«مبارزه [ایران با استکبار]، یک مبارزهی عقلانی، خردمندانه و منطبق با منطق است. افراد کوتهبین و کوتهنظر ــ نمیگویم خائن، متّهم نمیکنم به تعمّد و خیانت؛ حدّاقلّش این است که کوتهبین هستند ــ سعی نکنند حرکت ملّت ایران در مقابل استکبار را یک حرکت غیر منطقی جلوه بدهند؛ نخیر، حرکتی منطقی و درست و منطبق با منطق صحیح عُقلایی و انسانی و بینالمللی است.» ۱۴۰۳/۰۸/۱۲
انقلاب اسلامی ایران، بهعنوان یک تحول عمیق اجتماعی و سیاسی، در پی تحقق آرمانهای الهی و انسانی شکل گرفت و با هدف مبارزه با استکبار و طواغیت زمان، نقش مؤثری در شکلگیری نظم جدید جهانی ایفا کرده است. این انقلاب، نهتنها بهعنوان یک حرکت سیاسی، بلکه بهعنوان یک جنبش فرهنگی و اجتماعی، در تلاش است تا هنجارهای مستکبرانه جهانی را به چالش کشیده و فضایی جدید برای تفکر و عمل فراهم آورد. استکبار، در معنای قرآنیاش، به معنای خودبرتربینی و ظلم و زورگویی علیه دیگر انسانها است. استکبارستیزی، در این منطق، نهتنها یک واکنش طبیعی به ظلم و ستم است، بلکه یک انتخاب عقلانی و آگاهانه برای حفظ استقلال، کرامت انسانی و هویت و منافع ملی به شمار میآید..
عقلانیبودن استکبارستیزی در منطق انقلاب اسلامی
انقلاب اسلامی ایران در امتداد بعثت انبیای الهی در راستای تحقق اهداف الهی برای مبارزه با طواغیت زمان شکل گرفت و نبرد جمهوری اسلامی با طاغوت از همان ابتدای انقلاب، آغاز شد و با طرح اصلِ استکبارستیزی به عنوان یکی از مسائل محوری و اصولی در مبانی انقلاب اسلامی، منطق استکبار را به چالش کشید: «انقلاب در اعتراض به استكبار و عوامل استكبار در ایران بهوجود آمد و بر این اساس تشكیل شد، رشد پیدا كرد، قوی شد، منطق استكبار را به چالش كشید.» 1392/08/29
رهبر انقلاب مقولهی استکبارستیزی و مبارزه با طاغوت را همواره مورد توجه و تأکید قرار دادهاند: «انسان باید از طغیانگران و اشرارِ عالم کناره بگیرد، با آنها همراهی نکند: اِجتَنِبُوا الطّاغوت؛ که اجتناب از طاغوت در قرآن به ما تعلیم داده شده.» ۱۴۰۱/۵/۱۹از منظر ایشان استکبارستیزی از اجزای ذاتی انقلاب اسلامی و خواستههای اصلی ملت ایران بوده و است: «مبارزه با استکبار - که امروز هم مظهر استکبار، دولت و رژیم امریکاست - جزو ذاتِ این انقلاب و جزو کارها و خواستههای اصلی و اساسی این ملت است.»۱۳۷۸/۰۸/۱۲ و در تمام سالهای بعد از پیروزی انقلاب اسلامی این منطق به عنوان یکی از اهداف اصلی انقلاب، در کنار اسلامخواهی و دفاع از مظلوم، نه تنها مایه پیشرفت و اعتلای همهجانبهی کشور بوده بلکه موجب ثبات و استقرار انقلاب، بدون اندکی انحراف از خط مستقیم اهداف انقلاب شده است: «اسلامخواهی، استکبارستیزی، حفظ استقلال کشور، کرامت بخشی به انسان، دفاع از مظلوم و پیشرفت و اعتلای همهجانبه ایران از اهداف اصلی انقلاب است و این خط مستقیم… بدون زاویه ادامه دارد و این حقیقت پرطراوت، معنای واقعی ثبات و استقرار انقلاب است.» ۱۳۹۰/۰۵/۱۹
مفهوم استکبار و استکبارستیزی
