در دي ماه سال گذشته شاهد شکل گيري ناآراميهايي در کشور بوديم که در برخي شهرها به فراتر از تجمع و شعاردهي رسيد و برخي خسارات مادي را به همراه داشت. در ريشه يابي اين حوادث و تحليلي که از ماهيت آن ارائه شده تفاوتهايي وجود دارد. اصولگرايان که در ميان جريانهاي سياسي بيش از ديگران دغدغه حفظ انقلاب و جمهوري اسلامي را دارا هستند، در مواجهه با ناآراميها و اغتشاشات دي ماه به تحليل رخدادها پرداختند و تلاش کردند تا ابعاد مساله را واکاوي کرده و اذهان عمومي را مطابق با فهم خود از تحولات، همراه سازند. البته بايد مدنظر قرار داشت که در اين اردوگاه نيز ما با طيفهاي مختلفي مواجه هستيم که در فهم پديدههاي سياسي اختلاف نظراتي بين آنها وجود دارد که تلاش شده است قدر مطلق اين نظرات بازتاب داده شود.
اگر قرار باشد براي ناآراميهاي اخير ماهيتي تعريف نمود، از ميان ماهيت اجتماعي، سياسي، اقتصادي، فرهنگي بين اصولگرايان اختلاف نظر وجود دارد. بخشي از اين طيف معتقدند که اين حرکت از ماهيت اقتصادي برخوردار است. به واقع اعتراض به وضعيت اقتصادي کشور موجب شکل گيري اين حوادث شده است. روزنامه جوان در اين باره مينويسد: «اين روزها کشور شاهد اعتراضاتي است که اگر چه در گوشه و کنار با شعارهاي ساختارشکنانه همراه شده، اما بايد پذيرفت که اصالت بروز آن به دليل فشارهاي اقتصادي متعددي است که مردم اين روزها تجربه ميکنند. فشارهايي که سرانجام به حضور اعتراضي در کف خيابان و جستوجوي مطالبات خود از اين مسير منجر شده است.» [1]
اما طيفي ديگر، موج اول اعتراضات که با محوريت شعارهاي اقتصادي آغاز شد را تنها مانوري دانستند که بسترساز کليد خوردن اغتشاشات با رويکردي ساختارشکنانه بود. مهدي فضايلي ارزيابي خود از ريشه اغتشاشات اخير را چنين ارائه ميدهد: «چيزي که امروز در شکل آشوب و اغتشاش در برخي نقاط کشور مشاهده ميکنيم در ابتدا با ادعاي اين بود که يکسري اعتراضات به مسائل اقتصادي و معيشتي و بحث بيکاري و امثالهم مطرح ميشود ولي الان هيچ نشانهاي از چنين مطالباتي را در اين حوادث نميبينيم. کاملا مشخص است که در ابتدا هم بهانه و علت اولين تجمعات مطالبات اقتصادي بود ولي به سرعت به انحراف کشانده شد و ديگراني که هيچ علاقه و انگيزهاي براي حل مشکلات اقتصادي کشور ندارند و حتي خودشان در بروز مشکلات نقش داشتند، آنها سوار بر اين مساله شدند و آن را به بيراهه بردند و ميبينيم چه مسيري را طي ميکند که نهتنها مشکلي از مسائل اقتصادي کشور را حل نميکند بلکه مشکلات ديگري را اضافه يا مشکلات قبلي را تشديد ميکند.» [2]
پرويز سروري نيز تصريح دارد: «هرچند مطالبات مردم را حق آنها ميدانيم، اما از نقطهاي که در مشهد شروع شد شاهد رفتاري هستيم که نشان ميدهد موضوع اقتصادي نيست و ضد انقلاب سوار اين موج شده است.»[3]
کينه دشمنان انقلاب اسلامي در طي چهار دهه گذشته و انواع و اقسام توطئهها و اقدامات عملي عليه ملت ايران موجب گرديده تا هوشمندي نيروهاي انقلاب نسبت به رفتارهاي دشمنان افزايش يابد و در هر معضل و بحراني ردپاي دشمن رصد گردد. در حوادث دي ماه نيز به خوبي ميتوان نقش آفريني دشمن را مشاهده نمود. همين امر موجب شده تا در مقوله ماهيتشناسي ناآراميها بخشي از اصولگرايان معتقد به سناريوي از پيش طرحريزي شدهاي باشند که توسط بيگانگان پيگيري و عملياتي شده است.
