به زعم آمریکاییها، انتخاب دو شکست خورده جنگ جهانی دوم برای میانجیگری، دو پیام داشت، اول اینکه حتی کشورهای قدرتمندی مانند؛ آلمان و ژاپن نیز سرانجام مجبور شدند در برابر یانکیها تسلیم شوند و پیام دیگر اینکه اگر با ما همراه شوید، مانند آنها پیشرفت خواهید کرد.
با این که دشمنان این مرز و بوم بارها به تجربه دریافتهاند که دست اراده الهی با ملت ایران اسلامی است و هر اقدامی علیه انقلاب اسلامی با عنایت الهی به افتضاحی علیه خودشان و فرصتی برای ایران تبدیل خواهد شد، اما همچنان بر اثبات ناتوانیهای خود اصرار دارند. بهراستی که اینها مصداق این سخن امام صادق (ع) هستند، که میفرمایند؛ «خدا را شکر که خداوند دشمنان ما را از احمقها آفرید.»
تلاش گسترده و مستمر رسانههای غربی برای سیاهنمایی در مورد انقلاب اسلامی ایران و جهان اسلام طی ۴۰ سال گذشته سبب شد تا بیش از هر زمان دیگری زمینههای آشنایی افکار عمومی جهان به سوی معارف اسلامی فراهم گردد، عملیات طبس با اراده الهی، ضعف و آسیبپذیری ارتش پوشالی یانکیها را ثابت نمود، جنگ تحمیلی باعث تقویت، اتحاد و انسجام بیش از پیش مردم شد و سرانجام شکست جبهه کفر را در پی داشت؛ تحریم، زمینههای خودکفایی را فراهم ساخت و سایر اقدامات دشمن علیه ایران نیز سرنوشتی مشابه در پی داشت.
این ناکامیها محدود به چالش مستقیم با انقلاب اسلامی ایران نبود، برای استقرار در کنار مرزها و کنترل ما، عراق را مورد تهاجم قرار دادند، اما در نهایت زمینه اتحاد دو کشور همسایه فراهم شد، با خلقِ گروه تروریستی داعش، به خیال خود، نابودی جبهه مقاومت و ایران را هدف قرار دادند، اما ایران تا کنار مرزهای همپیمان دیرینشان یعنی رژیم اشغالگر قدس پیش رفت، عزمشان را بر حذف یکی از اصلیترین متحد ایران یعنی رئیسجمهور سوریه جزم کردند، اما رسوایی آنها را به همراه داشت، عربستان را برای سلطه بر یمن تسلیح و در ظلم آنها مشارکت کردند، اما ناکارآمدی تسلیحات پیشرفته و نقشههای شومشان بیش از پیش آشکار شد.
با این حال؛ آنها که طی این سالها بارها نتیجه اقدامات شرورانه خود در تقابل با جبهه حق را آزموده و طعم شکست نقشههای شیطانی خود را چشیدهاند، این بار نیز در رفتاری حقیرانه شاید برای آخرین بار شانس خود برای تحمیل خواستههایشان به ایران اسلامی را با فرستادن پیغامها و بستههای پوچ محک زدند.
گویا چنان در جهل و جاهطلبی خود غرق شدهاند که پایانی بر سیاستهای شکست خورده آنها متصور نیست و هنوز واقعیت این ضربالمثل معروف ایرانی را که میگوید؛ «آزموده را آزمودن خطاست» باور نکردهاند.
آمریکاییهای متوهم که انتظار نداشتند اقدامات فریبکارانه آنها در نهایت با پاسخ انقلابی، قاطع و هوشمندانه رهبر معظم انقلاب اسلامی (دامت برکاته) مواجه شود، ابتدا کوشیدند از طریق همسایگان ایران پیام سلطهجویی خود را به مسئولین ایرانی منتقل نمایند و در ادامه و در جهت جبران شکستهای قبلی خود، در قالب سناریویی جدید، به شکل کاملاً، هدفمند، کشورهای خاصی را واسطه قرار دادند، اما به یاری خدا و تحت رهبری داهیانه امام خامنهای (دامت برکاته)، بار دیگر طعم تلخ حقارت را چشیدند.
به زعم آمریکاییها، انتخاب دو شکست خورده جنگ جهانی دوم برای میانجیگری، دو پیام داشت، اول اینکه حتی کشورهای قدرتمندی مانند؛ آلمان و ژاپن نیز سرانجام مجبور شدند در برابر یانکیها تسلیم شوند و پیام دیگر اینکه اگر با ما همراه شوید، مانند آنها پیشرفت خواهید کرد.
