چند روز پس از اینکه رسانهها از آمدن زلمی خلیلزاد به عنوان نماینده ویژه آمریکا در امور افغانستان خبر دادند، حنیف اتمر که به عنوان مرد کلیدی حکومت وحدت ملی و یکی از متحدان اصلی اشرف غنی یاد میشد از سمت مشاور امنیت ملی این کشور استعفا داد. با پیش آمدن چنین وضعیتی، به نظر میرسد که تنشها در انتخابات ریاست جمهوری آینده افغانستان نیز بیشتر میشود زیرا اتمر جبهه اشرف غنی را ترک کرده است و به احتمال بسیار به یک ضلع انتخاباتی تازه تبدیل خواهد شد. درباره آخرین تحولات افغانستان گفتگویی را با اسماعیل باقری، کارشناس مسائل افغانستان و پاکستان انجام داده ایم که در ادامه می خوانید.
بصیرت: اخیرا مشاوران امنیت ملی، وزیران دفاع، کشور و رئیس اداره امنیت ملی افغانستان استعفا دادند. ولی استعفای وزرای دفاع و کشور از سوی اشرف غنی پذیرفته نشده است. آیا این موضوع می تواند دولت اشرف غنی را با چالش مواجه کند؟
آن طور كه در رسانههاي داخلي افغانستان منتشر شد، پس از استعفای «حنیف اتمر» مشاور امنیت ملی افغانستان، «طارق شاه بهرامی» وزیر دفاع و «ویس احمد برمک» وزیر کشور نیز استعفای خود را به آقاي اشرف غني ارائه کردند، اما ریاست جمهوری افغانستان استعفای حنیف اتمر را پذیرفته است و به جای وی «حمد الله محب» سفیر افغانستان در واشنگتن را به این سمت منصوب كرده است. حنيف اتمر علت استعفای خود را اختلاف های جدی در سطح رهبری در خصوص وحدت ملی، تأمین صلح، مدیریت سیاسی و امور انتخابات اعلام کرده است. اما اشرف غني با استعفای طارق شاه بهرامي و ويس احمد برمك وزراي دفاع و كشور افغانستان مخالفت كرده و خواستار ادامه كار آنها و تلاش برای بهبود وضعیت امنیتی كشور شده است.
البته برخی منابع در داخل افغانستان چنين عنوان كردند که همه مقامات امنيتي افغانستان از جمله «معصوم استانکزی» رئیس امنیت ملی بهدستور اشرف غنی مجبور به استعفا شدهاند. گفته میشود که اشرف غنی به دلیل حمله اخیر و گسترده طالبان به غزنی، حمله به ارگ ریاست جمهوری در روز عید قربان و همچنین افزایش تلفات نظامیان خواستار استعفای مقامات ارشد امنیتی شده است.
بدون شك استعفاي مقامات امنيتي از مشاور و رئيس امنيت ملي گرفته تا وزير دفاع و وزير كشور، آن هم در آستانه انتخابات و اوضاع وخيم امنيتي، دولت اشرف غني را با چالش جدي مواجه ميسازد و به همين جهت آقاي اشرف غني با استعفاي اين مقامات امنيتي به جزء حنيف اتمر مخالفت كرده است.
