روزنامه کیهان **
هندسه یک مطالبه: مدیریت تراز انقلاب اسلامی
وقوع انقلاب، امری صعب و نزدیک به محال است. جباران و مستکبران، چنان ملتها را منکوب و تحقیر میکنند که اصلا جرئت انقلاب در ذهن آنها جوانه نزند. اگر هم در این میان، ملتی از این اختناق و تفرقه سازمان یافته عبور کرد، معمولا یا نمیتواند موفق شود، و یا پس از پیروزی، دچار انواع بحرانها میشود و نهضت فرو میپاشد. نمونههایی از این واقعیت در کشور خودمان، نهضت ناکام مشروطیت (1285 شمسی) است؛ و نهضت ملی شدن نفت که در سال 1332 با کودتای آمریکا و انگلیس، به شکست انجامید. و نمونه متاخرتر، انقلاب مردم مصر که گرفتار غرور و اعتماد به عربستان و آمریکا شد و ناکام ماند.
اما برای چهل سال دوم انقلاب اسلامی ایران میتوان با اطمینان، راهبردنگاری و نقشه راه ترسیم کرد؛ چون چهل سالگی خود را با اقتدار تمام و به رغم همه سنگاندازیهای دشمن جشن گرفت. میگویند و درست هم هست که «اقوی دلیل بر امکان شیئی، وقوع آن است». انقلاب ما، تئوریسینهای انقلاب در آکادمیهای دنیا را متحیر کرد؛ چه برای پیروزی شگفتش و چه برای بالندگی شگفتتر از آن. تنها دو طیف در دنیا بودند که درباره مدلسازی تمدنی، خود را دارای صلاحیت و انحصار میدانستند. یکی لیبرالها و کاپیتالیستهای بلوک غرب، و دیگری، مارکسیستها و کمونیستها در بلوک شرق.
مارکسیستها مدعی بودند تنها رقیب تمدن سیطره جوی غرب هستند و تنها با کمونیسم میتوان بر جباریت امپریالیسم غرب شورید و تمدنی جدید ساخت. از آن سو، لیبرالها ادعا میکردند -و بعد از فروپاشی بلوک شرق این ادعا شدیدتر شد- که تمدن غرب، تنها تمدن ممکن و مسلط و پیشرفته است. آنها میگفتند دیگران باید در مقابل این تمدن الهامبخش و پر طمطراق، خاضع باشند، حد و اندازه خود را بشناسند، و قالبها و محدودههایی را که غرب برایشان تعیین میکند، مراعات کنند تا شاید بتوانند در ذیل سایه مستدام و مسلط کاپیتالیسم و لیبرالیسم، چند پله بالاتر بیایند. شگفتیسازی انقلاب اسلامی، در شکستن این دوقطبی تحمیلی و جبریّت القایی بود. ملت ایران به رهبری امام خمینی اعلام کرد برای خود اراده مستقل قائل است و چنان جبّریتی را به رسمیت نمیشناسد. چنین تشخّصی، ذاتا برای ناظران جالب و خیرهکننده است؛ فارغ از اینکه موافق یا مخالف باشند. منطق «ما میتوانیم» اصالتا جذاب است؛ چه رسد به اینکه در طول چهل سال به اجرا گذاشته شده و هر بار، دستاوردی تازه -برآمده از ترکیب ایمان و هنر و قدرت- رو کند. چنین پدیده بالنده و تکثیر شوندهای، هرگز کهنگی و تکرار نمیپذیرد؛ دوستانی بینهایت پایبند و دشمنانی سخت کینه توز با خود میآورد. این جاذبه و دافعه نیرومند، نشانه سلامت انقلاب است.
تئوری انقلاب اسلامی، منحصر به فرد است؛ قالبشکن تئوریهای رایج برای درک و توضیح چرایی و چگونگی انقلابهاست. و چون در عالم، بالیده و مقتدر شده، تئوریها را باید بر جاری خروشان همین انقلاب عرضه کرد و به محک کشید. جزو بدترین انواع ارتجاع و انحطاط این است که کسانی خواستهاند نقشه راه آینده انقلاب اسلامی را از اضداد مارکسیستی یا لیبرالیستی آن وام بگیرند. جمع نقیضین، منطقا محال است. و چون جزمیت و جباریت غرب، اجازه کمترین تجدیدنظر و تغییری را در ایدئولوژی آن نمیدهد، بنابراین مدعیان «تعامل» با غرب، در حقیقت چیزی نگرفته و نخریده، میفروشند. نسخه اطاعت از زورگویان عالم به امید الحاق به قافله تمدن و شراکت با آنان -آن هم بیهیچ تلاش و زحمتی برای تولید قدرت و منزلت و ثروت- رویا اندیشی است. کیست که نداند در میانمدت و بلندمدت، اعتبار و احترام و سیادت، ارزانی کوشندگان و خطرپذیرانی است که از ترس تحمل رنج و هزینه آنی، به دامن خسارتهای بزرگ و ماندگار سقوط نکردهاند.
