تجربه تلخ برجام در ژاپن تکرار نشود-تله پیشروی اقتصاد ایران-راهی بهتر از انتخابات زودرس!-فرصت "آبه"-فرار رو به جلو-عدالت و اشرافیت، جمهور و ضد جمهور
|
|
تجربه تلخ برجام در ژاپن تکرار نشود
جوان: سفر پیش روی رئیسجمهور به ژاپن و وعده توافقات احتمالی در این سفر، جریان رسانهای حامی رئیسجمهور را دچار ذوقزدگی کرده به انتظاراتی در جامعه دامن میزنند که افکار عمومی مردم ایران در طول دولت یازدهم و دوازدهم بارها از ایجاد این انتظارات کاذب لطمه دیده، به گونهای که کارشناسان یکی از دلایل و زمینههای اصلی آشوبهای آبان ماه را اینگونه جریانسازیها میدانند. هدف از این نوشتار نفی تعاملات دیپلماتیک و بهرهگیری از ظرفیت دیگر کشورها برای مقابله با فشارهای فزاینده امریکا نیست. همچنین قرار نیست نسبت به سفری که هنوز صورت نگرفته و نتایج آن معلوم نیست پیشداوری صورت گیرد. اگرچه نحوه عمل و مواضع رئیس دولت یازدهم و دوازدهم در اینگونه تعاملات همواره مسئلهساز بوده است، بلکه هدف اصلی از این نوشتار هشدار نسبت به ایجاد انتظارات و توقعات کاذب در افکار عمومی است که هزینههای عدم تحقق آن بسیار سنگینتر و سختتر از دستاوردهای محدود آن است. آری، هزینههایی که کشور تاکنون بابت محقق نشدن شعارهای انتخاباتی رئیسجمهور داده و یا هزینههایی که بابت ایجاد امید نسبت به توافق برجام پرداخته و هنوز باید بپردازد، به هیچ وجه قابل محاسبه نیست که یکی از این هزینهها، هزینه آشوبهای آبان ماه ۱۳۹۸ است. در این میان سوءاستفادهای است که دشمنان از اینگونه تعاملات میکنند، نظیر آنچه در ماجرای مبادله استاد سلیمانی با ژائو یانگ اتفاق افتاد. در این ماجرا اگرچه انتقادات جدی نسبت به انتخاب زمان آن یعنی بعد از آشوبها وارد است که دشمن آن را نشانه ضعف ایران قلمداد کرده، اما بهرغم اهداف انسانی و اسلامی ایران در این تبادل، بلافاصله مقامهای امریکایی نتیجه میگیرند که این تبادل نتیجه ضعف ایران و فشارهای امریکاست که به نتیجه نشسته است. رابرت اوبراین مشاور امنیت ملی امریکا که جایگزین جان بولتون شده است، بعد از این مبادله با ادعای اینکه آزادی گروگان امریکایی در اثر فشار ما بود، میافزاید: به مدت یک سال و نیم فشار سختی به ایران وارد کردیم تا وارد مذاکرات کنسولی برای آزادی گروگانهای (جاسوسان) امریکایی در ایران شود. انچه در روند تحولات اخیر کشور دشمنان بیرونی و معاندان داخلی را نگران کرده است دستاوردهای کشور در عرصه دفاعی و امنیتی و اقتصادی و سیاسی بهرغم تحریمهای فلجکننده اقتصادی در سالهای اخیر است. ترامپ و دستگاه سیاستگذاری کاخ سفید، اکنون با اعزام میانجیهای متعدد تلاش دارند این روند کشور و رسیدن به خودکفایی و اقتصاد بدون نفت را متوقف و به زعم خود از تثبیت هرچه بیشتر موقعیت انقلاب اسلامی در جهان جلوگیری و نظام اسلامی را به تسلیم و سازش وا دارند.
