منابع حاصل از تعدیل یارانه پنهان باید در حمایت از اقشار ضعیف و آسیب پذیر، حمایت منطقی از صنایع و توسعه زیرساختها استفاده شود. اعتراضی که برخی نسبت به تعدیل یارانهها دارند، معطوف به همین موضوع است. چرا که مردم حذف یارانه پنهان را احساس میکنند، ولی هزینه شدن آن در رفع مشکلات را حس نمیکنند!
یارانه پنهان اگرچه در محافل اقتصادی و تخصصی بحث تازهای نیست، اما زمانی مورد توجه رسانهها قرار گرفت که رئیس سازمان برنامه و بودجه از بودجه بدون نفت برای سال آینده سخن گفت و از جایگزینی بخشی از کسری بودجه سال آینده از محل یارانه پنهان پرده برداشت. به گفته آقای نوبخت سالانه مبلغی کلان معادل ۱۳۰۰ هزار میلیارد تومان یارانه آشکار و پنهان پرداخت میشود که بخش ناچیزی از آن به صورت آشکار و مابقی به صورت پنهان است. میزان یارانه نقدی که بخش عمده یارانه آشکار را شکل میدهد، حدود ۴۲ هزار میلیارد تومان است؛ رقمی که همواره دولت در صدد بوده است تا با کاهش آن و حذف یارانه دهکهای درآمدی بالا، درآمد انباشته از این طریق را برای حوزه سلامت، کمک به اقشار آسیب پذیر، معلولین و ... اختصاص دهد. این در حالی است که کل مبلغ یارانههای نقدی در مقایسه با میزان کل یارانههای آشکار و پنهان، رقم ناچیزی محسوب میشود که مدیریت صحیح این یارانهها میتواند اقتصاد کشور را متحول کند.
یارانه پنهان چیست؟
یارانه پنهان در حقیقت ما به التفاوت قیمت کالاها و فرآوردههای نفتی است که دولت میتواند در خارج از کشور نسبت به قیمت داخل بفروشد. به عنوان نمونه قیمت بنزین در خلیج فارس را اگر حدود یک دلار در هر لیتر فرض کنیم، با در نظر گرفتن قیمت ۱۱ هزار تومانی دلار و بنزینِ لیتری ۱۰۰۰ تومانی در داخل کشور، به ازای هر لیتر بنزین مبلغ ۱۰۰۰۰ تومان یارانه پنهان تعلق میگیرد که در در بخش درآمدی و هزینهای بودجه کشور جایی ندارد. در بسیاری از بخشهای دیگر از قبیل گازوئیل، برق، گاز، آب و ... نیز مانند بنزین یارانه پنهان پرداخت میشود. در کشور ما بیشترین یارانه پنهان در حوزه انرژی پرداخت میشود. به عنوان نمونه فقط یارانه پنهان بنزین در طول سال برابر با ۱۸۰ هزار میلیارد تومان است که بیش از ۳۰ هزار میلیارد تومان از درآمد نفتی پیش بینی شده در بودجه سالی جاری بیشتر است.
تبعات یارانه پنهان
یارانه پنهان معمولاً زمانی شکل میگیرد که دولتها برای حفظ تعادل بازار، سیاست تثبیت دستوری قیمتها را در پیش میگیرند. با توجه به ماهیت یارانه پنهان، زمانی که ارزش پول ملی کاهش مییابد یارانه پنهان به میزان کاهش ارزش پول ملی (در مقایسه با ارزش ارزهای جهانی) افزایش پیدا میکند تا از افزایش قیمت کالاها در کشور جلوگیری شود. دقیقاً به همین دلیل است که امروز ارقام نجومی برای یارانه پنهان- البته بدون ذکر کاهش ارزش پول ملی- از سوی دولت اعلام میشود. فارغ از این موضوع نیز آثار سوء زیادی در وجود یارانه پنهان متصور است که به چند نمونه از آن اشاره میشود:
۱- گسترش قاچاق کالا: زمانی که قیمت کالایی در خارج از مرزهای کشور بسیار گرانتر باشد، افراد سودجو با قاچاق کالا از داخل به خارج از کشور به سودهای کلانی دست پیدا میکنند. در چنین شرایطی به قدری قاچاق افزایش مییابد که میتواند داخل کشور را با کمبود کالا مواجه کند. مهمترین دلیل افزایش قاچاق سوخت و سایر کالاها همین موضوع است.