حتما باید چالشهای روزمره را مد نظر داشت اما نباید اسیر فضاسازی دشمن شد. چالشها را نه باید نادیده گرفت و نه آن قدر بزرگنمایی کرد که لاینحل به نظر آید. اتفاقا برخی مدعیان واقعگرایی همواره از یک سو در تله همین بزرگنمایی و لاینحلنمایی مشکلات در داخل افتادهاند که مطلوب دشمن است و هم از جدّ و جهد توام با اعتماد به نفس ملی برای چاره جویی مشکلات دریغ کردهاند. نه تنها خود دست روی دست گذاشتهاند، بلکه تبدیل به ترمز نیابتی بیگانگان در مقابل هر همت ملی شدهاند. این معلولیت روحی و ذهنی، دقیقا ضد منطق تجربه شده و موفق انقلاب اسلامی است. بله دیپلماسی و مذاکره هم یکی از دهها ظرفیت ملی ماست؛ اما نه اینکه تنها دارایی ما محسوب شود؛ که در آن صورت ناچاریم به دیپلماسی التماسی رو کنیم. به تعبیر صائب تبریزی «اظهار عجز پیش ستم پیشه ابلهی است- اشک کباب مایه طغیان آتش است».
دیپلماسی را نباید با بازار آینده فروشی، مایهفروشی، ارزانفروشی و نسیهفروشی، و مفلس و تهیدست کردن خود اشتباه گرفت. دیپلماسی، اصالتا میدان مبارزه است که باید در آن، باورمند به داراییهای قدرت خودی جنگید، نه باید از اخم حریف جا زد، و نه با لبخند او، احتیاط را تعطیل کرد و مرتکب معامله نقد- نسیه (وعده) شد. اما حتی اگر به تسامح، دیپلماسی را صرفا بازار چانه زنی و معامله تلقی کنیم، بازهم باید برای این رقابت بیرحم تولید قدرت کرد. نباید به خیال تنشزدایی، در ازای هر تهدید واشتلم دشمن، بخشی از خط تولید قدرت ملی (فنی، نظامی، اقتصادی، سیاسی، دیپلماتیک، فرهنگی و نفوذ راهبردی) را واگذار یا تعطیل نمود. اگر حریف به این ادراک برسد که با هر تولید تنش از سوی او، شما واگذاری بخشی از دستاوردها و تولیدات قدرت ملی خود را میپذیرید، حتما بر حجم تنش افزوده خواهد شد. چارهکار، تهدیدزدایی است نه تنشزدایی مبتنی بر مهندسی دشمن.
ژست «ناچاری و فروشندگی»، چون حسّ ضعف و اضطرار و نه قدرت را متبادر میکند، وابستگیآور و اعتیادآور است و قربانی خود را مجبور میکند در هر مواجهه با «شروران شر خر»، منفعلتر رفتار کند. واقعیت میدانی را ببینید. در حالی که آمریکا و اروپا بیشترین نقض قوانین و استانداردهای بینالمللی را مرتکب میشوند، برخی سیاسیون ما میخواهند خود را با هنجارها و عرفهایی که آمریکا و اروپا میسازند و زیر پا میگذارند، تطبیق دهند؛ همواره نیز بعد از همه نرمشها، بدهکار میشوند! اکنون به تلخی میشنویم فلان وزیر میگوید «صادرات نفت ما کمتر از میزانی است که قبل از توافق در دوران تحریمها میفروختیم» و آن دیگری تصریح میکند «اروپاییها حتی جواب سلام ما را نمیدهند»! بعدش هم با ژست مصلحتاندیشی میگویند مجبوریم این بار انتظارات غرب در قالب FATF را برآورده کنیم؛ هر چند هیچ تضمینی وجود ندارد!
اکنون در چهل سالگی انقلاب، نسبت تهدیدها با فرصتها و ظرفیتهای فراهم آمده برای پیشرفت، مطلقا قابل مقایسه با گذشته نیست و فرصتها و توانمندیها چندین برابر شده است. سرلوحه فهرست دوگانه «تهدیدها- توانمندیها»، ریزشها و رویشهای غیرقابل مقایسه با هم در زمینه نیروی انسانی کارآمد و پای کار است. ظرفیت انسانی جوانی که کشور به ویژه امروز از آن برخوردار است، به لحاظ کمیت، کیفیت، پختگی، درایت، بصیرت، همت و شهامت، کمسابقه است؛ مشروط بر آنکه ترمزها را از پیش پای این لکوموتیو پیشران انقلاب برداریم. در مقابل این ظرفیت بزرگ انسانی، اشرافیگری و امتیازطلبی و سنگینی برخی مدیران، به مثابه ترمز و عامل کُندی پیشرفت عمل کرده است. این طیف غنیمتطلب در میانه میدانجنگ، وصلهای نچسب بر پیکره انقلاب هستند و نه ضرورت آن. بنابراین باید از آنها -و نه از آرمانهای انقلاب- عبور کرد. باید در آنها تردید کرد و نه در اصول حیاتبخش انقلاب.
