نيروهاي ارزشي در طول سال هاي اخير بارها مورد هجمه اراذل و اوباش قرار گرفته و دهها شهيد آمر به معروف و ناهي از منکر را تقديم انقلاب کرده اند. شهدايي که بدست اوباش به قتل رسيده اند!
ماجراي قتل ناجوانمردانه طلبه مظلوم همداني، موجي از نگرانيها را نسبت به عملکرد فضاي مجازي و شبکههاي اجتماعي ايجاد کرده است. در اين ميان حاميان رهاسازي اين فضا که با هرگونه نظارت و کنترل بر شبکه هاي اجتماعي مخالفت ورزيده و در سالیان اخیر خود را مدافعان آزاديهاي بي حد و حصر معرفي کردهاند، امروز در جايگاه پاسخگويي در برابر سوالات افکار عمومي قرار دارند. اصلاحطلبان مدعی آزادی خواهی امروز براي فرار از پاسخگويي، فرافکني را طريق خود قرار دادهاند.
در همين راستا آقاي عباس عبدي در يادداشتي با عنوان "ريشه اوباشگري" که در روزنامه اعتماد مورخه نهم ارديبهشت ماه منتشر گرديده، رقیب سیاسی خود را هدف قرار داده و مدعي شده که «هرچند قصد ندارم که هر اتفاقي را به سرعت به پاي بخشي از جناح اصولگرا بنويسم، ولي در اين مورد خاص و به علل گوناگون مجبوريم که چنين اتهامي را متوجه آنان کنيم.»
عبدي در مقام اثبات اتهام خود ادعاهايي را مطرح مي سازد که خوي جناحي گري نويسنده را آشکار ميسازد. وي با بزرگنمايي ماجراي تتلو در انتخابات سال 1396 که همان زمان با واکنشهاي بخش عمده اصولگرايان همراه بود، تلاش ميکند تا اصولگرايان را عامل قدرت يافتن اوباش در جامعه معرفي کنند!
اين در حالي است که نيروهاي ارزشي در طول سال هاي اخير بارها مورد هجمه اراذل و اوباش قرار گرفته و دهها شهيد آمر به معروف و ناهي از منکر را تقديم انقلاب کرده اند. شهدايي که بدست اوباش به قتل رسيده اند!
تبديل معضلات اجتماعي به فرصتي براي متهم سازي و تخريب رقيب سياسي و فرار از پاسخگويي در قبال سياست هاي ترويجي در عرصه فرهنگ، سناريوي سوخته اي است که تنها موجب بيارزش شدن قلم نويسنده مطلب خواهد شد.