صفحه نخست >>  عمومی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۳۰ بهمن ۱۳۹۷ - ۰۷:۲۹  ، 
کد خبر : ۳۱۳۹۲۰

یادداشت روزنامه‌ها 30 بهمن ماه

روزنامه کیهان **

سر رسید این بدهی نزدیک است!

سعدالله زارعی

اقدام تروریستی روز چهارشنبه 24 بهمن علیه یک اتوبوس حامل نیروهای سپاه در جاده خاش از ابعاد مختلفی قابل تجزیه و تحلیل است. اولین نکته‌ای که درباره چرایی این رخداد خودنمایی می‌کند، اقدام امنیتی علیه کشوری است که در منطقه پرآشوب غرب آسیا، «نقطه ثبات» به‌حساب می‌آید. از همین منظر انتساب این اقدام به یک گروهک شرور قابل قبول نیست مگر اینکه اقدام این گروهک به بمب‌گذاری علیه نیروهای سپاه را در یک پازل بزرگ‌تر قرار دهیم. با این وصف این پرسش به میان می‌آید که مسئول اصلی در این اقدام کیست و کانون آن کجاست. در خصوص این موضوع نکته‌های زیر قابل توجه می‌باشند:

1ـ سیاست کنونی آمریکا در منطقه بر مبنای «تغییر» استوار است و از این رو تحرکات اخیر نیروهای این کشور در سوریه، عراق، پاکستان و افغانستان با این ادبیات از سوی ترامپ شروع شد، «شرایط منطقه خوب نیست. ما هفت تریلیون هزینه کرده‌ایم بی‌آنکه به نتیجه‌ای رسیده باشیم.» سیاست تغییرطلبانه آمریکا درباره ایران نیز مشهودتر از آن است که استنادی نیاز داشته باشد. از سوی دیگر سخنان مقامات ارشد سیاست خارجی آمریکا در ورشو که درست در روز انفجار اتوبوس پاسداران علیه جمهوری اسلامی صورت گرفت، معنادار بود و به نظر این قلم، اقدام تروریستی در خاش برای «معتبرسازی» اظهارات تروریستی در ورشو بود. خب از این منظر نیروهای نظامی آمریکا به نیروهای نظامی جمهوری اسلامی یک «بدهی» پیدا کردند که برای «سر رسید» آن تاریخی وجود دارد.

2ـ همان‌گونه که در هر عملیات تهاجمی خارجی و یا هر اقدام تروریستی به «کشوری متصل به جغرافیای هدف» نیاز است و بدون آن اصل عملیات منتفی است، در این اقدام تروریستی نیز نقش کشور متصل به جغرافیا یعنی «پاکستان» حائز اهمیت بسیار است. واقع مطلب این است که سرویس اطلاعاتی پاکستان ـ حسب سوابق و اقتداری که دارد ـ پشت این عملیات تروریستی و حتی مجموعه عملیات‌های تروریستی که در استان سیستان و بلوچستان روی داده و یا پیش از وقوع کشف و خنثی شده‌اند، قرار دارد. آن گروهک تروریستی که در بیانیه‌ای پرتناقض، مسئولیت اقدام تروریستی در جاده خاش ـ زاهدان را پذیرفته است، در درون ایالت بلوچستان قرار دارد و همه می‌دانند که ISI سیطره‌ای مطلق بر گروه‌ها، ‌اشخاص و روندهای امنیتی این ایالت دارد و حتی در ساختار پاکستان، قدرت اول به حساب می‌آید. از این رو گروهک حقیری که جمهوری اسلامی سرکرده آن را با اقتدار تمام دستگیر و اعدام کرد را نباید حتی به عنوان «مباشر» در این اقدام تروریستی قلمداد کرد. در واقع در این ماجرا، «مباشر»، سرویس اطلاعاتی پاکستان است کمااینکه پرونده اقدامات ضدایرانی این سرویس تروریستی در افغانستان، پاکستان و ایران قطور است هر‌چند جمهوری اسلامی ایران تاکنون از علنی کردن ارتباطات ISI با این اقدامات خودداری کرده است.

در این بین مقامات پاکستانی در مواجهه با مسئولین ایرانی ادعا می‌کنند که قادر به پوشش اطلاعاتی در ایالت بلوچستان نیستند و این در حالی است که آنان از یک‌سو در مهار اقدامات ضددولتی جریانات جدایی‌طلب این ایالت که لااقل شامل 13 جریان می‌شود، موفق بوده‌اند و از سوی دیگر درست در همین زمان، سیستم نظامی ـ امنیتی پاکستان در تماس‌های مکرر با مسئولین ایرانی، از تعقیب تروریست‌های پناه گرفته در ایالت بلوچستان توسط نیروهای جمهوری اسلامی ابراز نگرانی و حتی اعتراض کرده‌اند. این‌ها نشان‌دهنده آن است که اقدامات تروریست‌های ضدایرانی نه تنها با بی‌اعتنایی سرویس پاکستان که حتی از همراهی و احیاناً «پوشش» آن برخوردار است. از این رو این نظریه که گروه‌های تروریستی ضدایرانی ماهیت «نیابتی» دارند، در عملکرد ISI برجستگی زیادی دارد.

