گاهی اوقات برداشت غلط و به تبع آن اقدام و عمل در آن خصوص پایه های حرکت یک جریان سیاسی می شود. برخی در گذشته با این تفکر که «آمریکاییها کدخدا هستند و با کدخدا بستن راحت تر است!» وارد مذاکرات هسته ای شدند. بعد از خروج آمریکا از برجام تاکیدشان این بود تا انتخابات منتظر بمانیم، پیروزی دموکرات ها منجر به بازگشت دوباره آمریکا به برجام می شود و این روزها با توجه به موفقیت ترامپ در عملی کردن وعده های انتخاباتی و دست برتر او در برابر دیگر نامزدها، این جریان سیاسی در صدد برجسته کردن جان بولتن به عنوان عامل اصلی فشار و تحریم بر جمهوری اسلامی هستند و فکر می کنند با اخراج او از دولت مشکل حل خواهد شد و از احتمال خروج جان بولتن از دولت نوعی ذوق زدگی در بین این افراد مشاهده می شود.
در این خصوص روزنامه ابتکار می نویسد: بولتون تنها پس از یک ماه از ورودش به کاخ سفید توانست تاثیرات لازم را بر روی ترامپ به منظور خروج از توافق هستهای اعمال کند. در این راستا، برجام، آنگونه که رسماً نامیده میشود، بزرگترین مانع تلاش و تمایل بولتون برای ایجاد جنگی به منظور تغییر در ساختار سیاسی ایران بود. زیرا این توافق بهانه اصلی و مهم که هفده سال قبل حمله به عراق را توجیه کرده بود را از بین برده است. همچنین روزنامه های اعتماد با تیتر« بولتون رفتنی است» و انتخاب با تیتر «آیا ترامپ بی آنکه متوجه باشد، در حال زندگی کردن در دنیای خیالی جان بولتون است؟» بر این ادعا تاکید می کنند.
نکته پایانی انکه بهتر است دولت به این سمت سوق پیدا کند تا بوسیله حمایت از توان داخلی مشکلات کشور را برطرف کند و نگاه به بیرون خواسته ای است که امکان تحقق آن بعید به نظر می رسد.