در همين راستا امير محبيان با بيان اينکه رصد وضعيت کنوني ايران بدون ديدن آن در نقشه جهاني ممکن نيست، افزود: «وقتي ايران در چالشي جدي با عربستان سعودي در منطقه بوده و آمريکا و اسراييل به وضوح ايران را تهديد ميکنند؛ طبعاً اين دشمنان در راستاي ناامنسازي هم برنامهريزي و سرمايهگذاري کنند... اگر تصور کنيم دشمنان ايران توانايي شبکهسازيهاي ولو محدود براي فعالسازي هستههاي اعتراضي خشن را ندارند؛ دچار ساده انگاري هستيم. ضعف دولت در مديريت توقعات مردم و ناتواني در گرهگشايي از مشکلات مردم بستر مناسبي براي بهرهگيري از فرصتها براي معارضان است که ناپختگي رقبا و عدم درک اولويتها آن را تشديد کرده است. هدف دشمنان از متشنجسازي فضاي دروني کوشش براي منفعلسازي جمهوري اسلامي در حيطههاي بينالملل است.» [4]
پرويز سروري دبير کل جمعيت رهپويان انقلاب اسلامي در نشستي خبري با موضوع بررسي ريشه اعتراضات اخير در کشور اظهار داشت: «پس از اتفاقات اخير منطقه که سياستهاي آمريکا موفقيتي کسب نکرد انتظار ميرفت که آمريکا براي تمرکز نکردن بر موضوع شکست انتقال پايتخت رژيم صهيونيستي به قدس، قضيه را از متن به حاشيه بکشد.» وي با بيان اينکه سياست آمريکا در ايران شکاف اجتماعي و قرار دادن مردم در مقابل يکديگر است تا خروجي آن تضعيف قدرت ملي جمهوري اسلامي باشد، گفت: «مواضع ذوق زده آمريکا و اسرائيل نشان ميدهد ريشه اينها در خارج هست.»[5]
در بيانيه حزب موتلفه اسلامي نيز به ماهيت اين حرکت چنين اشاره دارد: «آشوبهاي چند روز اخير که به بهانه گراني و مشکلات اقتصادي به وقوع پيوسته، بنا به اعترافاتي که ترامپ و نتانياهو و برخي مقامات اروپايي مثل وزير خارجه انگليس کردهاند، با حمايت آنها صورت گرفته است. نتانياهو نخست وزير رژيم صهيونيستي چندي پيش گفته بود که نميگذاريم ايرانيان جشن چهل سالگي انقلاب را برپا کنند. بن سلمان، وليعهد سعودي نيز گفته بود براي جبران شکست در عراق و سوريه بايد جنگ را به داخل ايران ببريم. اکنون لندن و واشنگتن به صورت اتاق فکر جنگ نرم و ايجاد آشوب درآمده است. سعوديها هزينه آن را ميدهند و منافقين و سلطنتطلبها هم مجري آن هستند. آشوبگران، نظام و دولت و نهادهاي مردمي و اموال عمومي را هدف قرار دادند و رودرروي مردم ايستادند.» [6]
در مورد ريشهها و بسترهاي شکلگيري ماجرا نيز اظهار نظرات مختلفي توسط اصولگرايان ايراد شده است.
