پس از آغار درگیریهای آذربایجان و ارمنستان بر سر قره باغ از محافل سیاسی امنیتی و کارشناسان شنیده شد که با چراغ سبز ترکیه و حمایتهای لجستیکی ترکها برخی تروریستهای شمال سوریه به منطقه قره باغ اعزام شده اند. این حرکت به ظاهر دفاع از مسلمانان ترک زبان توسط یک کشور ترک زبان دیگر است، ولی بنظر میرسد این جنگ فتنهای جدید و پیچیدهای است که به صورت هیبریدی و چندبعدی است.
ساموئل هانتینگتون در سالهای دور گفت: ترکیه همواره یک چشم به مکه (جهان اسلام) دارد و چشم دیگری به واتیکان (اتحادیه اروپا) که با این روند به هیچکدام نخواهد رسید مگر اینکه سیاستهای خود را به صورت بنیادی تغییر دهد.
به نظر نویسنده اردوغان نه تنها نمیخواهد سیاستهای ترکیه را به صورت بنیادی تغییر دهد بلکه یک نئوعثمانی گری را نیز راه انداخته است، ولی دلش نمیخواهد که به سبک اسلاف خود ردی از خود باقی بگذارد و البته توانش را هم ندارد خشونت به خرج دهد لذا در سالهای گذشته اصطلاحا گامهای خود را با احتیاط برداشته است لذا خودش را مستقیم با کشورمان و جبهه مقاومت درگیر نمیکند و با اعزام تروریستها به منطقه خیلی نامحسوس برای ما عرض اندام میکند تا بتواند در آینده تحولات سوریه نقش آفرینی کند. اردوغان در تازهترین اظهاراتش نیز عملا نشان داد که گاها نمیتواند جلوی خودش را بگیرد و پایش را درازتر از گلیمش بر میدارد!
نکته قابل تأمل آنجاست که چند وقتی است بی بی سی فارسی و ایران اینترنشنال از لزوم اتحاد و پیوستن آذربایجان شمالی و آذربایجان جنوبی سخن میرانند و سعی میکنند مخاطبان ترک زبان ایرانی خود را با مفاهیم پان ترکیسم تهییج کنند لذا بنظر میرسد این درگیری نظامی بین ارمنستان و آذربایجان بهانهای برای نا امن کردن مرزهای شمالی ماست و مسئله تجزیه ایران برایشان بیشتر از قره باغ اهمیت دارد.
بر مسئولین دستگاه دیپلماسی است که همانطور که نیروهای نظامی در گذشته با استقرار خود ابتکار عمل را در دست گرفته اند در عرصه دیپلماسی نیز با قوت و بااقتدار ترمز ماجراجویان منطقه را کشیده و با تدبیر عمل نمایند.