قبل از اینکه به حل نابهسامانی بازار خودرو فکر کنیم، باید مشکل آن را ورای بازار خودرو ببینیم و طبعاً اگر این نگاه کلان را نداشته باشیم، ممکن است تحلیلهایمان دچار اشکال بشوند. ما راهی نداریم جز اینکه بحث نقدینگی و بازارهای غیرمولد را تحت کنترل دربیاوریم و راه را برای جذب نقدینگی در بخشهای تولیدی فراهم کنیم تا در درجه اول، رشد نقدینگی از رشد بخش تولید بیشتر نباشد و در درجه دوم، اگر نقدینگی ایجاد شد، به سمت تولید، کانالیزه شود که اگر این کار انجام شود، طبیعی است که خودرو را در حد نیاز تقاضا میکنند و دلیلی ندارد مازاد بر نیاز تقاضا شود و بخواهد مشکل ایجاد کند. در حال حاضر طی سال و در حالت عادی، شاید حدود یک میلیون و 200 هزار الی 300 هزار خودرو پاسخگوی نیاز مصرفی کشورمان باشد؛ اما وقتی خودرو به یک کالای سرمایهای تبدیل میشود، افراد به سمت این بازار میروند و از آن برای حفظ قدرت خرید استفاده میکنند؛ بنابراین در وهله اول راهحل بحث خودرو را باید در کلیت اقتصاد ببینیم، نه در مسائل و مشکلاتی که وجود دارد.
در عین حال، مقصود بنده این نیست که داخل بخش خودرو مشکل نداریم، کمااینکه یکی از مشکلات این بخش این است که طبق سیاستهای اصل 44، خودرو باید کالایی باشد که دولت اصلاً در آن دخالتی نداشته باشد و از سوی بخش غیردولتی تولید شود؛ اما متأسفانه دولتها از بازار خودرو خارج نمیشوند؛ چراکه این بازار حیاطخلوتی برای آنها ایجاد کرده است و نیروهایی که نمیتوانند به کار بگیرند، در بخش خودرو به کار گرفته میشوند و در عین حال که خود این بخش زیانده است، دولت میتواند از منابع مالی آن برای اهداف خود استفاده میکند؛ بنابراین دولت به بهانههای مختلف، قصد واگذاری صنایع خودرو را ندارد و این موجب شده است ما مشکلات جدی در این بخش داشته باشیم و نیروی مازاد در بخش خودرو، تکنولوژیهای عقبافتاده و مسئلهدار، مدیریتهای ضعیف، اتلاف منابع مالی و تصمیمگیریهای بد، همگی موجب شده است بهرهوری و کارآیی در بخش خودرو بسیار پایین و هزینه تمامشده بسیار بالا باشد که این مسائل عملاً سبب شده است خودروساز داخلی نتواند، نه در بازارهای داخلی و نه در بازارهای خارجی، با خودروهای خارجی رقابت کند و پاسخگوی انتظارات مردم باشد.
همچنین انحصاری بودن و حمایتهای بیحدوحصر از این بازار نیز به عدم پیشرفت این صنعت ایجاد مشکلات منجر شده است. با حمایتها و ممنوعیتهای تعرفهای، اجازه واردات خودرو داده نمیشود؛ البته این صبحت به این مفهوم نیست که بنده طرفدار باز کردن دروازهها به روی خودروی وارداتی باشم؛ اما معقتد هستم حمایتها باید زماندار و هدفمند باشند و اینطور نباشد که صنایع نوزاد داخلی برای همیشه نوزاد باقی بمانند. صنایع تولیدکننده کالای داخلی، ازجمله خودرو، باید طی برنامه و فرایندی زماندار حمایت شوند و به سمت و سویی برویم که از بخشهایی حمایت کنیم که مزیت نسبی دارند؛ اگر در بخشی مزیت نسبی نداریم، دلیلی ندارد بخواهیم از آن حمایت کنیم و این حمایتها برای مدت زمانی طولانی ادامه پیدا کند و عملاً در آن بخش هم رشد و توفیقی نداشته باشیم.
نکته بعدی بحث عرضه خودرو در بورس است که بنده آن را منطقی نمیدانم؛ چراکه عرضه کالایی در بورس معنی دارد که عملاً انحصاری نباشد؛ اما وقتی انحصار ایجاد شده است و اجازه واردات خودروی خارجی داده نمیشود، طبیعی است که اینجا ممکن است عملاً خریداران انحصاری وجود داشته باشند که سرمایههای کلانی دارند و خودرو را با قیمتهای بالا خریداری میکنند و با ایجاد انحصار و محدودیت، همان خودروها را با قیمت بالا در بازار میفروشند.کالایی میتواند شرایط رقابت داشته باشد که یا کشش عرضه زیاد داشته باشد و با افزایش قیمت، بلافاصله امکان افزایش عرضه داشته باشد، یا امکان واردات وجود داشته باشد و مصرفکننده محدود و محکوم به خرید خودروی داخلی نباشد و قدرت مانور داشته باشد؛ اما وقتی این شرایط وجود ندارد، عرضه خودرو در این بازار موجب میشود نوعی رانت برای تولیدکنندگان ایجاد کند و مصرفکنندگان متضرر شوند.