با فاصله کوتاه از تهدید رئیسجمهور در روزنامه «آرمان» که نوشته بود: «معلوم نیست آقای جهانگیری تا کجا میتواند تحمل کند؛ چرا که تاکنون نسبت به آنچه رخ داده، خیلی صبر کرده است. آقای جهانگیری حرفهای ناگفته زیادی دارد[...]
یادداشت: با
فاصله کوتاه از تهدید رئیسجمهور در روزنامه «آرمان» که نوشته بود: «معلوم
نیست آقای جهانگیری تا کجا میتواند تحمل کند؛ چرا که تاکنون نسبت به آنچه
رخ داده، خیلی صبر کرده است. آقای جهانگیری حرفهای ناگفته زیادی دارد که
با گفتنش میتواند از حقایقی پرده بردارد، اما چون میداند دولت تضعیف
میشود، آنها را به زبان نمیآورد.» اسحاق جهانگیری طی سخنانی اعلام کرد:
«در دولت اعتدال آنقدر بیاختیار بوده است که حتی نمیتوانسته است منشی خود
را عوض کند.» سخنانی که به نظر میرسد در واکنش به افزایش انتقادها به
عملکرد دولت دوازدهم و نگرانی اسحاق جهانگیری و اصلاحطلبان درباره آینده
سیاسیشان به زبان جاری شده است. موضوعی که پیشتر از این نیز بارها از زبان
چهرهها و رسانههای اصلاحطلب، چون صادق زیباکلام و دیگران طرح شده و حتی
پیشنهاد استعفا از معاون اولی برای جداکردن حساب اصلاحطلبان از دولت مطرح
شده بود! استعفایی که حالا شایعه آن در فضای مجازی در حال بازنشر است!
اما در این میان سؤال اینجاست که آیا طرح چنین موضوعات و حتی استعفای آقای
جهانگیری مقصود وی و طیف حامیاش را تأمین خواهد کرد؟ در پاسخ به این پرسش
بسیاری به انتخابات سال 96 بازگشته و نقش ویژه آقای جهانگیری در شکلگیری
دولت و سوق دادن مردم به رأی به دولت اعتدال را یادآوری کرده و با بازخوانی
اظهارات، دفاعیهها و وعدههای آقای جهانگیری در آن ایام نوشتهاند، افکار
عمومی به هیچ عنوان نمیتواند سخنان این روزهای آقای جهانگیری را بپذیرد و
به طور قطعی در صحت و صداقت آن تردید خواهد کرد؛ اما به زعم نگارنده،
موضوع فراتر از این است و اقدام آقای جهانگیری نوعی خودزنی سیاسی و تخریب
شخصیتی خویش به حساب خواهد آمد. اگر جداسازی با هدف انتخابات 1400 باشد که
به هیچ عنوان دور از ذهن نیست، به طور قطعی مردم نمیتوانند دوباره به
اظهارات فردی اعتماد کنند که پنج سال بر کرسی معاون اولی تکیه زده و حتی
توان تغییر منشی خود را نداشته، اما در بزنگاهها آنچنان در مقام دفاع و
حمایت دولت برآمده است! چه ضمانی وجود خواهد داشت که در آینده نیز بر اساس
قراردادها و توافقات سیاسی و جناحی سخنانی از جنس آنچه پیشتر وی مطرح کرده
بود، بر زبان نیاورد و منافع مردم قربانی زدوبندهای سیاسی نشود؟