بصیرت: دولت اشرف غنی در برقرای امنیت، شکستهای ارتش افغانستاناز طالبان و واگذاری جغرافیا به طالبان انتقادات زیادی را متحمل شده است. این مسائل چقدر در امنیت افغانستان تاثیرگذار است؟
گزارشهاي متعددي منتشر شده است كه دولت در كمتر از 50 درصد از افغانستان كنترل و نفوذ دارد و اكنون از حدود 350 شهرستان، بيش از 170 شهرستان در معرض تهديد شديد طالبان قرار دارد. 57 فرمانداري تهديد متوسط و 11 فرمانداری و به گفته برخي منابع 14 فرمانداري نيز تحت كنترل صددرصدي طالبان قرار دارد. در برخي مواقع نبود امنیت سبب شده تا آمریکاییها و حتی مقامهای افغانستان، نتوانند برای بازرسی از پروژههای بازسازی که به وسیله آمریکا صورت ميگيرد، به برخی از مناطق افغانستان سفر کنند. تنها در سالجاري طالبان دو مركز استان يعني استان فراه و مركز استان غزني را مورد تصرف چند روزه قرار داده و اين نشان از اين دارد كه يا واقعا نيروهاي طالبان توانشان افزايش يافته است و يا سياستهاي پشتپرده موجب ميدان دادن به طالبان براي اهداف سياسي شده است. بدون شك در قضيه فراه يكسري اهداف از سوي آمريكاييها دنبال ميشد تا بگويند كشورهاي همسايه با حمايت از طالبان در تصرف فراه دخالت داشتند و اين امر را به جنگ آب نيز مربوط ساختند. بدون شك در قضيه تصرف چند روزه غزني نيز بحثهاي سياسي و انتخابات بيارتباط نبوده است.
آنچه مسلم است اين كه بياعتنايي و سهلانگاريها در درون دولت وحدت ملي، رقابتهاي درون حاكميتي، در كنار سياستهاي آمريكا در افغانستان به ويژه سياست عقبنشيني از مناطق دورافتاده يا طرح ايجاد مناطق امن براي طالبان، موضوعاتي نيست كه بتوان تاثيرات آن بر وضع امنيتي افغانستان را انكار كرد.
بصیرت: در افغانستان در مخالفت با سیاست های اشرف غنی، ائتلاف بزرگ ملی در حال شکلگیری است و کارگزاران دولت کنونی تمایل دارند به دولتهای بعدی کمک کنند. آیا این موضوع می تواند دولت اشرف غنی را با چالش مواجه کند؟
به نظرم چند موضوع مهم وجود دارد كه موجب ميشود تا ائتلاف بزرگ ملي دولت اشرف غني را به چالش بكشد: مساله اول، موضوع مذاكره با طالبان و نحوه مذاكرات است كه در اين خصوص جريانهاي سياسي و ائتلافها حضور مستقيمي در مذاكرات نداشته و تا حدود زيادي نظاره گر هستند. اين موضوع براي جريان اپوزيسيون آزار دهنده است.
مساله دوم، طرح ايجاد مناطق امن براي طالبان است كه عملا كشور افغانستان را به سمت فدرالي شدن خواهد برد. آقاي محقق، دوستم و لطيف پدرام از نمايندگان بدخشان مخالف سرسخت اين طرح هستند.
مساله سوم، نظام انتخاباتي است. تغيير نظام انتخاباتي از راي غيرقابل انتقال به نظام راي قابل انتقال و استفاده از سيستم بيومتريك، موضوع واقعي نبودن آمار بيش از 9 ميليوني ثبت نام كنندگان در انتخابات پارلماني از جمله موضوعاتي است كه احزاب سياسي را با دولت اشرف غني «رو در رو» كرده است.
احزاب سیاسی افغانستان استفاده از سیستم بیومتریک و تغییر نظام رای واحد را برای تضمین شفافیت انتخابات پارلمانی این کشور حیاتی میدانند اما دولت افغانستان حاضر به پذیرش آن نیست و ميگويد زمان كافي براي تغييرات در انتخابات پيشرو وجود ندارد، اما در انتخابات رياست جمهوري 1398 امكانپذير است. آقاي اشرف غنی در واکنش به خواستههای انتخاباتی احزاب، آنها را تهدید کرد که اگر دست از اعتراض نکشند، احزاب معترض را بر اساس قانون منحل خواهد کرد. «انوارالحق احدی» رئیس جبهه نوین ملی افغانستان در واكنش به تهديد اشرف غني گفت: «تشکیل حکومت موقت نخستین انتخاب ما نیست اما اگر دولت در برابر اصلاحات انتخاباتی مقاومت کند و در عین حال نتواند شفافیت انتخابات را تضمین کند، احزاب سیاسی نیز حکومت موقت، کنفرانس بن سوم و برگزاری لویه جرگه را به عنوان مکانیسمهای جایگزین انتخابات بررسی خواهند کرد.»