اصولگرايان عملکرد ضعيف دولت در مواجهه با مشکلات اقتصادي و سياست هاي کلان غلط دولت در عرصه اقتصاد و پيوند زدن آن با ديپلماسي و برجام و عدم توجه به تواناييهاي داخلي و الگوي اقتصاد مقاومتي را عامل شکل گيري حوادث اخير ميدانند.
حجت الاسلام علم الهدي امام جمعه مشهد که حوادث اخير از آن شهر آغاز شده است معتقد است: «نبايد شرايط به گونهاي باشد که کارد به استخوان مردم برسد و براي گفتن مشکلات خود وسط خيابان بيايند. متاسفانه امروز برخي مديران و مسوولان در دستگاههاي اجرايي حضور دارند که به فکر مشکلات مردم نيستند.»[7]
عباس سليمينمين نيز به تصميمات غلط و عوامل شتابزايي اشاره دارد که در ماههاي اخير موجب تشديد نارضايتي عمومي شده است. وي تاکيد دارد: «جامعه از اينکه مسئولان نتوانستند بخشي از وعدههايشان را عملي کنند، ناراحتي جدي داشتند. طبعاً بحث لايحه بودجه امسال اين ناراحتي را به شدت تشديد کرد يعني فضاي رواني ايجاد کرد که برخي عصباني شدند و تلقي از بودجه اين بود که ميتواند منجر به گرانيهاي بيشتري شود و شرايط دشوارتري براي مردم رقم بزند. البته مجلس تلاش کرد تاثيرات رواني لايحه بودجه را بکاهد، اما علي رغم توضيحات مجلس فضاي رواني به نظر من خيلي حاد و موجب عصبانيت جامعه شد.» [8]
نقش فضاي مجازي در حوادث اخير موضوعي نيست که بتوان از کنار آن به سادگي گذشت. بدون شک اين فضا به مثابه ابزاري براي تشديد ناآراميها و سوق دادن اعتراضات به اغتشاشات نقش کليدي داشت. روزنامه کيهان در بخشي از يادداشت خود که در آن به مسأله اعتراضات اخير پرداخته بود در اين باره چنين نوشت: «تدريجا رسانهاي مثل تلگرام، رسانه محوري ارتباطي جامعه شد، درحاليکه حاکميت ايران هيچ نظارت و کنترلي بر آن نداشت! بديهي است که بدويترين جوامع عالم هم چنين خطايي نميکنند و تا اين حد واداده و سادهانگارانه، همه چيز را به آنسوي مرزها محول نميکنند، اما در اينجا و با پز روشنفکري چنين شد! در مقابل هشدارهاي بحق و مکرر نخبگان و اصحاب انديشه، رئيسجمهور محترم بارها از غيرمنطقي بودن «بستن بزرگراه بهخاطر چند تصادف» سخن گفت و به اين نکته بديهي توجه نکرد که اساسا ايران مالک آن بزرگراه نيست که بتواند تصادفاتش را ساماندهي بکند و وقتي خودمان ميتوانيم بزرگراه داشته باشيم، چرا بايد مستاجر ديگران باشيم و به شرايط آنها تن بدهيم؟! در آن زمان و بهخاطر بازيهاي سياسي و انتخاباتي، اينگونه عنوان ميشد که مخالفان دولت در پي بستن راههاي گردش آزاد اطلاعاتند! آنها اين جو را به وجود آوردند که همه پيام رسانهاي داخلي، تحت نفوذ و شنود دستگاههاي کشورند و براي رهايي از اين قيد و بند (!) بايد به دامن بيگانه پناه برد! حال آنها از هر چيز ما سر در بياورند مهم نيست و هرچه ترويج کنند، اهميتي ندارد! اين فکر خطا و خطرناک، بارها و بارها از زبان مسئولان اصلي دولت مطرح و در رسانههاي زنجيرهاي پژواک يافت. نتيجه آن شد که از فسق و فحشا تا قاچاق و... به سادگي در آن بستر رخ ميداد و هيچ مانع و رادعي هم وجود نداشت!
