داشتن "دشمن بزرگ" هم نشانه بزرگ بودن است و هم موجب بزرگ و قدرتمند شدن.
اگر نشانه های بزرگی در کشوری نباشد دلیلی ندارد که دشمن بزرگ داشته باشد و با قدرت های دست چندم هم می شود با آن روبرو شد.
مواجهه با قدرت های دست چندم هم فقط از باب دست گرمی در ورزیده شدن موثر است اما توانمندی واقعی در مواجهه با قدرت های بزرگ و دست اول حاصل می شود.
این قاعده در عرصه های اقتصادی، فرهنگی، نظامی و سیاسی صدق می کند.
جمهوری اسلامی ایران از نخستین روزهای تاسیسش تا کنون با قدرت های دست اول جهان روبرو بوده و آمریکا به عنوان قدرتمند ترین کشور در عرصه های مختلف در راس این دشمنان بوده است.
خود این مواجهه و تقابل نشان داد انقلاب اسلامی یک اتفاق معمولی نیست و رویدادی است که منافع نامشروع قدرت ها یا همان استکبار و نظام سلطه را به چالش کشیده است.
مواجهه انقلاب اسلامی با این قدرت ها و بخصوص آمریکا از ابتدای پیروزی تا الآن، انقلاب اسلامی را ورزیده و به قدرتی بزرگ و تاثیرگذار در عرصه منطقه و معادلات جهانی تبدیل کرد.
طبیعتا" در رویارویی با قدرت بزرگی مثل آمریکا نمی توان انتظار داشت آسیب و خسارت ندید و همواره پیروز شد که اگر چنین بود آمریکا دیگر ابرقدرت محسوب نمی شد!
نکته مهم این است که در مواجهه با چنین قدرت بزرگ و توانمندی اولا" بتوانیم ضربات و توطئه هایش را خنثی یا کم اثر کنیم و ثانیا" بتوانیم در مقاطعی ما به او ضربه بزنیم.
چهل ساله شدن انقلاب اسلامی و ورود به گام دوم، اثبات توانمندی انقلاب در خنثی کردن توطئههای استکبار و ناکارآمدی تهدیدات دشمن در متوقف کردن این حرکت پویا و روبه جلو است.
انقلاب اسلامی راهبرد دفاع فعال را در پیش گرفت یعنی فقط به دفع شیطنت ها و توطئههای دشمن از خود بسنده نکرده و هر جا توانسته به دشمن ضربه هم وارد کرده است.
"گوشه رینگ" اصطلاحی است وام گرفته از ورزش بوکس و زمانی بکار می رود که طرف مقابل در موقعیت نامناسب، منفعل و ضربه پذیر قرار گرفته باشد و حریف بر او مسلط شده باشد.
در چهل سال رویارویی و دشمنی آمریکا با انقلاب اسلامی بارها آمریکا در گوشه رینگ قرار گرفته است و این واقعیت مهمی است که رهبر معظم انقلاب در دیدار ۱۲ آبان اینگونه به آن اشاره کردند: «شماها میبینید که هر کاری آمریکاییها توانستهاند در این مدّت کردهاند، بخصوص با نهادهای برخاستهی از انقلاب، از جمله با خود نظام اسلامی؛ با خود جمهوری اسلامی که برخاسته از انقلاب است، هر چه توانستهاند دشمنی کردهاند. البتّه ما هم از این طرف بیکار نبودهایم؛ ما هم از این طرف هر کار توانستهایم، در مقابل آمریکا کردهایم، در موارد زیادی هم طرف را گوشه رینگ بردهایم؛ نتوانسته از خودش درست دفاع کند، این هم کاملاً واضح است، همه دنیا میبینند.»
آمریکا کجا گوشه رینگ قرار گرفته است؟
رویارویی آمریکا با انقلاب اسلامی ایران را می توان به دو عرصه داخلی و منطقه ای تقسیم کرد.
ضربات انقلاب اسلامی به استکبار نیز هم در عرصه داخلی بوده و هم منطقه ای.
به عبارت دیگر گاهی انقلاب اسلامی در رویارویی دو جانبه آمریکا را به گوشه رینگ برده و گاهی در رویارویی های منطقه ای و چند جانبه.
این یادداشت -که یک احصای کاملی را هم انجام نداده است- فقط به مواردی اشاره می کند که آمریکا در روابط دو جانبه و مستقیم به گوشه رینگ برده شده است.
خود انقلاب اسلامی و پیروزی آن آغاز رفتن آمریکا به گوشه رینگ بود.تسخیر لانه جاسوسی در سال ۵۸، عدم پذیرش نماینده ویژه کارتر در ۱۶ آبان ۵۸ از سوی امام(ره)، ماجرای طبس(به لطف شن هایی که مامور خدا بودند) در اردیبهشت ۵۹ و ماجرای مک فارلین در سال ۶۴-۶۵ که منجر به ایران گیت برای دولت ریگان شد نیز موارد دیگری از انفعال شدید آمریکا در دوران امام خمینی(ره) است.
عدم مذاکره با آمریکا به رغم تلاش و اصرار مستمر دولت مردان این کشور، نشاندن و تصرف پهپاد لاکهید مارتین آر کیو-۱۷۰ در آذر ۱۳۹۰،دستگیری جاسوس های آمریکایی بخصوص ماجرای جیسون رضائیان در سال ۹۳ که آمریکا سرانجام مجبور شد ضمن تبادل چهار زندانی ۱.۷ میلیارد دلار برای آزادی او پرداخت کند، دستگیری ۱۰ ملوان آمریکایی در دی ماه ۹۴ در پی تجاوز به آب های ایران عزیز، سرنگونی پهپاد جاسوسی پیشرفته و گران قیمت "گلوبال هاوک" آمریکا توسط پدافند یکپارچه هوایی کشور در سال ۹۸و پیشرفت های علمی سطح عالی به رغم محدودیت ها و تحریم ها خصوصا" در عرصه دفاعی، هوا فضا و هسته ای را می توان از جمله مواردی برشمرد که آمریکا را گوشه رینگ برده است.
البته موارد فوق الذکر در یک سطح و هم وزن نیستند لیکن اگر این امکان باشد که به تفصیل در باره هر یک از آنها و تبعاتش برای آمریکای ابرقدرت پرداخته شود معلوم می شود چه ضربات سنگینی به حیثیت و ابهت آمریکا وارد و چگونه مسیر افول ابرقدرتیاش را تسریع کردهاند.