مقابلهگر با تحریفها
در نگاه رهبر معظم انقلاب، دانشجو فرد منفعلی نیست. ایشان بیتفاوتی دانشجویان به مسائل اجتماعی را مصیبت بزرگی میدانند و معتقد هستند خیلی نگرانکننده است کسی که بناست آینده امور مملکت در دست او باشد، نسبت به مسائل جامعه و سرنوشت مردم بیاعتنا باشد. دانشجو ازمنظر رهبر معظم انقلاب، فردی است که ناظر به آینده و متعلق به آینده است، پس آینده در دستان اوست. بنابراین اگر بیانیه گام دوم را بیانیهای برای تبیین مسیر ملت ایران درراستای خودسازی، جامعهپردازی و تمدّنسازی بدانیم؛ یعنی دستورالعملی برای مسیر پیش روی ملت ایران بدانیم، بنابراین قطعاً این دستورالعمل، هم به جایگاه دانشجو توجه دارد و هم از نیروی دانشجویی بهره خواهد برد. چنانچه در ابتدای این بیانیه مطرح میشود، شعارهای انقلاب شعارهای فطری، آزادی، اخلاق، معنویت، عدالت، استقلال، عزت، عقلانیت و برادری است که هیچ یک، به یک نسل و یک جامعه مربوط نیست تا در دورهای بدرخشد و در دورهای دیگر افول کند و این اولین دستورالعمل برای آینده جنبش دانشجویی و حرکت دانشجویی است.
دفاع از شعارهای انقلاب و عینیت بخشیدن به آنها با توجه به جایگاه ویژه دانشجویان در منظومه فکری رهبر معظم انقلاب، یکی از وظایف دانشجویان است. دانشجو باتوجه به جایگاه ویژه خود در اجتماع که میتواند سفیر دانش، خرد و آگاهی از بستر آکادمیک به بسترجامعه باشد، وظیفه آگاهیبخشی درسطح جامعه رابه عهده دارد، بنابراین یکی از مهمترین وظایف این قشر شناخت حقایق و جنگ با تحریفهاست. دانشجویان نه تنها نباید صرفاً گیرنده دادههایی گزینشی باشند، بلکه باید پردازنده و تریبون حقایق برای جامعه باشند، چنانچه رهبر معظم انقلاب در بیانیه گام دوم اشاره میکنند که برای برداشتن گامهای استوار در آینده، باید گذشته را درست شناخت و از تجربهها درس گرفت؛ اگر از این راهبرد غفلت شود، دروغها به جای حقیقت خواهند نشست و آینده مورد تهدیدهای ناشناخته قرار خواهد گرفت؛ بنابراین یکی ازمهمترین رسالتهای دانشجویان دریافت منابع شناخت صحیح، پردازش دقیق این دادهها و بیان آنها در سطح جامعه است.
تأکید رهبر معظم انقلاب به تقابل اسلام و استکبار، زمینه دیگری را برای دانشجو تبیین میکند که هر تصمیم و حرکت خود را در این سیستم بیازماید و بسنجد، اینکه مسیری که برای خود و جامعه تعیین میکند به کدام یک از این دو مفهوم ختم میشود. قطعاً این سنجه لحظه به لحظه میتواند جامعه اسلامی را در اتخاذ غالب مواضع خود هوشیار نگه دارد تا در فضای غبارآلود فتنهها راه را از بیراه باز شناسد.
یکی از عبارات کلیدی در بیانیه گام دوم که حتی میتوان ادعا کرد روح و موتور محرک این بیانیه است، عبارت «مامیتوانیم» است. عبارتی که متأسفانه به دلیل کم توجهی برخی از دولتمردان به آن و برخورد کلیشهای با آنها ظلم به اراده ملت ایران است. حذف این حقیقت از ادبیات گفتاری و رفتاری جامعه، یعنی شیوع ناامیدی و باورنداشتن به آینده روشن برای ایران. متأسفانه این روزها شاهد القای مفاهیمی به ذهن جمعی ملت ایران هستیم که درتقابل با مفهوم «ما میتوانیم» است. بنابراین دانشجویان به عنوان جوانترین نیروی آگاه و فعال در جامعه موظف هستند چه در عمل و چه در کلام این عبارت را زنده نگه دارند و از فضای علمی، پویا و مولد دانشگاهها حداکثر استفاده را برای رفع نیازهای جامعه با تکیه برمنابع بومی کشور داشته باشند. چنانچه در بیانیه گام دوم آنجا که افق نگاه به آینده مطرح میشود، رهبر معظم انقلاب اولین توصیه را علم و پژوهش میدانند و با تکیه براین واقعیت که «دانش، آشکارترین وسیله عزت و قدرت یک کشور است» یکی از مهمترین رسالتهای دانشجویان را تبیین میکنند.