پس از پروار شدن اين بستر، آنها يکي دو تست اوليه زدند و پس از اطمينان از وادادگي مسئولان امر، ناگهان، شبکه اجتماعي را در قامت شبکه برانداز بهکار گرفتند! اگر در فتنه ۸۸ بيانيههاي متعدد يکي از سران فتنه، آتشافروز ميدان بود، اگر خانه تيمي قيطريه سناريوساز آشوبها بود، اکنون اتاق فکرهاي آمريکايي اسرائيلي، از راه دور با نوشتن و خطدهي در تلگرام، همان کار را با سرعت و گستردگي بيشتر انجام ميدادند و در کوتاه زماني با بهکارگيري چند صد تفاله داعش و اراذل اوباش در يک کشور ۸۰ ميليوني، اينگونه وانمود کردند که کار تمام است! اکنون بدون کمترين ترديدي ميتوان گفت که ما با مدلي جديد و پيچيده از مديريت آشوبهاي نيابتي و موج سواري روي اعتراضات مردمي مواجه هستيم که حاصل وادادگي پيشين ماست. مهمترين رکن اين عمليات را بايد تصرف شريانهاي ارتباطي جامعه و مهندسي افکار عمومي دانست.» [9]
همانطور که اشاره گرديد بخش عمده اصولگرايان معتقدند که حوادث دی ماه 96 محصول سناريو و پروژه طراحي شدهاي است که دشمنان اين ملت براي ضربه زدن به جمهوري اسلامي با شناخت از وضعيت کنوني کشور و وجود برخي ضعف ها و کمبودها و معضلات اقتصادي طراحي کرده اند.
مهدي فضائلي از پشت پرده اين حوادث چنين پرده بر ميدارد: «از جنس شعارها و نوع رفتاري که اغتشاشگران دارند چند جريان را ميتوان در کنار هم و در ترکيبي با هم را مشاهده کنيم. يکي از اين جريانها، جريان سلطنتطلب است که تشويقکننده و تحريککننده اين مساله است. از سوي ديگر جريان نفاق است که خيلي فعال تلاش ميکنند که مسائل را هدايت کنند. جريان ديگر که خيلي حائز اهميت است جريان ونداليسم است که هرجو مرج، آشوب و تخريب را انجام ميدهند. ميتوان گفت که ترکيبي از اين جريانات موجب بروز مسائلي اينچنين شده است.» [10]
محسن رضايي دبير مجمع تشخيص مصلحت نظام امروز (شنبه 16 دي) در نشست خبري بعد از برگزاري جلسه مجمع تشخيص مصلحت نظام درباره پشتصحنه اغتشاشات اخير گفت: «چند ماه پيش رئيس ميز عمليات ويژه سيا در اربيل عراق با رئيس دفتر پسر صدام و هاني التلفا برادر زن صدام و همچنين نمايندهاي از عربستان، بارزانيها و منافقين جلسهاي تشکيل دادند و اين اتفاقات را برنامهريزي کردند... عمليات آنها از اواخر آذر با استفاده از فضاي مجازي شروع شد و در دي و بهمن ماه ادامه پيدا کرد که نام اين عمليات همگرايي نتيجهبخش بود... آنها اين عمليات را مرحلهبندي کردند؛ مرحله اول بهدنبال اين بودند که اکثر شهرها از کنترل نظام خارج شود تا در مرحله دوم با وارد کردن اسلحه و کشتن تعدادي از مردم، آمريکا بتواند شوراي امنيت سازمان ملل را مجاب کند تا مصوبهاي حقوق بشري براي افزودن تحريمها عليه ايران تصويب کند... قرار بر اين بود در مرحله دوم اين عمليات، منافقين وارد کشور شوند تا اوضاع کشور را آشوبزدهتر کنند.»
