قانون جنگل ترامپ و نگاه بیمارگونه
اتحادیه اروپا
آرمان: قانون جنگل بر روابط بینالمللی حاکم
است. آمریکا در همه کشورها دخالت آشکار و مستقیم دارد و سعی میکند نظامهایی که
رفتاری متناسب با سیاستهای او ندارند و زیر چتر آمریکا نیستند را به نوعی دگرگون
کند و مردم آن کشور را تحریک نماید. با توجه به اینکه ونزوئلا کشوری دارای استقلال
سیاسی است و حاضر نیست زیر چتر آمریکا و سیاستهایش قرار بگیرد، لذا مدتهاست که
آمریکا سعی میکند ازطریق نفوذ عوامل خودش به نوعی نظام ونزوئلا را دگرگون کند و یک
رژیم وابسته به آمریکا بهوجود بیاورد. با توجه به اینکه سال 2018 انتخاباتی کاملا
آزاد و دموکراتیک در این کشور برگزار شد و آقایمادورو با اکثریت آرا و رأی مستقیم
مردم انتخاب شد و از یک محبوبیت مردمی برخوردار است، این مسأله خشم آمریکا را
برانگیخته و تیم دونالد ترامپ مانند مایک پمپئو و جان بولتون که نگاهی منفی نسبت به
استقلال کشورهای آمریکای جنوبی را دارند، بر آن داشت که دونالد ترامپ را وادار
نمایند که یک سیاست تهاجمی نسبت به ونزوئلا اتخاد کند.
آمریکا بدون توجه به قوانین بینالمللی هیچگونه احترامی به حق آرای مردم و حاکمیت
مردم ندارد و تنها منافع خودش را مورد توجه قرار میدهد. ضمن اینکه رفتارهای تهاجمی
آمریکا تمام روابط وقوانین بینالمللی را تحت تاثیر خود قرار داده و دونالد ترامپ
سعی میکند که قانون جنگل را بر روابط بینالمللی ترجیح دهد. از طرفی اتحادیه
اروپا به منظور حل بحران ونزوئلا خواستار برگزاری انتخابات شده است! اما با توجه به
اینکه اساسا اتحادیه اروپا نمیتواند برای حکومتی که سال گذشته با انتخابات بر
سرکار آمده تعیین تکلیف کند. چون انتخابات در سال گذشته با نظارت جهانی و نهادهای
بینالمللی برگزار شده و مادورو با اکثریت آرا انتخاب شد. اتحادیه اروپا در حقیقت
سعی میکند که تابعی از اراده آمریکا باشد و دخالت اتحادیه اروپا نقض آشکار قوانین
بینالمللی است. امکان ندارد که اتحادیه اروپا بتواند بعد از گذشت یکسال
ازانتخاباتی که به صورت آزاد و کاملا سالم در ونزوئلا برگزار شده بار دیگر اراده
خود را بر این کشور تحمیل کند و خواستار برگزاری مجدد انتخابات باشد.
دلارپاشی بی نتیجه بن سلمان
جوان: شاهزاده پرمسئله سعودی که در عرصه جهانی
هیچ ابزاری جز دلارهای رشوه در اختیار ندارد، برای جبران همه ناکامیهای تروریستی
در عراق و سوریه و جنایات ضد بشری در یمن و رسوایی قتل خاشقجی و چهره نمادین
تروریسم وهابی، سفر آسیایی خود را با ریخت و پاشهای عجیب شروع کرد و آن را در چین
به پایان برد. با اینکه این سفرها از زاویهای دیگر، بخشی از درخواست و مأموریت
امریکایی- اسرائیلی تلقی میشود تا سعودی با همه انرژی خود در مناسبات اقتصادی
ایران یا مؤلفههای امنیتی در رویکردهای سیاسی همسایگان ایران اثرگذاری کند، ولی
سفر بن سلمان در عمل صرفاً یک سفر پرهزینه را ثبت کرد. اندونزی و مالزی بهسرعت خود
را از لیست سفر این شاهزاده پرمسئله خارج کردند.
