اعتراض شدید ایران به اقدام امارات در علنی کردن روابط خود با رژیم صهیونیستی برای بعضی در داخل کشور غیرقابلباور بوده است، ولی آنهایی که سیاست را بهخوبی میشناسند میدانند که این موضعگیریها بسیار بجا، درست و از موقعیت بسیار مناسبی شکل گرفته است.
سطوح واکنش ایران به این تصمیم مقامات اماراتی در دو سطح نظامی و سیاسی قابل تفسیراست و این مشخص است که کشوری با حجم امارات در برابر کشوری به قامت ایران با این شکل از واکنش جز احضار سفیر و چند انتقاد رسانهای کار بیشتری نمیتواند انجام دهد.
عمر رژیم صهیونیستی بهمراتب از عمر امارات متحده عربی بیشتر است و به اعتراف برخی از مقامات تلآویو، روابط دو طرف از ۱۰ سال پیش از استقلال شیخنشین برقرار بوده است. ایران یک تجربهای شگرف از روابط جمهوری گرجستان و جمهوری باکو با رژیم صهیونیستی را دارد که از این تجربه بهخوبی در اینجا استفاده کرده است.
صهیونیستها با حضور سیاسی و پس از آن امنیتی و درنهایت نظامی در منطقه قفقاز، آن را به محیطی برای اقدام نظامی علیه کشورمان تبدیل کردند که توانمندی ایجاد شده در گرجستان در حمله روسها به این کشور با گرای دقیقی که نهادهای امنیتی ایران به مقامات مسکو دادند برای همیشه نابود شد و در جمهوری باکو هم پس از انهدام پهپاد رژیم صهیونیستی در آسمان کشورمان که از منطقه نخجوان بلند شده بود، سران باکو وقتی واکنش غیرقابل باور و بیسابقه ایران را دیدند و حواسشان را جمع کردند و تحرکات آنها در مرزهای شمال غربی کشورمان که به شکل بسیار مخفیانهای صورت گرفته بود، بهصورت محسوسی کم شد.
ایرانیها دوست ندارند که این اتفاق در مرزهای جنوبی و در تنگه هرمز روی دهد؛ به همین دلیل پیش از آنکه امارات و رژیم صهیونیستی بخواهند از مرحله سفارتخانه به مرحله پادگانی برسند، بسیار کوتاه و کوبنده با آنها برخورد کرده و خطوط قرمز را از هماکنون تعیین کردهاند تا خدای ناکرده فردا روز اتفاق ناخوشایند روی ندهد تا ایران دستش روی همسایه کوچکترش که دارای یک اقتصاد شیشهای و شکننده است بلند شود.
ایران این سطح از هشدار را به طرف اماراتی داد تا دیگران هم بهخوبی بشنوند و نیاز نباشد که همین موضع خود را برای دیگر سران بیاختیار منطقه تکرار کند، درواقع جمهوری اسلامی ایران باصدای بلند فریادزد تا در آینده اگر قرار بر اتفاقی باشد، کسی نگوید من چیزی نشنیدهام.
در حال حاضر مسئله، طرف اماراتی است. رژیم صهیونیستی سالهای بسیاری است که در دبی از شهروندان ایرانی جاسوسی میکند و این دولتشهر به منطقهای برای اقدام علیه امنیت ملی ایران تبدیل شده وگروهی در همین شهر به خدمت رژیم صهیونیستی درآمده و به کشور خود خیانت کردهاند. حالا اگر بخواهد این روابط رسمی شود، برای ایران چارهای نمیماند جز اینکه در اولویتهای اقتصادی خود تجدیدنظر کند و رفتارهای گذشته بن زاید در طول یک دهه گذشته هم نشان داده که او بههیچعنوان فرد قابلاعتمادی نیست و اطاعت کردن او زمانی صورت میگیرد که شدیداً تحتفشار باشد. این فشار در طول ۱۸ ماه گذشته به شکلهای مختلف علیه طرف اماراتی اعمال شده و میتواند در هر شرایط دیگری هم اعمال گردد.
تلاش اماراتیها برای اصلاح چهره خود در جهان اسلام باوجود هزینههای هنگفت عملاً نابود شده است، آنچه قابلذکر است سطح برخورد ایران با اماراتیها از طرف یک ابرقدرت منطقهای بود. این راهم باید اضافه کرد که ج. ا. ا باید واکنش بسیار سنگینی در آینده از خود نشان دهد تا برای دیگر کشورهای عربی درس عبرت باشد.