مردمسالاری در نگاه رهبر معظم انقلاب مفهومی فراتر از دموکراسی غربی است. در منظومه فکری ایشان، مردمسالاری در دو بعد محقق میشود، یک بعد تأسیسی و دیگری بعد تحلیلی و اصول مردمسالاری نیز اصول خاصی است. بُعد تأسیسی مردمسالاری را در بیان ساده میتوان همان حضورمردم در انتخاباتها دانست، اما در مردمسالاری دینی بعد تحلیلی بسیار ارزشمند است. بُعد تحلیلی به معنای این است که بین نظام سیاسی تأسیس شده و مردم، نوعی ارتباط معنوی برقرار باشد که مردم، مجریان و نظام حاکم را تحققبخش خواستها، آرمانها و اهداف عالی خویش ببینند. لذا مراجعه حکومت اسلامی به مردم، از سر اضطرار نبوده و «مردمسالاری دینی»، نه یک روش موقتی، بلکه اصلی در حکومتداری است که در حکومت نبوی و علوی ریشه دارد. این مفهوم، مفهوم جدیدی است که وارد دنیای سیاست شده است و در نهایت به خدمتگزاری دولتها و حکومتها در برابر مردمشان ختم میشود. در بیانیه گام دوم بالاترین فرد در مقام حکومتداری یک کشور هر چند که رهبر معنوی ملت ایران نیز است، اما مسیر حرکتش را برای ملت خود تبیین کرده و از آنها طلب یاری میکند. بیانیه گام دوم تنها یک خط مشی و ابلاغ مجموعه سیاستها نیست و روح گفتمانی و روح تعاملی دارد. تبیین نقش مردم در تحقق یک تمدن است و این میتواند یکی از اصیلترین اسناد در تاریخ بشر در چارچوب مردمسالاری باشد. در گفتمان انقلاب مردم و به تبع آن، دانشجویان تنها در زمان انتخاباتها و برحسب ضرورت در چارچوب مردمسالاری قرار نمیگیرند و در تمام ابعاد این گفتمان حضور مؤثر دارند؛ به همین دلیل رهبر معظم انقلاب جوانان را در بخشهای مختلف این بیانیه خطاب قرارمیدهند.
ایشان در تولید علم و جهاد علمی از دانشجویان حرکت مستمر به همراه احساس مسئولیت را مطالبه میکنند و به دنبال رفع عقبماندگیها در این حوزه هستند. بنابراین دانشجویان در بعد آگاهیبخشی نقش مؤثر دارند، چه در تولید علم، چه در گسترش معنویت و اخلاق در جامعه و چه در مباحث اقتصادی. دومین مسئولیت دانشجویان رسالت کنشگری آنهاست. این کنشگری در همه بخشهای بیانیه گام دوم مطلوب و مطالبه رهبری از قشر جوان جامعه آمده است. مسئولیت سوم پویایی و حرکت مولد و خلاق بودن نسل جوان و آگاه در حوزه معنویت، اخلاق، اقتصاد و تولید علم است. اما میتوان گفت، اصلیترین مسئولیت امانتداری و صیانت از ارزشهای انقلابی است.
محمد گودرزی
جهش علمی
سالهای ابتدایی دهه 80 که کشور و دانشگاهها دستخوش درگیریهای سیاسی شدید بودند، رهبر معظم انقلاب با آیندهنگری به موقع خویش، دست روی جنبش نرمافزاری و تولید علم گذاشتند و خط فکری را به دانشجویان و استادان آن زمان دادند که هنوز هم این خط فکری جاری است و الآن ثمرههای آن را میتوان در رتبهها و جایگاههای علمی کشورمان در جهان مشاهده کرد. این مرتبه و رتبه جز با دوراندیشی رهبر معظم انقلاب اسلامی ممکن نبود. انصافاً ایشان به موقع تشخیص دادند و ما را به آن سمت هدایت کردند. در حوزه علم و پژوهش، دانشجویان آن دوران تلاش کردند در این زمینه کشور را جلو ببرند و همچنان آن رهنمود رهبری با حدت و شدت بیشتر جاری و ساری است؛ در واقع ایشان یک افق جلوتر را میبینند و مهمترین ابزارهای استعمارگران را دسترسی و در اختیار داشتن علم میدانند.