3ـ در اینجا سؤال این است که آیا پناه دادن به تروریست‌های مخالف ایران و دادن پوشش اطلاعاتی و حمایت مالی و تسلیحاتی از آنان یک سیاست در پاکستان است؛ به این معنا که این تصمیمی از سوی «حاکمیت» پاکستان است و یا سازمان اطلاعاتی پاکستان بدون آنکه از سوی ارتش و دولت مأموریتی داشته باشد، در زد و بند با سرویس‌های امنیتی آمریکا، عربستان و... اقدامات امنیتی ضدایرانی را مستقیماً «مدیریت» می‌کند؟ تردیدی وجود ندارد که اقدامات سرویس‌ اطلاعاتی رسمی هر کشور به معنای اقدامات حاکمیتی تلقی می‌شود و دستگاه‌های نظامی و سیاسی آن کشور نمی‌توانند با تحلیل‌های سیاسی، مسئولیت اقدامات سرویس رسمی را قبول نکنند. با این حال این احتمال که ISI نه از رئیس‌دولت و نه از فرمانده کل ارتش پاکستان بلکه از سرویس‌ها و سیستم‌های خارجی «مستقیماً» دستور گرفته باشد، هم وجود دارد. در این صورت هم ضمن آنکه باید تأکید کرد که چیزی از مسئولیت ارتش و دولت پاکستان کم نمی‌کند، باید حکومت و مردم پاکستان دریابند که کشورشان در چه وضعیت خطرناک و شرم‌آوری قرار گرفته است. اقدامات ضدایرانی سرویس پاکستان در حالی که میان مردم این کشور و مردم ایران و نظام جمهوری اسلامی پیوندهای محکمی وجود دارد، برای پاکستان مخاطرات زیادی در پی می‌آورد. وقتی مرزهای شرقی، شمالی و غربی پاکستان به کانون تروریزم علیه سه همسایه یعنی ایران، افغانستان و هند تبدیل شده و به واقع همه مرزهای پاکستان در سیطره تروریزم علیه همسایگان بدل گردیده است، مردم این کشور در درون مرزها و شهرها و روستاهای خود نمی‌توانند امنیت داشته باشند. برای کشوری که از درون مرز همسایه آسیب امنیتی می‌بیند، این حق طبیعی به وجود آمده که به کانون‌های فتنه در هر کجا که باشند، یورش ببرد. در این شرایط و در جریان تعقیب و‌گریز تروریست‌ها، هر نقطه از پاکستان به یک موقعیت ناامن تبدیل می‌گردد. ضمن آنکه حیثیت ملت پاکستان بسیار ارزشمندتر از آن است که روا باشد توسط حکومت اسلام‌آباد یا سرویس امنیتی آن به فنا رود.

4ـ براساس مواضعی که مقامات وزارت خارجه دو کشور عربستان و امارات در ورشو داشتند و به طور معناداری از اقدامات ضدایرانی حرف زدند و در واقع با داعیه‌های ضدایرانی آمریکا همراه شدند، می‌توان گفت این دو کشور نیز در اقدام تروریستی روز چهارشنبه خاش مسئولیت دارند و بر این اساس ایران نمی‌تواند چنین رویکردی را از این دو کشور بپذیرد و پاسخی به آنها ندهد. هر چند در این ماجرا به ترتیب آمریکا، پاکستان، عربستان و امارات مسئولیت دارند، در عین حال شواهد و قرائن نشان می‌دهد این دو کشور در خط‌دهی سرویس امنیتی پاکستان از یک سو و تأمین مالی و تسلیحاتی تروریست‌ها از سوی دیگر نقش اساسی داشته‌اند. این دو کشور باید بدانند اگر استفاده از خاک پاکستان برای ضربه زدن به ایران یک موقعیت خوب می‌باشد، دستیابی ایران به «موقعیت خوب» فراهم‌تر است حتی اگر نیاز باشد ایران می‌تواند با حضور مستقیم در یک کشور دوست، به انبوهی از نیروهای سعودی اماراتی در این کشور دوست ضربه بزند و سبب فرار هزاران نظامی آنان از این کشور شود. در واقع سعودی و امارات در این بازی به یک فرضیه که تاکنون کابوسی برای سران آنها بود، مجال تحقق داده‌اند.

ایران در پرونده سوریه نشان داد که چگونه می‌تواند در فرادست‌های خود و بدون آنکه مرزی آبی یا خاکی با کشور هدف داشته باشد، روند امنیتی را معکوس نماید و این در حالی است که بحران سوریه به اعتبار نقش‌آفرینی آمریکا، اروپا، ترکیه، عربستان، امارات، قطر و... در آن، یک بحران سنگین جهانی بود. با این حال نقش ایران آن‌گونه بود که در نهایت دربار سعودی با اعزام «عمر‌البشیر» رئیس‌جمهور سودان، بازگشایی سفارتش در دمشق را از سوریه «گدایی» نمود. پس کاملاً واضح است که سعودی و امارات با مشارکت در ریخته شدن خون تعدادی از مدافعان سلحشور ایرانی، وضعیت جدیدی را برای خود رقم زده‌اند.

