بلینکن یکی از بازیگران مهم و بانفوذ در پشت پرده مذاکرات هستهای بود که منجر به انعقاد برجام شد. دیدگاه بلینکن در خصوص بازگشت آمریکا به برجام در راستای سیاست کلی او مبنی بر حضور آمریکا در تمام پیمانهایی است که ترامپ از آنها خارج شده است. اما اینکه وی معتقد به بازگشت مجدد آمریکا به برجام است، آیا به معنای برجام سال ۲۰۱۵ است؟
آنقدر که انتخابات آمریکا و نتیجه آن با توجه به آثار و نتایجی که میتواند در سطح بینالملل و منطقه و در رابطه با معادلات و مناسبات جهانی داشته باشد، برای کشورهای مختلف جهان اعم از شرکا و رقبا و دشمنان آمریکا حائز اهمیت است، چینش دولت جدید نیز به همان اندازه اهمیت پیدا کرده است.
در روزهای اخیر بایدن رئیس جمهور جدید آمریکا با وجود سنگاندازیهای ترامپ، شروع به چینش و معرفی مقامات اصلی دولت خود کرده است. در این میان انتخاب آنتونی بلینکن به عنوان وزیر خارجه، بیش از هر موضوع دیگری در کانون توجه محافل سیاسی و رسانهای جهان و حتی برخی چهرههای سیاسی کشورمان قرار گرفته است. به گونهای که برخی رسانهها و سیاسیون در کشور با یک دید مثبت نسبت به این انتخاب نگریسته و آن را به فال نیک گرفتهاند که آن هم عمدتاً مربوط به دیدگاههای برجامی وی است.
مروری بر دیدگاههای بلینکن
بلینکن ۵۸ ساله و یهودیالاصل، معاون سابق وزیر امور خارجه در زمان رئیس جمهور باراک اوباما بود که کار خود را در حوزه سیاست خارجی در زمان دولت کلینتون آغاز کرد. بلینکن در نیویورک و پاریس بزرگ شده و از دانشگاه هاروارد و دانشکده حقوق کلمبیا فارغ التحصیل شده است. او همچنین پسرخوانده یک یهودی که گفته میشود بازمانده هولوکاستی است، بوده و اغلب از الگوی اخلاقی آمریکا برای بقیه جهان صحبت به میان میآورد. او نزدیک به ۲۰ سال در سمتهای مختلف مثل دستیار ارشد در کمیته روابط خارجی سنا و بعداً مشاور امنیت ملی در کنار بایدن بوده است.
بلینکن به توسعه واکنش آمریکا در برابر آشوبهای سیاسی و بی ثباتی متعاقب آن در سرتاسر خاورمیانه کمک کرده و نتایج متفاوتی را در مصر، عراق، سوریه و لیبی به دست آورده است. مهمترین اولویتهای وی احیای مجدد آمریکا به عنوان یک متحد قابل اعتماد است. او میخواهد نشان دهد که واشنگتن آماده پیوستن مجدد به توافقنامهها و معاهدات جهانی از جمله توافقنامه آب و هوایی پاریس، توافق هستهای ایران و سازمان بهداشت جهانی است که پیشتر ترامپ از آنها خارج شده بود.
بلینکن از حامیان پیشنهاد بایدن در سنا برای ایجاد سه منطقه خودمختار در عراق بر اساس دین و مذهب بود. در زمان دولت اوباما، بلینکن یکی از بازیگران اصلی تلاشهای دیپلماتیک برای ائتلاف بیش از ۶۰ کشور برای مقابله با داعش در عراق و سوریه به حساب میآمد. وی تمرکز خاصی روی چین دارد، در جایی گفته است «همیشه حق با ماست و ما میتوانیم نتایج را تعیین کنیم، این به این دلیل است که ما به بهترین وجه تلاش میکنیم تا اقدامات خود را با اصول خود همسو کنیم و به این دلیل است که رهبری آمریکا توانایی منحصر به فردی در بسیج دیگران و ایجاد تغییرات دارد».