وقتی حرکتهای علمی جدی انجام میدهیم، میبینیم که این وظیفه سنگینتر میشود. از سوی دیگر، رهبر معظم انقلاب در بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی فرمودند که نگاه تمدنی به کشورمان و انقلاب اسلامی یک نگاه جدی و مسئله اصلی است؛ از این رو دستیابی به آن جایگاه تمدنی و احیای جایگاه تمدنی و اسلامی، هیچ راهی جز تلاش گسترده علمی ندارد. بنابراین یکی از وظایف جدی جریان دانشجویی در کشور، دستیابی به این حوزه علمی، فناوری و تبدیل آن به حوزه ثروت است که باید با جدیت برنامهریزی کرد و دانشجویان عزیز با یک نگاه جهادی به آن دست یابند.
در طول دو دهه گذشته، بار این حرکت را دانشگاهها و دانشجویان به دوش کشیدند و شکلگیری شرکتهای دانشبنیان، در حرکت در این مسیر و با تلاش جامعه علمی کشور انجام گرفته است؛ به همین دلیل نمیتوان گسترش علم و فناوری را بدون در نظر گرفتن عوامل اصلی آن، یعنی استادان و دانشجویان دید. یکی از اولین طرحها در مجلس یازدهم، طرح «جهش تولید دانشبنیان» بود که به سال 1389 مربوط میشود و 10 سال از آن میگذشت. ما برای دستیابی به افقِ 400 هزار شرکت دانشبنیان، که رهبر معظم انقلاب فرمودند، نیازمند بازنگری در آن بودیم، لذا برای افق مدنظر باید آن را ترمیم و بازنگری میکردیم. این طرح یکسری محاسن و معایب داشت که در کمیسیونهای مختلف مجلس بررسی و برای ارسال به صحن علنی مجلس آماده شد تا از این طریق یک ریلگذاری جدید برای حوزه دانش بنیان اتفاق بیفتد. به گمان بنده، این ریلگذاری جدید میتواند ما را به آن افق برساند، چراکه در حال حاضر 5 هزار شرکت دانشبنیان داریم و برای دستیابی به 400 هزار شرکت دانشبنیان، باید ریلگذاری جدید اتفاق بیفتد.
روحالله متفکر آزاد
چرخ محرک جامعه
شهید بهشتی در تعریفی از دانشجوها میگوید: «دانشجو، مؤذن جامعه است و اگر خواب بماند، نماز امت قضا میشود.» از این رو وظیفه مؤذن بودن برای دانشجو در نظر گرفته شده و دانشجو بیدارکننده و هشداردهنده است. فعالیتهای دانشجوها نشان میدهد، دانشجوها بازوی اجرایی نیستند و بازوی مطالبهگری، پیگیریکننده و هشداردهنده برای کشور و نظام اسلامی هستند.