انقلاب به رغم همه تهدیدها و چالشها، با طراوت است. این طراوت را روز 22 بهمن در کف خیابانهای ایران و در چهره انبوه مردمی دیدیم که با وجود لمس همه کملطفیها، پای جشن انقلاب آمدند تا شهادت دهند آن را از خود، بلکه عزیزتر از جان خویش میدانند. با این سرمایه میتوان هر مانعی را از پیش رو برداشت؛ «حسنت به اتفاق ملاحت جهان گرفت- آری به اتفاق، جهان میتوان گرفت». آنها که به هر دستاویز و توجیهی در منطق حکیمانه «ما میتوانیم» خلل میاندازند، اهلیت پیشاهنگی و مدیریت و میدانداری را ندارند. مدیریت ذاتا شایسته معتقدان به منطق عملیاتی «ما میتوانیم» است. هر مدیری که خلاف این باور را دارد، نقض غرض میکند و به اراده خود، از صلاحیت و مشروعیت منصبداری ساقط است.
این یادداشت را با تاکید ویژه و دعوت به تامل در فرازهایی از بیانیه مهم رهبر انقلاب به مناسبت چهل سالگی انقلاب اسلامی به پایان میبریم: «راهحلّ مشکلات، سیاستهای اقتصاد مقاومتی است که باید برنامههای اجرایی برای همه بخشهای آن تهیّه و با قدرت و نشاط کاری و احساس مسئولیّت، در دولتها پیگیری و اقدام شود... بیگمان یک مجموعه جوان و دانا و مؤمن و مسلّط بر دانستههای اقتصادی در درون دولت خواهند توانست به این مقاصد برسند. دوران پیشِ رو باید میدان فعّالیّت چنین مجموعهای باشد. جوانان عزیز در سراسر کشور بدانند که همه راهحلها در داخل کشور است. اینکه کسی گمان کند «مشکلات اقتصادی صرفاً ناشی از تحریم است و علّت تحریم هم مقاومت ضدّ استکباری و تسلیم نشدن در برابر دشمن است؛ پس راهحل، زانو زدن در برابر دشمن و بوسهزدن بر پنجه گرگ است»، خطایی نابخشودنی است. این تحلیل سراپا غلط، هرچندگاه از زبان و قلم برخی غفلتزدگان داخلی صادر میشود، امّا منشأ آن، کانونهای فکر و توطئه خارجی است که با صد زبان به تصمیمسازان و تصمیمگیران و افکار عمومی داخلی القاء میشود.
... وسوسه مال و مقام و ریاست، حتّی در عَلَویترین حکومت تاریخ یعنی حکومت خود حضرت امیرالمؤمنین (علیهالسّلام) کسانی را لغزاند، پس خطر بُروز این تهدید در جمهوری اسلامی هم که روزی مدیران و مسئولانش مسابقه زهد انقلابی و ساده زیستی میدادند، هرگز بعید نبوده و نیست؛ و این ایجاب میکند که دستگاهی کارآمد با نگاهی تیزبین و رفتاری قاطع در قوای سه گانه حضور دائم داشته باشد و به معنای واقعی با فساد مبارزه کند، به ویژه در درون دستگاههای حکومتی... همه باید بدانند که طهارت اقتصادی شرط مشروعیّت همه مقامات حکومت جمهوری اسلامی است... دستگاههای نظارتی و دولتی باید با قاطعیّت و حساسیّت، از تشکیل نطفه فساد پیشگیری و با رشد آن مبارزه کنند. این مبارزه نیازمند انسانهایی با ایمان و جهادگر، و منیعالطّبع با دستانی پاک و دلهایی نورانی است. این مبارزه بخش اثرگذاری است از تلاش همهجانبهای که نظام جمهوری اسلامی باید در راه استقرار عدالت به کار برد.
... اینجانب به جوانان عزیزی که آینده کشور، چشم انتظار آنها است صریحاً میگویم آنچه تاکنون شده با آنچه باید میشده و بشود، دارای فاصلهای ژرف است. در جمهوری اسلامی، دلهای مسئولان بطور دائم باید برای رفع محرومیّتها بتپد و از شکافهای عمیق طبقاتی به شدّت بیمناک باشد. در جمهوری اسلامی کسب ثروت نه تنها جرم نیست که مورد تشویق نیز هست، امّا تبعیض در توزیع منابع عمومی و میدان دادن به ویژهخواری و مدارا با فریبگران اقتصادی که همه به بیعدالتی میانجامد، به شدّت ممنوع است؛ همچنین غفلت از قشرهای نیازمند حمایت، به هیچ رو مورد قبول نیست. این سخنان در قالب سیاستها و قوانین، بارها تکرار شده است ولی برای اجرای شایسته آن چشم امید به شما جوانها است؛ و اگر زمام اداره بخشهای گوناگون کشور به جوانان مؤمن و انقلابی و دانا و کاردان - که بحمدالله کم نیستندـ سپرده شود، این امید برآورده خواهد شد؛ انشاءالله».