در همين راستا «حبیب الرحمان حکمتیار» پسر رهبر حزب اسلامی در واکنش به هشدار اخیر اشرف غنی اعلام کرد که کسی توان منحل کردن حزب اسلامی را ندارد. بزرگترین کاری که خلاف قانون صورت گرفته است و باید اصلاح شود ایجاد حکومت وحدت ملی توسط وزیر خارجه آمریکا آن هم در تضاد با قانون است و برای اجرای قانون شما نخست حکومت وحدت ملی را منحل کنید.
بصیرت: در روزهای اخیر مسکو به دنبال برگزاری اجلاس صلح افغانستان با حضور طالبان بودند. ولی این موضوع از سوی دولت اشرف غنی رد شد و این سیاست دولت اشرف غنی دیدگاه وابستگی به آمریکا را قوّت بخشید. آیا این سیاست ها باعث افزایش نا امنی در افغانستان نمی شود؟
قبلا دولت افغانستان از مسكو خواسته بود تا طالبان را به مذاكره با دولت كابل ترغيب كند و مقامات مسكو نيز اعلام كرده بود كه براي تأمين امنيت و برقراري صلح در افغانستان همکاريهاي همه جانبه اي داشته و نشست چندجانبه با حضور كشورهاي موثر برگزار خواهد كرد. «محمد حنيف اتمر» در ديدار با «الکساندر ويکنتيس مانسکي» سفير روسيه در کابل از مسکو خواست تا طالبان را به گفت و گوهاي صلح با دولت افغانستان در اجلاس مسکو وادار کند. نشستي كه قرار بود 4 سپتامبر يا 13 شهريور سال جاري برگزار شود، از كشورهاي مختلف از جمله طالبان دعوت به عمل آمده و ضمیر کابلوف نماینده ویژه رئیس جمهور روسیه در مورد افغانستان، هدف از برگزاری نشست مسکو را آغاز گفتگوها بین دولت افغانستان و گروه طالبان عنوان كرد. دولت روسیه به دلیل خودداری دولت افغانستان از حضور در نشست صلح مسکو از تعویق این نشست خبر داد و وزیر خارجه روسیه در تماس با اشرف غنی خواستار حضور دولت افغانستان در این نشست شده است.
در نشست مسکو نمایندگانی از افغانستان، هند، ایران، قزاقستان، قرقیزستان، چین، پاکستان، روسیه، تاجیکستان، ترکمنستان و ازبکستان حضور خواهند داشت. دور گذشته اين نشست نیز در آوريل سال 2017 (ارديبهشت 1397) برگزار شد. اما با اين كه در اين نشستها از آمريكا نيز دعوت شده بود، اما هيچ مقامي از آمريكا شركت نكرد. ظاهرا آمريكاييها مخالف حضور فعال روسها در مذاكرات صلح افغانستان هستند و به همين جهت نيز آقاي اشرف غني با وجود اين كه خود از روسيه خواستار ترغيب طالبان به صلح شده بود، از شركت در نشست فوق امتناع كرد. بدون شك چنين سياستهاي متناقضی از سوی دولت افغانستان، به تشديد ناامنيها كمك خواهد كرد.