دبير مجمع تشخيص مصلحت اهداف اين غائله طراحي شده را چنين برميشمارد: «برجام که با گفتوگو با دشمنان و تأييد چارچوبها و شروط مقام معظم رهبري به نتيجه رسيد اما ترامپ آمده و بهدنبال اين است که تحريمها را افزايش دهد و برجام را نقض کند. دشمنان بهدنبال اين هستند که نشان دهند مردم از نظام خسته شده و نظام را براندازي کنند به همين دليل اتفاقات اخير را با محوريت سلطنتطلبان، منافقين و آمريکا برنامهريزي کردند تا با سوار شدن بر موج اتفاقات بهوجودآمده به هدف خود برسند، حتي اگر نتوانند جمهوري اسلامي را براندازي کنند با کشتههايي که در اين اغتشاشات داده شد يک يا دو تحريم سنگين عليه ايران تصويب کنند.
دشمنان بهدنبال اين بودند که ميان جناحهاي داخلي اختلاف بيندازند تا اغتشاشات اخير را به گردن يکديگر انداخته اما خوشبختانه يک اجماع سياسي ميان جناحهاي مختلف نسبت به اين اغتشاشات بهوجود آمد و اولين خواست دشمنان شکست خورد.
دومين خواست آنها اين بود که معترضان با تخريب اموال عمومي، تخريبها را گسترش دهند اما مردمي که بهحق دنبال مطالبات اقتصادي خود بودند صف خود را از ضدانقلاب جدا کرده همين باعث شد که دومين خواست آنها نيز باطل شود.
مسئله سوم اختلافي بود که بين سلطنتطلبان و منافقين افتاد. وقتي منافقين ديدند که از روزهاي دوم و سوم که شعارهاي سلطنتطلبها بر آنها غلبه پيدا کرده در 9 دي بهدنبال افزايش خشونتها بودند که اين کار از طريق فضاي مجازي انجام گرفت اما خوشبختانه با شناسايي سرشاخههاي منافقين در همين مرحله اول يک سيلي محکمي به دشمنان زده شد که اين اطلاعات و گزارشها را مسئولان امنيتي و اطلاعاتي در فرصت مناسب به مردم ارائه ميدهند. » [11]
در اين ميان برخي از اصولگرايان نيز بودند که لبه تيز نقدشان دامان جريان خودي را نيز گرفته و به انتقاد از اصولگرايان نيز پرداختند و در شکل گيري ناآراميهاي اخير نقشي براي اصولگرايان نيز قائل شدند. به عنوان نمونه امير محبيان فعال سياسي بر اين باور است که: «در مورد اين که رقبا طراح اين اعتراضات بوده اند؛ با اطمينان نميتوان اظهارنظر کرد ولي متاسفانه شواهدي وجود دارد که متاسفانه بويژه در مشهد تلاشهايي براي جهتدهي سياسي اعتراضات يا حداقل بهرهگيري از آن انجام شد ولي طبعا انتظار اين جهش کمي را نداشتند.»[12]
اين اظهارات با واکنش بخشي ديگر از اصولگرايان همراه گرديد به نحوي که محبيان در مقام توضيح برآمد و گفت: «تاکيد ميکنم که اصولگرايان ضمن انتقاد به نحوه مديريت اقتصادي دولت و همدلي با تودهها درپي تسويه حساب در کف خيابانها با دولت نيستند زيرا در شرايط حساس بينالمللي هرگونه مخدوشسازي مرزهاي امنيت ملي بازي در نقشه دشمنان ايران است.» [13]