محمد ایمانی
***************************************
روزنامه رسالت **
فاطمه، اسوه حسنه
مسعود پيرهادي - سردبير
نوشتن از وجود مبارک حضرت زهرا (س) يقينا در قواره صاحب اين قلم نيست فلذا
تنها به نشانه عرض ارادت به ساحت مقدس بانوي دو عالم، فضائلي که بزرگان دين، پيرامون شخصيت والاي حبيبه خدا داشتند را مرور کرده و با شعر زيباي علامه شيخ محمدحسين اصفهاني درباره حضرت زهرا(س) شروع ميکنيم:
ناطقه مرا مگر روح قُدُس مدد کند
تا که ثناي حضرت سيده نساء کند
نفخه قدس بوي او، جذبه انس خوي او
منطق او خبر ز «لا ينطق عن هوي» کند
«مفتقرا» متاب رو از در او به هيچ سو
زآنکه مس وجود را فضه او طلا کند
در فضيلت صديقه طاهره (س) امام صادق (ع) فرمودند: اگر خوبي نيکي، حسن و زيبايي در قالب يک شخص تجسم پيدا کند، آن شخص کسي به جز حضرت زهرا (س) نخواهد بود.
رسول خدا صلي الله عليه وآله خطاب به سلمان فرمودند: اي سلمانهرکه فاطمه دخترم را دوست بدارد در بهشت با من است و هرکه او را دشمن بدارد جايگاهش در آتش است. اي سلمان محبت فاطمه در روز قيامت در صد موضع به انسان نفع خواهد رساند که آسانترين آنها عبارتند از: موقع مرگ، قبر ميزان، حشر، صراط و حساب. پس هر که فاطمه دخترم از او خشنود باشد من از او خشنودم و هرکه من از او خشنود باشم خدا از او خشنود است و هرکه فاطمه بر او غضب کند من بر او غضبناکم و هر که من بر او غضب کنم همانا خداوند بر او غضب کرده است. اي سلمان واي بر حال کسي که فاطمه و بر ذريه او و بر شعيه او ستم کند.
پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله در مورد دخت گراميش مي فرمود: فاطمه حوريهاي انساني است، هرگاه در محراب در مقابل خداوند خويش مي ايستد، نور او براي ملائکه آسمان همچون نور ستاره هابراي اهل زمين مي درخشد. خداوند عزوجل مي فرمايد:
اي فرشتگان من بنگريد به بندة من فاطمه، سرور بندگانم که در مقابل من ايستاده و بندبند بدن او از خوف من ميلرزد و با خشوع قلب خود به عبادت من روي آورده است. شما را گواه ميگيرم که شيعيان او را از آتش جهنم امان دادم.
مهدي صاحب الزمان (عج)، فاطمه(س) را الگو و مقتداي خويش ميداند و ميفرمايد: «و في ابنه رسول الله لي اسوه حسنه، وسيردي الجاهل رداءه عمله و سيعلم الکافر لمن عقبي الدار؛ دختر رسول خدا«ص» نيکوترين الگو براي من است و به زودي نادان، پستي عمل خويش را خواهد ديد و کافران درمي يابند که پايان کار به نفع چه کسي است.»
***************************************
روزنامه خراسان**
2 سناریوی آمریکا برای آینده داعش در منطقه
نویسنده : امیر مسروری
آمریکایی ها از ابتدای بحران در نوار مرزی شرق سوریه و غرب عراق به دنبال ایجاد منطقه ویژه ای بودند که بتوانند در اولین فرصت مسیر پشتیبانی نیروهای مقاومت از تهران تا لبنان را قطع کنند. نبود فضای هوایی و زمینی عراق و سوریه به معنای مشکل شدن در پشتیبانی از حزب ا... لبنان در جنگ آینده است و واشنگتن از این موضوع آگاهی کامل دارد. با آغاز عملیات های مختلف در سوریه و برگشتن ورق به نفع دولت مرکزی، آمریکایی ها طرح قطع مرز و انسداد این منطقه را در دستور کار قرار دادند و بر آن شدند با همکاری نیروهای کرد سوریه دموکراتیک «قسد» از شمال تا رقه و نیروهای مستقر در پایگاه التنف از جنوب، داعش را در منطقه دیرالزور و المیادین فریز کرده و به عنوان مبارزه با داعش، ضمن حفظ خطوط عملیاتی خود در برابر هر گروه پرواز پرنده های ایرانی یا سوریه ای مقاومت از خود واکنش نشان دهند. به عبارت دقیق تر این منطقه را منطقه پرواز ممنوع اعلام کرده و کنترل دو کشورعراق و سوریه را در اختیار خود داشته باشند. در این جا بود که اتاق عملیات مقاومت در سوریه با طرح ریزی عملیا ت والفجر و نفوذ به البوکمال و موشک باران المیادین و دیرالزور، عملا پروژه آمریکا را از باریکه البوکمال قطع کردند و جاده مهم و استراتژیک بصره تا دمشق را که از البوکمال می گذشت به تصرف خود درآوردند. از طرفی شکاف میان نیروهای آمریکایی و قسد در رقه بالا گرفت و مردم رقه برای خروج از دست نیروهای خارجی، از دولت مرکزی خواستند تا با حضور در رقه رسما مدیریت سرزمینی بخش مهمی از مناطق شرقی را برعهده بگیرد که با موافقت دولت مرکزی و اعزام بخش هایی از توان ارتش سوریه همراه شد.