مواضع برجامی
بلینکن یکی از بازیگران مهم و بانفوذ در پشت پرده مذاکرات هستهای بود که منجر به انعقاد برجام شد. دیدگاه بلینکن در خصوص بازگشت آمریکا به برجام در راستای سیاست کلی او مبنی بر حضور آمریکا در تمام پیمانهایی است که ترامپ از آنها خارج شده است. اما اینکه وی معتقد به بازگشت مجدد آمریکا به برجام است، به معنای برجام سال ۲۰۱۵ نیست، بلکه منظورش یک برجام فراهستهای است. در فاصله ۴۰ روز تا برگزاری انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، وی که سمت مشاور سیاست خارجی بایدن، نامزد دموکرات این انتخابات را بر عهده داشت، وعده داده بود که بایدن ضمن تقویت و طولانی کردن مفاد برجام، با «رفتارهای ثبات زدای ایران» مقابله خواهد کرد! در این زمینه وی مدعی شده است «اگر جو بایدن رئیسجمهور شود، در صورت بازگشت ایران به پایبندی به توافق هستهای (برجام)، ما هم همین کار را خواهیم کرد، اما بعد از آن ما از این کار به عنوان یک نقطه عزیمت استفاده خواهیم کرد و در همکاری با متحدان و شرکایمان تلاش میکنیم مفاد و محدودیتهای موجود در برجام را تقویت و مدت آن را طولانی کنیم. به نظر من چنین کاری ارزش خاص خود را دارد چرا که ما را دوباره به نقطه مشترک با متحدان و شرکایمان بر میگرداند، در نتیجه ما به گونه مؤثرتری میتوانیم با همکاری یکدیگر، دیگر فعالیتهای ثباتزدای ایران را پس بزنیم و از این موضوع اطمینان حاصل کنیم که وقتی موضوع این فعالیتها در میان باشد، ایران منزوی میشود و نه آمریکا». حضور فردی با چنین عقایدی در وزارت خارجه آمریکا نباید موجب اشتیاق و خوشبینی شود؛ شخصی که منزوی ساختن ایران یکی از برنامههای اصلیاش خواهد بود.
دیدگاههای جنگطلبانه
زمانی که صحبت از دیدگاهها و مداخلههای نظامی به میان میآید، سابقه بلینکن چندان اطمینان بخش نیست و در پشت این تصویر موجه در بین دموکراتها و محافل سیاسی غربی، یک چهره جنگطلب وجود دارد؛ به طوری که بنا بر اذعان رسانههای داخلی آمریکا و محققان سیاست خارجی این کشور، حمایت بلینکن از خویشتنداری نظامی بسیار ضعیف بوده است.
بلینکن که از طرفداران سیاست بایدن در حمله به عراق بود، معتقد است دلیل شکست سیاست ایالات متحده در سوریه این بوده که نیروی کافی به کار نگرفته است؛ این جز به معنای برخورد نظامی در سوریه نیست. طبق برخی گزارشهای داخلی در آمریکا، او طرفدار حمله به لیبی بوده و حتی در ابتدا از حمایت ایالات متحده از جنگ ائتلاف سعودی علیه یمن هم پشتیبانی کرده است. بلینکن در اوایل سال ۲۰۱۹ در مقالهای که نوشته بود، دیدگاههای جایگزین سیاست خارجی که خواستار کاهش ایفای نقش ایالات متحده در جهان میشود را رد کرده بود. در رابطه با مساله سوریه، بلینکن و کاگان ادعا کردند که ایالات متحده به دلیل «کم کاری» مرتکب خطا شده اند. این، یک نگرش شدیدالحن مداخله گرایانه است که سالها پس از آغاز جنگ در سوریه همچنان باقی مانده. آنها خواستار «استفاده عاقلانه از زور» شدند که چندان با اعتقاد آنها به نیاز به استفاده از قدرت بیشتر در کابوس سوریه همخوانی ندارد. ظاهراً اگر در سالهای آینده بحران مشابهی رخ دهد، بلینکن میتواند بایدن را به استفاده از زور ترغیب کند.
نکته پایانی
در اینکه آنتونی بلینکن دیدگاههای متفاوتی از مایک پمپئو دارد، شکی نیست. اصلاً در تندروی و برخورداری از دیدگاههای فوقالعاده افراطی و جنگطلبانه و دخالت دادن شدید باورهای آوانجلیستی (برتری دادن قوم یهود و سروری آن بر جهان) در سیاست خارجی، در تاریخ آمریکا بینظیر است. نگاه اشتیاقآمیز به چنین فردی در کرسی وزارت خارجه آمریکا که به یک برجام فراهستهای میاندیشد و در رابطه با حضور نظامی آمریکا در برخی مناطق و اقدامات نظامی در بعضی حوزهها انعطاف دارد، یک خطاست. ضمن اینکه نباید سیاست خارجی خود را با حضور چنین افرادی در دستگاه وزارت خارجی آمریکا تنظیم کرد ولو در خصوص موضوع برجام. همچنان که رهبر انقلاب نیز تأکید دارند، سیاست ایران حساب شده و مشخص است، لذا باید آن را به شکل حساب شده و اصولی که چهارچوبهای آن مشخص است، جلو برد.
نویسنده: حمید خوشآیند*