رهبر معظم انقلاب طی سالهای گذشته دیدارهای متعددی با دانشجویان داشتهاند و به قدری این موضوع مهم بوده است که حتی در ایام شیوع بیماری کرونا که بسیاری از دیدارها با ایشان لغو شد، اما رهبر معظم انقلاب این دیدارها را همچنان ادامه دادند که همه اینها اهمیت صحبتهای دانشجویان برای رهبری را نشان میدهد؛ به همین رو میتوان گفت، نگاه ویژهای به قشر دانشجو وجود دارد؛ چراکه در دانشگاه نیروی متخصص تربیت میشود، نیروی متخصصی که قرار است در چرخههای مختلف کشور فعالیت کند. رهبر معظم انقلاب بحثهایی را با اعضای تشکلهای دانشجویی و دانشجوها داشتهاند و میفرمایند بروید دشمنشناسی کنید و ببینید الآن کشور به چه سمتی میرود. جالب است که ایشان همه نکات این دیدارها را یادداشت میکنند و پاسخ میدهند و از دولتیها نیز مطالبه میکنند که چند نکته هم طی سالهای مختلف در این خصوص داشتهایم. ایام 16 آذر مصداق بارز استکبارستیزی و مبارزه با استکبار و قطع دست کسانی است که میخواهند استقلال کشور را زیر سؤال ببرند؛ اگر همین نگاه را در بحث 16 آذر چه در خصوص بیانیه گام دوم و چه بیانات رهبر معظم انقلاب داشته باشیم، به کلیدواژه مبارزه با استکبار، نفوذ و کارهایی میرسیم که دشمنان میخواهند نسبت به نظام، انقلاب و مردم کشور داشته باشند. به راحتی میتوان فلسفه دانشجو بودن و حفظ روز دانشجو را درک کرد که یکی از نکات اصلی آن، مبارزه با استکبار است. وقتی از استکبار بحث میشود، نکته اینجاست که همه خلق و خوی استکبار از بین بردن استقلال و «ما میتوانیم»هایی است که سالهای سال روی آن زحمت کشیدهایم و به نظر بنده نکتهای که باید دانشگاهها به آن دقت کنند، واژه «استکبارستیزی» است. بحث دیگری که رهبر معظم انقلاب در بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی از دانشجوها و جوانهای این کشور خواستهاند، بحث عدالت، نوع نگاه به عدالت و چگونگی عدالتخواهی است؛ عدالتخواهی صرفاً ضربه زدن و افشاگری نیست و راه و روش خود را دارد؛ دانشجو باید بیدار باشد و مسائل را در چارچوب همان گفتمان عدالتخواهی از مسئولان مطالبه کند، باید یک مطالبهگر قهار و خوب باشد تا بتواند در چارچوبهای مختلف این مسائل را مطالبه کند. دانشجو باید موجب بیداری جامعه شود و مطالبهگری دانشجو، چرخ محرک جامعه است. به عبارتی وقتی جایی از کشور یکسری از مسائل را نمیتواند منتقل کند، دانشجو میتواند آن را منتقل و مطالبه کند و در یک کلام دانشجو کاتالیزوری است که حرفهای نخبگانی و حرفهای کشوری را برای زبان عامه مردم ترجمه کرده و حرفها و خواستههای مردم را به زبان نظام ترجمه میکند تا بتوانند آنها را مطالبه کنند. یکی از اصلیترین مؤلفههای فعالیت تشکلهای دانشجویی بحث «دین» است و ما همیشه از تشکلهای اسلامی نام میبریم و اگر به عناوین این تشکلها نگاه کنید، میبینید که کلمه اسلام را در خود دارند؛ زیرا دین در تشکلها حرف اول را میزند. در دو بعد بحث دینی را میتوان مطرح کرد، یکی ورود مستقیم به مسائل دینی است که در واقع بنای نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران در کنار هم بودن دین و سیاست است و از منظر دیگر ورود غیرمستقیم به مسائل کشور با استفاده از مبانی دینی و تئوریزه کردن و مطالبه آنهاست. یکسری از اتفاقاتی که در کشور میافتد که وقتی میخواهیم آنها را مطالبه کنیم، متوجه میشویم در اندیشه دینی و اسلامی ما نیست و ما آن را در قالب اسلام، تئوریزه کرده و آن را مطالبه میکنیم که خارج از چارچوب دین ما نباشد.
متین منتظمی
تولید اقتدار
16 آذر نشان میدهد، دانشجویان ما در خط مقدم مبارزه با استکبار بوده و هستند. همانطور که ما یک سری انتظارات از دانشجوها داریم، طبیعی است که دانشجوها نیز یک سری مطالبات از مسئولان دارند. بنده به عنوان یک معلم و نه کسی که مسئولیت داشته و دارد، میگویم ما به نسل آینده و به کسانی که آیندهسازان ایران اسلامی هستند، فوقالعاده دل بستهایم. دانشجویان باید برای آینده انقلاب و نظام اسلامی وارد عمل شده و مدیریت کنند. لذا باید کارهای بسیاری انجام دهند که اولویت آنها در عرصه علم و فناوری است.
