سفر حضرت امام در پاییز ۱۳۵۷ به پاریس در حالی انجام شد که دیگر امکان ماندن ایشان در عراق وجود نداشت. ایشان پس از مشورت با اطرافیان تصمیم گرفتند فرانسه را که مدعی آزادی بود برای مقصد خود برگزینند. افرادی چون ابوالحسن بنیصدر، صادق قطبزاده، ابراهیم یزدی و... .
کتاب «الف لام خمینی» نوشته «هدایتالله بهبودی» که مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی آن را منتشر کرده است، حاوی خاطرات شنیدنی در این زمینه است. در بخشی از این اثر آمده است:
«صادق قطبزاده پیش از نشستن هواپیما در پاریس با مراجعه به پلیس خواسته بود چند مأمور برای محافظت از آیتالله در اختیارش بگذارند. پنج پلیس را با او روانه کرده بودند. ابوالحسن بنیصدر پیجوی کاشانهای برای اقامت امام بود. او خانه احمد غضنفرپور را مناسب دید. غضنفرپور و همسرش، سودابه سدیفی، بیفرزند بودند. پذیرفتند که به خانه بنیصدر، در آن نزدیکی، رفته، کاشانهشان را در اختیار امام خمینی و همراهانش بگذارند.
هواپیما ساعت ۱۶:۵۰ به وقت تهران در فرودگاه اورلی پاریس به زمین نشست. به پیشنهاد ابراهیم یزدی برای اینکه حضور ناگهانی چهار عمامه به سر، هنگام خروج از هواپیما و ورود به تالار تشریفات و انتظار جلب توجه نکند، امام پیاده شد، با اندکی فاصله سیداحمد و با فاصلهای فردوسیپور و املایی. به گزارش ساواک، مأموران دولتی در فرودگاه از امام خمینی پرسشهایی کردند که قطبزاده، مترجم سؤالها و جوابها بود. دارندگان گذرنامه ایرانی در آن زمان بدون روادید میتوانستند وارد فرانسه شده و با مهر ورود به آن کشور، سه ماه اقامت کنند. خودروهای سیاهرنگ مأموران فرانسوی از لحظه نشستن هواپیما در فرودگاه تا رسیدن آیتالله به خانه یادشده، در محله کشان، مراقب اوضاع بودند. کاشانه سه خوابه غضنفرپور در طبقه چهارم بود. آن شب دو بار زنگ خانه به صدا درآمد. نخست پلیس در زد و گفت که به آیتالله بگویید کنار پنجره نایستد؛ ممکن است از دور نشانهگیری کرده، به سمت او شلیک کنند... آیتالله خوابید و نیمهشب بیدار شد. رفت وضو گرفت و آمد به نماز شب ایستاد. پس از آن نافله شبانه، چشم به افق دوخت تا نشانی از سپیده را برای خواندن نماز صبح ببیند. ندید. صبح، روشن شد که عقربههای ساعت او همچنان به وقت نجف میچرخد. ساعتش را به وقت پاریس تنظیم کردند.»