق این معنا در جامعه، هیچ کشور و هیچ ملتی پیشرفت نخواهد کرد مگر آنکه
از همه استعدادها و نیروهای خود بهره بگیرد.