صبح نو در سرمقاله خود آورده است:
15 سال از حادثه 14 فوریه سال 2005 در مرکز بیروت که اولین نخستوزیر پس از جنگ داخلی لبنان طی آن ترور شد، گذشت. آنچه همه در رابطه با رفیقحریری اذعان دارند این است که با حمایت مالی و سیاسی ریاض توانست سران طوایف و احزاب مختلف درگیر در جنگ را دور هم در شهر طایف عربستان جمع کند تا لبنان، دهه 90 میلادی را بدون جنگ و خونریزی آغاز کند. نکته دیگری که در رابطه با نخستوزیر پیشین لبنان باید بدان توجه کرد این است که با وجود تمایلات سعودی، مخالفی آگاه برای جبهه مقاومت به شمار میرفت؛ او حتی با کمک مستقیم دمشق توانست سکان دولت را در بیروت به دست گیرد.
سید حسن نصرالله بارها و در مناسبتهای مختلف به این نکته اشاره کرده است که حریری پدر در سالهای آخر حیاتش تعاملات سازندهای را با حزبالله آغاز کرده بود که اکنون فرصت پرداختن به آن نیست. آنچه اکنون باید بدان اشاره کرد سخنان شامگاه جمعه سعد، پسر رفیقحریری در مراسم سالروز 14 فوریه است که طی آن تمام مشکلات لبنان را که منجر به فروپاشی اقتصاد لبنان شد، از زمان پایان جنگ داخلی تاکنون متوجه جریان حامی محور مقاومت از جمله ایران میکند؛ گویا او فراموش کرده که از آن زمان تاکنون بیش از 80 درصد اوقات پدرش یا خود او یا فواد سنیوره، که از یاران نزدیک اوست، نخستوزیر لبنان بوده و حدود 17 درصد اوقات حامیان محور مقاومت سکان دولت را در دست داشتهاند؛ میزان خامی در سخنان این جوان سیاستمدار لبنانی بالاست و کاش او هم مانند پدرش مخالفی دانا بود.