ترور شهید محسن فخری زاده دانشمند برجسته هسته ای و دفاعی کشورمان، به عنوان یک حادثه تلخ و اسف بار، موج تازه ای در داخل و خارج ایجاد کرده و واکنش های متعدد و متفاوتی نسبت به این حادثه ابراز شده است. در این باره چند نکته مهم قابل توجه است:
- هر چند هیچ دولت یا گروهی تا کنون مسئولیت این ترور را برعهده نگرفته است، اما انگشت اتهام اصلی متوجه رژیم صهیونیستی است که در ترور و تخریب و جنایت ید طولایی دارد. سازمان موساد بسیاری از دانشمندان هسته ای را در نقاط مختلف جهان ترور کرده و البته هیچ گونه مسئولیتی برعهده نگرفته است.
- نحوه ترور حاکی از یک عملیات حساب شده و حرفه ای می باشد که معمولا موساد در آن استاد است. جمع آوری اطلاعات دقیق و کافی، ردیابی سوژه، انتقال مواد منفجره و سلاح، آماده سازی تیم ترور، فرار از صحنه جرم و... همه نشان از برنامه ریزی منظم و درازمدت تا رسیدن به هدف بوده است.
- درباره اهداف و زمان بندی ترور مسائل زیادی مطرح شده است. به طور طبیعی دشمنان از هیچ تلاشی در جهت سنگ اندازی در مسیر پیشرفت هسته ای و دفاعی کشور فروگذار نمی کنند و حتی بارها تهدید به ترور نخبگان و دانشمندان کرده اند.
- برخی به همزمانی ترور شهید فخری زاده با سالگرد ترور شهید مجید شهریاری و نیز همزمانی با مبادله جاسوس صهیونیستی با سه تاجر ایرانی اشاره کرده و آن را متضمن پیام معناداری از سوی اسرائیل به ایران دانسته اند.
همچنین به وقوع ترور پس از نشست مخفیانه بنیامین نتانیاهو، مایک پمپئو و محمد بن سلمان اشاره شده و گفته شده ترور اخیر حاصل توافق این نشست بوده است.
هر چند این موارد با ترور شهید فخری زاده بی ارتباط نیست، اما در حد گمانه زنی و غیرقطعی است. اما این که دونالد ترامپ با کمک متحدانش (به ویژه رژیم صهیونیستی) در واپسین ایام خروج از کاخ سفید قصد برهم زدن اوضاع منطقه و اعمال فشار بیشتر بر ایران را دارد، نکته قابل تاملی است.
- در همین راستا برخی رسانه ها گفته اند مخاطب و هدف اصلی ترور، برجام است، یعنی اگر دولت جدید جو بایدن در آمریکا و یا دولت اعتدال در ایران به دنبال مذاکره و احیای برجام هستند، به دنبال این ترور باید با برجام خداحافظی کنند و یا حداقل مذاکرات آن را به تاخیر بیندازند.
- مساله حفره های امنیتی پس از ترور شهید فخری زاده بار دیگر مطرح شده و گفته می شود دریافت اطلاعات دقیق از شهید و زمان و مکان تردد وی جز از حلقه های نزدیک به وی امکان پذیر نبوده است. این هشدار حاکی از نفوذ دشمن به حساسترین افراد و مراکز و نهادهای رسمی بوده و بدون اتخاذ تدابیر لازم، امکان وقوع حوادث مشابه در آینده وجود دارد. چنین بحثی پس از ترور مظلومانه سردار سلیمانی هم مطرح شده بود، اما ظاهرا مورد اهتمام کامل قرار نگرفت.
- برخی رسانه های معاند فراتر از این رفته و وقیحانه به احتمال ترور شهید فخری زاده توسط نظام پرداخته اند. این اتهام واهی در صدد القای این امر است که نظام حاضر است برای اهداف خاص خود (فرافکنی، مظلوم نمایی، فرار ازمذاکره و...) حتی افراد خود را قربانی کند!
- گروهی دیگر از تحلیلگران و رسانه ها نیز به نزاع ماهوی ایران و رژیم صهیونیستی پرداخته و این سوال را مطرح کرده اند که دورنمای این نزاع سیاسی ـ امنیتی چیست؟ البته مخاطب اصلی این گونه تحلیل ها جمهوری اسلامی بوده و تلویحا این نکته را مطرح می کنند که ایران بالاخره باید با رژیم غاصب کنار بیاید، وگرنه باید هزینه های بیشتری بدهد.
- مساله انتقام و پاسخ سخت ایران نیز از دیگر سوژه هایی است که پس از ترور شهید فخری زاده در سطوح مختلف اعم از موافقان و مخالفان مطرح شده است. رسانه های معاند عمدتا بر خویشتنداری و عدم پاسخگویی ایران تاکید کرده و آن را ناشی از انفعال و ترس می دانند. در داخل اما مطالبه ای به ویژه در میان نیروهای انقلابی وجود دارد که چرا ایران به ویژه پس از تهدیدات قاطع مقامات عالی نظامی (از جمله فرمانده کل سپاه پاسداران)، پاسخ محکمی به اسرائیل نمی دهد؟
- در باره پاسخ ایران باید به این نکته مهم توجه داشت که اولا هنوز به طور روشن معلوم نیست چه کسی پشت ترور قرار دارد. ثانیا بر فرض که مسجل شود کار رژیم صهیوینستی بوده است، هر گونه اقدام انتقامی و مجازات علیه این رژیم باید توام با برنامه ریزی دقیق و حساب شده و پرهیز از شتابزدگی باشد.
قطعا پس از پیدا شدن سرنخ هایی از این جنایت، پاسخ ایران به دشمن قاطعانه و کوبنده خواهد بود. طبعا بدون یک واکنش سخت و بازدارنده، ضمانتی برای توقف ضربات دشمن وجود ندارد. ضرورت جدّیت مسئولین به پیگیری این مساله که در پیام مقام معظم رهبری آمده، حاکی از اهمیت بالای این موضوع می باشد.