صحبت از مذاکرات هستهای کره شمالی که میشود، عکس دیدار و دست دادن و لبخند زدنهای ترامپ و کیم جونگ اون مقابل دوربینهای خبری برایمان زنده میشود. اما واقعیت این مذاکرات چه بود؟ در پس پرده این دیدار چه مسائلی در جریان بود؟ سؤالاتی که کتاب «جان بولتون» به بسیاری از آنها پاسخ میدهد. بولتون در فصل چهارم این کتاب، با جزئیات فراوان و بهوضوح از مسائل پشت پرده این مذاکرات و تلاشهای تیم سهنفره، پمپئو، پنس و خودش برای لغو این مذاکرات میگوید. جان بولتون که از همان ابتدای مطرح شدن بحث مذاکره با کره شمالی در دولت کلینتون و جورج بوش به شدت مخالف این مسئله بود و تنها راه حل در این زمینه را حمله به این کشور میدانست، در ابتدای فصل چهارم اشاره میکند: «حتی در زمانی که ما قصد خروج از توافق تأسفآور هستهای با ایران را داشتیم، تمرکز ترامپ دوباره روی برنامه تسلیحات هستهای کره شمالی بود. هرقدر که بیشتر میدانستم، بیشتر درباره جلسه ملاقات ترامپـ کیم دلسرد و بدبین میشدم. عمیقاً درباره تلاشها برای مذاکره با کره شمالی و ترغیب این کشور برای دست کشیدن از برنامه هستهایاش تردید داشتم... ما با ترتیب دادن قرار ملاقات ترامپ با او، در حال مشروعیت دادن به کیم جونگ اون، فرمانده اردوگاه زندان کره شمالی بودیم.»
او در ادامه اضافه میکند: «من که هشت سال دوران ریاست جمهوری اوباما را با ترس از اینکه بخواهد مانند ایران، به کره شمالی هم امتیازهای زیادی بدهد، تحمل کرده بودم و البته اگر نخواهم به گفتوگوهای ششجانبه زمان جورج بوش دوم و چارچوب توافق شکستخورده کلینتون هم اشاره کنم، واقعاً از صمیم قلب از شوق و اشتیاق ترامپ برای دیدار با کیم جونگ اون حالم به هم میخورد!» بولتون همچنین مذاکره با کره شمالی را تلهای میدانست که کره جنوبی برای رسیدن به خواستههای سیاسی خود ایجاد کرده بود و ترامپ نیز با شور و اشتیاق فراوان در تله گرفتار آمد. بااینحال ژاپن هم مانند بولتون مخالف این دیدارها و مذاکرات بوده است و با دیده تردید به نتیجهبخش بودن آنها نگاه میکرده است: «دیدگاه توکیو درباره دیدار مبهم ترامپـ کیم 180 درجه با کره جنوبی تفاوت داشت و بسیار شبیه به دیدگاه من بود. یاچی بیان کرد که از نظر آنها تمایل و قصد شمال برای دستیابی به سلاح هستهای قطعی و ثابت است و ما تقریباً در نزدیکی آخرین فرصت برای رسیدن به راهحل صلحآمیز هستیم.» نکته جالب دیگر اما درباره نقشه راه آمریکا در مذاکرات با کره شمالی است که بولتون معتقد به پیاده کردن الگوی لیبی در این مذاکرات بوده است، اما ترامپ با توجه به اینکه معمر قذافی پس از تسلیم کردن برنامه هستهای خود به غرب، با حمله آمریکا و ناتو، حکومت خود را از دست داده و کشته شد، بیان میکند که بولتون نباید در رسانهها از این الگو حرف بزند؛ چرا که قذافی هفت سال پس از نابودی کامل برنامه هستهایاش به قتل رسید و این برای وجهه آمریکا مناسب نیست که چهره مذاکرات با کره شمالی را با الگوی لیبی پیوند بزند.