تمدن اسلامي از "متافيزيك" شروع کرد و به "فيزيك" رسيد و توانست دوباره از طريق آن به هدف زندگي؛ يعني "متافيزيک" برسد و به تعبيري "فيزيك" را با "متافيزيك" يكي كند. اين تاريخ واقعي و نمونههاي عيني آن، ميتواند مهر تأييدي باشد بر اين ادعا كه مبناي "متافيزيكي" داشتن، ميتواند مؤيد و ياريگر رسيدن به اكتشافات "فيزيكي" باشد.
"تمدن اسلامي" در تعابير متفاوت آن، بويژه در بعد علمي، سابقه و ميراث پرتوان تاريخ قابل توجهي دارد كه ميتوان آن را بازتوليد کرد. براي دستيابي به اين ميراث يا به تعبيري بازتوليد آن، شناخت تواناييها و استعدادها و به طور كلي نگاهي دوباره به اين گذشته تاريخي، اقدامي مهم و اساسي است، درحاليکه ناآگاهي و بياطلاعي از اين ميراث، صرفاً مقداري داده اوليه و اطلاعاتي انباشت شده، بدون استفاده خواهد بود. ميراث را بايد تشخيص داد و اين تشخيص بايد با علم و شناخت همراه باشد. از همينرو ميان "ميراث" و "شخصيت"، رابطه وجود دارد؛ چراکه ميراث حالت انفعالي دارد؛ يعني خود به خود کار نميکند و منفعل است. شخصيت، آن چيزي است که نمودار ميشود و حالت و ويژگي فعلي و کنشي مبتني بر اراده دارد. شرط رسيدن به "ميراث" و برخورداري از آن، وجود "شخصيت" است؛ يعني تا آگاهي و خودباوري و رفتاري ارادي وجود نداشته باشد، ميراث به كسي نميرسد و به تعبيري کاربردي نميشود و از آن نميتوان استفاده کرد. "شخصيت" را ميتوان تبلور ميراث آگاهانه دانست كه آگاهي و اراده همراه آن است.
برای دریافت کتاب بروی این لینک یا آیکون زیر کلیک نمائید