استکبار یک مفهوم قرآنی است که گاه بر یک فرد یا یک عنصر و یا یک جناح صدق میکند که زیر بار حق نرفته و خود و قدرتش را ملاک حق قرار دهد: «مفهوم استکبار در قرآن همین است که یک عنصرى، یک شخص، یک جمعى، یک جناحى، خود را از حق بالاتر به حساب بیاورد و زیر بار حق نرود و خود را و قدرت خود را ملاک حق قرار بدهد… اولین مستکبر در تاریخى که قرآن براى ما ترسیم میکند ابلیس است؛ شیطانِ اوّل: اَبیّْ وَ استَکبَر» ۱۳۶۸/۰۸/۱۰در منظر رهبر انقلاب استکبار یعنی تفرعن و دیکتاتوری در سطح بین المللی: «استکبار، یعنی حالت فرعونیت، یعنی دیکتاتوری در سطح بینالمللی.» ۱۳۷۶/۰۸/۱۴ و استکبارستیزی، زیرِ بارِ تحمیلِ قدرتِ استکبار نرفتن است: «معنای استکبارستیزی یکچیز پیچوخمدار پیچیدهای نیست؛ استکبارستیزی یعنی یک ملّتی زیر بار مداخله جویی و تحمیل قدرت استکبارگر یا انسان مستکبر یا دولت مستکبر نرود.» ۱۳۹۳/۸/۱۲
استکبارستیزی: ذاتیِ انقلاب و حرکتی معقول و منطقی
انقلاب اسلامی با طبیعت و جوهر و ماهیت اسلامیاش، اقتضای دشمنی استکبار را دارد: «انقلاب اسلامى، با جوهر و طبیعت و ماهیّت اسلامى خود، این خصومت و دشمنى را از طرف استکبار اقتضا دارد. »۱۳۶۸/۰۸/۱۰ و چون این مبارزه از بنمایههای اصلی انقلاب است بنابراین مصلحتی، موسمی و تاکتیکی نیست؛ بلکه همیشگی است: «مفهوم استکبار، اقتضا میکند مقابلهی با استکبار را از سوى مسلمین و مؤمنین و نظام و انقلاب اسلامى؛ نه بهصورت مصلحتى، نه بهصورت موسمى، نه بهصورت تاکتیکى، بلکه بهصورت همیشگى؛ ذات انقلاب این است، و تا انقلاب هست چنین چیزى هست.» ۱۳۶۸/۰۸/۱۰ استکبارستیزی در منطق انقلاب، امری معقول، منطقی، دارای پشتوانهی علمی و متکی به عقلانیت است: «مبارزهی با استکبار در انقلاب اسلامی و در میان ملّت ما یک حرکت معقول و منطقی و دارای پشتوانهی علمی، و یک حرکت خردمندانه است، برخلاف آنچه بعضی میخواهند وانمود بکنند که این یک حرکت شعاری است، احساساتی است، متّکی به منطق و عقلانیّت نیست، بعکس، حرکت ملّت ایران یک حرکت متّکی به عقلانیّت است.» ۱۳۹۴/۰۸/۱۲
ماهیت استکبار چیست؟
1) ظلم بیحساب علیه کشورهای سلطهپذیرآنچه استکبار بر دنیا تحمیل کرده این است که در جریان کلی دنیا، یک جریان سلطه و استکبار حاکم باشد و بقیه زیر بار سلطهی او سرخم کنند، انقلاب اسلامی برخلاف این جریان حرکت کرده و به دنبال رسوانمودن ظلم بیحساب استکبار و نظام سلطه علیه کشورهای سلطهپذیر است: «جریان کلّی دنیا، جریان استکبار و جریان نظام سلطه است؛ یعنی یک عدّه سلطهگرند، یک عدّه هم زیر بار این سلطه میروند، سلطهپذیرند؛ ما برخلاف این جریان داریم حرکت میکنیم.» ۱۳۹۷/۰۶/۱۵سلطهناپذیری و عدم تسلیم ایران اسلامی سبب دشمنی دیرینه و عمیق نظام سلطه و در رأس آن دولت آمریکا با جمهوری اسلامی ایران شده:«تنها کسانی از نظر سلطهگر مورد قبولند که سلطهپذیر باشند. اگر دولتی نفت، منابع، امنیت، اقتصاد، روابط خارجی و سیاستهای گوناگون کشور خود را در اختیار سلطهگر گذاشت و از او نظر خواست و مطیع او بود، برای سلطهگر خوشایند است…نظام سلطهگر در صورت تسلیم نشدن کشورها و ملتها، ارتکاب هر جنایتی علیه آنها را بلامانع میداند.» ۱۳۷۴/۰۸/۱۰
