در سطح اقتصادی نیز می توان به اقدامات مهم در زمینه هدف قرار دادن منابع درآمدی رژیم آمریکا همچون شرکت های سرمایه گذاری در حوزه نفت و انرژی اشاره کرد. هرچند اقدام نظامی در مقطع کنونی بسیار محتمل تر از اقدامات اقتصادی است
دولت تروریست آمریکا در اقدامی وقیحانه به ترور فرمانده نیروی قدس سپاه اقدام کرد واین اقدام خود را در قالب حمایت از نظامیانش در منطقه اعلام کرد! اما آنچه در هدف گیری فرمانده نیروی قدس از سوی آمریکا مورد نظر بود، براساس چند الگوی کلی انجام شده است:
۱) راهبرد دورغین دولت تروریستی آمریکا بر پایه اقدام پیش دستانه قرار گرفته است. آمریکاییها این گونه وانمود میکنند که براساس این اصل قبل از تهدید بالفعل باید تهدید را در سطح عادی یا بالقوه قرار داد. این استراتژی نشأت گرفته از استراتژی دولت بوش در سال ۲۰۰۰ است که در قالب حملات پیش نگرانه (پیش دستانه و پیش گرایانه) استفاده میشود.
۲) زیربنای سیاست خارجی آمریکا از سال ۲۰۰۳ میلادی مبتنی بر چند اصل قرار گرفته است:
الف) تجزیه منطقه بر اساس طرح صهیونیستی- آمریکایی؛ بر اساس این رویکرد کشورهای منطقه باید بر اساس قومیت یا مذهب به مناطق جداگانهای بر اساس طرحهای مختلفی (طرح حذف حلقههای کسینجر و طرح یینون) تقسیم شوند. به گونهای که عراق به سه قسمت، سوریه به پنج قسمت و لبنان نیز به پنج قسمت تقسیم شوند.
ب) طرح خاور میانه بزرگ بر اساس نوزایی جدید در منطقه؛ بر اساس این طرح که گام دوم زیربنای سیاست خارجی را تشکیل میدهد با تقسیم و تجزیه کشورهای مدنظر، تنها موجودیت بدون تغییر رژیم صهیونیستی است و همین عاملی جهت هژمون شدن این رژیم در منطقه خواهد شد.
ت) طرحهای سازش بر مبنای سیادت رژیم صهیونیستی در منطقه؛ با تجزیه کشورهای منطقه و عدم قدرت ملی واحد در سطح منطقهای فرصت مهمی برای آمریکا و رژیم منحوس صهیونیستی فراهم میشود که فلسطین را بر اساس طرحهای مورد نظرشان همچون معامله قرن به سمت سازشی نابرابر بر مبنای تشکیل کشوری مستقل برای اسرائیل و موجودیت دادن به این رژیم در منطقه خواهند داد.
ث) شکست در ایجاد انفکاک و جدایی بین کشورهای حوزه مقاومت؛ با اتصال گروههای مقاومت در عراق و سوریه به یکدیگر و ایجاد کریدور زمینی در اتصال تهران به مدیترانه (اتصال مرکزیت به مرکزیت) ایران به عنوان قطب اصلی مدیریت منطقهای جدید نقش ایفا میکند.
ج) ایجاد جنگ داخلی و جنگ درون تمدنی بر اساس سیاست تفرقه بیانداز و حکومت کن؛ این رویکرد اکنون در منطقه در کشورهای لبنان و عراق در حال پیاده سازی است، اما به منصه ظهور نرسید.
ح) توسعه گرایی منطقهای در قالب تشکیل و حمایت از گروههای تروریستی.
این عوامل که به طور کلی مطرح شدند و بسیاری از مباحث جزئی دیگر را میتوان در هر کدام به صورت زیر مجموعهای بیان کرد، هیچ کدام به مرحله ظهور و بروز نرسیدند. تنها عامل به نتیجه نرسیدن این سیاستها حضور محور مقاومت اسلامی در منطقه تحت فرماندهی واحد جمهوری اسلامی ایران و شخص شهید سپهبد قاسم سلیمانی بود، به گونهای که بسیاری از تحلیلگران، مجلات و اندیشکدهها و فرماندهان نظامی بین المللی او را فرمانده ایرانی که دارد خاورمیانه را باز طراحی میکند و معمار اصلی سیاستهای خاورمیانه ای، نامیده بودند.
آمریکا اکنون مسأله ترور سپهبد سلیمانی را این گونه وانمود میکند که با ترور این شخصیت میتواند راهبردهای خود را در منطقه پیاده سازی کند، اما در کنار این خیال خام آمریکا باید منتظر اقدامات واکنشی ایران و پیامدهای این ترور نه در سطح منطقهای بلکه در سطح جهانی بود.
اقدامات متقابلی ایران
میتوان اقدامات متقابلی ایران را در دوسطح زیر عنوان کرد:
۱- سطح منطقهای ۲-سطح بین المللی
۱) در سطح منطقه ای؛ ایران دست برتر در منطقه دارد و این پاسخگویی در سه سطح نظامی، امنیتی و سیاسی قابل تصور است.
در این سطح ایران سه اقدام را میتواند انجام دهد:
الف) هدف قرار دادن فرماندهان نظامی آمریکا در منطقه؛ این فرماندهان شامل وزیر دفاع آمریکا، فرماندهی پنتاگون، فرماندهی تفنگ داران آمریکایی، فرمانده سنتکام، فرمانده نیروهای نظامی در عراق، فرمانده تفنگ داران آمریکایی در منطقه و فرمانده آمریکایی ائتلاف دریایی.
