کهگیلویه و بویراحمد >>  عمومی >> یادداشت سیاسی
تاریخ انتشار : ۱۲ آبان ۱۳۹۹ - ۱۶:۳۹  ، 
کد خبر : ۳۲۵۸۸۸

سرنوشت محتوم پذیرش «آزادی بیان» غربی

پایگاه بصیرت / رحمان رزم پا
فرانسه را به عنوان مهد دموکراسی می‌شناسند، جایی که از آن سوی درّه استبداد به این سوی پا نهاده و ادعا می‌شود خاکِ تاریخ غرب با انقلاب فرانسه برای آزادی، برابری و برادری حاصلخیز شد. ‏اما اکنون از زرّادخانه سکولاریسم، مسلح به سلاح آزادی بیان می‌شوند و پیکر دین را نشانه می‌روند. آیا تاریخ رفته رفته باطنِ دین‌ستیزِ ‎سکولاریسم را آشکار و شکار می‌کند و پرده از چهره خشن آن برمی گیرد؟ آیا ادعای بی‌طرفی در حکمرانی به سوگیری و ستمرانی علیه دین بدل شده است؟ ‏منقول است که «تعرف الشجار بأثمارها»! این میوه فاسدِ دین‌ستیزی بر شاخسارِ درختِ سکولاریسمِ فرانسوی، حاکیِ از ریشه مفسده‌خیز آن است. ‏اینکه سکولار‌ها این چنین با بنیانگذار اسلام پنجه در پنجه شده‌اند و با تیغِ ستیزه جویی به سر وقتِ معمارِ اسلام برخاسته اند، نتیجه مختوم، محتوم و محکوم آن، چیزی جز منفور، متروک و مدفون کردن سکولاریسم در نهانخانه ضمیر آزادگان عالَم ندارد. ‏دینِ اسلام از سوی مبدأالمبادی می‌آغازد و به سوی غایت الغایات می‌انجامد و از در هم تابندگی و ازدواجِ ظاهر و باطن، معنویتِ راستین متولد می‌شود. مغزاندیشان به نیکی در می‌یابند که اگر معنویت نباشد، بازی دنیا جز مغز سِتانی و پوست فروشی لعبت بازان نخواهد بود.
‏در میان سکوت و سکون «آل»‌های مرتجع منطقه که وصفی جز نوکرصفتی ندارند، قصه پرغصه روزگار کنونی ماست که مُشتی فرومایه، کباده دین ورزی می‌کشند، امّا در عمل اندام نحیف و رنجور خود را نمایان می‌کنند. ‏راه اسلامِ ناب را باید از چاه اسلامِ آمریکایی بازشناخت و مفتونِ افسون و افسانه انسانیتِ غربی نشد و باید همچون آن حکیم الهی محمدوار ندا سر داد: «‏اگر بندبند استخوانهایمان را جدا سازند، اگر سرمان را بالای دار برند، اگر زنده زنده در شعله‌های آتشمان بسوزانند، اگر زن و فرزندان و هستیمان را در جلوی دیدگانمان به اسارت و غارت برند هرگز امان‌نامه کفر و شرک را امضا نمی‌کنیم». (صحیفه امام، ج ۲۱، ص ۹۸)
نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات