دونالد ترامپ از زمان ورود به كاخ سفيد، عليه جمهوري اسلامي هياهويي به راه انداخته و به زعم خود مرتب جولان ميدهد و رجزخواني ميكند. در ابتدا مجموعهاي از خواستهها را مطرح كرد و پس از ناكامي در رسيدن به اين خواستهها، از برجام خارج شد. ترامپ آمريكا را به اين دليل از برجام خارج كرد كه بتواند بدون هيچ نوع محدوديتي، هر نوع فشاري را عليه ملت ايران اعمال كند. در دوره يك ساله پس از خروج آمريكا از برجام، تحريمها يكي پس از ديگري بازگشت و روز به روز تحريمهاي جديد بر آن افزوده شد. ترامپ در راستاي فشار بر جمهوري اسلامي، شعار به صفر رساندن صادرات نفت ايران را، توأم با جلوگيري از ورود دلار و ديگر ارزهاي خارجي به ايران، بخشي از ادبيات ضد ايراني خود كرد و اعضاي اصلي تيمش، همانند جان بولتون و پمپئو اين شعار را تكرار كردند. تلقي آنان اين بود كه با آن خروج و اين شعار، ايران به هم ريخته و انقلاب اسلامي چهل ساله نخواهد شد. چهل ساله شدن انقلاب اسلامي و برپايي جشنهاي چهل سالگي و حماسه ماندگار راهپيمايي 22 بهمن سال 1397، همه محاسبات تيم ترامپ، متحدان آمريكا و ضد انقلاب را برهم زد.
ترامپ برآشفته از اين ناكامي، برخلاف قواعد حقوقي و عرف بينالملل، سپاه پاسداران را در فهرست سازمانهاي تروريستي آمريكا قرار داد. رئيسجمهور آمريكا در ماههاي اخير، هر نوع فشار ممكن را عليه جمهوري اسلامي جستوجو كرده و دنبال ميكند. آمريكاييها برخلاف شعارهاي بشردوستانهاي كه ميدهند، حتي از كمكهاي ايرانيان خارج از كشور به هموطنان سيلزده جلوگيري كردند تا مبادا دلاري وارد ايران شود. معافيت هشت كشور خريدار نفت ايران را تمديد نكردند و هر روز دستور اجراي يكسري تحريم جديد را صادر ميكنند. مسير به گونهاي پيش ميرود كه گويا رئيسجمهور آمريكا قصد دارد بر مبناي راهبرد فشار حداكثري، هر نوع خريد و فروشي را با ايران از سوي هر كس و هر كشوري ممنوع و تحريم كند؛ در اين هنگامه، آمريكا ناو هواپيمابر «يو اساس آبراهام لينكلن» را روانه منطقه ميكند! پس از انتشار خبر اعزام ناو آمريكا به منطقه، آقاي جان بولتون، مشاور امنيت ملي كاخ سفيد ميگويد دولت ترامپ، در حال استقرار يك گروه از ناوهاي جنگي و بمبافكنها در منطقه خاورميانه است كه اين اقدامات در واكنش به «نشانهها و هشدارهاي» ايران خواهد بود.
اكنون سؤال اين است كه آيا آمريكاييها به دنبال آن هستند كه در كنار فشار اقتصادي، از قدرت نظامي خود نيز عليه جمهوري اسلامي استفاده كنند؟ آيا هدف اين هياهوها، گرد و خاكها و رجزخوانيها همراه با اعزام ناو هواپيمابر جنگي، پيام جنگ به ايران است؟ آيا هدف ترامپ، همان چيزي است كه در داخل افرادي به طرق مختلف آن را بيان داشته و ميگويند، جنگي در پيش است؟
در پاسخ بايد گفت، به دلايل مختلف جنگي در پيش نخواهد بود و از جمله اين دلايل، حالت شب عملياتي داشتن نيروهاي مسلح كشور است. هرگونه خطاي راهبردي آمريكاييها در راستاي به كارگيري قدرت نظامي، بيدرنگ با واكنش قاطع و همهجانبه مواجه شده و آنگاه سراسر منطقه غرب آسيا، به جهنمي براي نيروهاي نظامي تروريستي آمريكا تبديل خواهد شد. آمريكاييها و همه كارشناسان برجسته نظامي جهان، اين برآورد را يك برآورد علمي و واقعي ميدانند. آنها به درستي از شكستهاي راهبردي اقدامات نظامي خود در افغانستان و عراق، اين درس را آموختهاند كه بايد گزينه ورود به جنگ نظامي با كشوري، چون ايران را براي هميشه كنار بگذارند.