از طرف دیگر واشنگتن با چالش جدی دیگری هم مواجه شد. نیروهای حشدالشعبی که تصور آمریکایی ها انحلال آن پس از پیروزی بر داعش بود، با قانون جدید و با دستور ریاست هیئت به مرز غرب اعزام شدند تا بقایای داعش را در نوار غربی متلاشی کنند. الحاق نیروهای حشدالشعبی و مقاومت در نوار مرزی برای آمریکایی ها گران تمام شد و تصور هزینه و فایده این منطقه برای واشنگتن، بیش از برآوردشان بود.با این حال پس از سفر ترامپ به پایگاه آمریکا در عراق، خبرها حاکی از خروج دو کاروان تسلیحاتی به شمال عراق و منطقه شرق فرات بود. کاروان اول به اسم حمایت از کردهای کردستان عراق به سمت منطقه ای رفت که تحت تصرف داعش بود و کاروان دوم به سمت نیروهای قسد حرکت کرد در حالی که بین راه کامیون های آمریکایی به شهر الباغوز مرکز فعالیت های داعش در استان دیرالزور رسیده و به اسم خروج عناصر غیر نظامی، آن ها را ازمنطقه خارج کردند. به نظر می رسد فراری دادن نیروهای داعشی و رهبران آن، تصمیم جدید آمریکا پس از طرح فریز داعش در نوار مرزی شرقی سوریه و غربی عراق است. در این بین دو سناریو پیش بینی می شود.سناریوی اول، انتقال این عناصر به خاک عراق و تصرف منطقه ای در نوار مرزی غربی این کشور به ویژه استان الانبار است. در این طرح آمریکایی ها بر آن هستند، منطقه ای را تحت تصرف داعش قرار دهند و پس از فشار به دولت مرکزی عراق، از بغداد بخواهند تا نیروهای حشدالشعبی این منطقه را ترک کنند و منطقه عملیاتی در اختیار نیروهای دیگر یا وفادار به واشنگتن باقی بماند. حتی امکان بازطراحی نیروهای حشد عشایر که از ابتدای اشغال آمریکا به عنوان یک گزینه باقی ماند، وجود دارد. از طرف دیگر شکستی که در منطقه البوکمال متحمل شدند حالا با طرح جدید، روی میز مطرح خواهد بود و واشنگتن می تواند روی زمین مشکلاتی را برای نیروهای مقاومت به ویژه دستاوردهای مهم جاده استراتژیک بصره – البوکمال – دمشق ایجاد کند.
سناریوی دوم، اما کمی متفاوت تر و پر هزینه تر است. آمریکایی ها عناصر باقی مانده داعش را از مسیر ترکیه و شمال دریای خزر و کریدور جدید به شمال افغانستان منتقل و رسما از تشکیل داعش افغانستان حمایت کنند. در این طرح، عناصر داعش به افغانستان منتقل شده و با اتحاد جدید و عضوگیری از عناصر حال حاضر طرفدار القاعده، شمال افغانستان برای پایگاه جدید داعش انتخاب می شود. در چنین شرایطی با درگیر سازی نیروهای ایغور در شرق افغانستان، عملا یک بازیگر محیطی جدید در منطقه آسیای مرکزی برای آسیب رساندن به منافع روسیه، چین و ایران به وجود می آید. مسئله ای که می تواند امنیت ملی این سه کشور را تحت تاثیر قرار دهد.