تله پیشروی اقتصاد ایران
دنیای اقتصاد: درحالحاضر لایحه بودجه ۹۹ با فرض فروش یکمیلیون بشکه در روز تدوین شده است. از این محل و با در نظر گرفتن سهم ۲۰ درصدی برای صندوق توسعه ملی، دولت در مجموع ۷۸ هزار میلیارد تومان از منابع نفتی استفاده میکند. با توجه به میزان فروش نفت در یک سال گذشته پیشبینی میشود بهطور میانگین صادرات نفت حدود ۳۰۰ هزار بشکه در روز باشد، بنابراین با فرض سهم ۲۰ درصد برای صندوق توسعه ملی، بودجه از این محل با ۵۳ هزار میلیارد تومان کسری مواجه خواهد بود. به گفته رئیس اتاق بازرگانی ایران، با فروش ۳۰۰ هزار بشکه نفت کل درآمد ارزی ۸/ ۵ میلیارد دلار خواهد بود. بنابراین منابع ارزی کافی برای اختصاص به واردات کالاهای اساسی معادل ۵/ ۱۰ میلیارد دلار اعلامشده توسط دولت با نرخ دلار ۴۲۰۰ تومان وجود ندارد. پیشبینی میشود دولت برای اجرای این سیاست حمایتی نیز حدود ۵۸ هزار میلیارد تومان کسری بودجه داشته باشد. شافعی گفت: یکی از محلهای تامین منابع در لایحه بودجه، مولدسازی داراییهای دولت در نظر گرفته شده که رقمی حدود ۴۹ هزار میلیارد تومان برای آن پیشبینی کردهاند. با توجه به عملکرد بسیار پایین ردیفهای مشابه در سال ۹۸ و سالهای گذشته به نظر نمیرسد این ردیف بودجه عملکرد قابلتوجهی داشته باشد. در واقع این عدد تنها بهعنوان یک رقم ترازکننده منابع و مصارف در بودجه درج شده است. در سال ۹۹ دولت ادعا کرده که بر مالیات بر عایدی سرمایه تمرکز خواهد کرد. چنانچه دولت بتواند این پایه مالیاتی را محقق سازد، میتواند همزمان هم التهاب بازارها را مدیریت کند و هم درآمد مالیاتی خود را افزایش دهد؛ اما اگر عزمی جدی در این خصوص صورت نگیرد، عدم تحققبخشی از درآمد مالیاتی میتواند بر کسری بودجه بیفزاید.
راهی بهتر از انتخابات زودرس!
روزنامه آرمان ملی: پس از حــوادث آبان ماه بر ســر ســهمیه بندی بنزین حالا که گردوغبار آن بلوا رفته رفته مینشــیند تازه میزان خســارت ها، پیامدها، عیبها و خصوصا شدت نابســامانیها آشکار میشود و حالا باید کم کــم منتظر عوارض سیاســی آن رخداد بزرگ و تلخ باشــیم. دولت که اصلیترین متولی شــئون اجرایی کشوراست از هر طرف خصوصا از ســوی افراطیون مورد حمله است و شوربختانه از درون هم آنچنان مســتحکم و آماده و با انگیزه و صاحب خط ومشی روشن نیست که با سرعت و دقت حملات را دفع کند و درعین حال از وظایف مهم، حساس و حیاتی خود باز نماند. اینکه گفته شده که برخی از وزرا هم به کنارهگیری دولت فکر کرده اند ضمن اینکه نگران کننده است خبر از عمق مشکلات میدهد و نوعی از قفل شدن امور را به ذهن متبادر میسازد. لابد آنها محاسبه کرده اند که با مجلس کنونی که اکثریت اسمی آن مدافع دولت هستند این همه مشکل داشته اند، با مجلسی که از هم اکنون ترکیب احتمالی دیگرگونه اش مشخص است، موانع و مشکلاتشان مضاعف خواهد شد و امکان کار یا به حداقل خواهد رسید یا در فضایی کاملا یک سویه رئیس جمهور استیضاح و در وضعی نامناسب کنار گذاشته میشود. اکنون این سوال مطرح است که با همه سختیهایی که همه دولتها با آن روبه رو بوده اند (جز چند دولت ابتدای انقلاب که به واسطه شرایط خاص آن زمان عمری کوتاه داشته اند) همه آنها ظرفیت زمانی خود را پر کرده اند و نظام هم بر این معنا اصرار داشــته است تا از این ناحیه بحرانی ایجاد نشود اکنون چرا این موضوع در جامعه مطرح میشود و چرا استدلال موافقان انتخابات زودرس ریاست جمهوری خالی از قوت نیست؟ اگر دولت در زمینه رفع برخی از تحریمها دارای اختیارات لازم شود و بتواند میانجیگری، چون ژاپنی را مثمرثمر سازد هم فضایی تازه متوجه اقتصاد کشور میشود و هم مجموعه قوه اجرائیه انگیزه بسیار بیشتری برای کار و تلاش خواهد یافت وهم مردم دلگرمی جدید پیدا میکنند. نرمش قهرمانانه برای عبوراز گردنههای سخت و نفسگیر یک استراتژی است، نه یک توصیه صرف و تاکتیک مقطعی.
