حماسه و جهاد >>  حماسه وجهاد >> اخبار ویژه
تاریخ انتشار : ۲۰ آبان ۱۳۹۷ - ۰۸:۲۶  ، 
کد خبر : ۳۱۲۸۴۷
گزارش تحلیلی بصیرت از مواضع دفاعی جمهوری اسلامی؛

چرا ایران باید در بحران سوریه حضور می یافت؟|دلایل ایران برای حفظ توانمندی موشکی

رهبران نظام جمهوری اسلامی ایران و در راس آنها رهبر معظم انقلاب همواره تاکید کرده اند ایران در سوریه اهداف راهبردی است و اگر ما در این کشور با دشمن مبارزه نکنیم بایستی در همدان و کرمانشاه با تروریست ها بجنگیم.
پایگاه بصیرت / گروه حماسه و جهاد/نسیم حسینی
بصیرت: روابط میان سوریه و جمهوری اسلامی ایران در طول تاریخ اگرچه با فراز و نشـیب هـایی همراه بوده با این حال نقاط مشترك زیادی میان اهـداف رهبـران دو کشـور موجب حفـظ روابـط حسـنه میـان آنـان و تبدیلشان به متحدان راهبردی منطقه ای شده است.
تاریخچه روابط ایران با سوریه به سال 1946 و استقلال این کشور برمی گردد. اما تا پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، به دلیل حضور آنها در دو بلوک مختلف، این روابط خصمانه بود. وقوع انقلاب در ایران، زمینه اتحاد میان تهران و دمشق را فراهم کرد. در این میان دو رویداد مهم سال 1982، روند همگرایی ایران-سوریه را تسریع بخشید: حمایت فعالانه دمشق از تهران در جریان جنگ با عراق و همکاری دو کشور در حمایت از نیروهای حزب الله در جریان حمله رژیم صهیونیستی به لبنان. در همین راستا در همان سال، اولین قرارداد نظامی و موافقت نامه اقتصادی میان دو کشور به امضا رسید.
مبنای همکاری های ایران با سوریه تا پیش از بروز بحران در این کشور در سه مولفه مهم خلاصه می‌شد: مقابله با حکومت صدام حسین در عراق، مبارزه با رژیم صهیونیستی و تقویت جریان مقاومت اسلامی لبنان و فلسطین.

دلایل ایران برای حضور در بحران سوریه
در حالی که خیزش های مردمی در خاورمیانـه  کشـور هـای عربـی را یکـی پـس از دیگـری درمی نوردید، موضوع روابط سوریه و ایران تحت تأثیر این انقلابها رنگ و بوی تازه ای به خود گرفت. در روزهای پایانی سال 2010 رهبران کشورهای تـونس، لیبـی، یمـن یکـی پـس از دیگری سقوط کردند. پس لرزه‌های این اعتراضات در 26 ژانویه سال 2011 سوریه را نیز در برگرفت و این کشور برخلاف دیگر کشورهای مذکور، نه از سوی قاطبه مردم بلکه در نتیجه عوامل بیرونی مورد تهاجم واقع شد: آمریکا، اسرائیل، ترکیه، عربستان و برخی کشورهای عربی متحد با ریاض. در این میان برخی از نیروهای داخلی مخالف بشاراسد نیز حضور داشتند.
در این شرایط جمهوری اسلامی ایران به دلایل مختلفی و در پی درخواست رسمی دولت سوریه، به کمک متحد خود شتافت که در مرحله اول به صورت حضور مستشاری و سپس شکل حضور نظامی پیدا کرد.