ما باید در این زمینه قوی شده و پیشتاز علم و فناوری و مرجعیت علمی در جهان شویم. رهبر معظم انقلاب نیز هم در بحث بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی و هم در سخنان دیگر به این موضوع اشاره فرمودهاند. در بحث فناوری باید بتوانیم به آخرین دستاوردهای فناوری دسترسی پیدا کنیم و به نوعی خودمان تولیدکننده فناوریها باشیم تا اینکه بخواهیم آن را از کشورهای دیگر عاریه بگیریم و به داخل بیاوریم که در اینجا نقش دانشجویان عزیز بسیار مهم است. در حقیقت، ضروری است که به قدرت فناوری و فناوریهای جدید دست پیدا کنیم، برای نمونه اگر بتوانیم واکسن کرونا را خیلی زود به مرحله عملیاتی برسانیم و موفق شویم، میتواند قدرت بازدارندگی عظیمی برای کشور به وجود بیاورد و دستاورد بزرگ اقتصادی و انسانی برای کشورمان دارد. بنابراین تسلط به فناوریهای نو، امر مهمی از نظر اقتدارزایی برای کشور است؛ وقتی میگوییم «العلم سلطان» از همین جا ناشی میشود. لذا باید بتوانیم به فناوریهای روز و نو و قدرتافزا مسلط شویم که این را باید دانشجویان عزیز انجام دهند.
بحث بعدی که از دانشجویان انتظار داریم، مطالبهگری و عدالتخواهی است؛ باید قبول کرد که الان در جاهایی از کشور بیعدالتی وجود دارد و دانشجویان باید یک آرمان عدالتخواهی و مطالبهگری داشته باشند که پرچمدار آن، جریانهای دانشجویی هستند. همچنین دانشجویان باید نقدهای منصفانه و عالمانه از عملکرد مسئولان داشته باشند.
در کنار آن، جریانهای دانشجویی مانند بسیج دانشجویی و تشکلهای مختلف دانشجویی وجود دارد که انتظار داریم مطالعه جدی در مباحث عقیدتی داشته باشند و در این زمینه بسیار قوی و مسلط شوند تا بتوانند در جایی که نیاز است اظهار نظر کنند و جریانهای انحرافی را به نقد و بحث بکشانند. به همین دلیل مطالعه تشکیلاتی در جهت بارور کردن اعتقادات و سهم عمیقتر از این در باورهای دینی، مذهبی و حتی سیاسی بسیار مهم است و انتظار داریم دانشجوها روی این مباحث وقت بگذارند.
انشاءالله مجموعه این موارد کمک کند تا جریانهای دانشجویی بتوانند رسالت خود را ایفا کنند، البته مسئولان و استادان دانشگاهها نیز در این میان رسالت و مسئولیت هموار کردن مسیر برای دانشجویان در تحقق این اهداف را بر عهده دارند.
مجلس شورای اسلامی نیز به سهم خود قوانین متعددی را برای حمایت از بخش علمی دنبال میکند، برای نمونه بحث اقتدار علمی و فناوری است که آن را در قالب طرح جهش تولید علم مطرح کرده است. همچنین در بحثهای بودجهای، برای بخش پژوهش هر ساله بودجههای خوبی را در نظر میگیریم.
محمدمهدی زاهدی
تبدیل فضیلتهای معنوی به ارزش
دانشجو عنصر جوان و مطالبهگری است که اگر نقش خود را به درستی ایفا کند و استعدادها و ظرفیتهایش شناخته و تقویت شود، موجب تحرک و ارتقای کشور به صورت جدی و احیای آرمانها در فضای جمهوری اسلامی میشود. در واقع نیروهای جوان متعهد، متخصص و آرمانگرایی هستند که اگر در جایگاه خود به آنها توجه شود و از استعدادهایشان بهرهبرداری شود، انقلاب اسلامی، آینده بسیار روشنی خواهد داشت. وقتی صحبتهای رهبر معظم انقلاب را مرور میکنیم به یک دستهبندی از وظایفی