فرصت "آبه"
آرمان: «اگر یک زمانی ترامپ هر ۱۲ شرط مایک پمپئو را کنار گذاشت و بارها اعلام کرد که بدون هیچ پیش شرطی حاضر است با رئیسجمهور ایران گفتوگو کند و به روایت آقای روحانی ۱۷ بار تلاش شد که آمریکا با ایران مذاکره کند، در حال حاضر اما شرایط متفاوت است. برخورد سرد ترامپ با لودریان که برای احیای طرح مکرون تلاش میکرد نیز بیانگر همین تغییر معادله قدرت است. علت این تغییر به اتفاقات آبان ۹۸ و پروپاگاندای برخی کشورها بازمیگردد؛ چرا که آمریکاییها به غلط باور کردهاند به سبب فشار حداکثری امکان فروپاشی از درون یا مذاکره در شرایط ضعف بیشتر وجود دارد. خوشبختانه مسأله آبان ۹۸ پایان یافت اما اگر تصور میکنیم این شرایط ثبات نسبی میتواند استمرار داشته باشد، کاملا در اشتباهیم؛ زیرا ادامه این روند اوضاع را برای ایران سختتر خواهد کرد». کنترل یک ملت تنها با تکیه بر قدرت سخت ممکن نیست و باید هرچه سریعتر تغییری جدی در شرایط به وجود آید، به خصوص آنکه شرایط اقتصادی ما روزبهروز سخت میشود. اگر میخواهیم میانجیگری ژاپن موفقیتآمیز باشد، باید دو طرف نرمشهایی داشته باشند. کراراً تأکید کردهام که ایران نباید با هیچ مذاکرهای مخالفت کند؛ چرا که مذاکره نه شکست است و نه تسلیم، بلکه ابزاری دیپلماتیک برای پیشبرد اهداف و حفاظت از منافع ملی است. واهمه ایران از مذاکره یک نقطه ضعف است و اگر «آبه» توانست موقعیتی را فراهم کند باید مذاکره با آمریکا آغاز شود».
فرار رو به جلو
فرارو: حسینکنعانی مقدم فعال سیاسی اصولگرا در گفتگو با فرارو با اشاره به اینکه بنده با استعفای رئیس جمهوری در مقطع فعلی به جد مخالف هستم، اظهار داشت: در حال حاضر راهبرد آمریکا در منطقه این است که در کشورها خلاء قدرت به وجود آورد، هماناتفاقی که در حال حاضر در عراق، افغانستان و لبنان وجود دارد، بنابراین ما نیز نباید وارد این بازی آمریکا شویم و موضوعاتی نظیر استعفای دولت را مطرح کنیم. وی با اشاره به اینکه دولت به جای استعفا باید پاسخگوی عملکرد خود در قبال آنچه انجام داده است، باشد، گفت: طی دو سال گذشته دولت با عملکرد غلط خود هزینه زیادی را بر کشور تحمیل کرد و از سوی دیگر مجلس نیز نتوانست به خوبی از عهده وظایفی که در مورد نظارت بر عملکرد دولت داشت، برآید. دبیرکل حزب سبز افزود: بهتر این است که مجلس با توجه به رویهای که در پیشگرفته بازخواست از دولت را از طریق سوال و استیضاح از وزرا دنبال کند و از سوی دیگر با روی کار آمدن مجلس یازدهم به عنوان نهادی که میتواند دولت را به حرکت در بیاورد، میتوان آینده امیدوار بود، چرا که باید بر کار دولت فعلی نظارت شود و اشکالات کار گفته شود، تا دولت نیز به تحرک وادار شود و مسیر صحیح حرکت را در پیش گیرد. کنعانی مقدم اضافه کرد: کسانی که موضوع استعفای حسن روحانی به عنوان رئیس جمهوری را مطرح میکنند، به نوعی دنبال یک فرار رو به جلو و شانه خالی کردن از مسئولیت دعوتی هستند که از مردم به عمل آوردند تا به روحانی و لیست امید رای بدهند، بنابراین بهتر است، که در حال حاضر پاسخگوی عملکرد خود در این چند سال باشند و از طرح مسائل این چنینی خودداری کنند.