محمدرضا باهنر حتي موضع تندتري گرفت و اعلام داشت: «عامل اصلي اين اغتشاشات تريبونهاي رسمي بودند. رسانه ملي از دولت انتقاد ميکرد و نمايندگان هم از تريبون مجلس گله و اعتراض ميکردند.» [14]
اصولگرايان در مواجهه با حوادث اخير تاكتيک ها و راهبردهايي را اتخاذ كردند كه برخي از محورهاي آن به شرح زير است:
مهمترين سناريوي مورد توجه اصولگرايان در اين ميان تلاش براي کمک به نظام براي مهار اغتشاشات و بازگرداندن آرامش به خيابانها بود. در اين ميان شيوه هاي مختلفي به کار گرفته شد که يکي از آنها همراهي با بخشي از مطالبات معترضين از جمله مطالبات اقتصادي آنان بود. آيت الله علمالهدي امام جمعه مشهد در خطبههاي نماز جمعه اين شهر با اشاره به مشکلات اقتصادي و معيشتياي که مردم با آن گرفتار هستند، گفت: «مردم حق دارند حل شدن مشکلات معيشتي خود را مطالبه کنند و بايد مسئولان نيز براي حل مشکلات آنها از قبيل مسکن و گراني کار کنند.» [15]
از نگاه بخشي از اصولگرايان نگاه يکپارچه به معترضين نه تنها شناخت نادرستي براي ما حاصل خواهد کرد، که در چگونگي مواجهه و مقابله با آنان با هدف حل و مهار ناآراميها نيز راه به کج راهه خواهيم برد. امير محبيان با اين تاکيد که "بايد لايههاي مختلف معترضان را تفکيک کرد" گفت: «معترضان اقتصادي حق اعتراض دارند و بايد به مشکلات آنها توجه و مشکلات را تا حد امکان حل کرد؛ اما هستههاي آشوبساز و شبکههاي آنها را هم بايد از معترضان اقتصادي جدا ساخت و برخورد متناسب با رفتار با آنها داشت. روشن است اگر بستر مطالبات واقعي نباشد؛ هيچ سواستفادهگري نميتواند موج آفرين باشد. واقعيت اين است که مشکل ناکارآمدي مديريتي در حال بحرانساز شدن است.» [16]
عزت الله ضرغامي نيز تاکيد دارد: «مطالبات مردم در زمينه اقتصادي، از ضد انقلاب که اهداف ديگري را تعقيب ميکنند جدا است.» [17]
تاکيد بر اينکه اين حوادث بخشي از سناريويي است که دشمن براي مقابله با نظام اسلامي طرحريزي کرده است، با اين راهکار تکميل ميگردد که بايد نسبت به اين توطئه افشاگري و اطلاع رساني کرد و در اين ميان همه صاحبان رسانه نقش اساسي را بر عهده دارند. دبير مجمع تشخيص مصلحت نظام تاکيد دارد: «رسانهها از جمله صدا و سيما که بازوي پرتوان ملت هستند بايد کمک کنند تا در اين جنگ رسانهاي که آمريکا و عربستان شروع کردهاند پيروز شويم و همچنين اطلاعرساني کنند که هدف نهايي آمريکا اين است که جمهوري اسلامي تضعيف شده و تحريمها را عليه آن افزايش دهند.»[18]
بخشي از اظهارات و مطالبي که توسط فعالين سياسي و رسانه اي اصولگرايان در اين ايام ايراد گرديد، معطوف به راهکارهايي بود که ميتواند مانعي براي تکرار ناآراميها به حساب آيد، که به برخي از مهمترين آنها اشاره ميکنيم.