بنابراين در پاسخ به پرسش مطرح شده بايد گفت، هدف اصلي آمريكاييها و به طور مشخص تيم ترامپ از اين هياهوها، كشاندن جمهوري اسلامي ايران پاي ميز مذاكره است. به زعم آمريكاييها، فشارهاي حداكثري مقاومت و ايستادگي ملت ايران را در هم شكسته، آنان را به سازش و كوتاه آمدن وادار ميكند. بنابراين هدف اصلي و راهبردي، شكستن مقاومت چهل ساله ملت ايران، در برابر آمريكا به منزله محور و نماد استكبار، قلدري و زورگويي است. ايستادگي ملت ايران در اين چهل سال در برابر جبهه استكبار، كار دست آمريكاييهاي مستكبر داده، آنان را برآشفته و عصباني كرده، چرا كه روز به روز در جهان، بر تعداد ملتها، سازمانها و گروههايي كه در برابر آمريكاي جنايتكار دست به مقاومت پيروزمندانه ميزنند، افزوده ميشود. در ادامه اين نوشتار كوتاه، دو نكته را بايد مورد توجه قرار داد:
1ـ نشانههاي اين هدف كدام است؟
نشانههاي فراواني وجود دارد كه آشكار ميكند آقاي ترامپ، در آرزوي مذاكره با ايران است. او اين فشارها را اعمال ميكند تا شايد جمهوري اسلامي به مذاكره تن دهد. بر علايم و نشانها و گزارههاي زير بايد تأمل كرد؛
الفـ رئيسجمهور آمريكا چندي پيش در پاسخ به پرسشي درباره اعزام ناو هواپيمابر جنگي به سمت خليجفارس با تكرار ادبيات تهديد در نهايت ميگويد: «ميدانيد دوست دارم درباره ايران چه اتفاقي بيفتد؟ دوست دارم به من زنگ بزنند!» وي در ادامه ميگويد: «كاري كه آنها بايد بكنند اين است كه با من تماس بگيرند و (پاي ميز مذاكره) بنشينند. ميتوانيم توافق كنيم و به يك توافق منصفانه دست پيدا كنيم.» جالب است كه ترامپ براي تشويق به مذاكره و تقويت ايده مذاكره در ايران ميگويد: «آنها بايد تماس بگيرند و اگر اين كار را انجام دهند، ما آماده گفتوگو با آنها هستيم. آنها ميتوانند از لحاظ مالي بسيار بسيار تقويت شوند؛ قابليتهاي بالايي دارند!» بـ وزير خارجه آمريكا نيز با صدور بيانيهاي، هدف اصلي از اين هياهو را چنين بيان ميدارد: «ترامپ به دنبال ديدار با مسئولان ايران و رسيدن به توافق با اين كشور است.» جـ جان بولتون مشاور امنيت ملي آمريكا در توئيتي نوشت: «آمريكا به فشار حداكثري بر ايران تا زماني كه سران اين كشور تصميم به تغيير رفتار غير سازنده خود در منطقه بگيرند، به حقوق مردم ايران احترام بگذارند و به پاي ميز مذاكره باز گردند، ادامه خواهد داد.»
نمونههاي ياد شده و صدها نشانه ديگر، مشخص ميكند كه براساس واقعيات منطقه، ترامپ مهمترين هدف و آرزويش شكستن مقاومت ملت ايران و جمهوري اسلامي است و تن دادن به مذاكره، نماد اين شكسته شدن است.
2ـ آيا جمهوري اسلامي ايران به مذاكره تن خواهد داد؟
برخلاف تبليغات و عمليات رواني دشمن و عوامل داخلياش و بعضاً افرادي در داخل كه هر كدام با انگيزههاي خاص خود ميگويند، دو راه جنگ يا مذاكره بيشتر پيش روي جمهوري اسلامي قرار ندارد و بهتر آن است كه به مذاكره تن دهيم، بايد گفت كشور و ملت ظرفيت و آمادگي لازم براي تداوم ايستادگي را دارد. اكنون و به دنبال تصميم راهبردي شوراي عالي امنيت ملي براي كاهش تعهدات برجامي، شاهد پديدآيي اجماع ملي براي تداوم ايستادگي در كشور هستيم. به طور قطع اين ايستادگي، همه تهديدات عليه جمهوري اسلامي و ملت را به فرصت تبديل كرده، شكوفايي اقتصادي به عنوان ثمره اين ايستادگي در برابر تحريمهاي آمريكا، پاداش الهي به مردم ايران خواهد بود.