5ـ اقدام تروریستی چهارشنبه جاده خاش ـ زاهدان، برای جمهوری اسلامی یک هشدار به حساب می‌آید. ایران مسلماً قدرتمند است و باید گفت در سطح منطقه از هند تا مدیترانه، نیرویی قدرتمندتر از آن وجود ندارد. ارتش، سپاه، نیروی انتظامی و بسیج مردمی و تجربه چهل ساله‌ای که آنان در داخل و خارج کشور در مقابله با انواعی از توطئه‌های سنگین داشته‌اند، به ایران موقعیت ممتازی داده است. محبوبیت بسیار بالای جمهوری اسلامی در کشورهای همسایه و تا فرادست‌ها هم به ایران امکان داده تا از ظرفیت‌های متنوع اطلاعاتی و نظامی کشورهای پیرامونی برای خنثی کردن توطئه‌ها استفاده کند. نمونه‌هایی از تشکل‌های قوی مردمی منطقه که در ظرفیت امنیتی، نظامی و سیاسی ایران محسوب می‌شوند، در ظرفیت هیچ قدرت و کشور دیگری نیست. با این وصف سؤال این است که با این همه قدرت و اقتدار، چرا در داخل کشور، شاهد تکرار رخدادها و اقدامات امنیتی که از خارج علیه ایران برنامه‌ریزی، تجهیز و هدایت می‌شود، هستیم؟ هر پاسخی که به این سؤال داده شود که اکثر آنها می‌تواند درست هم باشد، اما حل‌کننده این مسئله نیست.

که در سیستم دفاعی ـ امنیتی ایران حفره‌هایی وجود دارند و تا زمانی که پر نشوند، وقوع رخدادها و اقدامات ضدامنیتی در داخل کشور دور از انتظار نیست.

الان پاسخ دقیق به دو سؤال لازم است؛ آیا بین سپاه، نیروی انتظامی و وزارت اطلاعات که سه رکن مهم امنیت و ثبات کشور و نظام اسلامی به حساب می‌آیند، «به‌اندازه لازم و کافی» هماهنگی وجود دارد؟ آیا این سه نیرو در عمل و نه صرفاً در هدف‌گذاری

«ید واحده»‌اند و یا سه واحد مسئول بدون هم‌پوشانی کافی هستند؟ دومین سؤال مهم این است که هماهنگی اطلاعاتی این سو و آن سوی مرز که منجر به موفقیت عملیات‌های

ضد ایرانی شده، چگونه انجام می‌شود؟ آیا آن دسته از نیروهای داخلی این استان که پیش از این براساس مستندات در بروز حوادث نقش داشته‌اند و متأسفانه با تحلیل‌های رأی‌جویانه طی دو دهه گذشته به نوعی از حمایت بعضی از نیروها و نهادهای نظام برخوردار شده‌اند، هم‌اینک در چرخه و تکمیل پازل ضدامنیتی سرویس‌های دشمن نقشی برعهده دارند یا نه؟

مسلم است که تهدیدات امنیتی ایران تا آنجا که به برنامه دشمنان ایران برای تضعیف امنیتی ایران بازمی‌گردد، از سایر نقاط‌ مرزی ما به نقطه مرزی جنوب شرق یعنی مرز پاکستان منتقل گردیده است. روابط امنیتی و سیاسی ایران با افغانستان و نیروهای مختلف آن، با ترکمنستان، با آذربایجان، با ارمنستان، با ترکیه و با عراق، «بسیار خوب» است. البته ما با مقامات امنیتی، نظامی و سیاسی پاکستان نیز طی سال‌های گذشته و به خصوص طی ماه‌های اخیر دیدارها، مذاکرات و حتی توافقات مهمی داشته‌ایم اما در این میان یک تفاوت آشکار بین پاکستان و سایر همسایگان ما به چشم می‌خورد و آن در واقع خدعه مقامات پاکستانی با ایران است و این پایه‌های هر توافقی را متزلزل کرده و مذاکرات سیاسی بین تهران و اسلام‌آباد را بی‌معنا و بی‌نتیجه کرده است. ایران با سفر اخیر رئیس‌ستاد کل نیروهای مسلح، وزیر اطلاعات و وزیر امور خارجه، در بالاترین سطح گام‌های لازم را برداشته و در واقع حجت مذاکرات تمام شده است. وقوع حادثه امنیتی علیه پاسداران امنیت ایران نشان داد که این سفرها به طور کامل شکست خورده‌اند و ـ قبل از دیده شدن نشانه‌های دقیقی از اصلاح اساسی در سیاست اسلام‌آباد در مواجهه با تهران ـ تکرار آن کاملاً بی‌معناست. کما اینکه پذیرش هر مقام سیاسی و یا امنیتی پاکستان از سوی ایران تا بروز تغییر اساسی در سیاست و اعمال مسئولان سیاسی، امنیتی و نظامی پاکستان بی‌معناست.