الف) امنیت مرزهای ایران:
رهبران نظام جمهوری اسلامی ایران و در راس آنها رهبر معظم انقلاب همواره تاکید کرده اند ایران در سوریه اهداف راهبردی است و اگر ما در این کشور با دشمن مبارزه نکنیم بایستی در همدان و کرمانشاه با تروریست ها بجنگیم. این سخن برمبنای بررسی اهداف آمریکا و اسرائیل بیان شده است.
در چارچوب سیاست خـارجی واقـع گرایـی، برحسب میزان تهدید قدرتهای خارجی، دو حلقه امنیتی فـوری و غیـر فـوری برای هر کشور تعریف می شود. در این خصوص حلقه امنیتی فوری ایران شامل کشورهای همجوار یعنی عراق، ترکیه، پاکستان، افغانستان و دولت های حاشیه جنوبی خلیج فارس می شود که میزان تهدید از این مناطق در سطح بالایی قرار دارد. حلقه امنیتی غیرفوری هم دربرگیرنده کشورهای سوریه، لبنان و فلسطین می شود که امکان بروز تهدید از جانب آنها دورتر است. اما با توجه به ریشه های بحرانی که سوریه را دربرگرفت، نمی توان این کشور را همچنان طبق تعریف سنتی، در زمره کشورهای حلقه امنیتی غیرفوری قرار داد.
طبق برنامه ریزی آمریکا و طرح خاورمیانه بزرگ، تجزیه کشورهای خاورمیانه در دستور کار واشنگتن و تل‌آویو قرار دارد. آنها امیدوار بودند تا با ایجاد آشوب در سوریه و سقوط دولت این کشور، زمینه تجزیه آن را فراهم سازند. سپس همین اتفاق را در عراق پیگیری و در نهایت به ایران برسند.
در این خصوص نزدیک شدن گروه های تروریستی به مرزهای ایران و تشدید ناامنی در غرب می توانست با افزایش فشارهای از مرزهای شرقی همراه شود و در این شرایط احتمالا نفوذ، عوامل تروریستی به داخل کشور بسیار بالا بود. لذا از بین بردن داعش، جبهه النصره و دیگر گروهک های تکفیری و تروریستی در محل پیدایش آنها یعنی سوریه و مناطق غربی عراق، امکان تحقق چنین سناریویی را به صفر می رساند. براین اساس سوریه، عمق استراتژیک ایران محسوب می شود که بر طبق اصول دفاعی و امنیتی، توجه به این کشور و جلوگیری از نفوذ غرب و تحقق نیات آن در اولویت امنیت کشورمان قرار می گیرد.

ب) حفظ محور مقاومت:
یکی از مهمترین پیامـدهای بحـران سـوریه تضـعیف محـور مقاومت خواهد بـود. با توجه به اینکه سوریه در خط مقدم مقابله با صهیونیسم است، راهبرد امنیتی ایران ایجاب می‌کند که از کشورهایی که در خط مقدم مقابله با اسرائیل هستند حمایت کند.
ضمن آنکه سوریه یک بازیگر کلیدی در رقابت بین ایران و آمریکا در شرق مدیترانه است. سوریه در امتداد مرزهای شمالی رژیم صهیونیستی قرار دارد و همین مساله می تواند به خوبی توضیح دهد که چرا آمریکا در تلاش است که نقش دیرپای سوریه به عنوان دروازه ورود ایران به شرق مدیترانه را تغییر جهت یا تنزل دهد. جمهـوری اسـلامی ایـران دمشق را خاكریز نخست جبهه مقاومت اسلامی قلمداد می کند که در غیاب آن احتمال تضعیف گروه های مقاومت شامل حزب الله و جهاد اسلامی وجود دارد.

ج)حفط موازنه قدرت در منطقه:
از شروع بحران سوریه، این کشور به میدان زورآزمایی قدرت های منطقه ای تبدیل شده است. بیشترین فشارها در ابتدای بحران، از طرف عربستان و ترکیه اعمال می شد. این کشورها درصدد بودند تا با حمایت مالی و تسلیحاتی از گروه های معارض، باعث سقوط اسد شوند و راه را برای یکه تازی آن‌ها در خاورمیانه هموار سازند. این در حالی بود که سقوط دولت سوریه، منجر به از دست رفتن یک متحد در منطقه برای ایران می شود و از طرفی وزنه محور مقاومت سبک می گردید که وقوع این اتفاق در جهت انتفاع اسرائیل بود.

د)سوریه دروازه ورود ایران به غرب:
واقعیت این است که قرار گرفتن سوریه در نقطـه اتصـال سه قاره آسـیا، اروپـا و آفریقـا، بـالاترین منظـر ژئوپلیتیـک و ژئواسـتراتژیک را بـه آن بخشـیده است. از همین رو بسـیاری از کارشناسان سیاسی این کشور را «بزرگترین کشور کوچک جهان» نامیده اند. سوریه برای سال‌ها نقش دروازه ورود ایران به جهان غرب و اتصال استراتژیك ایران به منطقه مدیترانه و خاور نزدیك را داشته است. این کشور می تواند از طریق بنادر در ساحل مدیترانه، مسیر بسیار مهمی برای صادرات نفت و گاز ایران به اروپا باشد.