۲- مصرف بی رویه: کشور ما از حیث میزان مصرف انرژی جزو پرمصرفترین کشورها محسوب میشود. به عنوان نمونه میزان مصرف گاز ایران با جمعیت ۸۰ میلیون نفری معادل مصرف گاز ۱.۵ میلیارد چینی است. با یک محاسبه ساده میتوان دریافت که فقط یارانه پنهان بخشی از انرژی که بدلیل مصرف بی رویه به هدر میرود، میتواند بودجه جاری کشور را از پول نفت بی نیاز کند.
۳- بی عدالتی در توزیع منابع: از آنجا که در یارانه پنهان، یارانه به افراد داده نمیشود بلکه به کالاها داده میشود، کسانی که مصرف بیشتری داشته باشند از یارانه بیشتری استفاده میکنند؛ ولذا مثلاً افرادی که خودرو دارند یارانه بنزین را دریافت میکنند، ولی کسانی که در روستاها زندگی میکنند و از خودرو استفاده نمیکنند از این یارانه محرومند.
۴- تنبلی و بی تحرکی صنعت: یکی از مهمترین عوامل تأثیرگذار نرخ انرژی، در قیمت کالاهای تولیدی است. بخش قابل توجهی از یارانه پنهان در کشور ما به صنایع تعلق میگیرد. با این حال اغلب صنایع ما اعلام میکنند که سودآور نیستند! به عنوان نمونه درآمد شرکتهای دولتی در ساختار بودجه صفر و معادل هزینه اشان در نظر گرفته میشود، یعنی دولت هیچ درآمدی از این بخش ندارد در حالی که صنایع رقیب آنها در کشورهای دیگر به رغم خرید انرژی به قیمت واقعی یعنی حدود ۱۰ برابر گرانتر از صنایع ایران، سودآور هستند. به نظر میرسد یکی از دلایلی که صنایع ما تنبل و غیر رقابتی هستند قیمت پایین انرژی است. البته لازم به ذکر است که این اقدام دولت برای این است که قیمت محصولات آنها در داخل گران نشود، ولی متأسفانه شاهدیم که برخی موارد هم انرژی ارزان به صنایع داده میشود، هم محصولات این صنایع گرانتر به دست مشتری میرسد، و هم کیفیت کالاها ضعیف است!
چه باید کرد؟
اگرچه در بالا به برخی تبعات یارانه پنهان اشاره کردیم، لیکن آثار و تبعات سوء آن بسیار بیشتر از آن چیزی است که گفته شد، ولی امکان حذف و یا حتی تعدیل دفعی آن نیز وجود ندارد؛ این موضوع یکی از بیماریهای مهم اقتصاد کشور ماست که همه بخشهای اقتصاد را تحت تأثیر میگذارد. در کشور با دور باطلی مواجه هستیم و آن این است که اگر کسری بودجه از محل یارانه پنهان بخواهد تأمین شود، این یعنی افزایش قیمت کالاها و نهایتاً تورم قیمتی در بازار داخلی. تورم به وجود آمده میتواند بسیار بیشتر از درآمد محقق شده به اقتصاد کشور ضربه بزند، یعنی تورم به وجود آمده باعث پایین آمدن ارزش پول ملی شده و پایین آمدن ارزش پول ملی خود مجدداً باعث افزایش یارانه پنهان میشود و ضمن این که مشکلی را حل نمیکند، در بخش صنعت و تولید نیز مشکلات زیادی به بار میآورد؛ بنابراین حذف و یا تعدیل یارانه پنهان نیازمند مدیریت قوی در حوزه نظارت و کنترلها میباشد. به عنوان نمونه چند نرخی شدن سوخت به منظور مدیریت مصرف بدون افزایش قیمت آن و فروش مازاد سوخت کشور در بازارهای بین المللی یکی از این راهکارهاست. ضمن اینکه افزایش بسیار آرام و تدریجی قیمت سوخت باید صورت گیرد تا در یک دوره زمانی میان مدت بدون ایجاد موج تورمی، تبعات منفی این پدیده نیز از بین برود.
نکته مهم در این میان سیاستگذاری دولت هاست که نباید به یارانه پنهان دامن بزند. سیاست ثابت نگه داشتن قیمت سوخت که توسط بیشتر دولتها دنبال شده است یکی از سیاستهای غلطی است که باید پایان پذیرد و نکته پایانی این که منابع حاصل از تعدیل یارانه پنهان باید در حمایت از اقشار ضعیف و آسیب پذیر، حمایت منطقی از صنایع و توسعه زیرساختها استفاده شود. اعتراضی که برخی نسبت به تعدیل یارانهها دارند، معطوف به همین موضوع است. چرا که مردم حذف یارانه پنهان را احساس میکنند، ولی هزینه شدن آن در رفع مشکلات را حس نمیکنند!