مردم در این شرایط توقع دارند، مجلسی با کارآمدی بالا بر روی کار بیاید تا مشاهده کنند که این مجلس توانایی عمل به مهمترین مطالبه مردم؛ کمک کردن به دولت در این فرصت محدود را دارد.
یازدهمین انتخابات مجلس شورای اسلامی در دوم اسفند برگزار شد و مردم نمایندگان خود را انتخاب کردند. نوع انتخاب مردم به گونهای بود که میتوان گفت، فرصتی طلایی را در اختیار جریان انقلابی کشور قرار دادند تا در مسیر خدمت به کشور و ملت قدم بردارد. از این رو این انتخابات میتواند یک نقطه عطف در گام دوم انقلاب به حساب آید. در همین خصوص، خبرنگار گروه سیاسی پایگاه بصیرت، در گفتگویی با دکتر صادق کوشکی کارشناس سیاسی و عضو هیئت علمی دانشگاه تهران، به تحلیل مجلس یازدهم پرداخته است.
بصیرت: انتخابات یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی با هر تفسیر به پایان رسید و اصولگرایان به پیروزی رسیدند؛ به نظر شما علت پیروزی اصولگرایان و شکست اصلاح طلبان چیست؟
مهمترین دلیل شکست نمایندگان اصلاحطلب در انتخابات مجلس یازدهم، عملکرد ضعیف و عدم کارآمدی نمایندگانی بود که از طرف آنها وارد مجلس دهم شده بود. بیکیفیت بودن نمایندگان اصلاح طلب مجلس دهم برای مدیریت مسائل کشور، باعث دلسردی مردم از جریان سیاسی اصلاحات شدند و بیشتر آنها نظریهپردازی از مسائل را از روی نسخههای غربی میدیدند تا اهل رزم و مرد میدان کار و مدیریت جهادی. یعنی فهرستی که برای انتخابات مجلس دهم تنظیم شده بود به شدت فهرست ضعیف و ناکارآمد بودند و نتیجه آن این شد که جامعه نسبت به مجلس دهم بیاعتماد شود و بخاطر بیکیفیت بودن نمایندگان اصلاحات، دلسردی هواداران آنها را رقم زد و باعث شد هواداران رغبتی برای رای دادن به کاندیداهای مجلس یازدهم نداشته باشند. البته این خطر متوجه بقیه جریانات هم میشود، یعنی اختصاص به جریان اصلاح طلب ندارد. اما مردم در عمل، به ناکارآمدی این نگاه و رویکرد پی بردند و در انتخابات دوم اسفند ماه، به جریان انقلابی و منتقد رویکرد غربگرایی رأی دادند، به گونه ای که در اکثر حوزههای انتخابیه، مردم فرد یا افراد دارای گفتمان انقلابی، فسادستیز، استکبارستیز و طرفدار مقاومت و اقتصاد مقاومتی را برگزیدند. حال اگر فهرستی که اصولگرایان برای مجلس یازدهم تنظیم کردند، فهرستی ضعیف و بیکیفیت باشد، همین اتفاق در انتخابات مجلس سال ۱۴۰2 نیز رخ خواهد داد.
بصیرت: حضرتعالی اولویت های مجلس یازدهم را در چه مسائلی می بینید؟
مجلس یازدهم باید قوی، متعهد و متخصص باشد تا بتواند اولویتها و نیازهای مردم و جامعه عزیز ایران را برآورده کند. داشتن مجلسی قوی و انقلابی حداقل در چند حوزه ضرورت جدی دارد؛
1- حوزه فرهنگ؛ متاسفانه حوزه فرهنگ در جامعه به شدت رها شده و تبدیل به ناهنجاري اجتماعی شده است. برای تحقق منویاتی که رهبری نظام و نیاز جامعه از حوزه فرهنگ دارد اراده و نظارت و حمایت قانونی لازم وجود ندارد. مسئله فرهنگ یک مسئله حاکمیتی است و اصلاح و تحول در برخی حوزهها نیازمند تغییر نگاه به حوزه فرهنگ است. از همین رو نمایندگان مجلس یازدهم به حوزه فرهنگ اهتمام ویژهای باید داشته باشند.
2- فضای مجازی؛ متاسفانه فضای مجازی در کشورمان یکی از بسترهای خطرناک و رها شده میباشد و بیگانگان از این طریق میتوانند در کشور نفوذ کنند. در این زمینه باید قوانین جدی و به روزی تصویب شود و نظارت بر اعمال آن صورت گیرد، تا از این بستر مهم به نحو قابل توجهی استفاده شود.
