یکی از روزهای غریب و خاموش در تقویم تحولات انقلاب اسلامی، ماجرای زندان «دولهتو» است که تحت سیطره حزب منحله دموکرات کردستان بود. این زندان روزها و شبهای غمانگیزی را در سالهای 1358 تا 1360 گذراند. روز 17 اردیبهشت سال 1360 جلادان روسیاه تاریخ رویدادی را رقم زدند. این زندان در شمال غربی سردشت و در نقطه صفر مرزی میان ایران و عراق واقع شده است. در کنار روستاهای آلواتان و میرآباد، روستایی به نام دولهتو قرار دارد. در حاشیه این روستا، اصطبلی بزرگ را به زندان حزب منحله دموکرات تبدیل کرده بودند. این گروه ضد انقلاب و معاند هرکسی را که به اسارت میگرفت به این زندان منتقل میکرد. زندانیان، شامل جمعی از نیروهای ژاندارمری، ارتش، سپاه پاسداران، جهاد سازندگی، پیشمرگان کرد مسلمان، رزمندگان، بسیجیها، معلمها، پزشکان و سایر مردم مناطق کردنشین، در مجموع به 280 نفر میرسیدند و در هشت اتاق نگهداری میشدند. این زندان با هیچ معیار و استانداردی مطابقت نداشت. باید پای صحبتهای «حاج داوود خاکپور» معروف به حاج داوود صلواتی نشست تا فهمید اسیران این زندان چه روزگاری داشتند. او که در روز 25 شهریور 1359 به اسارت نیروهای حزب منحله دموکرات درمیآید، پس از تحمل ماهها شکنجه و زندانهای گوناگون، عاقبت در روز 25 اسفند 1359 وارد زندان «دولهتو» میشود. خاکپور که شاهد واقعه دلخراش بمباران زندان در روز 17 اردیبهشت بوده و قضیه را به طور مبسوط بیان نموده است، در بخشی از آن میگوید: «همه چیز به هم ریخته بود. اتاقها ویران شده بودند. 55 نفر شهید و 55 نفر مجروح، نتیجه همان پنج دقیقه بمباران هواپیما بود؛ البته حدود 90 نفر هم سالم بودیم. در آن لحظه هیچ اندیشهای جز کمک به این بچههای شهید و زخمی در مخیلهمان نبود. هیچکس توان نداشت در آن شرایط از زندان بگریزد. در حال جمعآوری شهدا و زخمیها بودیم که دیدیم دو سه هلیکوپتر از آسمان عراق به طرف ما میآید. هلیکوپترهای سیاه و توپدار که هیبت و شکل خاصی داشتند و شروع کردند به شلیک رگبار. وقتی اینگونه شد ما دوباره محوطه را ترک کردیم و به طرف جنگلها و اطراف گریختیم... واقعاً آن نیمساعت کذایی، یعنی از لحظه حمله هواپیماها تا آن لحظهای که دیگر هلیکوپترها هم رفتند و ما میخواستیم به شهدا و زخمیها سروسامان بدهیم، «قیامت» را به چشم دیدیم. بنده حتی همین حالا هم وقتی میخواهم استراحت کنم و به خواب بروم، همان ابتدای خوابیدن به صورت ناگهانی از زمین میپرم بالا؛ یعنی همان تشنج مربوط به آن روزها را هنوز دارم.»افرادی که در بمباران زنده مانده بودند، در چندین نقطه جابهجا میشدند تا اینکه بالاخره در آبان سال 1362 در عملیات «والفجر4»، منطقه و تعدادی از باقیماندهها آزاد شدند؛ از جمله آنها حاج داوود بود. با همدستی حزب دموکرات و ارتش متجاوز بعث عراق فاجعه 17 اردیبهشت به وجود آمد. جا دارد مسئولان در مراسم ویژهای یاد و شهدای مظلوم و گمنام این فاجعه را به رخ دنیا بکشند.