زمانی که «ترامپ» بهعنوان رئیسجمهور ایالاتمتحده انتخاب شد، چند ماه بود که انگلیسیها به خروج از اتحادیه اروپا (برگزیت) رأی داده بودند. این مسئله گرچه برای سرنوشت اتحادیه اروپا مسئلهای حائز اهمیت بود، اما برای مسئولان آمریکایی چندان هم حائز اهمیت نبود. اولین سفر رسمی ترامپ به لندن، به محلی برای ارائه نظرات دولت جدید آمریکا در این زمینه تبدیل شد. «جان بولتون» اما درباره این سفر میگوید: مصاحبه ترامپ قبل از این سفر با نشریه «سان» که در آن «ترزا می» را به باد انتقاد گرفته بود، موجب شد روابط چندان هم مانند قبل گرم نباشد. ترامپ اما در نهایت مجبور شد در گفتوگو با خبرنگاران رسانههای انگلیسی چنان از صحبتهای قبلی خود کوتاه بیاید که آنها خبر دادند رئیسجمهور آمریکا از انتقادات خود برگشته و موضعی کاملاً برعکس درباره برگزیت دارد. ترامپ نیز در ابتدای دیدار با ترزا می از او به دلیل صحبتهایش در گفتوگو با «سان» عذرخواهی کرد. بولتون با اینحال معتقد بود آمریکا باید از مدتها پیش به بریتانیا برای خروج از اتحادیه اروپا کمک میکرد: «ما مدتها پیش باید به برگزیتیها کمک میکردیم و من قطعاً تلاش خودم را انجام دادم. متأسفانه، غیر از من و ترامپ، به نظر میرسید که هیچکس در دولت به این ماجرا اهمیتی نمیدهد. چه تراژدی پنهانی!» در میان صحبتهای ترامپ با ترزا می، نکات قابل توجه دیگری نیز مطرح میشود. ترزا می از «اسکریپال» جاسوس روسی که در لندن زندگی میکرد و به نظر میرسید روسها او را هدف قرار دادهاند، انتقاد و بیان میکند این حمله، حملهای شیمیایی به یک قدرت هستهای است؛ اما ترامپ باورش نمیشود و بیان میکند مگر بریتانیا قدرت هستهای است؟ درصورتیکه حاضران در جمع به این نتیجه میرسند که این حرف از روی شوخی گفته شده است، بولتون در کتاب خود مطرح میکند باور دارد ترامپ این حرف را نه از روی شوخی، بلکه به این دلیل که نمیدانسته بریتانیا یک قدرت هستهای است، بیان کرده است. یکی دیگر از نکات جالب در سفر ترامپ به انگلستان، اقامت او و همراهانش در اقامتگاه شخصی وی در زمین گلفش در اسکاتلند بود؛ با وجود اینکه قرار بود این بخش از سفر به استراحت و تفریح بگذرد، اما اتفاق دیگری سبب شد که خاطرهای جالب برای همراهان ترامپ بر جای بماند. بولتون دراینباره مینویسد: «اقامتگاه در خورکلاید بسیار بزرگ بود و بسیاری از ما بیرون جمع شده بودیم تا از تماشای منظره لذت ببریم که کسی با وسیلهای بالدار، بیشتر شبیه به دوچرخهای که بال به آن وصل شده باشد (بعداً فهمیدیم که یکی از معترضان از جنبش صلح سبز بوده است) پدالزنان درحالیکه بنری را با خود در هوا حمل میکرد که ترامپ را «بیارزش» نامیده بود، به ما نزدیک شد. سرویس مخفی، ترامپ و همه کسانی را که بیرون بودند، بهجز من و کلی، وادار کرد به داخل اقامتگاه بروند و کلی برای دلایلی بیرون ماند تا این اختراع بیهوده را در حالی که به ما نزدیکتر میشد، مشاهده کند. سرویس مخفی در نهایت تصمیم گرفت من و کلی هم مانند بقیه به داخل برویم. این کاملاً نقض امنیت ما بود، اما خوشبختانه مایه سرگرمیمان شد.»