پاکستانیها اولین ایستگاه این سفر بودند که یک میلیارد نقد و یک میلیارد خط
اعتباری را در کنار ۱۸ میلیارد دلار تفاهمنامه برای خود ثبت کردند، ولی بهدلیل
ماجراجویی ISI و اقدام تروریستی در خاش ایران که توسط یک گروهک تحت پوشش انجام شد و
با واکنش شدید ایران روبهرو شدند، هزینه یک اقدام تاکتیکی را مساوی یک خسارت
راهبردی مشاهده کردند. درخواست شاهزاده سعودی از پاکستانیها درحالی است که یا
پاکستان خود را در مسیر نابودی و تجزیه قرار میدهد یا باید با خواستههای بنسلمان
بازی کند. از هماکنون روشن است که پاکستان در ازای هزینههای ۲۰ میلیاردی
بنسلمان، حاصل قابل توجهی دریافت نمیکند.
ایستگاه دوم برای بنسلمان ۴۴ میلیارد هزینه داشته تا بتواند جلوی مناسبات نفتی و
تجاری هند با ایران را بگیرد. ایستگاه دوم نیز هدف محوری و ضدایرانی را با توجه به
راهبرد تنوع منابع تأمینی انرژی که توسط هند دنبال میشود و اخیراً نیز، ساز و
کارهای مالی، با ایران را ساماندهی کرده، بینتیجه مانده است. شاهزاده سعودی در
حالی تلاش دارد شایستگی خود برای تحقق سیاستهای امریکایی- اسرائیلی را به ترامپ و
نتانیاهو نشان دهد که کنگره امریکا، با اصرار بر ضرورت تغییر رویکرد مناسبات امریکا
و عربستان تلاش میکند بنسلمان را از اولویتهای ترامپ کنار بگذارد. ایستگاه بعدی
با سفر رئیسجمهور چین به ریاض شکل گرفته تا بنسلمان با استقبال از این مقام چینی،
یک تلاش مأیوسانه برای توقف خرید نفت از ایران را تکرار کند، حال آنکه چند روز قبل
چینیها بر یک رویکرد راهبردی بلندمدت برای مناسبات با ایران تأکید کردند و بهخوبی
هم میدانند که در ریاض تنها باید به عنوان یک بازار فروش محصولات به سعودیها نگاه
کنند و شاهزاده سعودی را تنها تا زمانی در مصدر قدرت سعودی خواهند دید که ترامپ در
کاخ سفید است و لذا وارد ماجراجوییهای بیثمر او نمیشوند. بنسلمان نهتنها در
پروژههای امنیتی- تروریستی و یا طرحهای ضدایرانی برای تخریب مناسبات ایران و دیگر
کشورها ناکام است، بلکه لیست ناکامیها را کامل کرده و نمیتواند یک مجموعه عربی
ضد ایرانی یا آنچه امریکاییها برای فلسطین خواب دیدهاند و قرار بود در ورشو
بهجایی برسد را سازماندهی کنند. این چهرهسازیها اخیراً در ریاض با اعزام دختر
دستگاه اطلاعاتی سابق عربستان بهعنوان سفیر به واشنگتن، مورد تمسخر رسانهها در
امریکا قرار گرفت، چرا که زنان زندانی در ریاض و شرایط ناگوار زنان در فرهنگ وهابی
و تروریستی آنان، با این اقدامات نمایشی و دلار پاشیدن در مناسبات با دیگر کشورها،
به نتیجه نخواهد رسید.