2) دشمنی با استقلال ملتهااستکبار برای تسلط بر کشورها، استقلال آنها را سلب میکند تا راه سازندگی را به رویشان ببندد، زیرا اساس سعادت یک ملت بر استقلال و عدم تسلیم در مقابل مستکبر و سلطهگر است و این مهم با ایستادگی، مبارزه و مجاهدت حاصل میشود: «کشور ما براساس استقلال و عدم تسلیم، در مقابل نظام سلطه میایستد. این کشور بدون مبارزه، تلاش و مجاهدت نمیتواند پیش برود.»۱۳۷۴/۰۸/۱۰
3) جامع شیطنتها و بدیها رژیم استکبار برای تسلط بر کشورهای دیگر جنگافروزی میکند و با مداخلهگری و جنگافروزی به دنبال تسلط بر دیگر جوامع است. اسلام مقابله با این پدیده را عین عقلانیت میداند: «رژیم استکباری، جامع بسیاری از ضررها و شیطنتها و بدیها است. رژیم استکباری، هم جنگافروز است، هم تروریست است، هم تروریستپرور است، هم مداخلهگر است، هم فاسد است، هم انحصارطلب است؛ یعنی وقتی میگوییم «رژیم استکباری»، استکبار جامع همهی این زشتیها و بدیها و شیطنتها است. بنابراین، ستیزهگری با این استکبار، با این پدیده، عین عقلانیّت است.» ۱۳۹۹/۰۸/۱۳
4) تحمیل قدرت و تسلط بر ملتها برای چپاول بیشتر آنهارژیم استکباری به منافع، پول و امکانات خود قانع نمیشود و برای تسلط بر منابع و امکانات دیگران دست به تجاوز میزند: «دستگاه استکباری، با تشبّث به همه امکانات، درصدد است که قدرت ظالمانه و غاصبانه خود را در هر نقطهای از نقاط عالم که بتواند، گسترش دهد. امروز دولت امریکا به این قانع نیست که بر کشور و منافع خود تسلّط داشته باشد و خود را به عنوان یک کشور و یک ملّت، طبق میل و اراده خود اداره کند. آنها میخواهند در هر نقطهای از عالم که موقعیّت جغرافیایی حسّاسی وجود دارد، حضور داشته باشند؛ هر جا آبراه مهمّی وجود دارد، بر آن مسلّط باشند؛ هر جا منابع حیاتی زیرزمینیای وجود دارد، زیر کلید آنها باشد؛ هر جا پول و قدرت و امکانی هست، آنها بتوانند بر آن تسلّط داشته باشند و هر جا مجموعهای از انسانها زندگی میکنند، تا آن جا که میتوانند، اراده خودشان را بر آن مجموعه انسانی تحمیل کنند.»۱۳۷۶/۰۲/۰۳
5) دشمن هویت، غیرت و تمامیت حکومتی ملتهای تحت سلطه استاولین قدم استکبار، بعد از تسلط بر کشورها نابودی هویت ملی و سپس غارت منابع آن کشور است: «استکبار وقتی وارد کشوری شد و بر آن کشور مسلّط گردید، هویت ملی آن ملت را انکار میکند. منابع آن کشور را غارت میکند، در امور سیاسی آن کشور دخالت میکند؛ اما همه اینها فرع انکار هویّت آن ملت است. استکبار…وقتی وارد شد، آن چیزی را که هدف میگیرد، هویت ملی است. یعنی فرهنگ، اعتقادات، دین، اراده، استقلال، حکومت، اقتصاد و همه چیز را از آن ملت سلب میکند و در مشت خود میگیرد؛ همان چیزی که در ایران قبل از انقلاب اتّفاق افتاده بود.»۱۳۷۸/۰۸/۱۲
6) حقناپذیری مطلق، فریبگری و رفتار منافقانه، شاخص استکبار حقناپذیری و خودبرتربینی بزرگترین مشکل استکبار است که به او اجازه میدهد حق ملتها را تضییع کند: «خودبرتربینی، خود را دارای جایگاه ویژهای در مجموعهی اولاد آدم، مجموعهی ملّتها، مجموعهی انسانها دانستن، این اُسّاساس و بزرگترین مشکل استکبار است.نتیجه این میشود که خصوصیّت و شاخص دیگری برای استکبار به دست میآید و آن حقناپذیری است؛ نه حرف حق را میپذیرند، نه حقّ ملّتها را میپذیرند؛ حقناپذیرِ مطلق» ۱۳۹۲/۰۸/۲۹استکبار در ذات خود اهل فریب و نفاق است: «یکی از خصوصیّات استکبار که از شاخصها است، فریبگری و رفتار منافقانه است.»۱۳۹۲/۰۸/۲۹
