اين روزها مكرون نقش ناجي برجام را بازي ميكند تا با آوردن ايران و آمريكا به پاي ميز مذاكره و حل اختلافات دو طرف، نبض گفتوگوها را به دست بگيرد و جايگاه از دست رفته فرانسه در سطح تحولات جهاني را ارتقا دهد؛ مأموريتي كه با توجه به رويكرد خصمانه تهران و واشنگتن به يكديگر، غير ممكن به نظر ميرسد.
با تشديد تنشها ميان ايران و آمريكا در ماههاي اخير، بحث ميانجيگري بين تهران و واشنگتن از سوي برخي كشورها با جديت دنبال ميشود. در شرايطي كه ايران در آستانه اجراي گام سوم كاهش تعهدات برجامي خود است، مقامات اروپايي به هر حربهاي متوسل ميشوند تا بتوانند برجام در حال احتضار را نجات دهند. هر چند دولت آلمان و انگليس به ظاهر خواهان حفظ برجام بدون آمريكا هستند، در اين ميان فرانسه تحركات بيشتري از خود نشان داده و در ماههاي اخير با بستههاي پيشنهادي نيمبند خود به دنبال ايفاي نقشي مهم است.
مقامات اروپايي بارها مدعي شدهاند كه با وجود تحريمهاي گسترده آمريكا نميتوانند منافع ايران در برجام را تأمين كرده و معجزه كنند؛ اما امانوئل مكرون، رئيسجمهور فرانسه، خود را به آب و آتش ميزند تا تنشهاي ميان تهران و واشنگتن را كاهش دهد و برجام را سر پا نگه دارد. گفته ميشود مكرون در گفتوگو با مقامات ايراني پيشنهادهايي داده كه مذاكره با آمريكا و كاهش تحريمها در ازاي توقف غنيسازي ايران از بندهاي مهم آن است.
اگرچه مكرون با ميانجيگري بين تهران و واشنگتن درصدد است در مذاكرات دوجانبه با تهران نبض گفتوگوهاي سياسي درباره موضوعات مورد نظر واشنگتن را نيز در دست گيرد.
اما واضح است تا زماني كه آمريكا به سياست فشار حداكثري عليه ايران ادامه دهد، اروپاييها نميتوانند براي احياي برجام كاري كنند. دليل اينكه فرانسه در هفتههاي اخير از پليس بد برجام به ناجي توافق هستهاي تبديل شده، منافعي است كه اين كشور ميتواند با حفظ برجام به آن دست بيابد.
فرانسه كه در غرب آسيا حضور فعالتري از ساير كشورهاي اروپايي دارد، برجام را توافقي امنيتي ميداند كه با فروپاشي آن، خطرات امنيتي فرانسه و اتحاديه اروپا بيش از پيش افزايش خواهد يافت؛ بنابراين اروپاييها تلاش ميكنند مانع خروج احتمالي ايران از برجام شوند و از فروپاشي اين توافق جلوگيري كنند. مجاورت نزديك اروپا به غرب آسيا و وابستگي بيشتر به نفت اين منطقه بيانگر اين است كه برجام براي اروپاييها حياتيتر از آمريكاست؛ زيرا ناامني و تنشها پس از فروپاشي برجام در خاورميانه، بيش از همه دامن اتحاديه اروپا را خواهد گرفت.
حضور گسترده در بازار ايران
فرانسه در مقايسه با انگليس و آلمان براي ايفاي نقش ميانجي ميان تهران و واشنگتن، از شرايط بهتري برخوردار است. اكنون اوضاع سياسي انگليس مناسب نيست و اين كشور درگير خروج از اتحاديه اروپاست و فرصتي براي نقشآفريني بيشتر در برجام ندارد. دولت آلمان نيز انسجام لازم را ندارد و با بروز اختلافات ميان احزاب، ادامه دولت ائتلافي در هالهاي از ابهام است؛ بنابراين فرانسه از اين فرصت استفاده كرده و تلاش ميكند ابتكار عمل برجام را به دست بگيرد و با كاهش تنشها ميان ايران و آمريكا و آوردن دو طرف به پاي ميز مذاكره، وزنه سياسي اتحاديه اروپا در تعاملات با ايران را حفظ كند.