***************************************

روزنامه خراسان**

ملاحظات نرمِ «پاسخ سخت » به سستی پاکستان

نویسنده : مصطفی غنی زاده

انتخاب عمران خان در پاکستان امیدهایی برای متعادل شدن هرچه بیشتر سیاست خارجی این کشور و دور شدن از محورهای تندرو در منطقه به وجود آورد. او قبل از انتخاب شدن و در دوران مبارزات انتخاباتی از امام خمینی(ره) به عنوان شخصیتی بزرگ تمجید و به همکاری با همسایگان تاکید کرده بود. این امیدها به میزانی بود که حتی پس از حملات تروریستی در ایران، برخی طرف های ایرانی به لزوم همکاری و نشان ندادن واکنش سخت به طرف پاکستانی تاکید می کردند تا این واکنش ها عاملی برای هل دادن خان به سمت محور عربی-غربی نشود. پس از ماجرای گروگان گیری سربازان مرزبان، اظهارات سیاسیون ارشد در پاکستان نیز امیدهایی برای مقابله با میزبانی از تروریست ها در داخل پاکستان و از طرف مسئولان آن به وجود آورد. اما پس از حمله به چابهار و شهادت دو تن از نیروهای انتظامی کشور مشخص شد طرف پاکستانی قصدی برای تبدیل امیدهای طرف ایرانی به اراده خودش ندارد. حالا و پس از حمله تروریستی به نیروهای مرزبانی سپاه پاسداران مشخص شده است که نمی توان امیدی به طرف پاکستانی داشت. به ویژه آن که این حملات دقیقا چند روز قبل از حضور بن سلمان در اسلام آباد و امضای قرارداد 20 میلیارد دلاری با خان اتفاق افتاده است. به نظر می رسد عمران خان به واسطه فشارهای اقتصادی موجود بر پاکستان به سمت دلارهای سعودی کشانده شده و سیاست عموما متعادل خود در منطقه را تبدیل به سیاستی یک طرفه و حتی ضد امنیتی کرده است.

در مقابل به نظر می رسد که سیاست مدارای ایران نیز باید تغییر کند. سیاستی که تا به حال تصمیم بر همکاری صرفا دیپلماتیک با طرف پاکستانی به منظور جلوگیری از خون ریزی بیشتر را داشت دیگر کارکردهای خود را از دست داده و عاملی برای خون ریزی بیشتر در کشور شده است. این جاست که باید گزینه های دیگر کشور مورد استفاده قرار گیرد. این گزینه ها قطعا شامل اقدامات مقابله ای سخت در تقابل با تروریست ها نیز می شود.

پس از واقعه گروگان گیری مرزبانان، مقامات سیاسی دو کشور رفت و آمدهایی را داشتند که حالا و با توجه به اظهارات تند عراقچی مشخص می شود در آن دیدارها اخطارها و هشدارهای آخر به طرف پاکستانی داده شده است. در کنار این هشدارها به طرف خارجی، مسئولان سیاسی کشور به مقامات نظامی نیز این تعهد را داده بودند که اگر از این دست اتفاقات دوباره رخ داد، اجازه پاسخ سخت را خواهند داد. موضوعی که در اظهارات سرلشکر عزیز جعفری نمود یافت. هرچند روزگذشته سرلشکر باقری رئیس ستاد مشترک نیروهای مسلح کشورمان از آغاز عملیات کشور پاکستان علیه تروریست ها خبر داد و گفت: اعلام کرده ایم که اگر توان مقابله ندارید ما خودمان وارد می‌شویم و انتقام خون عزیزانمان را می‌گیریم.اما سوابق مسئله نشان داده که بعد از گذشت مدتی خیلی نمی توان به تداوم اراده طرف پاکستانی برای مقابله با تروریست ها امیدوار بود بنابراین این پاسخ سخت باید دارای شرایطی باشد که برای رسیدن به هدفِ جلوگیری از اقدامات این چنینی، کمترین هزینه مادی و معنوی را برای کشور داشته باشد. این شرایط عبارت اند از: اولا در این زمینه باید قوانین بین المللی مورد توجه باشد. از آن جهت که یک گروه تروریستی چندین بار به خاک کشور ما تجاوز و حمله کرده است، ایران حق برخورد و همچنین اقدام پیش دستانه برای جلوگیری از اتفاقات مشابه را دارد، به ویژه آن که شورای امنیت در بیانیه خود این عملیات را تروریستی قلمداد کرده است. توجه به حقوق بین الملل از آن جهت مهم است که به واسطه برخورد با تروریست ها بهانه ای به طرف های غربی و عربی به ویژه آمریکا که سعی در ایجاد فشار بین المللی بر ایران دارد، داده نشود. ثانیا در این مقابله باید هوشمندی پاسخ ها در مقابل داعش تکرار شود و هر گزینه ای کاملا کنترل شده زیر ضربه قرار گیرد. ثالثا در هر گونه حرکت نظامی یا شبه نظامی باید به موضوع افکار عمومی و گروه ها و احزاب هم سوتر با ایران در داخل پاکستان توجه شود. در واقع با استفاده از رسانه ها و اظهارات دیپلماتیک توضیح داده شود که تقابل نه بین دو ملت که بین ملت ایران و گروه کوچکی از فریب خوردگان بوده و هست. این موضوع از آن جهت مهم است که به آینده و جلوگیری از سوءتفاهم های دو ملت در جهت آرمان های انقلاب اسلامی توجه شود. رابعا ارتباط دیپلماتیک با دولت پاکستان باید حفظ و از تقابل آشکار سیاسی و اظهارات تند جلوگیری شود. این موضوع از آن جهت مهم است که می توان پرونده کنونی را به یک بحران عمومی، بزرگ و بلند مدت برای دو کشور تبدیل یا آن را به عنوان پروژه شکست خورده گروهی در فضای امنیتی-سیاسی پاکستان معرفی کرد و به آن پایان داد؛ قطعا گزینه دوم برای هر دو کشور مطلوب تر است. خامسا فشار دیپلماتیک بین المللی روی پاکستان به ویژه از طریق دولت های هند، افغانستان و چین باید پیگیری شود. این موضوع در وزارت خارجه درباره هند پیگیری شده است و باید با قوت ادامه یابد، به ویژه آن که هندی ها نیز یک روز قبل از حمله تروریستی در ایران تحت حمله تروریستی قرار گرفته اند. در پایان نیز باید تاکید شود که حامیان منطقه ای گروهک های تروریستی در هرگونه اقدام مقابله ای باید بخشی از گزینه سخت باشند.این کشورها نیز باید درک کنند که سیاست مدارای ایران همیشگی نیست و در مقابل خون ریزی تقابل سخت از خود نشان می دهد. البته باید دقت کرد که هر گونه اقدام مقابله ای برای این کشورها باید با لحاظ تمامی شروطی که به آن اشاره شد و هوشمندی بسیار بیشتر رخ دهد.