موشک مرموز ایرانی
خراسان: در جریان مرحله پایانی رزمایش بزرگ
دریایی ولایت 97، بزرگ ترین دستاورد دریایی در زمینه زیرسطح، شلیک موشک زیرسطح به
سطح در برد مدنظر علیه هدف سطحی توسط زیردریایی های کاملا بومی به نمایش درآمد. به
گفته دریادار خانزادی فرمانده نیروی دریایی ارتش، این موشک از نوع موشک کروز ضدکشتی
نصر است که در پروژه جاسک 2 به یک موشک زیر سطح به سطح ارتقا یافته است. براساس
گزارش رسانه ها، زیردریاییها در شرایط معمول از پرتابهای به نام اژدر برای انهدام
کشتیها استفاده میکنند که اژدرهای موجود در جهان به دلیل مشکلات حرکت و هدف یابی
پرتابهها در زیر آب و سرعت کم آنها دارای دقت کم و برد بسیار کوتاه هستند و برای
جبران این نقص، شناور زیرسطحی باید تا حد امکان به هدف خود نزدیک شود و همین موضوع
احتمال هدف قرار گرفتن آن را بیشتر میکند. موشکهای کروز با توجه به سرعت، دقت و
برد چند صدکیلومتری به عنوان یکی از موثرترین سلاحها برای انهدام اهداف سطحی مانند
کشتی در جهان کاربرد دارند. به طور قطع قابلیت انهدام شناورهای سطحی مهاجم از
فاصله دور و بدون دیده شدن یکی از ویژگیهای متمایز کننده یگانهای زیر سطحی نسبت
به دیگر یگانهاست. متخصصان سازمان تحقیقات و جهاد خودکفایی نداجا با تعریف
پروژهای گسترده و حساس با نام «جاسک-۲» با استفاده از توانمندی دانشگاهها و صنایع
دفاعی، توانستند موشک کروز ضد کشتی را درون محفظه اژدر از داخل زیردریایی پرتاب
کنند و موشک تعبیه شده در داخل اژدر با ذخیره اطلاعات مربوط به محل کشتی دشمن از
سطح آب شلیک شود.
سازوکار این پروژه به گونهای است که ابتدا هواپیماها و پهپادهای گشت و شناسایی
که در فاصله ایمن در حال رصد اطلاعات از منطقه نبرد هستند، ناوگان دشمن را کشف،
شناسایی، طبقه بندی و رهگیری میکنند و اطلاعات دریافت شده از طریق لینکهای
ارتباطی رمزگذاری شده و مطمئن در اختیار زیردریاییهای خودی که در اعماق دریا مخفی
شده اند ارسال میشود. در مرحله بعدی زیردریایی حاضر در منطقه نبرد، اطلاعات دریافت
شده را پردازش می کند و پس از انتخاب هدف مد نظر خود متناسب با بزرگی کشتی دشمن یک
یا چند موشک کروز را میتواند شلیک کند. در این مرحله زیردریایی اطلاعات هدف شامل
موقعیت، سرعت، جهت حرکت و شرایط محیطی را برای پردازش دادهها به سامانه کنترل
«جاسک-۲» ارسال میکند که این اطلاعات در سامانه پرتاب با سرعت و دقت بالا پردازش و
در رایانه موشک، داخل کپسولی که مناسب حرکت در زیر آب است بارگذاری میشود. پس از
پرتاب اژدر حامل موشک کروز از زیر دریایی، این کپسول مسیر خود را طی میکند تا به
مکان و زاویه مناسب برای خروج از آب برسد و پس از خروج از سطح آب موشک از داخل
کپسول شلیک می شود و بر اساس اطلاعات ذخیره شده در رایانه به سمت هدف خود پرواز
میکند. از جمله ویژگیهای این پروژه اصل غافلگیری دشمن است چراکه پرتاب موشک کروز
ضدکشتی از اعماق دریا و به دور از تجهیزات شناسایی دشمن صورت میگیرد.
ماییم و موج سودا
صبح نو: دولت تکگزینهای ایران، در حال بردن
کشور به مرحله نادرستی است و این سیاست غلط با همراهی پارهای از رسانههای جوگیر
نیز همراه شده. پذیرش یا نپذیرش معاهدات بینالمللی راه چاره مشکلات نیست و این
مجموعه فکری بهدلیل ناکارآمدیهای وسیع در حوزه اجرا، عملاً همه امور را با انتقال
به حوزه سیاسی، به چالشی برای افکار عمومی مبدل میکند و این همان تکمیل بازی طرف
غربی است. وزیر خارجه، رییس دفتر رییسجمهوری، معاون اول و برخی دیگر از مقامات
دولتی در سخنرانیهای خود به گونهای تهدیدآمیز سخن میگویند و روزنامههایشان
منتقدان را تهدید میکنند که گویی حیات و مماتمان وابسته به خارج است؛ آنهم در
شرایطی که از ماهها قبل درمورد آگاهسازی به افکار عمومی در این موارد
ممنوعیتهایی ایجاد شده و حالا که بحثهای اقناعی، باعث اجماع همه نخبگان منصف و
صالح بر سر ناسازگاری پالرمو و حواشی آن با منافع ملی شده، پیشروهای سیاسی آقایان
مرتباً بحث رفراندوم را بر سر این مسأله پیش میکشند. این بدان معناست که در حوزه
منطق و استدلال، نتوانستهاند کاری از پیش ببرند و حالا میخواهند هر طور شده بازی
را به حاشیه ببرند، تازه اگر چشم را بر نابسامانیهای غیرمنتظره در حوزه معیشت
ببندیم و هیچ گمانهزنی منفیای را هم مطرح نکنیم.