يکي از راههايي که در ايجاد آرامش رواني جامعه موثر است، پيگيري مطالبات مردمي از طريق نهادها و دستگاههايي است که وظيفه مطالبهگري از مسئولان را بر عهده دارند. که مصداق بارز آن رسانههاي مختلف اعم از رسانه ملي و مطبوعات هستند. به واقع پيگيري مطالبات از سوي رسانهها مردم را اميدوار کرده و تا حدودي مطمئن ميسازد که متولياني براي پيگيري حقوق آنان وجود دارد. مهدي مظاهري با بيان اينکه وظيفه دوم رسانهها در اين حوادث، بحث دنبال کردن مطالبات درست مردم است، تصريح کرد: «مردم بايد ببينند که مطالبات درست و واقعي آنها توسط رسانهها پيگيري ميشود و مسئولان ذيربط در مقام پاسخگويي و پذيرش مسئوليت در قبال اين مطالبات قرار ميگيرند که اين ميتواند نقطه اميدي براي مردم باشد.» [19]
يکي ديگر از اقداماتي که مانعي براي ايجاد ناآرامي و اعتراض و اغتشاش است، مقابله با سناريوي دشمن و اميدآفريني در جامعه و پرهيز از بزرگنمايي دردها و زخم ها و دوري از سياه نمايي است. در همين راستا مهدي فضائلي معتقد است: «اگر رسانههايي در مسير سياهنمايي و نااميد کردن مردم باشند، مردم را ناخودآگاه تحريک ميکنند، لذا اگر رسانهها ميخواهند در مهار چنين مسالهاي کار کنند بايد در مسير اميدآفريني و مقابله با يأسي که دشمن به صورت جدي از ماهها قبل با القائات مختلف در مايوس کردن مردم انجام ميدهند، حرکت و اميدآفريني کنند و جامعه را به صورت واقعي نسبت به اتفاقات مثبتي که در کشور رخ ميدهد و مسيري که کشور طي ميکند، آگاه کنند. اين کمک ميکند تا با ايجاد ياس مورد نظر دشمن مقابله صحيحي صورت گيرد. » [20]
يکي از مهمترين راهکارهاي که ميتواند موجب ايجاد آرماش در کشور شده و تحمل محسن رضايي در مورد اينکه مسئولان بايد چهره به چهره با مردم صحبت کنند اظهار داشت: «مسئولان مدتهاست که فاصله خود با مردم را افزايش دادند، آنها بايد ميان مردم بروند چون مردم آنها را انتخاب کردهاند و تصميمگيري در اتاقها کافي نيست. از متخصصين، مردم و دانشگاهيان نيز بايد کمک بخواهند، لذا از قواي سهگانه که مسئوليت اصلي را بهعهده دارند بايد خواست که فاصله خود را با مردم نزديکتر کنند. در حال حاضر که مسئله بودجه مطرح است رئيس جمهور و نمايندگان مجلس بايد در صدا و سيما حضور پيدا کرده و درباره آن توضيح دهند. »[21]
[1]ـ روزنامه جوان، 10/10/96.
[2]ـ سايت مشرق، 14/10/96، کدخبر: 816937.
[3]ـ سايت فردا، 13/10/96، کدخبر: 767000.
[4]ـ خبرگزاري تسنيم، 10/10/96، کدخبر: 1615991.
[5]ـ سايت فردا، 13/10/96، کدخبر: 767000.
[6]ـ سايت فردا، 13/10/96، کدخبر: ۷۶۷۴۱۷.
[7]ـ سايت تابناک، 8/10/96، کدخبر: 759669.
[8]ـ سايت فردا، 12/10/96، کدخبر: 767007.
[9]ـ روزنامه کيهان، 13/10/96.
[10]ـ سايت مشرق، 14/10/96، کدخبر: 816937.
[11]ـ خبرگزاري تسنيم، 16/10/96، کدخبر: 1620690.
[12]ـ خبرگزاري تسنيم، 10/10/96، کدخبر: 1615991.
[13]ـ خبرگزاري تسنيم، 10/10/96، کدخبر: 1615991.
[14]ـ خبرگزاري ايسنا، 7/11/96، کدخبر: 96110704040.
[15]ـ سايت تابناک، 8/10/96، کدخبر: 759669.
[16]ـ خبرگزاري تسنيم، 10/10/96، کدخبر: 1615991.
[17]ـ سايت فردا، 10/10/96، کدخبر: ۷۶۶۰۷۶.
[18]ـ خبرگزاري تسنيم، 16/10/96، کدخبر: 1620690.
[19]ـ سايت مشرق، 14/10/96، کدخبر: 816937.
[20]ـ سايت مشرق، 14/10/96، کدخبر: 816937.
[21]ـ خبرگزاري تسنيم، 16/10/96، کدخبر: 1620690.