عدالت و اشرافیت، جمهور و ضد جمهور
کیهان: زیادهخواهی و امتیازطلبی، پاشنه آشیلی است که سیاستمداران را آماده سواریدادن و دوشیده شدن میکند. مرتکبان فتنه سال 88 که علیه رای جمهوریت شوریدند، همانها بودند که سال 82 با گردنکلفتی و بیانیهپراکنی و تحصن و تهدید به استعفا در دولت و مجلس، خواستار تعطیلی انتخابات مجلس شدند اما به سد سدید صیانت رهبر انقلاب از حق انتخاب مردم برخوردند. بارها در چند دهه اخیر، با موجهای ضدانتخابات یا ضدمنتخب مردم، از سوی طیفهای گوناگون مواجه شدهایم. اما همواره این رهبری بوده که از حرمت رای مردم صیانت کرده؛ چه آن زمان که زمزمه دستکاری قانون اساسی برای ابقای رئیس دولت سازندگی مطرح شد، و چه ادواری که مخالفان خواستار پایان پیش از موعد دولت خاتمی یا احمدینژاد و روحانی - با انگیزههای مختلف- بودند. نتیجه این خواسته هم در ظرف دشمنان ملت میریخت. اکنون جریانی خصمانه و ضدانتخابات را میشود رصد کرد که یک سر آن به آمریکا و انگلیس و اسرائیل و فسیلهای سلطنتطلب، و سر دیگر آن به برخی اشرافیتزدگان منحرف از انقلاب برمیگردد. دشمن میخواهد مردمسالاری را از چشمها بیندازد یا تبدیل به عزا کند. نقشآفرینی «جمهور» در منطقهای که دستنشاندگان آمریکا نگذاشتهاند مردم، انتخاب کردن را نوبر کنند، الهامبخش ملتها و مصیبتی برای آمریکا است.اشرافیت متهم در فتنه 88 هم که آدرس تحریمها را به دشمن، و آدرس تسلیم در مقابل فشار تحریم را به دولتمردان داد و موجب نارضایتی مردم شد، ترجیح میدهد بهجای پاسخگویی درباره سوءمدیریت، نارضایتیها را بهانهای برای معارضه با جمهوری اسلامی قرار دهد. همزمان با فشار اقتصادی و جنگ رسانهای دشمن، طیف اشرافیتزدهای که تورم 52 درصدی را سر سفره مردم آوردند، ابایی از بحرانآفرینی ندارند. ه شهادت تاریخ، مواجهه با اشرافیتی که با تهدید و تطمیع، از عوام و خواص سرباز میگیرد و جبهه میسازد و انحراف و تحریف تدارک میکند، نبرد پیچیدهای است که به سادگی و سرعت یکسره نمیشود. باطن آن جنگ است و ظاهر آن، رنگ و لعاب کردن باطل و فروختن جای حق. حتما باید شجاعت به خرج داد و در مقابل جنجالها میدان را خالی نکرد. اصلا در میانه میدان بودن و خالی نگذاشتن عرصه در برابر رعبافکنی و هتاکی اصحاب فتنه، یک ضرورت است. اما مهمترین رکن این مصاف، روشن کردن حقایق و فرونشاندن گردوغباری است که تشخیص را برای مردم دشوار میکند. روشنگری صبورانه، شکننده طلسم و جادوی فتنه است.