این روزها در بخشهای مختلف برنامههای رسانه ملی بهویژه در بخشهای خبری شاهد پخش گزارشهای مستندی هستیم که بیانگر تلاش و پیگیریهای قابل تقدیر خبرنگاران صدا و سیما برای بررسی چرایی و ریشهیابی علت بروز مشکلات است.
در بسیاری از این گزارشها خبرنگاران رسانه ملی با پذیرش خطراتی که میتواند جان و سلامت آنها را در معرض تهدید قرار دهد و بعضاً با طی مسافتهای طولانی و صرف وقت زیاد، به تعقیب یک سوژه پرداخته و با انجام کار میدانی، موفق شدهاند علت بروز برخی از مشکلات و ناهنجاریها در موضوعات متفاوت را کشف و یا پرده از راز بسیاری از خطاکاران و مجرمین بردارند.
جالب این است که؛ در پی پخش این نوع از گزارشها، برخی از مسئولین دستگاههای ذیربط در برخوردی صادقانه و در برخی از موارد در ژستی کاملاً عوامفریبانه، بهگونهای وانمود میکنند که گویی نقدپذیرترین افراد جامعه هستند و در اکثر موارد حتی از همکاری خبرنگاران رسانه برای کشف و شناسایی مشکلات خود تقدیر و تشکر نموده و در معرض افکار عمومی وعده رفع آنها را میدهند.
اگرچه اقدام رسانه ملی یک مطالبه عمومی و نقدپذیری و استقبال مدیران و مسئولین از این گزارشها نیز قابل ستایش است، اما اینک این سوالات مطرح است که؛ اولاً چرا مسئولین ذیربط دستگاهها با غفلت از وظیفه ذاتی خود برای کنترل و نظارت بر عملکرد زیرمجموعه، اجازه میدهند وخامت اوضاع به جایی برسد که رسانه ملی مجبور به پخش اینگونه گزارشها شود؟
ثانیاً این سوال نیز مطرح میشود که چرا در حالی که عناصر کنترلی و نظارتی دستگاهها که تخصص و اطلاعات بیشتری در مورد مسائل دستگاه مربوطه دارند، تلاش نمیکنند تا همانند خبرنگاران، با انجام کار میدانی و بررسی دقیق علمی و کارشناسی، گلوگاهها را شناسایی و از بروز مفاسد و جرائم پیشگیری و یا مجرمین و خلافکاران ذیربط را شناسایی و به مراجع ذیربط معرفی نمایند.
آیا واقعاً نظام اداری و سیستم کنترلی و نظارتی کشور قادر نیست، افراد ناکارآمد، خائن، نفوذی و یا جانوران واقعی و بعضاً موهومی که از آنها تحت عنوان؛ کارچاقکن در سیستم اداری، واسطه و دلال غیرقانونی، محتکر و گرانفروش، قاچاقچی و سایر عناوین مشابه نام برده میشود را شناسایی و ریشه آنها را برای همیشه بخشکاند و مردم و کشور را از شر آنها نجات دهد؟
قطعاً سیستم کنترلی و نظارتی بیعیب نیست، اما اقداماتی مانند اقدامات بخش اطلاعاتی نهادهای انقلابی و گزارشهای رسانه ملی گویای این واقعیت است که اگر اراده شود و تلاش بیشتری بهعمل آید، حتماً این امکان وجود دارد که ریشه فساد و مفسدین و خائنین و مغرضین برای همیشه کنده شود.
در هر صورت این مشکل هر علتی که داشته باشد، گناهی نابخشودنی و غیرقابل پذیرش است و باید در اسرع وقت از سوی مسئولین محترم قوای سهگانه برای رفع این مشکل و حذف چنین مدیرانی اقدام شود.
بدیهی است ضعف در مواجهه و پاسخگویی به این مشکل سبب شده تا ابهامات و اتهاماتی مانند؛ ضعف و ناتوانی و یا عدم وجود اراده لازم برای برخورد از سوی برخی دستگاهها، یا اتهام مشارکت برخی مدیران و کارکنان در جرائم و تخلفات و یا شائبه عمدی بودن بیتوجهی به مفاسد اداری برای بدبین ساختن و تشویش اذهان مردم، به شدت در افکار عمومی جامعه قوت بگیرد.
بدیهی است که بیان این موضوع به هیچ وجه به معنای نفی اقدامات ارزشمند رسانههای مختلف برای تهیه گزارش از عملکرد دستگاهها و یا نقد فعالیت آنها نیست و طرح اینگونه مطالب نباید مانع از استمرار کار آنها بشود، اما در عینحال بخشهای کنترلی و نظارتی دستگاهها نیز نباید بهقدری ضعیف عمل کنند که رسانهها مجبور شوند تا نقش آنها را بر عهده بگیرند.