***************************************
روزنامه ایران**
مسیر پیشروی ایرنا در روزگار تنوع پلتفرمها
پدرام الوندی
معاون خبر ایرنا
سؤالی که احتمالاً همه افراد دخیل در دنیای رسانههای جریان اصلی، اعم از خبرنگاران، سردبیران و مدیران رسانهها حتماً یک بار با آن مواجه شدهاند، این است که در اکوسیستم جدید دنیای خبر، آینده رسانههای بزرگ چه خواهد شد؟ روزنامهها مانند قبل خوانده میشوند؟ وبسایتها هنوز مشتری خواهند داشت؟ یا شبکههای اجتماعی و نسل نوظهور پیامرسانهای موبایلی همه وب را خواهند بلعید؟ فراتر از آن اینکه آینده محتوا چیست و برای ماندن در دنیای خبر، علاوه بر پلتفرم، درباره قالب تولید محتوا چگونه باید بیندیشیم؟
یک ارزیابی اجمالی به خوبی نشان میدهد که با سه تحول در همآمیخته روبهرو هستیم. نخست اینکه مرجعیت خبر از روزنامه و مجلات به اینترنت آمده است. دوم اینکه محتوای اینترنتی از رایانههای شخصی و لپتاپها به روی تلفنهای همراه هوشمند آمده و سوم اینکه بین قالبهای مختلف محتوا، ویدئو به محصول کانونی تبدیل شده است تا جایی که پژوهشی در ۶۳ کشور دنیا نشان داده است تماشای ویدئو روی موبایل از کمتر از 10 دقیقه در سال ۲۰۱۲ به حدود ۳۰ دقیقه در سال ۲۰۱۸ رسیده است.
پلتفرمها نه تنها مسیر نشر محتوا، بلکه صورتبندی آن را نیز دچار تحول کردهاند. گزارشی درباره مهمترین نگرانیهای سردبیران رسانههای جریان اصلی در سال ۲۰۱۸ نشان داد که آنها بیش از هرچیز نگران سلطه روزافزون پلتفرمها به جای رسانهها هستند. مخاطبان در سراسر دنیا خبرهایشان را نه از رسانهها بلکه از پلتفرمها میگیرند و رسانهها جایگاه سنتیشان برای دروازهبانی اخبار را از دست دادهاند. خبر جعلی یا آنچه میتوانیم ضد خبر بنامیم، با اعتبارزدایی از هسته اصلی خبر، کار را برای همه رسانهها دشوار کرده است.
اکوسیستم خبر برخلاف سالهای گذشته، بازیگران جدیدی پیدا کرده است و مسیرهای نشر و بازنشر محتوا متحول شدهاند و رسانههای جریان اصلی نیز خواسته یا ناخواسته وارد ساز و کارهای این دنیای جدید شدهاند. تحول مصرف رسانهای در ایران نیز از این مسیر جدا نیست. سلطه پلتفرم شبکههای اجتماعی و پیامرسانهای موبایلی، از اینستاگرام و توئیتر تا تلگرام، مسیرهای دسترسی به مخاطبان را نسبت به گذشته متفاوت کرده است. پیش از این بخش مهمی از تلاش رسانهها برای مخاطبیابی برای کشاندن مخاطب به خرید و اشتراک روزنامه یا مجله یا اشتراک محتوای اینترنتی و در نهایت سر زدن به وبسایت یا دانلود و نصب اپلیکیشنهای خود رسانهها اختصاص مییافت. تلاشی برای «کشاندن مخاطب به محل نشر محتوا» با هدف افزایش میزان بازدید صفحات وبسایت، افزایش میزان مشترکان یا خریداران مجله و روزنامه یا دانلود اپلیکیشن؛ تلاشی که هنوز هم ادامه دارد و بخش مهمی از تلاشهای مخاطبیابی و بازاریابی رسانهها را به خود اختصاص میدهد.
علاوه بر این، گسترشِ دسترسی و استفاده کاربران از پلتفرمها (از توئیتر و اینستاگرام تا تلگرام) حوزه فعالیتهای جدیدی را توسعه داده است که نقطه مقابل فعالیتهای پیشین است: «هل دادن محتوا به سوی کاربر/ مخاطبان» که بیش از هر چیز تابع یک اصل است: توجه به بسترهای حضور کاربران.
