یادداشت: نه امروز که تغییر بدون پیوست و تدبیر قیمت بنزین، نارضایتیها از عملکرد دولت روحانی را به بالاترین میزان خود رسانده است، بلکه از همان فردای انتخابات ریاستجمهوری سال 1396 و دعوا بر سر حضور حداکثری اصلاحطلبان در پستهای کلیدی و سهم بردن بیشتر حزب اعتدال و توسعه از دیگر حامیان انتخاباتی رئیسجمهور روابط میان اصلاحطلبان و دولت شکرآب شده بود! هر چه پیش آمدیم راهبرد عبور از حسن روحانی به دلیل ناتوانی دولت در حل مشکلات و نگرانی این جریان از شریک بودن در پیامدهای این ناکارآمدی در میان اصلاحطلبان بیش از پیش بروز کرد! رسانهها و چهرههای جریان اصلاحات در فاصلهگذاری با دولت با هم رقابت میکردند تا شاید بتوانند خاطره حمایت تمام قد از حسن روحانی در انتخابات را از ذهن جامعه بزدایند، تلاشی که از ابتدا نیز محکوم به شکست بودن آن واضح بود! در آستانه انتخابات اسفندماه و به صدا درآمدن آژیر خطر سبد رأی اصلاحطلبان در انتخابات مجلس به نظر میرسد تاکتیک «فرار از مسئولیت و فاصلهگذاری با دولت» اصلاحطلبان به تاکتیک «پذیرش مسئولیت و معرفی خود به عنوان راه حل» تغییر یافته است!
اعلام پشیمانی «صادق خرازی» دبیر کل حزب ندای ایرانیان بابت حمایت از روحانی و اعلام اینکه «چرا ما صادقانه به مردم نگفتیم که برخی شعارها از سوی روحانی در پسابرجام، زیبنده نیست؟ ما اصلاحطلبان باید همان روز واکنش نشان میدادیم» و اظهارات «محمد قوچانی» سردبیر روزنامه سازندگی در این باره که «به هر حال آقای روحانی انتخاب جریان اصلاحطلبی بوده و حتی به آقای عارف ترجیحش دادند. ما موظفیم مسئولیتهای این جریان را بر عهده بگیریم»، تنها دو نمونه از چرخش رویکرد اصلاحطلبان است که پیشنهاد «عباس عبدی» مبنی بر استعفا حسن روحانی و برگزاری انتخابات زودهنگام در اسفند ماه آن را تکمیل میکند. با این اوصاف هیچ بعید نیست این جریان با شعار استیضاح حسن روحانی در عرصه انتخابات مجلس یازدهم پا بگذارد!