خروج نیروهای آمریکایی از سوریه ابعاد پیچیدهای دارد و صرف یک توئیت یا بیانیه نمیتوان درباره آن نظر قاطع داد؛ برای مثال تصمیم سال گذشته ترامپ در مورد خروج نظامیان آمریکا از سوریه تنها یک تاکتیک برای جابهجایی بود تا خروج! اکنون ترامپ طی توئیتی بار دیگر اعلام کرده است که نیروهای آمریکایی از شمال سوریه خارج خواهند شد و در صورت عملیات ترکیه علیه کردها در این عملیات حضور نخواهند داشت؛ هرچند ترامپ در توئیتی دیگر اعلام کرد که در صورت بروز جنگ ترکیه با کردها اقتصاد ترکیه را نابود خواهد کرد.
صرف پرداختن به این موضوعات، راهکار روشنی برای مخاطب ارائه نخواهد داد و باید به مسائل دیگر در این ماجرا از ابعاد دیگر اشاره کرد.
کردها براساس توافق نانوشتهای مبنی بر اعطای زمین در برابر سلاح با آمریکا به توافقاتی رسیده بودند که مهمترین آن حمایت و حفظ موجودیت این جریان در برابر تهدیدات سرزمینی دیگر کشورها بود. در مقاطع گوناگون، آمریکا توافق مربوط را زیر پا گذاشتند و مثال بارز آن همراهی با ترکیه در ایجاد منطقه حائل یا امن در شمال سوریه بود؛ بنابراین آمریکا با کردها یک بازی بردـ باخت با تأکید بر مسئله امنیتیـ هویتی آغاز کرد که نه تنها امنیت کردها را حفظ نکرد، بلکه اکنون در برابر اقدامات تهدیدی ترکیه پا پس کشیده است.
ترکیه در سوریه به دنبال راهبرد توسعه فراسرزمینی در لوای مبارزه با تهدید است. از نقطه نظر ترکیه به هم پیوستگی کردها منجر به بروز تهدیدی بالقوه برای آنکارا خواهد شد و تا آنجا که امکان دارد، نباید کردها دچار هویت یکپارچه و ترکیبی در مناطق حاشیهای ترکیه شوند. حمله به عفرین و اشغال آن و در ادامه خیز برای تصرف «تل ابیض» در کنار نگاه به منطقه فدرالی از غرب فرات تا استان ادلب، ابعاد نگاه سرزمینی ترکیه را به مسئله نشان میدهد.
آمریکا و شخص ترامپ هربار به بهانهای مترصد خروج نیروهای خود از سوریه هستند؛ اما این مسئله منوط به شرایط و مقتضیات خاصی از جنبههای مختلف امنیتی و سیاسی میشود. در این میان، واشنگتن بازی خود را با کردها بیش از همه انجام داده است. هدف نیز کاملاً مشهود و معلوم است؛ کسب امتیازهای بیشتر از کردها و دوری آنها از ائتلاف با دولت مرکزی سوریه. از سوی دیگر آمریکا از ترکیه نیز بر پایه یک دوگانگی امنیتیـ اقتصادی در برابر کردها استفاده میکند. از یکسو با حمایت از کردها همچنان آنها را تهدید اول آنکارا در میان اذهان سیاستمداران ترک نشان میدهد و از سوی دیگر با حمایت از طرحهای ترکیه همچون منطقه امن، به دنبال کسب امتیاز از ترکیه در مسائل اقتصادی مانند انعقاد قراردادهای گسترده نظامی با آنکارا در دو جهت منافع اقتصادی و دوری ترکیه از روسیه است؛ بنابراین مشاهده میشود آمریکا یک بازی چندگانه با چندین هدف برجسته را با تعدادی بازیگر صورت میدهد تا به هدف نهایی خود برسد.
از منظر آمریکاییها تهدید آتی برای این کشور در شرق سوریه است نه شمال. این موضوع جای بحث زیادی دارد؛ اما در مجموع با توجه به شرایط مرز عراق و سوریه و بازگشایی گذرگاه مهم بوکمالـ القائم، حضور گروههای مقاومت و ایران برای دسترسی به غرب سوریه تهدیدی امنیتیـ اقتصادی است.
در مجموع باید گفت روند و نگاه بازیگری به نام آمریکا در جورچینی به نام سوریه، مجموعی از بازیگران مختلف با اهداف مختلف در چارچوبهای متعدد است. هر بازیگر برای واشنگتن، قطعهای خاص از جورچین است که در مقاطع گوناگون با آن برای رسیدن به اهداف خود یا برای مقابله با بازیگر دیگر استفاده میکند. بعد از رسوایی اوکراین گیت ترامپ، شاید اکنون تیم سیاست خارجی آمریکا به دنبال تغییر تاکتیک از هجمههای تبلیغاتی منفی به ترامپ به روندهای مثبت باشد. ترامپ فکر میکند خروج از سوریه همان درب خروج اضطراری است که میتواند او را از بحران خارج کند.