و این اصل در مورد ایران با توجه به تجربه جمعی ما به سه پلتفرم تلگرام، اینستاگرام و تا حدی توئیتر وابسته است و راهبردهای مبتنی بر دیده شدن بیشتر برای رسانههای جریان اصلی باید مبتنی بر حضور جدی و بهرهگیری از این فضا برای نشر و بازنشر محتواهای تولیدی باشد و با کمی هوشمندی حتماً باید درباره قالب محتوا نیز گرایش و برنامه اصلی به سوی محتوای تصویری (ویدئوموبایل) باشد. ایرنا بر مبنای همین تحلیل در یک سال گذشته دو مسیر تازه را در پیش گرفته است. نخست به طور ویژه روی تولید محتوای ویدئویی با کیفیت رقابتی و استانداردهای بالای فنی اقدام کرده است و دوم اینکه تمرکز ویژهای داشته است روی انتشار این محتواها در پلتفرمهایی که مخاطبان حضور دارند. برهمین اساس هم سنجش میزان بازدید محتواهای اختصاصی ایران در پلتفرمهای هدف به عنوان یک ابزار سنجش و اعتباردهی به سازمان از تیرماه سال ۱۳۹۷ مورد توجه قرار گرفت. در کنار این باتوجه به اهمیت مدل پایهای «کشاندن مخاطب به محل نشر محتوا» موضوع بازنگری در وبسایت خبرگزاری نیز در دستورکار قرار گرفت و انشاءالله از ابتدای سال ۱۳۹۸ بستر اصلی نشر محتوای ایرنا متناسب با تحولات اکوسیستم رسانهها متحول خواهد شد اما تنها نقطه تمرکز ایرنا نخواهد بود و مانند بسیاری از رسانههای جریان اصلی در ایران و جهان یافتن کاربر/ مخاطبان از هر دو مسیر «هل دادن محتوا به مخاطب» و «کشاندن مخاطب به محل نشر محتوا» پیش میرود. طبیعتاً سنجش میزان موفقیت هر کدام از اینها از دیگری متفاوت است. برای سنجش میزان موفقیت «هُل دادن» محتوا و هدایت آن به سوی مخاطب، در ایرنا به این صورت عمل شد که میزان بازدید محتواها در کانالهای تلگرامی و صفحات اینستاگرامی کل شماری شده و بسته به میزان بازدید ویدئوها و خبرهای بازنشرداده شده میزان موفقیت در دسترسی به مخاطبان و هل دادن محتوا به سوی آنها اندازهگیری میشود. البته با توجه به اینکه سامانه هوشمند سنجش میزان بازدیدها در دست راهاندازی است، از روشهای سادهتری برای این کار استفاده شد که از میزان واقعی بازدیدها عدد کمتری به دست میآید. به هرحال، وقتی این نظام توزیع در تیرماه ۹۷ به راه افتاد، ۸ میلیون و 500 هزار مخاطب در اکوسیستم شبکههای اجتماعی و پیامرسانهای موبایلی به دست آورد. در مردادماه ۱۳ میلیون و ۵۰۹ هزار مخاطب، در شهریورماه ۱۶ میلیون و ۴۱۱ هزار، در آبانماه ۲۵ میلیون مخاطب را دربر گرفت و آذرماه به رکورد ۳۱ میلیون رسید. با توجه به تحولات اکوسیستم خبر، ایرنا دو مسیر موازی را برای دیده شدن محتوا توسط کاربران در پیش گرفته است. یکی مسیر کلاسیک کشاندن کاربران به وبسایت ایرنا و افزایش میزان بازدید که با ارتقای سایت در دست انجام است و فعالیتهای مکمل فنی برای بهبود جایگاه ایرنا در دستهبندیهای مختلف مانند سمیلار وب و الکسا نیز انجام خواهد شد و دیگری هدایت یا هل دادن محتوا به سوی مخاطب و حضور شبکه توزیع ایرنا در پاتوقهایی که کاربر/مخاطبان ایرانی زمان بیشتری را آنجا سپری میکنند؛ اعم از شبکههای اجتماعی و پیامرسانهای موبایلی. قاعدتاً در این فضاهای جدید در کوتاه مدت، مهمترین ابزار سنجش میزان روبهرو شدن و مشاهده محتوا توسط مخاطبان است و در گام بعدی افزایش میزان دنبالکنندههای ایرنا در شبکههای اجتماعی و در صورت بازگشت به تلگرام، میزان کاربران کانال تلگرامی و در نهایت افزایش میزان مراجعه به وبسایت معیارهای دیگر سنجش هستند که بخشی از آنها در یک سال گذشته رشد قابل توجهی داشتهاند و بخشی دیگری نیز به یاری خداوند در سال آینده ارتقا خواهند یافت.
***************************************
روزنامه وطن امروز**
بشار اسد، رئیسجمهور سوریه با سفر به تهران با رهبر انقلاب دیدار کرد
سفیر پیروزی
گروه سیاسی: حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح دیروز (دوشنبه) در دیدار آقای بشار اسد رئیسجمهور سوریه، رمز پیروزی سوریه و به شکست کشاندن آمریکا و مزدوران منطقهای آن را استقامت رئیسجمهور و مردم سوریه و پافشاری آنان بر مقاومت خواندند و با تأکید بر لزوم مراقبت در مقابل توطئههای آینده خاطرنشان کردند: جمهوری اسلامی ایران، کمک به دولت و ملت سوریه را کمک به حرکت و جریان مقاومت میداند و از صمیم قلب به آن افتخار میکند. به گزارش پایگاه اطلاعرسانی دفتر مقام معظم رهبری، حضرت آیتالله خامنهای با اشاره به ایستادگی صادقانه جمهوری اسلامی ایران در کنار ملت و دولت سوریه از همان ابتدای بحران، افزودند: سوریه با استقامت و همراهی مردم آن توانست در مقابل یک ائتلاف بزرگ از آمریکا، اروپا و متحدان آنها در منطقه ایستادگی کند و با پیروزی از این حادثه خارج شود. رهبر انقلاب اسلامی پیروزی جریان مقاومت در سوریه را موجب عصبانیت آمریکاییها و تلاش آنان برای طراحی توطئههای جدید دانستند و با اشاره به نمونهای در این زمینه گفتند: مسأله منطقه حائل که آمریکاییها در سوریه به دنبال ایجاد آن هستند، از جمله این توطئههای خطرناک است که باید با قاطعیت آن را رد کرد و در مقابل آن ایستاد.