به صورت کلی می توان دید که سیاست سکوت و مدارای جمهوری اسلامی در منطقه به پایان رسیده و دوران پاسخ متقابل، هوشمند و کنترل شده آغاز شده است. این تغییر در سوریه نیز اتفاق افتاده و اظهارات مقامات نظامی کشور نشان می دهد، ایران قصد دارد در مقابل گستاخی دشمنانش از خود اقتدار نظامی نشان دهد.

***************************************

روزنامه ایران**

تکرار دهه 20

در میان اخبار و گزارش‌های راهپیمایی باشکوه 22 بهمن و سپس بیانیه امیدبخش گام دوم و نشست مفتضح ورشو، برخی خبرهای مهم به حاشیه رفتند و کمتر مورد توجه قرار گرفتند از جمله اینها واکنش آیت‌الله مکارم شیرازی نسبت به برخی اقدامات تفرقه‌افکنانه بود. ایشان به صراحت در این باره اظهار داشتند که:

«سه گروه در داخل می‌توانند این ضربه را به انقلاب بزنند؛ اول گروهی که دعوت به اختلاف کرده و نغمه وحدت‌شکن سر می‌دهند؛ گروه دوم کسانی هستند که فقط به فکر منافع شخصی خود هستند و به بقیه مسائل کاری ندارند و گروه سوم نیز افراد تندرو هستند... افراد تندرو بر اثر تندروی از بدنه اکثریت مردم جدا شده و می‌توانند بیشتر مردم را از انقلاب جدا کنند، در حالی که قرآن فرموده شما امت معتدل و میانه‌رو هستید... آن‌هایی که تندروی می‌کنند علاقه‌مند به اسلام وانقلاب هستند، آدم‌های بدی نیستند ولی راه را اشتباه می‌روند و همین سبب می‌شود تا مردم از اسلام جدا شوند و ضرر سنگینی هم به ملت و کشور می‌زنند... رهبر انقلاب قبل از ۲۲ بهمن با صراحت فرمودند که شعارهای اختلاف‌انگیز و شخصی ندهید ولی در همین راهپیمایی قم عدهای چه شعارهایی دادند... خطری از ناحیه دشمن بیرونی انقلاب را تهدید نمی‌کند؛ ۴۰ سال گذشت و هر توطئه و نقشه‌ای داشتند نتوانستند ولی خطر از داخل وجود دارد و از ناحیه همین سه گروه است.»