7) استکبار ،ضد عدالت و آزادی ملتهاستاساسا نظام سلطه مخالف آزادی، استقلال و عدالت است و هر روز به شیوهای بهدنبال سلب آزادی کشورهای تحت سلطه خویش است؛ گاه با استعمار، گاه با استعمارنو و گاه با شیوههای مختلف جنگ نرم: «نظام سلطه - اساساً ضدّ آزادی و عدالت است؛ هم ضدّ آزادی است، هم ضدّ عدالت است... ضدّ آزادی [هم] هست؛ مهمترین نوع آزادی ملّتها، آزادی عمومی کشور است؛ یعنی استقلال… استقلال یعنی آزادی یک ملّت؛ وقتی ما از استقلال حرف میزنیم، یعنی از آزادی یک ملّت حرف میزنیم که آزادانه بتواند کار خودش را انجام بدهد. نظام سلطه ضدّ این آزادی است؛ یک روز با استعمار، یک روز با استعمار نو، یک روز با شیوههای امروز -که شیوههای جنگ نرم است.»۱۳۹۸/۰۹/۰۶
ابعاد مقابله منطقیِ ملت ایران با استکبار
مبارزه با استکبار و در راس آن آمریکای جنایتکار، از اهداف اصلی انقلاب است و به دلیل اینکه انقلاب موجودی زنده و درحال رشد است، این مبارزه نیز یک شعار زنده است: «شعار مبارزه با استکبار، یک شعار زنده است.» ۱۳۷۵/۰۸/۰۹ و بر طبق تعالیم الهی و اهداف والای انقلاب ما یقین داریم که مقابله با استکبار نهتنها موجب انزوای ملتی نشده و نخواهد شد بلکه عزتآفرین است: «استکبارستیزی موجب انزوای هیچ ملتی نمیشود، بلکه بیشتر موجب عزّت او میگردد.» ۱۳۷۷/۰۱/۰۱ هرچند چالش با استکبار موجب قوی شدن ملت است اما در نقطه مقابل هم چنانچه ملت در مواجهه با استکبار به راحتطلبی و عافیت مبتلا شود، دچار شکست میشود و این یک سنت الهی است: «چالشهای ما با استکبار جهانی تمام که نشده است و تمام هم نخواهد شد… ما با این چالشها قوی میشویم؛ لیکن باید مراقب بود، فهمید که چالش هست، فهمید که حریف چه کار میخواهد بکند، فهمید که راه مقابلهی با حریف چیست. اگر اینها را نفهمیدیم، اگر دچار نفهمی شدیم، اگر دچار راحتطلبی شدیم، اگر از بیّنات و واضحات غفلت کردیم، شکست میخوریم؛ خدا که با کسی خویشاوندی ندارد.»۱۳۹۱/۰۸/۱۰
اینک نیز جمهوری اسلامی به عنوان یک نظام سیاسی محکم و مستقر که قدرت تاثیرگذاری در همه نقاط عالم دارد بزرگترین دشمن استکبار جهانی و دولت امریکا محسوب میشود: «جمهوری اسلامی یک نظام سیاسی مستقر، مستحکم، دارای عرض و طول، دارای همهی دستگاههای لازم، دارای قدرت بیان، دارای قدرت تأثیرگذاری، دارای قدرت حضور و نفوذ در همهی نقاط عالم، هشتاد و چند میلیون جمعیّت را دارد اداره میکند؛ آن وقت دیگر دشمنیشان با این نظام، دشمنی فوقالعادهای است.» ۱۳۹۸/۰۹/۰۶ و به خاطر رعایت منافع ملی و حفظ استقلال خود در چشم مستکبران منفور است و ما از این بابت خرسندیم: «جمهوری اسلامی به خاطر استقلال، به خاطر زیر بار زور نرفتن، به خاطر رعایت منافع ملی و نه منافع مستکبران به خاطر ایستادگی در مقابل مطامع دشمنانی که میخواهند بر این کشور دست بیندازند، به خاطر برچیدن بساط کسانی که دهها سال نوکری استعمار و استکبار را در این کشور کردند، در چشم مستکبران جهان موجود منفوری است… هرچه جمهوری اسلامی در نظر مستکبران و جهانخواران و بدها و شیطانها منفور باشد، ما خوشحالتریم.» ۱۳۷۲/۰۱/۰۴