میرسیم که دانشجویان باید نسبت به فرهنگ و دین در درون دانشگاه و جامعه برای خود قائل باشند. در این دستهبندی اولین جایگاه را مسئله «خودسازی» دارد؛ یعنی اینکه دانشجویان به مسئله خودسازی و رشد خود در زمینههای مختلف توجه داشته باشند و برای رشد معنوی خود زمان صرف کنند و این کار را به شکل جمعی در کنار هم انجام دهند. اگر عنصر خودسازی در هر جامعهای جدی گرفته شود، آن جامعه به رشد و تکامل میرسد. البته باید توجه داشت، خودسازی ابعاد اجتماعی نیز دارد؛ به عبارتی کسی نمیتواند به خودسازی خویش برسد، اما نسبت به پیرامون خود در جامعه بیتفاوت باشد؛ اما مسئله مهم این است که انسان باید به درون خود توجه کند و خود را از نظر معنوی و فضیلتهای اخلاقی ارتقا دهد. وظیفه بعدی دانشجویان در عرصه فرهنگ، توجه به عنصر معنویت و برجسته کردن ارزشهای معنوی است. یکی از عواملی که میتواند در سرنوشت یک جامعه اثر بگذارد، این مسئله است که چه ارزشهایی در آن جامعه جدی گرفته میشود و چه عناصر و مفاهیمی به عنوان ارزش در آن جامعه مطرح میشود. یکی از کارهای جدی که باید دانشجویان انجام دهند، این است که فضیلتهای معنوی را در جامعه به ارزش تبدیل کنند. در این زمینه دو بحث مطرح است؛ اول رعایت این فضیلتها از سوی خود دانشجویان در محیط کلاس و فضای دانشگاهی است. دوم معرفی و برجسته کردن این فضیلتهاست تا بتوانند مفاهیمی مانند حیا، صداقت، آرمانگرایی، توجه به خدا، نماز اول وقت، رعایت کردن شرعیات دینی، زهد، تقوا و پاک بودن را به عنوان ارزشهای اخلاقی معرفی کنند. دانشجویان هم باید بتوانند این موارد را رعایت کرده و آنها را به عنوان ارزش به جامعه خود ارائه کنند. دوم، معرفی سبک زندگی دینی است؛ به عبارتی تبیین اجزای این نوع از سبک زندگی، از جمله نحوه رفتار کردن در یک محیط جمعی، اخلاق رانندگی، نحوه حضور در محیطی مانند کتابخانه، نحوه احترام به استاد و نحوه برخورد استاد با دانشجو اجزای سبک زندگی دینی هستند که باید از سوی دانشجوها هم رعایت شود و هم معرفی و تبلیغ شود.
درخصوص فرهنگ و دین در دانشگاه بحث دیگر که اهمیت دارد و میتوان گفت یکی از وظایف جدی دانشجوها و مطالبه رهبر معظم انقلاب از دانشجوهاست، حفظ حیا در محیط عمومی دانشگاه است؛ اینکه تلاش و مطالبهگری و نقش جدی ایفا کنند که فضای حیا عفاف و حجاب در دانشگاهها حفظ شود. وظیفه دیگر دانشجوها در این عرصه، توسل و ابداع قالبهای جدید برای انتقال مفاهیم دینی است؛ چه در میان نسل خود و چه در میان سایر اقشار جامعه که میتوانند از هنر و تئاتر هم در این زمینه استفاده کنند. وظیفه دیگر دانشجوها و جنبش دانشجویی در عرصه فرهنگ، مطالبهگری صحیح فرهنگی است؛ اینکه یک مطالبهگری واضح و با صدای بلند از ارکان و اجزای فرهنگی کشور داشته باشند و بتوانند نقش هر کدام از این اجزا را به نهادها و سازمانها یادآوری کنند و اگر جایی احساس کردند هر یک از این مجموعهها در عرصه فرهنگ یا در وظایفی که در بحث ارتقای مسائل دینی در جامعه وجود دارند، کمکاری میکنند به آنها گوشزد کنند و اگر ضعفی دارند، برای رفع آن پیشنهاد بدهند و چشم بیدار جامعه در این زمینه باشند.