سود پاکستان در خروج از نامعادله است
کیهان: سردار سلیمانی که به ندرت مسئولان یک
دولت منطقهای را مستقیماً مورد خطاب خود قرار میدهد، به مسئولان همسایه شرقی
ایران گفت: «سؤال من از دولت پاکستان این است که به کجا میروید؟ این تذهبون؟ در
مرز تمامی همسایههای خود ناامنی ایجاد کردهاید و آیا همسایه دیگری هم دارید که
بخواهید برای او ناامنی ایجاد کنید؟ آیا ما واقعاً باید بپذیریم که شما با آن
ادعایتان نمیتوانید یک گروه چند صد نفره تروریستی را نابود کنید؛ ما از شما تسلیت
نمیخواهیم، چه تسلیتی دارید به ملت ایران میخواهید بگویید».
طرف پاکستانی در مواجهه با مقامات ایرانی نوعاً دو نکته را یادآور میشود؛ این
رخدادهای امنیتی را گروههای کوچک فاقد سازمان و ستاد انجام میدهند؛ یعنی اصولاً
تروریستها نقطه استقرار معینی ندارند و یک ارتش کلاسیک و یا یک سازمان اطلاعاتی
کلاسیک قادر نیست گروههایی از این دست را مهار نماید و دوم اینکه ارتش و سرویس
پاکستان هیچ حمایتی از گروههای تروریستی به عمل نیاورده و قطعاً مخالف هرگونه
اقدامات ضدامنیتی علیه ایران هستند. ولی واقعیت این نیست. نه اقدامات ضدامنیتی درون
مرزهای پاکستان علیه ایران، افغانستان و هند فاقد سازمان و ستاد منظم و معین است و
نه ارتش و سرویس پاکستان بیخبر از اقدامات ضدامنیتی برونمرزی آنان بوده و نه
ناتوان از مهار آنها هستند. واقعیت این است که ارتش و سرویس پاکستان سوار بر این
گروهها میباشند. اگر غیر از این بود این گروههای تروریستی نه تنها ایالت
بلوچستان که حتی اداره اسلامآباد را در دست داشتند.
مدتهاست که آمریکا، عربستان سعودی و بعضی دیگر از کشورهای عربی منطقه با این
گروههای شبهمذهبی تروریستی ارتباط دارند و به تدارک و تامین مالی آنان سرگرم
میباشند. روزنامه پاکستانی «نوای وقت» از تشکیل «ارتش جمهوری بلوچستان» خبر داد و
نوشت گروه جندالله بخشی از ساختار این ارتش است. این روزنامه نوشت ارتش بلوچ از
طریق آمریکا و با پشتیبانی مالی و تسلیحاتی عربستان شکل گرفته و «سازمان استخبارات
عربستان» که بندر بن سلمان ریاست آن را برعهده دارد در تماسهایی که با شبهنظامیان
ارتش بلوچستان پاکستان برقرار کرده از آنان خواسته است تا اقدامات تروریستی را روی
اهداف جمهوری اسلامی در دو کشور پاکستان و ایران متمرکز نمایند و کوتاه سخن، به
برادران پیمانشکن خود در اسلامآباد توصیه میکنیم از نامعادله مشترک آمریکا،
اسرائیل و عربستان علیه جمهوری اسلامی ایران خارج شوند و مطمئن باشند ادامه راهی که
در پیش گرفتهاند غیر از «پشیمانی» نتیجهای برایشان نخواهد داشت.