از سوي ديگر، فرانسه در سالهاي گذشته حضور گستردهاي در بازار ايران داشته است. شركتهاي خودروسازي رنو و پژو زماني كه شركتهاي خارجي به دليل تحريمها خاك ايران را ترك كرده بودند، سرمايهگذاريهاي كلاني در صنعت خودروسازي ايران داشتند و سودهاي هنگفتي از اين راه به دست آوردند؛ اما تشديد تنش ميان ايران و آمريكا، مانع بزرگي براي ادامه فعاليت شركتهاي فرانسوي ايجاد كرده است. همچنين معاملات خريد هواپيما از شركت ايرباس و حضور شركت توتال در صنايع نفت و گاز ايران براي فرانسه اهميت زيادي دارد؛ بنابراين پاريس سعي ميكند با حفظ برجام و متقاعد كردن ترامپ به كاهش بخشي از تحريمها، مسير پر پيچ و خم شركتهاي فرانسوي را براي ورود به بازار ايران هموارتر كند.
بازگرداندن جايگاه بينالمللي فرانسه
بيش از نيم قرن از درگذشت ژنرال دوگل، رئيسجمهور مشهور فرانسه ميگذرد كه قدرت نظامي و سياسي اين كشور را براي چند دهه تثبيت كرد و اكنون جانشينان وي به دنبال بازگرداندن قدرت سابق به اين كشور هستند. تلاشهاي مكرون به منظور نجات برجام براي منتفع شدن تهران از مزاياي توافق هستهاي نيست، بلكه وي با ميانجيگري ميان تهران و واشنگتن و پايان دادن به اختلافات دو طرف، به دنبال احياي جايگاه فرانسه در اروپا و جهان، به ويژه گسترش نفوذ خود در اتحاديه اروپاست. مكرون كه با هدف احياي جايگاه منطقهاي و فرامنطقهاي فرانسه به رياستجمهوري رسيد، توافقات بينالمللي مانند برجام را فرصتي براي رسيدن به اين راهبرد ميداند و براي به ثمر نشستن اين مذاكرات تلاش ميكند.
خروج از سايه آمريكا
اروپاييها بيش از هفت دهه در سياستهاي جهاني تحت نفوذ آمريكا بودند؛ به همين منظور، به تازگي گامهايي براي استقلال عمل در برابر واشنگتن برداشتهاند. تعميق شكاف ميان اتحاديه اروپا و آمريكا بر سر افزايش تعرفهها و فشار ترامپ به اروپاييها براي افزايش بودجههاي نظامي خود در سازمان ناتو، از جمله مسائلي است كه بسترهاي لازم را براي جدايي دو سوي آتلانتيك هموار كرده است. مكرون درصدد است مانند دوران دوگل، رهبري اتحاديه اروپا را به دست بگيرد و اروپا را از زير سايه واشنگتن خارج كند. پيشنهاد فرانسه براي تشكيل ناتوي اروپايي مستقل از ناتو، كه با هدف خارج شدن از سلطه واشنگتن انجام شده، در همين راستا قابل ارزيابي است؛ بنابراين موفقيت مكرون در پايان دادن به اختلافات ايران و آمريكا تا حدي ميتواند اهداف مكرون را تأمين كند؛ از اينرو، فرانسه اگر واقعاً به دنبال به نتيجه رسيدن پرونده برجام است، بايد پيشنهادهايي بدهد كه بتواند منافع ايران و آمريكا را تأمين كند و دو طرف حاضر بشوند اختلافات را كنار بگذارند؛ اما بستههاي پيشنهادي كه فرانسه تاكنون ارائه داده، جز تضعيف برنامه هستهاي و موشكي ايران هدفي نداشته است؛ موضوعي كه مقامات تهران حاضر به پذيرش آن نيستند.
جمعبندي
به نظر ميرسد تلاشهاي مكرون كه عمدتاً با اهداف فرانسوي دنبال ميشود، با ادامه سياست فشار حداكثري و تلاش براي به صفر رساندن صادرات نفتي ايران از سوي ترامپ، دورنماي مثبتي براي موفقيت طرح مكرون وجود ندارد
اما واضح است تا زماني كه آمريكا به سياست فشار حداكثري عليه ايران ادامه دهد، اروپاييها نميتوانند براي احياي برجام كاري كنند. دليل اينكه فرانسه در هفتههاي اخير از پليس بد برجام به ناجي توافق هستهاي تبديل شده، منافعي است كه اين كشور ميتواند با حفظ برجام به آن دست بيابد