بنابراین علت دشمنی نظام جمهوری اسلامی ایران با امریکا این است که امروز آمریکا مظهر استکبار، ظلم و طغیان است وگرنه ایران با هیچ نژاد و ملتی، دشمنی و مخالفت ندارد: «ما با هیچ ملّتی به عنوان ملّت مخالفتی نداریم؛ با هیچ نژادی، با هیچ ملّتی؛ ما با استکبار مخالفیم، با ظلم مخالفیم، با طغیان علیه ارزشهای انسانی و الهی مخالفیم. امروز آمریکا مظهر اینها است؛ مظهر ظلم است، مظهر استکبار است، لذاست که در دنیا هم منفور است.» ۱۳۹۸/۱۱/۲۹ و چون عزت، رفاه، آزادی و استقلال در سایه ایستادگی در مقابل استکبار جهانی است ما با آمریکا دشمنیم: «اگر عزّتی هست، اگر رفاهی هست، اگر آزادی و استقلالی هست، در سایه ایستادگی مقابل استکبار جهانی است.»۱۳۷۱/۰۸/۱۳البته این دشمنی با ملت آمریکا نیست بلکه با دولتِ مستکبر و کینهتوز و بدخواه آمریکاست: «ما با ملّت آمریکا هم -با اینکه دولت آمریکا دولتِ مستکبر و دشمن، بدخواه و کینهورز نسبت به ملّت ایران و نظام جمهوری اسلامی است- هیچ دشمنی نداریم؛ آنها هم مثل بقیّهی ملّتهایند. آنچه نقطهی مقابل نظام اسلامی است، استکبار است. جهتگیری خصومتهای نظام اسلامی، با نظام استکبار است؛ ما با استکبار مخالفیم و مبارزه میکنیم.» ۱۳۹۲/۸/۲۹ و اگر روزی او دست از استکبار بردارد و رابطهی او با ما مفید باشد به فرمودهی رهبر انقلاب ما با آمریکا رابطه برقرار خواهیم کرد: «نبود رابطهی با آمریکا برای ما مفید است. آن روزی که رابطهی با آمریکا مفید باشد، اول کسی که بگوید رابطه را ایجاد بکنند، خود بنده هستم.» ۱۳۸۶/۱۰/۱۳
پیروزی قطعی در مقابل استکبار در سایهی ایستادگی و استقامت هوشمندانه
به فرموده بنیانگذار انقلاب حضرت امام خمینی (رحمةالله علیه) سازش با امریکا به معنی نابودی کامل اسلام تا آخر دنیاست و ایستادگی تنها راه مبارزه و تکلیف ماست: «سازش امروز نابودی تا آخر است. دفن اسلام است تا آخر دنیا. مردم باید محکم بایستند و از اسلام و کشور دفاع کنند و از توطئهها هراس به خود راه ندهند که اگر کمی عقب بنشینند، باید دست از اسلام بکشیم و تکلیف ما خلاف این است.» صحیفه نور، ج ۱۹، ص۵۹ رهبر معظم انقلاب نیز مهمترین و تنها راه دنیای اسلام برای مقابله با استکبار را اتحاد کلمه بر محور اسلام و عدم پذیرش سلطه آنان معرفیمیکند: «تنها راهى كه دنياى اسلام براى حفظ منافع ملتهاى اسلامى دارد، اتحاد كلمه بر محور اسلام است؛ «نه» گفتن به اهداف و مطامع استعمارى دشمنان و مستكبران است.» ۱۳۸۴/۰۶/۱۱ بنابراین باید با عقل و درایت و شجاعت کافی و متناسب با میدان مبارزه، به استکبارستیزی و مقابله با نظام سلطه ادامه داد: «با نظام سلطه باید مبارزه كرد. مبارزهاش هم با شمشیر نیست؛ مبارزهاش با عقل، با كار حرفهیی سیاسی، و با شجاعت در میدانهای لازم و متناسب خودش است.» ۱۳۸۴/۰۶/۰۸