ب) حمله به ائتلاف دریایی تشکیل شده از جانب آمریکا و نابودی ناوها و پایگاههای دریایی آمریکا.
پ) حمله به پایگاههای آمریکایی در منطقه غرب آسیا؛ مهمترین این پایگاهها که میتواند خسارتهای زیادی به
آمریکا بزند به شرح زیر است:
۱-پایگاه هوایی بگرام در افغانستان
۲-پایگاه الظفره در امارات
۳-پایگاه علی السلام در کویت
۴-پایگاه مناس در قزاقستان
۵-پایگاه اینجرلیک در ترکیه
۶-پایگاه عین الاسد در عراق
۷-پایگاه ناوگان پنجم دریایی در بحرین
ناگفته نماند در سطح اقتصادی نیز میتوان به اقدامات مهم در زمینه هدف قرار دادن منابع درآمدی رژیم آمریکا همچون شرکتهای سرمایه گذاری در حوزه نفت و انرژی اشاره کرد. هرچند اقدام نظامی در مقطع کنونی بسیار محتملتر از اقدامات اقتصادی است.
۲) سطح بین المللی:
در این سطح اقدامات ایران در سطح منطقهای محدود نخواهد بود و اقدامات گستردهای میتواند در مناطق مختلف جهان علیه آمریکاییها در هر گوشه و کنار جهان انجام داد. به گونهای که سایت روزنامه اسرائیلی جروزالم پست نوشته است:
((ترور سردار سلیمانی حملهای بود که خاورمیانه را خواهد لرزاند.))
چندین پاسخ احتمالی از سوی ایران وجود دارد.
الف) این که در حال حاضر اقدامی صورت ندهد تا سطوحی از انکارپذیری قابل توجیه را برای اقدامشان در آینده حفظ کنند.
ب) ایران میتواند بسیار راحت به نیروهای نیابتی منطقهای آمریکا شامل اسرائیل و دولت مرتجع عربی پاسخ دهد.
پ) ایران میتواند خلیج فارس را مین گذاری کند.
ت) میتوانند مواضع آمریکا در عراق هدف قرار دهند.
ث) میتواند از طریق نیروهای نیابتی خود مثل حزب الله یا انصار الله منافع منطقهای امریکا را هدف قرار دهد.
پیامدهای این اقدام آمریکا با توجه به پاسخهای احتمالی ایران و پیش بینی رهبر معظم انقلاب:
* در سطح داخلی این اقدام آمریکا از یک سو عامل وحدت بخش بین مردم و تجمیع آنها حول محوریت شخص سپهبد سلیمانی است که این محوریت در چارچوب محور مقاومت قابل تدوین است.
* سطح تنش مستقیم ایران و آمریکا. ترامپ بعد از سقوط پهباد گلوبال هاوک یک نوع سرخوردگی در سیاست خارجی خود در برابر ایران مشاهده میکرد و به همین منظور مترصد بازسازی هویت مخدوش شدهی خود بود. شاید به همین خاطر دست به چنین اقدامی در مقطع فعلی زد. در نتیجه این تصمیم میتوان گفت که سطح تنش میان آمریکا و ایران در داخل مرزهای دو کشور نخواهد بود، اما سطح آن احتمالاً منطقهای خواهد بود. به گونهای که خود ایران مستقیماً علیه منافع آمریکا اقدام کند.
* ورود منطقه به عرصههای جدیدی از تنش و درگیری. این تنش میتواند ناشی از واکنش نیروهای مقاومت در سطح نیابتی نسبت به اقدام آمریکا باشد. با توجه به گستردگی نیروهای مقاومت در منطقه و حضور نیروهای آمریکایی در گستره زیادی از منطقه، مطمئناً سطح واکنشی میان نیروها به شدت افزایش پیدا خواهد کرد و در این راستا گام اول از عراق شروع خواهد شد.
به همین منظور ریچارد هاس رئیس اندیشکده روابط خارجی آمریکا در رابطه با تبعات ترور سپهبد سلیمانی مینویسد:
((اشتباه نکنید؛ جنگ با ایران مانند جنگ خلیج فارس در سال ۱۹۹۰ و جنگ عراق در سال ۲۰۰۳ نخواهد بود. این جنگ تمام منطقه با ابزارهای گسترده به همراه اهداف انسانی، اقتصادی و نظامی گسترده خواهد بود. منطقه به میدان نبرد تبدیل خواهد شد)).
* پیامد دیگر این حمله میتواند به زمینه سازی خروج نیروهای آمریکایی از عراق و در افقی بلندتر از منطقه منجر شود. در این روند ارادهای نظامی و سیاسی میتواند منجر به حذف نیروهای آمریکایی در منطقه شود.
* هرچند نبود سپهبد سلیمانی خسران بزرگی برای محور مقاومت است، اما این اقدام منجر به خروش تازهای در میان گروههای مقاومت بر اساس مبارزه با دشمن مشترک (آمریکا و رژیم صهیونیستی) خواهد شد.
* پیامد دیگر این حمله میتواند به سطح گستردهای از اقدامات علیه منافع آمریکا در منطقه شود و در نتیجه شاهد دستاوردهای جدیدی از محور مقاومت در جهت پاسخ گویی باشیم. از منظر ترامپ و تیم سیاست خارجی آمریکا، ایران در مقطع فعلی با توجه به مسائل خارجی و داخلی قادر به پاسخگویی نیست؛ بنابراین اقدام تلافی جویانه ایران در ابعاد گسترده منجر به ظهور نوع جدیدی از پاسخها علیه متجاوزان خواهد شد.