آیا با استکبارستیزی در وضعیت کنونی، میتوان منافع ملی را تأمین کرد؟ پاسخ به این پرسش به صورت منطقی، یک ضرورت است. اهمیت و ضرورت پاسخ به این پرسش، آنگاه نمایان میشود که توجه داشته باشیم در سالهای اخیر، افرادی با قلم و بیان خود مدعی شدهاند، در سالهای پس از انقلاب، هیچ موضوعی به اندازه استکبارستیزی و دشمنی با آمریکا، به منافع ملی ضربه نزده است! این افراد که هم اکنون به یک جریان فکریـ سیاسی تبدیل شده و از آنان با عنوان جریان غربگرا یاد میشود، راه تأمین منافع ملی را، دست برداشتن از شعار «مرگ بر آمریکا» و استکبارستیزی، گشودن باب مذاکره با ایالات متحده و در نهایت بازگشایی سفارت آمریکا در تهران میدانند. با توجه به مشکلات اقتصادی در کشور و تشدید فشارهای معیشتی بر مردم و به ویژه بر اقشار آسیبپذیر، این نظر به عنوان راه حل مشکلات از طریق پایان دادن به تحریمهای مالی و اقتصادی، ممکن است برای برخی از مردم به منزله یک نظر صحیح و گرهگشا تلقی شود؛ آیا این چنین است؟
نگارنده بر این اعتقاد است که در سالروز یومالله 13 آبان، یعنی «روز ملی مبارزه با استکبار جهانی»، تبیین این موضوع از اهمیت فوقالعادهای برخوردار است؛ چرا که استکبارستیزی ملت ایران در وضعیت کنونی، یکی از عوامل اصلی تأمین منافع ملی به شمار میآید. برخلاف نظر مدعیان مذاکره و رابطه با آمریکا برای تأمین منافع ملی و حل مشکلات اقتصادی کشور، هر نوع مذاکره با آمریکای کنونی به عنوان محور نظام سلطه و جبهه استکبار، یک تهدید پرخطر برای منافع ملی به شمار میآید. کسانی که به دنبال مذاکره و رابطه با آمریکا هستند، به این پرسش پاسخ دهند که آیا در زمان رژیم پهلوی، منافع ملی ایران با آن سطح روابط شاه با آمریکا تأمین بود؟ اگر این آقایان به این پرسش پاسخ مثبت بدهند، معنایش این است که از نظر غربگرایان طرفدار مذاکره با آمریکا، نابودی استقلال وابستگی به بیگانه، پایمال شدن عزت ملی و از دست دادن هویت اسلامی، عقب نگه داشته شدن ملت از کاروان علم و پیشرفت و در یک کلام اداره امور کشور به دست آمریکا، از عناصر اصلی منافع ملی به شمار میآید! اما بسیار روشن است که در زیر این آسمان کبود، هر کس با الفبای سیاست و الفبای غیرت و مردانگی آشنا باشد، به درستی میفهمد که این مقولهها همگی در نقطه مقابل منافع ملی قرار دارد. 13 آبان ماه، یادآور سه رخداد مهم در تاریخ مبارزات ملت ایران است. اولین رخداد تاریخی سیزده آبان، در سال 1343 با تبعید حضرت امام خمینی(ره) به ترکیه رقم خورد. مهماندار هواپیما از امام پرسید، چرا شما را به ترکیه تبعید میکنند؟ امام در پاسخ گفت؛ جرم من دفاع از استقلال وطن و کشور است! آری سخنرانی تاریخی امام(ره) در چهارم آبان ماه 1343 علیه کاپیتولاسیون، موجب شد تا شاه ایران به فرمان آمریکاییها، مرجع تقلید یک ملت مسلمان را به تبعیدگاه بفرستد! آقایان غربگرا پاسخ دهند که آیا کاپیتولاسیون در راستای تأمین منافع ملی ایران بود؟ خلق و خوی استکباری نظام حاکم بر آمریکا در کاپیتولاسیون نمایان است. کاپیتولاسیون یعنی سند بردگی ملت ایران که متأسفانه از سوی رژیم فاسد، دیکتاتور و وابسته پهلوی پذیرفته شده بود. ملت ایران با انقلاب اسلامی خود تحت رهبری حضرت امام خمینی(ره)، این سند بردگی را به آتش کشید و به استقلال واقعی دست یافت. بخشی از بهای این استقلال، خون پاک جوانانی بود که در 13 آبان 1357 در دانشگاه تهران، آن همه به دست مزدوران آمریکایی بر زمین جاری شد. وقتی انقلاب اسلامی پیروز شد و نظام جمهوری اسلامی با رأی قاطع ملت ایران پدید آمد؛ آمریکای ناکام در جلوگیری از پیروزی انقلاب، سیاست براندازی جمهوری اسلامی و بازگرداندن سلطه از دست رفته خود بر ایران را در پیش گرفت. بر اساس همین سیاست بود که سفارت آمریکا در تهران، به مرکز جاسوسی و توطئه علیه ملت ایران تبدیل شد. این چنین بود که دانشجویان مسلمان پیرو خط امام(ره) در 13 آبان سال 1358، با تسخیر لانه جاسوسی آمریکا در تهران، بقای انقلاب اسلامی و استمرار جمهوری اسلامی را تضمین کردند. رمز و راز جمله تاریخی حضرت امام(ره) مبنی بر اینکه تسخیر لانه جاسوسی آمریکا، انقلاب دوم و انقلابی بزرگتر از انقلاب اول است، به همین نکته برمیگردد. حضرت امام(ره)، ماهیت استکباری آمریکا را به خوبی شناخته بود و براساس همین شناخت آمریکا را شیطان بزرگ نامیدند و از رابطه آمریکا با ایران، به عناوینی چون رابطه «ظالم با مظلوم» و رابطه «گرگ با میش» یاد کردند.
اکنون آمریکای ناکام در شکست دادن انقلاب و جمهوری اسلامی طی 42سال گذشته، امید دارد با فشارهای حداکثری تحریمها و به کمک جریان تحریف، راه بازگشت به ایران از طریق مذاکره را بگشاید. کسانی که میگویند از طریق مذاکره با آمریکا میتوان منافع ملی را تأمین کرد، به محتوای بیانیه 12 مادهای آقای پمپئو، وزیر خارجه این کشور توجه کنند. با تأمل در این 12 ماده به عنوان محورهای مذاکره و خواستههای آمریکا که بر مبنای خلق و خوی استکباری تنظیم شده، مشخص میشود که آمریکاییها، دقیقاً به دنبال گرفتن و نابود کردن عناصر و عوامل اصلی تأمینکننده منافع ملی ما هستند. آمریکاییها با مذاکره میخواهند، جلوی پیشرفت ملت ایران را به عنوان عامل اصلی تأمین منافع ملی گرفته، قدرت دفاعیاش را نابود و راه سلطه بر ایران را هموار کنند. بنابراین، استکبارستیزی ملت ایران، شرط لازم برای تأمین منافع ملی بوده و تفاوتی هم نمیکند که در کاخ مستکبرنشین سیاه آمریکا، سکونت ترامپ برای یک دوره چهار ساله دیگر تمدید شود یا جو بایدن مستأجر جدید آن کاخ شود.