البته استدلال دكتر «عبدالله» رئیس اجرایی دولت افغانستان در خصوص نشست مسكو هم مهم است كه ميگويد: ما از تلاشهایی که توسط سایر کشورها در روند صلح افغانستان صورت میگیرند استقبال میکنیم، اما مالکیت این روند متعلق به دولت افغانستان است. روند صلح باید به رهبری افغانها باشد، نشست صلح مسکو که به رهبری روسیه برگزار میشود نتیجهای به همراه نخواهد داشت. نباید حاکمیت افغانستان در روند صلح این کشور زیر سوال برود، دولت و مردم افغانستان باید حاکمیت این روند را در دست داشته باشند، زیرا افغانها بیشتر از همه ضرورت برقراری صلح در کشورشان را درک میکنند.
بصیرت: در شرایط فقدان دیپلماسی مؤثر با کابل از سوی تهران، زمینههای توسعه روابط تجاری با این کشور نیز در حال تضعیف است و افغانستان برای صادرات کالاهای خود به اروپا از راه آسیای میانه اقدام میکند. با توجه به این شرایط روابط تجاری بین ایران و افغانستان چگونه خواهد شد؟
افغانستان به دليل محصور بودن در خشكي نميخواهد تنها به يك مسير صادراتي وابسته باشد و به همين جهت در سالهاي اخير به غير از مسير پاكستان، تلاش كرده است تا راههاي صادراتي جايگزين نيز پيدا كند كه مسير چابهار يكي از اين راهها است. بندر چابهار مزایا و فرصتهایي براي تجار افغانستان ايجاد كرده است كه هيچ مسيري بهتر و ارزانتر از آن نيست. در بندر چابهار ظرفيت خوبي برای انبارداری، باربری، تخلیه و بارگیری کانتینرهای وارداتی و صادراتی وجود دارد و با تکمیل طرح توسعه بندر، راه اندازی خط کشتیرانی مسافری چابهار- کراچی، احداث میدان هوایی بین المللی، اجرای طرح های بزرگ پتروشیمی، فولاد، معادن، ترانزیت، صادرات و واردات کالا و احداث ریل و گازرسانی به چابهار توسعه این بندر در نهايت به نفع افغانستان هم خواهد شد.
همچنين یك شاهراه عمده كه چابهار را به شاهراه قندهار ـ هرات متصل میكند، دو طرح ریلی نیز در دست اجرا ميباشد که در صورت تكميل آن بويژه خط آهن مشهد- هرات، امكان صادرات كالاهاي افغانستان از طريق خط ريلي به تركيه و اروپا نيز تسهيل خواهد شد. فرصتهاي اقتصادي ايران در افغانستان بسيار زياد است به شرطي كه ديپلماسي اقتصادي و سياسي ما با افغانستان فعالتر شده و از ظرفيتهاي اقتصادي منطقه بيشتر استفاده كنيم.
افغانستان یک کشور وارداتی و محاط در خشكي است و انتقال اموال تجاری با استفاده از راه آبی و دریا، می تواند هزینه انتقال اموال را کاهش دهد و زمینه سرمایه گذاری در کشور را نیز افزایش دهد. بندرهاي حيرتان، شيرخان، واخان و ... مسيرهاي ديگري براي صادرات كالاهاي افغانستان به آسياي مركزي است. اين كه از اين مسير كالاهاي افغانستان به اروپا صادر شود، چندان اقتصادي نيست، اما امكان صادرات وجود دارد.
نكتهاي كه در اين ميان وجود دارد توافقنامه همكاري تجارتی و ترانزیتی افغانستان با پاکستان است که براساس آن بایستی مشکلات ترانزیتی از سوي پاكستان حل شود؛ اما متاسفانه اینگونه نشده و بارها خلاف آن رفتار شده است. به همين جهت مسير ترانزيت آسياي مركزي و چابهار از سوي دولت افغانستان عنوان ميشود تا دولت افغانستان به پاكستان اين پيام را بدهد كه در صورت بسته شدن مسير تورخم و اسپين بولدك به كراچي و...، مسيرهاي ديگري براي صادرات وجود دارد و حتي در صورت نياز ميتواند از كريدور هوايي نيز اقدام به صادرات كالا كند.