فراموش نکنیم که این سخنان در پی برخی اقدامات زشت معدودی از افراد در راهپیمایی 22 بهمن قم و برخی دیگر از شهرها و در ادامه نیز تجمع عده‌ای علیه وضعیت اقتصادی و لوایح FATF بود، عده‌ای که اصولاً در دوره مدیریت مرادشان اقتصاد را به روز سیاه نشاندند ولی دم بر نیاوردند، اکنون خود را سردمدار مطالبات اقتصادی جا زده‌اند. همه اینها یک طرف، مسأله اصلی این است که این جماعت که اکنون خود را سردمدار انحصاری شعارهای اقتصادی و معیشتی کرده است، پیش از این نیز خود را پیشگام خودخوانده دفاع از حوزه و روحانیت می‌دانست و هرگاه می‌خواستند با کسی یا گروهی مخالفت کنند، فوری سپر دفاع از حوزه یا روحانیت را پیش روی خود بلند می‌کردند و پشت آن پناه می‌گرفتند، ولی اکنون روشن شده است که منتقد اصلی این جماعت مرجعیت گرانقدر قم است و حتی پیشتر از دیگران.

مرجعیتی که خطر اصلی برای جامعه و کشور را از جانب این تندروها می‌داند. پیش از این نیز در جریان سخنرانی‌های یکی از سردمداران آنان در قم، این برنامه را به اجرا در آوردند و با پنهان کردن خود در پشت سنگر حوزه حملات تندی را علیه دولت تدارک دیدند و هنگامی که در این راه پیش رفتند، پرده از چهره آنان فرو افتاد و حملات خود را علیه حوزه و مرجعیت آغاز کردند. پیش از این و در دهه 1320 نیز این رفتار مسبوق به سابقه بود و زعیم حوزه یعنی آیت‌الله العظمی بروجردی با جماعت تندرو مشابهی مواجه بود. اکنون نیز آن گروه در حال بازسازی رفتارهای مشابه گذشته هستند. مسأله این است که از نظر این جماعت خطرناک‌ترین افراد کسانی هستند که به آنان نزدیک‌ترند ولی متفاوت از آنان فکر می‌کنند.

این منطق سیاسی در سال‌های دهه 1360 نیز نزد برخی تندروهای مذهبی وجود داشت که منتقدان نزدیک به خود را خطرناک‌تر از دشمنان دورتر از خود می‌دانستند و در مقابله با این افراد تردید نداشتند و معمولاً مبارزه با دشمن را به آینده‌ای دور حواله می‌دادند، و اولویت را به حذف همفکران و هم‌کیشان منتقد می‌دادند. به علت همین رفتار افراطی است که مرجعیت قم با شجاعت و صراحت اعلام می‌کند که خطر این تندروها از خطر دشمن خارجی بیشتر است، زیرا هرگونه کوتاهی در برابر این جماعت تندرو به جای آن‌که موجب تنبّه آنان شود، به تندروی آنان می‌افزاید. فراموش نکنیم سرانجام این تندروها شکل‌گیری فرقه‌های مذهبی و سپس غیر مذهبی است که مسیر خود را از اسلام و انقلاب و جمهوری اسلامی جدا کردند.

***************************************

روزنامه وطن امروز**

رهبر انقلاب در دیدار هزاران نفر از مردم آذربایجان‌شرقی خطاب به مسؤولان:

مراقب خدعه اروپایی‌ها باشید

گروه سیاسی: حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای رهبر حکیم انقلاب اسلامی صبح دیروز (دوشنبه) در دیدار هزاران نفر از مردم استان آذربایجان‌شرقی، ضمن تشکر صمیمانه از حرکت بزرگ و آگاهانه ملت ایران در راهپیمایی ۲۲ بهمن امسال، نظام جمهوری اسلامی را در بهترین موقعیت و جبهه استکبار و در رأس آن آمریکا را در ضعیف‌ترین شرایط دانستند و گفتند: مردم بویژه جوانان و همچنین مسؤولان باید با وقت‌شناسی و اقدام بهنگام، از ظرفیت‌های فراوان به منظور حل مشکلات کشور استفاده کنند.

