هنوز هم بخشی از جامعه ایرانی منتظرند تغییری در کاخ سفید اتفاق بیفتد تا شاید در کاروبارشان گشایشی حاصل شود. آنقدرکه برخی ایرانیها اخبار انتخابات ریاست جمهوری آمریکا را دنبال کردند، خود آمریکائیها به آن توجه نداشتند و شاید بهجرئت بتوان گفت که سطح دانش و آگاهی جامعه ایرانی از فرآیند انتخابات آمریکا و آراء الکترال، از متوسط جامعه آمریکا بالاتر رفته است. آن اندازه که ایرانیان با نام ایالتهای آمریکا آشنایی پیدا کردند، با نام و نشان شهرها و استانهای خودشان آشنایی ندارند. صرفنظر از چرایی وقوع این ماجرا و چگونگی رسیدن جامعه به این شرایط، سؤال این است که چقدر این گزاره که «تغییر در ریاست جمهوری امریکا میتواند سبب تغییر رفتار آمریکا نسبت به ایران شود» درست است؟
اگرچه آینده سرشار از عدم قطعیت است و هنوز نتیجه انتخابات آمریکا بهطور رسمی اعلام نشده است، اما شواهد و قرائن موجود، وعده شکست ترامپ و پیروزی جو بایدن را میدهد. به فرض اینکه این اتفاق بیفتد و بایدن بر صندلی کاخ سفید تکیه زند، به احتمال زیاد از فردای آن روز شاهد وقوع تغییراتی در سیاست خارجی آمریکا خواهیم بود؛ زیرا تصور اینکه همه افراد در تصمیمگیری، روشهای یکسانی داشته باشند و نسبت به رویدادها، سلسلهمراتب و طبقهبندی اهداف سیاست خارجی، تببین و تفسیر منافع ملی و اولویتها، واکنشهای یکسان و هماهنگ بروز دهند، تصور درستی نیست. روانشناسان سیاسی معتقدند که هنجارهای رفتاری در نوع و کیفیت تصمیماتی که افراد اتخاذ میکنند نقش تعیینکنندهای ایفا میکند، بنابراین اگر نوعی جابهجایی در میان سیاستگذاران صورت پذیرد، متناسب با اهداف جدید دادههای سیاست خارجی، راهبردها و روشها دستخوش تغییر خواهد شد. بر این اساس با روی کار آمدن بایدن بهطور طبیعی باید شاهد تغییراتی در سیاست خارجی امریکا در قبال ایران باشیم.
اما اینکه این تغییرات به چه اندازه بنیادین و اساسی خواهد بود، رابطه مستقیمی با میزان تغییر در هنجارها و نگرش سیاستگذاران دارد. به بیانی دیگر جابهجایی افراد بهتنهایی مسبب تغییرات عمده نیست، بلکه تغییر نگرش و جابهجایی هنجارها سبب وجود تغییرات بنیادین و عمیق خواهد شد. اگر از منظر ساختارگرایی به موضوع نگاه کنیم خواهیم دید که در ایالاتمتحده ساختارها و نهادها عمدتاً از پایداری بالایی برخوردارند و با جابهجایی افراد نیز جهت کلی سیاستها همچون گذشته تداوم مییابد.
هماینک ارزشهای لیبرال دموکراسی به هنجارهای مسلط جامعه آمریکایی و معیار تشخیص درستی و نادرستی رفتارها تبدیل شده است؛ بنابراین طبیعی است که همه سیاستمداران چه جمهوریخواه و چه دموکرات تلاش میکنند تا هر چه بیشتر رفتار خود را با آن تطبیق دهند. تخطی از این اصول به معنای ناهنجاری و نادرستی رفتارها و اعمال است؛ بنابراین اگر منتظر تغییر در رفتار آمریکا هستیم باید ببینیم که هنجارها در این جامعه به چه میزان جابهجا شده است. آیا هنجارهای مسلط جامعه امریکا در دوران بایدن با ارزشهای مسلط دوران ترامپ متفاوت خواهد بود؟ فعلاً که نشانهای از این تغییر هنجاری دیده نمیشود، مگر اینکه بایدن مدعی باشد (که هست) که ترامپ ارزشهای لیبرال دموکراسی را زیر پا گذاشته و بنابراین باید به مسیر درست بازگردیم و این تنها نقطه است که میتوان تغییر را در آن جستجو کرد. نقطهای که در نهایت ممکن است به تغییر روشها به سبک روش دموکراتها منتهی گردد. بازگشت به عقلانیت و خردگرایی در تصمیمگیریها، احترام به قانون بهخصوص قوانین بینالملل، حمایت از حقوق بشر و ... نمونههایی از مواردی است که بایدن میتواند در ذیل آن روشهای جدیدی را در جهت احیای ارزشهای آمریکایی به کار بندد؛ روشهایی که نتیجه آن بازسازی چهره آمریکا به سمت نظامی عقلایی، منطقی و قانونی است.
اما آنچه که بیشتر اهمیت خواهد داشت، بازگشت دوباره آمریکا به برجام است. اگرچه آینده سرشار از عدم قطعیت است، اما بررسی روندهای رفتاری دموکراتها نشان میدهد که برخلاف جمهوریخواهان کههای و هوی زیادی دارند، دموکراتها ترجیح میدهند با پنبه سر ببرند. ازاینرو احتمال بازگشت به برجام وجود دارد. البته این بههیچوجه به معنی تغییرات نگرشی و هنجاری نیست، بلکه به معنی تغییر در روش است. بایدن مجری همان هنجاری است که ترامپ آن را نمایندگی میکرد. هر دو، ایرانی غیرهستهای، بدون عمق راهبردی، بدون موشک، ضعیف و تسلیم و غیرانقلابی میخواهند، اما برای رسیدن به این منظور راههای متفاوتی را دنبال میکنند. یکی با قطعنامه و توافق سعی میکند دست و پای ایران را ببندد و دیگری با ترور و تحریم. «آمریکا تفاوتی نکرده؛ سیاستهای آمریکا در مقابل اسلام و در مقابل جمهوری اسلامی، سیاستهای ثابتی بوده. البتّه روشهایشان متفاوت است؛ یکی این روش را دنبال میکند، یکی آن روش را دنبال میکند، امّا هدفشان یک چیز است؛ این را باید همه متوجّه باشند.» (بیانات رهبری انقلاب در دیدار دستاندرکاران برگزاری انتخابات، ۳۰/۱۰/۹۴) بنابراین به فرض بازگشت بایدن به برجام نباید انتظار تغییرات بنیادینی در روابط ایران و امریکا داشته باشیم. تغییرات بنیادین در این روابط نیازمند تغییر بنیادین در هنجارهای آمریکایی است که تاکنون در رفتار هر دو حزب جمهوریخواه و دموکرات شواهدی دال بر این موضوع دیده نشده است.