اگر بخواهیم به نقش دانشجویان و جنبش دانشجویی و نخبگان آکادمیک جامعه در فضای انتخابات بپردازیم، سه وظیفه اصلی را میتوان برای آنها نام برد: وظیفه اول تبیینگری است که شاید اصلیترین وظیفه دانشجوها و نخبههای هر جامعهای است. تبیینگری در فضای انتخابات اجزای مختلفی دارد که اولین نکته یادآوری شأن و جایگاه انتخابات در سرنوشت کشور برای جامعه است؛ ما به شدت احتیاج داریم که این مسئله مدام برای مردم و دانشجوها در سطوح مختلف یادآوری و تبیین شود که یک انتخاب میتواند چه اثراتی در سرنوشت، آینده ملت و نسلهای بعدی داشته باشد. مسئله دیگری که باید تبیین شود، بایستههای حضور موفق مردم در عرصه انتخابات است؛ اینکه چطور میتوانیم یک حضور موفق داشته باشیم و باید به چه شرایط و الزاماتی توجه کنیم که اگر در انتخابات حاضر شدیم و در پروسه رأی دادن شرکت کردیم، بتوانیم یک نتیجه موفق را هم برای خود و هم کشورمان رقم بزنیم. وظیفه دیگری که در بحث تبیینگری بر عهده دانشجویان است، ارائه تحلیل درست از وضعیت کشور برای مردم است؛ هر کدام از دانشجوها با توجه به فهم و درکی که دارند و در بسیاری از موارد با توجه به تخصصی که دارند، میتوانند تحلیل جامع و صحیحی از فضای کشور ارائه دهند تا بتوانند جامعه را به سمتی هدایت کنند که بهترین تصمیم را بگیرد. نکته دیگر در تبیینگری، ارائه ملاکهای رئیسجمهور در تراز انقلاب اسلامی است؛ هر چند ممکن است این موارد در ذهن بسیاری نقش بسته باشد، اما جزء مواردی است که همیشه باید تکرار و روشن شوند. بعضی از آن ملاکها با توجه به شرایط روز، به بازتعریف نیاز دارد و باید با تعریف جدید به جامعه ارائه شود. آنچه اهمیت دارد، ملاکهای فردی است که بتواند انقلاب اسلامی را به مقصد نهایی خود برساند و یک وضعیت عدالت و استقلال را برای فضای کشور تأمین کند، لذا باید مدام در جامعه بازنشر داده شود. وظیفه دوم در این خصوص، مطالبهگری است که یکی از سلاحهای اصلی دانشجویان است تا بتوانند اهداف و آرمانهای انقلاب را محقق کنند که باید جدی گرفته شود؛ چراکه میتواند در انتخابات مؤثر باشد؛ اصلیترین مطالبهگری باید از جریانهای سیاسی کشور باشد و اینکه اخلاق انتخاباتی در کشور حفظ شود و مصالح عمومی مردم و جامعه در فضای انتخابات ذبح نشود. مطالبهگری از باب صداقت با مردم مسئله مهمی است که دانشجویان میتوانند انجام دهند. مطالبهگری سومی که میتواند کارساز باشد، اتکا به کار کارشناسی است و این انتظار از جریانهای سیاسی وجود داشته باشد که افرادی که میخواهند در عرصه انتخابات وارد شوند، حرفها، طرحها، ایدهها و نظراتشان اتکای جدی به نخبگان و کارشناسان داشته باشد. مسئله بعدی که در مطالبهگری دانشجوها وجود دارد، این است که جریانهای سیاسی، افراد باایمان و اعتقاد جدی به ارزشهای انقلاب اسلامی داشته باشند. گفتنی است، در این مطالبهگری دانشجوها باید راسخ باشند و محکم این مسیر را پیگیری کنند. اینکه انتظار داشته باشند و آن را به صورت جدی بیان کنند افرادی که میخواهند در عرصه انتخابات وارد شوند، باید تعهد و التزام کافی به ارزشهای انقلاب اسلامی داشته باشند. مسئله بعدی که دانشجوها باید مطالبهگری کنند، بحث پاسخگویی است به افراد؛ چه قبل، چه حین و چه بعد از فرآیند انتخابات باید مدام تذکر داده شود که جایگاه پاسخگویی خود را نسبت به ملت و مردم و ولیفقیه جامعه حفظ کنند، زیرا وارد مسئلهای خواهند شد که مسئولیت سنگینی دارد. وظیفه دیگری که دانشجوها به عنوان یک قشر جوان باید در نظر بگیرند، حفظ شور سیاسی جامعه است و این روحیه جوانی که در بین دانشجوها وجود دارد شرایطی را فراهم میکند که میتوانند سهم بیشتری را در شور سیاسی در جامعه داشته باشند. شور سیاسی در حد معقول برای جامعه بسیار ضروری است و سبب میشود جامعه پویا شود و نسبت به سرنوشت خود فعالانه عمل کند و در رویدادها منفعل نباشد. البته فضای رسانهای هم نقش مهمی در این زمینه دارد؛ اما موتور محرک پیشبرد این فضا، قشر جوان به ویژه تحصیلکرده و متکی به دانشگاه و نخبه ما هستند که میتوانند این وظیفه را بر عهده بگیرند.
محمدحسین شرف