اما سوال این است که اولا؛ ً چرا قبل از انقلاب که حکومت وقت ایران برده و نوکر شما بود، با همان سرعت و همانند آنها به چنین پیشرفتی دست نیافت؟ و ثانیاً؛ آیا پیشرفت تکبُعدی (تکنولوژیکی) و بدون استقلال میتواند معنای واقعی داشته باشد؟ و ثالثاً؛ آیا بهراستی وابستگی انکارناپذیر و بدهیهای کلان و نیز معضلات اجتماعی و اخلاقی حاکم بر این کشورها میتواند نشانه پیشرفت واقعی باشد؟
اما رابطه آتشسوزی نفتکشها با این ماجرا چیست؟
۱- علت آتشسوزی دو کشتی نفتکش ژاپنی و پانامایی اگر چه هنوز در هالهای از ابهام قرار دارد و برداشتهای اولیه در مورد یکی از آنها بیانگر نقص فنی در موتورخانه و در دیگری حادثه در عرشه است، اما با توجه به واکنش فوری رسانههای غربی به این حوادث و عدم اشاره آنها به نقش ایران در کمک به اطفای حریق و نجات خدمه کشتیها، نشان میدهد که احتمالاً این دو حادثه عمداً توسط غربیها و یا همدستان آنها برای قدرتنمایی و ایجاد ترس در مردم و مسئولین ایرانی صورت گرفته است.
۲- متهمسازی ایران به جنگافروزی و القای ناامنی به کشورهای منطقه و فراهم نمودن شرایط برای طرح دعوای جدید در سازمانهای بینالمللی، هدف دیگری است که نمیتواند در این موضوع دور از انتظار باشد.
۳- همچنین این اقدام میتواند تاکتیکی باشد برای فراهم نمودن شرایط حضور پررنگتر در منطقه، به بهانه تأمین امنیت تردد شناورها و در واقع حفظ منافع و تأمین اهدافی که آمریکاییها به دنبال آن هستند.
۴- ترامپ به خوبی میداند که آمریکا حریف ایران نمیشود، به همین دلیل شاید به مصداق ضربالمثل دیگر ایرانی که میگوید؛ «سنگ مفت، گنجشک مفت»، در واقع آخرین تیرهای ترکش را برای کسب هر گونه موفقیت احتمالی و آزمایش شانس خود برای باز کردن جای پا در ایران و فراهم کردن شرایط برای پیروزی جمهوریخواهان در انتخابات آینده آمریکا خرج کرد.
۵- بیشک تشدید سیاست پوسیده ایرانهراسی و گرم کردن بازار فروش تسلیحات بیشتر به کشورهای مرعوب منطقه و دوشیدن مجدد گاوهای عربی، یکی دیگر از اهداف آمریکاییها برای سناریوسازی اتفاقات اخیر محسوب میشود.
۶- واکنش چندی پیش ایران نسبت به اقدام آمریکا برای لشکرکشی به منطقه و عقبنشینی و توقف ناوگان آمریکاییها در خلیج عدن نیز چنان فضاحتی را برای آمریکاییها به همراه داشت که تحمل آن برای سردمداران این کشور چندان آسان نیست و لذا به نظر میرسد، آنها به خیال خودشان قصد دارند، با چنین بهانههایی امکان حضور محترمانه ناوگان رمیده خود را در خلیج همیشه فارس فراهم نمایند.
علت، هر چه که باشد و حادثه به هر شکی که رخ داده باشد، این مورد نیز همانند سایر موارد برای دشمنان ایران نتیجه معکوس داشت، چرا که اولاً؛ تمام تلاش چند وقت اخیر ترامپ برای کاهش قیمت نفت را خنثی نمود و باعث افزایش مجدد قیمت نفت شد، ثانیاً؛ اگر این وقایع عمدی بوده باشد، بار دیگر اوج حماقت آمریکاییها و همپالگیها و هم پیمانان آنها را نشان میدهد، چرا که هیچ عقل سالمی نمیپذیرد که ایران در آبهای نزدیک به ساحل خود و آن هم در مورد کشورهایی که با آنها مشکل ندارد و در حالی که میزبان یکی از عالیترین مقامات آن کشورهاست، مرتکب چنین عملی شود.