پیشنهاد انصاراللّه یمن به ریاض مبنی بر تبادل اسرای سعودی، شامل یک خلبان همراه با چهار افسر سعودی، با اسرای فلسطینی ربودهشده در عربستان، یعنی۵۰ زندانی فلسطینی در بازداشتگاههای عربستان از جمله محمدالخضری و پسرش که سفیر جنبش حماس در عربستان و مسئول هماهنگکننده با رهبری سعودی است، باید مهمترین رویداد سیاسی مربوط به تحولات یمن در شش سال اخیر دانسته شود.این پیشنهاد از سه منظر حائز اهمیت است:
1ـ پیشنهاد مذکور در بحبوحه جنگی که ظاهراً فلسطین بخشی از آن نیست، بهصورت بسیار غافلگیرکننده مطرح میشود؛
2ـ رهبر انصاراللّه در تعریف دقیق زمان طرح پیشنهادی ذکاوت به خرج داده است و آن را پس از دستیابی به موفقیتهای بزرگ میدانی و از موضع قدرت طرح میکند؛
3ـ پیشنهاد مذکور حکایت از این دارد که رویکرد انصاراللّه در تحولات مربوط به یمن تنها بُرد میدانی در محدوده یمن نبوده است و با هدفگذاری دقیق به فراتر از آن، یعنی پیشبرد آرمان فلسطین نیز میاندیشد.
اما با پیشنهاد انصاراللّه مبنی بر تبادل اسرا، اهداف متعددی قابل شناسایی است که در ادامه به موارد مهم آن اشاره میشود:
۱ـ سنجش میزان صداقت، تعهد و آمادگی واقعی عربستان مبنی بر پایان جنگ؛
۲ـ ایجاد همگرایی و استحکام راهبردی میان انصاراللّه و گروههای مقاومت فلسطینی از جمله حماس و سایر گروهها حتی آنهایی که نسبت به تحولات فلسطین و جهان اسلام رویکرد سکولار دارند؛
۳ـ گره زدن سرنوشت یمن به مسئله فلسطین و صدور این پیام که مقاومت جبهه واحدی است که اجزای متکثر آن در جبهههای متعدد با اهدافی واحد مبارزه میکنند که اهتمام ویژه به آرمان فلسطین در رأس این اهداف است. پیروزی در جبهه یمن زمانی کامل میشود که از این طریق اهداف فلسطین نیز پیگیری شود؛
4ـ عربستان یکی از بازیگران همسو با آمریکا در طرح «معامله قرن» است. پیشنهاد انصاراللّه حتی اگر به میزان اندکی از جانب ریاض پذیرفته شود، از حجم فشارهای سعودی علیه فلسطینیان مقیم عربستان میکاهد.
پیشنهاد انصاراللّه فارغ از اینکه از سوی ریاض پذیرفته شود یا نه، نشانگر محاسبهگری سیاسی و برخورداری انصاراللّه از عقل استراتژیک است که کماهمیتتر از استراتژیهای میدانی و نظامی انصاراللّه در مواجهه با سعودیها نیست. کادر رهبری انصاراللّه با این پیشنهاد نشان دادند همچنان که در میدان نبرد رزمندگانی هوشیار و شجاع هستند، در عرصههای سیاسی نیز استراتژیستهایی سرسخت و زیرک به حساب میآیند.