3- فضای آموزش عالی؛ فضای آموزش عالی و همچنین فضای آموزش و پرورش فاصله بسیاری با اهداف انقلاب اسلامی دارد. در آموزش عالی و آموزش و پرورش علیرغم دستور صریح رهبری، سند2030 اجرا میشود؛ یعنی حتی نهی رهبری در تعطیل شدن اجرای سند 2030 در بخشهایی از آموزش عالی و آموزش و پرورش نادیده گرفته شده است. این موارد بایستی حتماً توسط مجلس آینده رسیدگی شود و اجازه داده نشود که این رها شدن در عرصه فرهنگ و بی اعتنایی کامل به فرهنگ دینی و انقلابی در جامعه حاکم شود.
4- حوزه اقتصاد؛ مجلس بایستی به سمت قوانین و فضایی برود که تولید محور باشد. متاسفانه در کشورمان واردات و مصرف اولویت دارد. مجلس یازدهم باید دست به کار تصویب قوانینی در حوزه اشتغال و رونق اقتصادی باشد که ثمره آن افزایش سطح درآمد خانوادهها شود. در عرصه اداری و اجرایی کشور، تولیدکنندهها با موانع زیادی روبرو هستند. یکی از عرصههایی که میتواند به وضعیت تولید کمک کند، ثروت است. در حال حاضر وضعیت سرمایه کشورمان از نظامهای سرمایهداری کشورهایی مانند آمریکا و اروپا رها شدهتر است. یعنی هر کسی به هر میزانی میتواند ثروت داشته باشد بدون آنکه پاسخگو باشد این ثروت را چگونه و از کجا بدست آورده است! در حالی که این میزان در دنیا معنی ندارد و از آن عجیب تر اینکه هر چقدر افراد تولید کننده باشند، فشار بر روی آنها بیشتر است. در مقابل هر چقدر افراد واسطه و دلال یا از راه های نامشروع مانند احتکار درآمد داشته باشند کسی کاری با آنها ندارد و مالیات هم نباید پرداخت کنند.
5- تدوین قوانین مالیات بر ثروت غیرمولد؛ در تدوین قوانین نیز باید محوریت حمایت از تولید رعایت شود. و از ثروتهای غیرمولد مالیات اخذ گردد. یعنی آن جایی که ثروت مولد فعال است و تبدیل به کارخانه، زمینهای کشاورزی و غیره شده است باید از مالیات معاف شوند. و ثروتهایی که در حوزه تکاثر مانند ساخت و ساز ویلا، قصرهای مجلل و واردات خودروهای گرانبها در عرصههای غیرمولد هزینه میشوند، هدف مالیات قرار بگیرند. اگر قوانين دقیقی برای آن تنظیم و اجرا شود، بخش زیادی از سرمایههای غیر مولد که عمدتاً از راههای غیرقانونی بدست میآید، مشمول مالیات شوند. این مالیات ها میتواند برای بهره محرومان استفاده شود. از آن طرف افرادی که ثروت خود را در تولید، اشتغال و صادرات هزینه میکنند تا دارایی های کشور بالاتر برود باید از مالیات معاف شوند، چون میتوانیم از این طریق به اقتصاد مقاومتی نزدیکتر شویم.
بصیرت: تعاملات مجلس یازدهم با دولت آقای روحانی چگونه باید باشد؟
مبنای تعامل مجلس بر اساس قانون است و ربطی به شخصیت حقیقی افراد و دولت روحانی و شخص دیگری ندارد. چون نمیتوان دولت را در یک فرد منحصر کرد. در حال حاضر کشور در شرایط بسیار حساسی قرار دارد و ناکارآمدیهایی در مهار تورم و گرانی وضعیت را سخت و پیچیدهتر کرده است و مجلس یازدهم کار خود در چنین شرایطی شروع خواهد کرد. پس طبیعی است که مردم در این شرایط توقع دارند، مجلسی با کارآمدی بالا بر روی کار بیاید تا مشاهده کنند که این مجلس توانایی عمل به مهمترین مطالبه مردم؛ کمک کردن به دولت در این فرصت محدود را دارد. اگر این دولت در انجام وظایف قانونی خود کوتاهی میکند مجلس باید از ابزارهای قانونی خود مانند سوال کردن و استیضاح در راستای اجبار دولت برای عمل به وظایفش، استفاده کند.
***** گفتگو از وحید قاسمی