ایشان برنامه آمریکاییها برای حضور مؤثر در مرز عراق و سوریه را نمونهای دیگر از طراحیهای آنها برشمردند و تأکید کردند: ایران و سوریه عمق راهبردی یکدیگر هستند و هویت و قدرت جریان مقاومت وابسته به این ارتباط مستمر و راهبردی است، بر این اساس دشمنان نخواهند توانست نقشههای خود را عملیاتی کنند.
حضرت آیتالله خامنهای به یک خطای محاسباتی دشمنان در قضیه سوریه نیز اشاره و خاطرنشان کردند: اشتباه دشمنان این بود که سوریه را با برخی کشورهای عربی اشتباه گرفتند، در حالی که در آن کشورها حرکت مردم در جهت مقاومت و در واقع، قیام علیه آمریکا و دستنشاندگان آن بود.
رهبر انقلاب اسلامی همچنین ارتباطات مذهبی و رفتوآمد علمای مذهبی ایران و سوریه را نیازمند تقویت و گسترش خواندند و با تأکید بر لزوم حفظ روحیه ایستادگی و افزایش قدرت دولت و ملت سوریه، خطاب به رئیسجمهور این کشور گفتند: جنابعالی با ایستادگی که از خود نشان دادید به قهرمان جهان عرب تبدیل شدید و مقاومت در منطقه بهوسیله شما قدرت و آبروی بیشتری یافت. ایشان خاطرنشان کردند: جمهوری اسلامی ایران همچون گذشته در کنار ملت سوریه خواهد بود، زیرا این کار را کمک به جریان و حرکت مقاومت میداند و با اعتقادی از صمیم قلب، به حمایت از مقاومت افتخار میکند.
رهبر انقلاب اسلامی همچنین برای توفیق ملت سوریه و سلامتی آقای اسد و خانواده ایشان دعا کردند.
در این دیدار، آقای بشار اسد رئیسجمهوری سوریه با تجلیل از حمایتهای بیدریغ جمهوری اسلامی ایران از کشورش، گفت: جنگ سوریه مشابه جنگ تحمیلی 8 ساله علیه ایران بود. جمهوری اسلامی در این حادثه فداکارانه در کنار ما بود و لازم است موفقیت کنونی را به جنابعالی و همه ایرانیان تبریک بگویم و از آنان قدردانی کنم.
رئیسجمهور سوریه با اشاره به برخی تحلیلها که کار سوریه را تمامشده میدانستند، افزود: ایران و سوریه ملتهایی دارای هویت و عقیده هستند و دستاوردهای امروز اگرچه با زحمت و زیان بهدست آمده، اما یقیناً نتیجه ایستادگی در کنار جریان مقاومت است.
آقای اسد با یادآوری خسارتهای سنگینی که برخی کشورها بهدنبال تسلیم شدن در مقابل آمریکا دیدهاند، گفت: بسیاری از کشورها مقهور آمریکا بودند و تصور میکردند این آمریکاست که سرنوشت و آینده جهان را تعیین میکند اما بر اثر ایستادگی ملتهای مقاوم، این تصور غلط در حال فروپاشی است.
رئیسجمهور سوریه با اشاره به نمونههایی از تلاشهای تفرقهافکنانه آمریکا و متحدان منطقهای آن در میان اقوام و مذاهب سوریه، افزود: این تلاشها نتیجه عکس داده است و امروز در سوریه، کردها و عشایر روابط خوبی با دولت دارند و حتی برخی گروهها که سابقه درگیری و اختلاف با دولت داشتند، امروز بر خلاف نظر آمریکا و عربستان سعودی با دولت همراه شدهاند.
آقای اسد تقویت ارتباطات مذهبی همچون ارتباطات علمای سوریه با علمای ایران را فرصتی مهم برای مقابله با جریانهای تکفیری برشمرد و گفت: ایران و سوریه باید روابط اقتصادی خود را دائماً گسترش دهند، چرا که افزایش ارتباطات، عامل مهمی در خنثی کردن توطئههای دشمنان 2 ملت خواهد بود.
در ادامه این سفر بشار اسد با حسن روحانی رئیسجمهوری ایران دیدار کرد.
***************************************