به گزارش پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر مقام معظم رهبری، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در ابتدای سخنان خود با اشاره به راهپیمایی عظیم ۲۲ بهمن امسال افزودند: من در بیانیه چند روز پیش از مردم ایران تشکر کردم اما آن تشکر خیلی کمتر و کوچک‌تر از حق ملت ایران است، زیرا مردم در راهپیمایی ۲۲ بهمن امسال، کار بزرگی انجام دادند. ایشان با اشاره به حضور پرحجم و گسترده مردم در راهپیمایی ۲۲ بهمن، تأکید کردند: گزارش‌ها و ارزیابی‌ها نشان می‌دهد، در اکثر شهرهای کشور حضور مردم نسبت به سال‌های قبل، بیشتر و متراکم‌تر بوده است که با همه وجود از مردم سپاسگزاری می‌کنم. رهبر انقلاب اسلامی افزودند: اگرچه دشمنان در تبلیغات خود این حضور را کتمان کرده یا سعی در کوچک‌نمایی آن می‌کنند اما این واقعیت را می‌بینند و معنای این حضور عظیم مردمی را متوجه می‌شوند. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با تأکید بر اینکه هر کشوری که مردم آن اینگونه در میدان حضور داشته باشند، از کید و آسیب دشمن مصون خواهد بود، گفتند: حضور گسترده مردمی در راهپیمایی ۲۲ بهمن امسال، در واقع یک حرکت سیاسی، امنیتی، انقلابی، آگاهانه و پرمعنا بود و مردم همان شعار اصلی یعنی «مرگ بر آمریکا» را که به معنای مرگ بر سلطه‌گری و توطئه‌گری و تجاوزگری و دست‌اندازی به حقوق ملت‌هاست، سر دادند. ایشان افزودند: باید شکرگزار خداوند بود، زیرا دل‌های مردم به دست او است و در واقع خداوند متعال بود که مردم را به خیابان‌ها آورد. رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به برخی افراد ضعیف و منفعل که همواره ضعف‌های خود را به مردم نسبت می‌دهند و مدعی ضعیف شدن انقلاب هستند، خاطرنشان کردند: مردم همین‌هایی هستند که در روز ۲۲ بهمن در خیابان‌ها دیدید و خداوند این ملت را که با بصیرت از هویت و کشور خود دفاع می‌کنند، مورد لطف قرار خواهد داد.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در ادامه به شهادت جمعی از پاسداران حافظ امنیت و مرزها اشاره و تأکید کردند: این شهادت‌ها باید ما را هوشیار و آگاه کند که امنیت کشور به قیمت خون بهترین جوانان کشور به دست می‌آید و همه باید قدردان این جان‌فشانی‌ها باشیم. رهبر انقلاب اسلامی امنیت کشور و امنیت مراسم‌هایی همچون راهپیمایی عظیم ۲۲ بهمن و عزت ملی کشور را مرهون جان‌فشانی حافظان امنیت در سپاه، ارتش و نیروی انتظامی دانستند. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای همچنین با تجلیل از مردم شهیدپرور اصفهان و حضور پرشکوه و اعجاب‌آور آنان در تشییع شهدای حافظ امنیت، تأکید کردند: مردم اصفهان همواره جزو پیشگامان نهضت و انقلاب اسلامی بوده و هستند. ایشان در ادامه سخنان خود، ۲۹ بهمن سال ۱۳۵۶ و قیام مردم تبریز را یوم‌الله واقعی خواندند و با اشاره به پیشگامی و بصیرت و عملکرد انقلابی مردم تبریز و آذربایجان در حوادث مهم انقلاب گفتند: این قیام مردمی 2 ویژگی مهم داشت؛ ۱- وقت‌شناسی و ۲- اقدام بهنگام.

رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر اینکه مردم آذربایجان باید در گام دوم انقلاب نیز همچون مراحل قبل پیشگام و پیشتاز باشند، افزودند: امروز نظام جمهوری اسلامی از لحاظ فرصت و موقعیت و از لحاظ زمان اقدام و حرکت در بهترین شرایط قرار دارد. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای گفتند: امروز روز کار و حرکت دولت، مسؤولان، ملت و بخصوص جوانان است که باید ظرفیت‌های بلااستفاده فراوان و گسترده کشور را شناسایی و بهره‌برداری کنند. ایشان استفاده از ظرفیت‌های کشور را نیازمند حرکت آتش به اختیار جوانان دانستند و خاطرنشان کردند: گروه‌های جوان مؤمن و انقلابی باید هر کاری را که امکان‌پذیر است در چارچوب قوانین و مصلحت کشور انجام دهند و نباید معطل کسی بمانند. رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به موقعیت ضعیف دشمن یعنی جبهه استکبار و در رأس آن رژیم متجاوز آمریکا، تأکید کردند: ما نمی‌خواهیم خود را به ساده‌لوحی بزنیم و از دشمن غافل شویم اما واقعیات نشانگر آن است که دشمن بشدت گرفتار مسائل داخلی و خارجی است.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای «مشکلات اجتماعی»، «افسردگی و سرخوردگی جوانان»، «افزایش آمار قتل و جنایت»، «گسترش اعتیاد و موادمخدر»، «درگیری میان سران آمریکا» و «بدهی‌های عجیب و غریب» را بخش‌هایی از گرفتاری‌های آمریکا برشمردند و افزودند: همه این موارد مستند به آمارها و گزارش‌های رسمی و داخلی آمریکاست و به دلیل همین مشکلات و گرفتاری‌ها، دچار وضعیت کنونی در سوریه و عراق و افغانستان شده‌اند و بشدت نیز عصبانی هستند.

ایشان با اشاره به برگزاری ناموفق نشست ورشو گفتند: دولتمردان ضعیف‌العقل آمریکا از برخی دولت‌های همکار خود و دولت‌های ضعیف و مرعوب برای نشست ورشو و تصمیم‌گیری ضد ایران دعوت کردند اما این نشست به هیچ نتیجه‌ای نرسید و همه اینها نشانه ضعف است و دشمن که در حالت ضعف دچار عصبانیت می‌شود، شروع به جنجال و فحاشی می‌کند.

رهبر انقلاب اسلامی تأکید کردند: این جنجال‌ها که از روی ضعف است، نباید دل فلان مسؤول را خالی یا فلان جوان را دچار خطا کند. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای خاطرنشان کردند: آن روزی که این انقلاب یک نهال ضعیف بود، همه دشمنان متحد شدند ولی نتوانستند کاری بکنند، بنابراین امروز که آن نهال تبدیل به یک درخت تناور شده است، هیچ غلطی نمی‌توانند بکنند. ایشان با یادآوری سخنان حضرت زینب سلام‌الله‌علیها در دربار یزید، گفتند: امروز هم ما به دشمن می‌گوییم، هر غلطی می‌توانی بکنی، بکن اما بدان که هیچ غلطی نمی‌توانی بکنی.

رهبر انقلاب اسلامی، نشست شکست‌خورده ورشو و همنشینی مقامات کشورهای به ظاهر مسلمان با رژیم صهیونیستی و همپیمانی با آمریکا را موجب رفتن آبروی آنان دانستند و تأکید کردند: این افراد در میان ملت خود نیز هیچ آبرویی ندارند. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با اشاره به نشاط 40 سالگی انقلاب اسلامی و آمادگی و قدرت لازم برای حرکت رو به جلو خاطرنشان کردند: همه مشکلات کشور اعم از گرانی‌ها، کاهش ارزش ریال و مسائل تولید داخلی قابل حل است اما نیازمند صبر، تدبیر، اتحاد و جدیت مسؤولان در حرکت است.

ایشان با تأکید مجدد بر ظرفیت‌های فراوان کشور و ضعف دشمن و لزوم استفاده از فرصت‌ها، خطاب به جوانان گفتند: شما جوانان عزیز موتور پیشران حرکت کشور هستید و باید خود را از لحاظ روحی، معنوی، اخلاقی، علمی و توانایی‌های مدیریتی و تشکیلاتی آماده کنید و مدیریت کشور را به دست بگیرید. البته از تجربه پیران نیز باید استفاده کنید.

رهبر انقلاب اسلامی آینده کشور را متعلق به جوانان دانستند و تأکید کردند: جوانان می‌توانند کشور را به قله برسانند و باید آمادگی خود را در عمل و همچنین با ثبات قدم نشان دهند.

حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای یک توصیه هم به مسؤولان کردند و گفتند: دشمن را درست بشناسید و مراقب باشید فریب او را نخورید، چه هنگامی که مشت و دندان نشان می‌دهد و چه هنگامی که لبخند می‌زند. ایشان افزودند: بدانید، دل‌های دشمنان بسیار بیشتر از حرف‌هایی که بر زبان می‌آورند، مملو از بغض و کینه نسبت به اسلام و مسلمانان و جمهوری اسلامی ایران است، بنابراین نباید خدعه دشمن را قبول کرد. رهبر انقلاب اسلامی رفتار و اقدامات غربی‌ها را به معنی واقعی کلمه خدعه‌آمیز خواندند و گفتند: تکلیف آمریکایی‌ها که مشخص است، زیرا شمشیر را از رو بسته‌اند اما باید مراقب اروپایی‌ها بود، زیرا آنها نیز با خدعه عمل می‌کنند. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای افزودند: من به مسؤولان و دولتی‌ها نمی‌گویم چه کنند اما باید بنشینند، فکر کنند و به گونه‌ای عمل کنند که فریب آنها را نخورند و به امید آنکه حالا کاری بکنیم، خودشان و ملت را دچار مشکل نکنند. ایشان خطاب به مسؤولان گفتند: از دشمن وحشت هم نکنید و بدانید که دست خدا بالای همه دست‌هاست و خداوند پشتیبان ملتی است که دین او را یاری می‌کنند.

رهبر انقلاب اسلامی در پایان سخنان خود، تجلیل از شهدا و تکریم خانواده‌های شهدا را از کارهای خوب و اصلی برشمردند و تأکید کردند: باید نام و اعتبار و جایگاه شهدا و خانواده‌های آنان را روز به روز افزایش داد، زیرا شهدا شاخص‌های مسیرحرکت انقلاب هستند. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با گرامیداشت یاد امام و شهدا، گفتند: به لطف خداوند، جوان‌های عزیز روزی را خواهند دید که همه آنچه را که به دنبال آن هستیم، محقق و متجلی خواهد شد.

پیش از سخنان رهبر انقلاب اسلامی، حجت‌الاسلام والمسلمین آل‌هاشم، نماینده ولی‌فقیه در استان آذربایجان‌شرقی و امام جمعه تبریز، 3 درس بزرگ قیام مردم تبریز در ۲۹ بهمن سال ۵۶ را «اقدام بموقع»، «نهراسیدن از طاغوت» و «اتحاد انقلابیون» دانست. نماینده ولی‌فقیه در استان آذربایجان‌شرقی، جوانان فعال و متعهد را مزیت مهمی برای پیشرفت برشمرد و گفت: مردم غیرتمند آذربایجان‌شرقی در راستای تحقق بخشیدن به بیانیه راهبردی گام دوم انقلاب پیشگام خواهند بود.

***************************************

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات