در روز ۲۲ آبان ماه ۱۳۵۸، دولت آمریکا با تصمیم «جیمی کارتر» مبنی بر عدم خرید نفت از ایران و مسدود کردن داراییهای کشورمان، اولین رفتارهای مالی ضدایرانی را کلید زد. کارتر در بیانیه فرمان اجرایی ۱۲۱۷۰ نوشت: «من، جیمی کارتر، رئیسجمهور ایالات متحده، به این نتیجه رسیدهام که اوضاع ایران تهدیدی خارقالعاده و غیر عادی علیه امنیت ملی، سیاست خارجی و اقتصاد ایالات متحده شکل داده است و در نتیجه برای رویارویی با این تهدید، وضعیت اضطراری ملی اعلام میکنم.» در این فرمان آمده بود: «به این وسیله، دستور میدهم تمام داراییها و منافع تحت مالکیت دولت ایران، تشکیلات وابسته و مجموعههای تحت کنترل آن و همینطور بانک مرکزی ایران که در قلمروی قضائی ایالات متحده قرار دارد یا در اختیار افراد تحت حوزه قضائی ایالات متحده هستند یا قرار میگیرند، مسدود شود.» بر اساس این فرمان، ۱۲ میلیارد دلار از داراییها و اوراق بهادار ایران در آمریکا مصادره شد. آمریکا با این فرمان انتظار داشت مردم علیه نظام اسلامی قیام کنند؛ اما این موضوع باعث خشم مردم و آتش زدن پرچم آمریکا شد. اکنون و در سال ۱۳۹۹، هر روز آمریکا فهرست تحریمی جدیدی را امضا میکند و هنوز هم امیدوار است یک جنبش مردمی راه بیفتد و انقلاب را در سینی نقرهای به آمریکا تحویل دهد؛ اما انقلاب اسلامی به سطحی از موفقیت و پیروزی رسیده است که ماهواره نظامی به فضا میفرستد و کشتیهای تجاری خود را با وجود تهدیدات نظامی آمریکا به حیاطخلوت کاخ سفید گسیل میکند.
بر این اساس، آمریکا و اذناب آن در جنگ هوشمند همه مشکلاتی را که از ابتدای انقلاب حتی پیش از ۲۲ آبان ۱۳۵۸ ایجاد کردهاند، به انقلاب اسلامی نسبت میدهند تا ماهی خود را از اقیانوس گلآلود جنگ رسانهای صید کنند.
آمریکا در این راستا از یک تاکتیک خطای شناختی به نام «اثر لنگر انداختن» یا خطای «تکیهگاه ذهنی» بهره میگیرد؛ تاکتیک لنگر یکی از خطاهای شناختی است که موجب میشود ما در برآورد و تخمین اشتباه کنیم. بر مبنای این خطا، دشمن همواره روی موضوع ناکارآمدی نظام تمرکز میکند؛ این در حالی است که کشور با وجود خباثتهای آمریکا پیروزیهای مهمی در عرصههای علم و فناوری، بهداشت و سلامت، تأمین اجتماعی و دفاعی و نظامی، حتی منطقهای داشته است.
در این تاکتیک، مجموعهای از جنگهای دیپلماتیک، جنگهای سرد، جنگ گرم، ترور، آدمربایی، سد دسترسی و بیهویتسازی فرهنگی و دینی دنبال میشود تا دو اقدام در کشور صورت بگیرد؛ اول ناامیدسازی از اوضاع رو به بهبود کشور، و دوم ایجاد حرکتهای خشونتآمیز در راستای اهداف بزرگتری، مانند تغییر رفتار و تغییر نظام.
در روزهای اخیر، سهگانه آمریکا، عربستان و منافقین با کنار هم گذاشتن مسائلی، مانند گرانیهای اخیر، قرارداد ۲۵ ساله ایران و چین، حکم اعدام سه مجرم حوادث آبان ۱۳۹۸ و چندین مسئله دیگر، فراخوانهای متعددی برای برگزاری تجمعات در کشور با مکانهای مشخص و زمان معین دادند؛ البته از روزهای قبل از آن، هشتگهای متعددی با رباتها ساخته شده بودند تا فضایی خشونتآمیز و مسلحانه را ایجاد کنند؛ اما مردم با شناخت توطئههای دشمن، بار دیگر نقشه خباثتآمیز او را ناکام گذاشتند. زندگی آرام، البته با حفظ نقدهایی که به سیاستهای دولت وجود دارد، نشان از این دارد که در ایران بحرانهای حکمرانی و اعتماد وجود ندارد؛ اما در این میان هرچه شرایط اقتصادی به سبب فشارها و برخی بیتدبیریها بیشتر میشود، مسئولان باید بیشتر در پی حل مشکلات مردم برآیند.