علت تاکید ایران بر حفظ و تقویت توانمندی موشکی
با ورود جهان به دوره جدیدی از ابزارهای قدرت و اثرگذاری عوامل نرم افزاری در ارتقا جایگاه یک کشور در محیط بین الملل، اما کماکان همچون قرون هجدهم، نوزدهم و بیستم توانمندی نظامی یک متغیر مهم در قدرت کشورها به شمار می رود.
در این رابطه دولت‌ها برای اعمال و اثبات قدرت تأثیرگذاری بین‌المللی، به استفاده، تهدید به استفاده، و نمایش قدرت نظامی خود روی می‌آورند. در چنین دنیایی، تحصیل قدرت نظامی نه تنها یک ضرورت، بلکه تضمینی برای تمامیت ارضی و امنیت مرزی و تنها راه برای حفظ استقلال حاکمیتی و دفع تهدیدهای موجودیتی است. بنابراین افزایش قدرت نظامی، حتی بدون قصد تهاجم، اهمیتی غیرقابل‌انکار دارد.

این مساله با توجه به هجمه گسترده و پیوسته دشمنان علیه نظام جمهوری اسلامی ایران در چهل سال گذشته، اهمیت بحث را دو چندان می کند. ایران به دلیل ماهیت ضد اسرائیلی خود، در طول چهار دهه گذشته از سوی غرب با تحریم های تسلیحاتی حتی در زمینه دفاعی روبرو بوده است. لذا تاکید بر توانمندی بومی برای ارتقا سطح بازدارندگی در اولویت نهادهای نظامی کشور قرار داشته است. تجربه اخیر نشان داد که حتی قراردادهای بین المللی در حوزه خرید سامانه های دفاعی اس 300 تا چه اندازه تحت تاثیر تحولات و بده بستان های سیاسی است.
ضمن آنکه بررسی معاملات نظامی کشورهای همجوار ایران گویای لزوم تقویت توان دفاعی و امنیتی ما است. عربستان دومین وارد کننده بزرگ تجهیزات نظامی به شمار می رود و همچون رژیم صهیونیستی همواره امکان دسترسی به پیشرفته ترین تسلیحات غربی را دارد. در این میان هرگونه قصور در زمینه عدم توجه به ارتقا توان بازدارندگی می تواند امکان تحقق سناریو حمله نظامی به ایران را فراهم سازد. در واقع ظرفیت‌های بالای موشکی ایران، از یک سو به معنای بی‌پاسخ نماندن هرگونه تعرض به کشورمان، و از سوی دیگر به معنای معتبر بودن هرگونه تهدیدی است که مقامات ایرانی می‌کنند. قدرت نظامی ایران به این معناست که اکنون هیچ کشوری حتی آمریکا به خود اجازه نخواهد داد تا به فکر استفاده از نیروی نظامی علیه ایران بیفتد، چراکه دشمنان ایران می‌دانند خودشان یا منافع‌شان یا هر دو در تیررس موشک‌های ایران هستند.
علاوه براین، توانمندی موشکی ایران نشان داد که می توان در شرایطی مانند بحران سوریه و با موافقت دولت های در مسیر عبور این موشک ها، با عوامل آشوب زای (گروهگ های تروریستی) مقابله کرد و بر معادلات منطقه اثرگذار بود.

لذا بیان برجام موشکی در شرایطی که برجام هسته ای هم به نتیجه ملموسی نرسید، بیانگر تلاش دشمنان ایران و محور مقاومت برای تضعیف این توانمندی دفاعی است. در این شرایط هرگونه مذاکره و تبلیغ گفتگو در شعارهای انتخاباتی داخلی در مساله موشک و قدرت دفاعی کشور با غرب، معامله بر سر امنیت ایران است. واقعیت امر این است که اگر داعش در سمت غرب و طالبان و دیگر گروهک های ترویستی مانند جندالله و لشکر جهنگوی در شرق توان مقابله با تجهیزات نظامی کشور را داشتند با تمام توان به مرزها حمله می کردند؛ ضمن آنکه در صورت بروز چنین اتفاقی به طور کامل از حمایت عربستان، آمریکا، اسرائیل و برخی دیگر از کشورها برخوردار خواهند بود.


نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات