روزنامه کیهان **
راز دستپاچگی دولتهای اروپایی پس از اعدام زم
چرا برخی دولتهای اروپایی از اعدام روحالله زم به دست و پا افتاده و ریسک اتخاذ مواضع مداخلهجویانه را پذیرفتند؟
در عرف بینالملل، حمایت از جاسوسان بازداشتی در یک کشور، حامیان آنها را زیر علامت سوال میبرد و بنابراین دولتها اغلب از پذیرش مسئولیت طفره میروند و دخالت خود در جاسوسی را انکار میکنند. اما برخی دولتهای اروپایی پس از اعدام روحالله زم سرشبکه باند آمدنیوز، به محکوم کردن این اقدام پرداختند. به نظر میرسد علت عمده این دستپاچگی این است که از نگاه آنها طی چند سال اخیر هزینه جاسوسی و اقدام علیه امنیت ملی در ایران بسیار پایین آمده بود و همچنین برخی متهمان، پس از تحمل چند سال حبس، در جریان مبادله آزاد میشدند. بنابراین، سرویسهای جاسوسی انگلیس و فرانسه و آلمان، به سوژههای خود اطمینان میدادند که خطری آنها را تهدید نمیکند و به نوعی مورد حمایت هستند.
اما اعدام روحالله زم، قطع کردن زنجیره توهمی مذکور بود که نشان داد دوره جدیدی در برخورد با عناصر وطنفروش و خائن به امنیت ملی آغاز شده است؛ دورهای که به شناسایی و شکار مزدوران سرویسهای جاسوسی در داخل خاک ایران محدود نمیشود و ابعاد فرامرزی یافته است. شکار ریگی در آسمان ایران و سپس شکار زم، جمشید شارمهد(رئيس گروهک تروریستی تندر) و حبیب اسیود از سرکردگان گروهک تروریستی الاحوازیه، حاکی از این است که برخی عناصر وطنفروش و خائن به امنیت ملی بهویژه عناصر فعال در تحرکات تروریستی و جنایتآمیز، در فهرست حسابرسی و مجازات قانونی قرار دارند.
امضای کری که تضمین بود؛ حال امضای بایدن تضمین است(!)
روزنامه زنجیرهای شرق در یادداشتی نوشته است بایدن را نبندیم(!)
شرق، همان روزنامهای است که تیتر زد «امضای کری تضمین است» اما بعدها مدیر مسئول آن ادعا کرد که برای جا انداختن برجام مجبور شدهاند به مردم دروغ بگویند!
حال همین روزنامه در یادداشتی با عنوان «دست بایدن را نبندیم» مینویسد: بایدن در گفتوگوی اخیر خود با توماس فریدمن، در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه آیا به نظر خود درباره بازگشت به برجام پایبند است، گفت: «بله، ولی کار سختی خواهد بود».
این پاسخ بهخوبی گویای شرایطی است که در ارتباط با بازگشت مشروط بایدن به برجام پیشرو است. تا آنجا که به شخص بایدن مربوط میشود، تاکنون مقتضی و موجود است. برگزیدگان او برای پستهای مرتبط با امنیت ملی کموبیش با نظر او درباره برجام همسو هستند. در آخرین مورد، بایدن، میشل فلورنوی را که پیشتاز برای تصدی پست وزارت دفاع تصور میشد، کنار زد و ژنرال بازنشسته لوید آستین را برای این منظور برگزید. میدانیم که فلورنوی طرفدار «فشار حداکثری» بر ایران و مخالف بازگشت به برجام است؛ درحالیکه به نظر میرسد آستین عمدتا غیرسیاسی و تابع بایدن باشد.
حال باید دید منظور بایدن از اینکه بازگشت به برجام سخت خواهد بود، چیست؟ به نظر میرسد که نگرانی بایدن عمدتا از ناحیه سیاست داخلی آمریکاست؛ البته متحدان اروپایی و منطقهای آمریکا نیز نظرات خاص خود را دارند که چندان با نظرات بایدن همسو نیست.
بدون تردید، در یک دموکراسی رئیسیک کشور تصمیمگیرنده اول و آخر نیست و روند تصمیمگیری معمولا بسیار دشوار و پردردسر است. تجربه نهاییشدن برجام در آمریکا در سال ۱۳۹۴ گویای این واقعیت است. در آن دوره، جریانهای مخالف هرگونه توافق با ایران، حداکثر سنگاندازی را در برابر برجام کردند.
نویسنده میافزاید: این بار علاوهبر کنگره ناهمراه، ترامپ و کمپ او با ۷۴ میلیون رأی در انتخابات اخیر میتوانند همچنان نیرویی فعال علیه برجام باشند.
بهعلاوه، عناصر تندرو در آمریکا، اعم از دموکرات و جمهوریخواه، این بار به دروغ تبلیغ میکنند که ایران «روح برجام» را که معطوف به برقراری صلح و امنیت در منطقه است، نقض کرده. همچنین، سیاست اروپا اگر همین باشد که نشانههایی از آن مشهود است، کار بایدن برای متقاعدکردن دموکراتها به بازگشت به برجام و سپس انجام «مذاکرات تکمیلی» دشوارتر خواهد بود.
در چنین شرایطی تاکتیکهایی که از سوی طرف ایرانی اتخاذ میشود، باید با عنایت به این مهم باشد که دنیای سیاست، دنیای واقعیتها و ممکنات است؛ نه دنیای خیال و شعار و هر اقدامی تنها در صورتی که بر پایه علم، اطلاع و واقعبینی باشد، میتواند به تضعیف عناصر تندرو در آمریکا کمک کند. اگر مصوبه «اقدام راهبردی برای لغو تحریمها» بر فروضی مانند «قدرتمندکردن ایران» و «بههمریختن محاسبات دشمن» از طریق فعالیت هستهای بیشتر استوار بوده، متأسفانه گویای علم، اطلاع و واقعیبینی مورداشاره نیست.
یادداشت فریبنده شرق در حالی است که اولین و اصلیترین ناقضان برجام، دولت اوباما به معاونت جو بایدن بودهاند. همچنانکه دموکراتهای کنگره در تصویب همه تحریمهای پسابرجامی، در کنار جمهوریخواهان و به اتفاق آراء همراهی کردهاند. در واقع کنگره آمریکا و سختگیریهای آن، ابزار چانهزنی دولت اوباما بود و ابزار دولت بایدن هم خواهد بود. با وجود این واقعیت عجیب (و البته قابل فهم است) که چرا روزنامه غربگرای شرق از پارلمان ایران میخواهد با وادادگی تمام با موضوع برخورد کند و اجازه دهد دولت جدید آمریکا بدون جبران خسارت یا دادن تعهد برای عدم نقض درباره توافق، به آن برگردد و حتی بتواند از مکانیسم ماشه برای بازگرداندن قانون همه تحریمهای سازمان ملل استفاده کند. این روزنامه در عین حال توضیح نمیدهد که بایدن چگونه میتواند تحریمهای چند لایه کنگره را لغو کند که ایران بتواند از حقوق برجامیاش استفاده کند.
به عبارت دیگر با روزنامه تهی از شرافت رسانهای مواجه هستیم که میگوید امضای بایدن تضمین است و حال آنکه در کلاهبرداری و خیانت دولت اوباما (با تیتر» امضای کری تضمین است») شریک بوده است.
تحریمها در پسابرجام با همین بیعملی چند برابر شد
عضو شورای شهر تهران میگوید: جای تعامل با دولت در بهارستان خالی است و تصمیمسازیهای ملی، گفتوگوی بیشتری میطلبد.
مرتضی الویری در گفتوگو با روزنامه ایران و درباره انسجام در نهادهای حاکمیتی گفت: متاسفانه در وضعیت مناسبی قرار نداریم و اتفاقا یکی از مصادیق بارز این ناهماهنگی در جریان اخیر تصویب قانون «اقدام راهبردی برای لغو تحریمها» در مجلس بروز پیدا کرد. با بضاعت کمی که در حوزه دیپلماسی دارم و با اطلاعاتی که از وضعیت اقتصادی کشور وجود دارد باید بگویم که به شخصه از آنچه انجام شد بهشدت متعجب شدم. نحوه مواجهه ما با تحریمهای آمریکا پس از تصمیم ترامپ به خروج از برجام و آنچه تحت عنوان صبر استراتژیک انجام شد با اذعان به این واقعیت انجام شد که دشمنان ایران تلاش داشتند در مقاطع مختلف و بهصورت مستمر شرایط را به سمتی بکشانند که ایران را به خروج از برجام مجاب کنند. مشخص بود که اتخاذ چنین تصمیمی از سوی ایران میتوانست به سادگی موجبات بازگشت تحریمهای سازمان ملل علیه ایران را نیز فراهم آورد و هیچ عوارض حقوقی و امتیاز منفی نیز برای طرفهای این توافق در عرصه بینالمللی نداشته باشد.
در کنار آن، رای آوردن فردی در انتخابات آمریکاست که بازگشت به برجام را در زمره سیاستهای خود اعلام کرده بود و این به معنای آن بود که شانس احیای توافق وجود دارد.
این چهره نزدیک به حزب کارگزاران میافزاید: در آستانه چنین شرایطی تصویب چنان قانونی سوالبرانگیز بود.
به باورم این قانون یکی از جلوههای بارز ناهماهنگی در مسیر حرکت بر مدار سیاستهای کلی نظام است و باید امیدوار بود که در وقت ضرورت توسط مقامهای عالی نظام از خسارتآفرینی آن جلوگیری شود.
اظهارات آقای الویری در حالی است که اولا ایشان باید دولت و مشخصا رئیسجمهور را خطاب قرار میداد؛ چه اینکه رئیسجمهور نه در جلسه معرفی دو وزیر پیشنهادی صمت و نه در موضوع مهم تقدیم لایحه بودجه، در مجلس حضور پیدا نکرد، همچنان که طبق گزارشها، برخی وزرا را هم از تعامل و همفکری و چارهاندیشیهای مشترک منع کرده است. در همین حال جلسات راهبردی سران قوا و شورای عالی هماهنگی اقتصادی هم با کارشکنی آقای روحانی تعطیل شده است. در ماجرای لایحه بودجه نیز، دولت با وجود اینکه بهخاطر بودجهنویسی غلط، سال گذشته گرفتار کسری بودجه شد و تصمیمات جبرانی را به اجرا گذاشت که تورمزا بود. امسال نیز از مشورت با پارلمان اجتناب و از اصلاح ساختار بودجه امتناع کرد؛ بنابراین لایحهای تقدیم شده که حتی بسیاری از کارشناسان حامی دولت، آن را خیالی و غیرعملیاتی و بیسروسامان میدانند.
اما درباره قانون اقدام راهبردی برای لغو تحریمها، کشور غیر از دو سال معطلی اولیه، دو سال و نیم اخیر را نیز با کارشکنی علنی آمریکا و اروپا مواجه بوده و عجیب است که امثال آقای الویری نسخه انفعال و بیعملی میپیچند. در اثر همین انفعالها بود که آمریکاییها در دولت اوباما و ترامپ گستاخ شده و تحریمهای چندلایه را وضع کردند؛ چنانکه حتی اگر بایدن هم بخواهد (که نمیخواهد) نمیتواند آن تحریمهای چندلایه (آیسا، ویزا، کاتسا، و سیسادا) را لغو کند. بنابراین تصور بازگشت بایدن به برجام (به معنای لغو تحریمهای مالی و بانکی و نفتی) تصوری خلاف واقع است، ضمن اینکه بایدن تصریح کرد، معتقد به سختگیریهای بیشتر و هوشمندانهتر علیه ایران است.
از سوی دیگر، قانون ضدتحریمی اخیر، راه بازگشت آمریکا و اروپا به تعهدات واقعیشان را باز گذاشته و آنها میتوانند خطای خود را جبران کنند، اما برخی طیفهای سیاسی چون بهتر از هرکسی میدانند که غرب به تعهدات واقعیاش برنخواهد گشت، بهجای اعتراض به آمریکا و اروپا، ترجیح میدهند موضوع را دستمایه اختلاف داخلی کنند تا پاسخگوی چک برگشتی اعتماد بلاوجه به غرب نباشند. و سرانجام اینکه مصوبه مجلس چنانکه دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی تصریح کرده در کلیات و جزئیات به اطلاع و تایید شورا رسیده، ولو برخی دولتمردان ذاتا با هیچ اقدام و کنش بازدارندهای برای احقاق حقوق ملی موافق نبوده و در اقلیت قرار گرفته باشند.
پشت پای روحانی به شرطهای معقول وزارت خارجه برای آمریکا
رئیسجمهور در حالی میگوید دولت جدید آمریکا میتواند با یک امضا به برجام برگردد، که دولت و کنگره آمریکا در پنج ساله پس از اجرای برجام، تحریمهای متعددی را علیه ایران تصویب و اجرا کردهاند و این کار با یک امضا مقدور نیست.
از سوی دیگر، این سخنان در حالی مطرح میشود که دولت و وزارت خارجه ادعا میکردند «امضای (جان) کری تضمین است» اما نه دولت اوباما و نه دولت پس از او به امضای دولت آمریکا پایبند نماندند و همه تعهدات خود را زیرپا گذاشتند.
در همین زمینه روزنامه جام جم در گزارشی انتقادی نوشت: بازگشت آمریکا به برجام در شرایطی به یکی سوژههای این روزها تبدیل شده که این کشور، پس از برجام هیچگاه به تعهدات خود عمل نکرد.
با این حال اکنون که جو بایدن به ریاستجمهوری آمریکا انتخاب شده است، از موضع بالا درباره بازگشت به برجام سخن میگوید و شرط و شروطی را برای این کار تعیین کرده است. وی چندی قبل در گفتوگو با نیویورکتایمز با بیان اینکه بازگشت به برجام، کار دشواری است اعلام کرده بود بازگشت به برجام باید نقطهای برای آغاز مذاکرات درباره مسائل موشکی و منطقهای ایران باشد. در چنین شرایطی حسن روحانی، اعلام کرد اگر رئیسجمهوری آمریکا با یک امضا به برجام برگردد ایران هم حاضر است همچون قبل از سال98 به تعهداتی که در برجام داشته به صورت کامل عمل کند.
این اظهارات در حالی مطرح میشود که در سخنرانیهای قبلی روحانی و همچنین مواضع مسئولان دستگاه دیپلماسی کشورمان، شرایط بازگشت آمریکا به برجام در حد یک امضا، ساده توصیف نمیشد. به عنوان مثال رئیسجمهوری در جلسه هیئت دولت ۱۷اردیبهشت امسال گفته بود برای آمریکا برجام تمام شد مگر اینکه دوباره درخواست کند و دوباره ما بپذیریم و تمام خطاهایش را جبران کند و تحریمها را کنار بگذارد.
سیدعباس عراقچی، معاون سیاسی وزیر خارجه هم چندی قبل گفته بود: آمریکا اگر خواست به توافق برگردد به هر حال قواعد و شرایطی دارد و باید تمامی تحریمهایی که گذاشتهاند، برداشته شود.
چندی بعد ظریف در مصاحبه با المانیتور در پاسخ به سؤالی درباره این اظهارات عراقچی گفته بود: واضح است که شما باید یک عضو با حسننیت باشید و آمریکا نشان داده از چنین حسننیتی برخوردار نیست. اگر این کشور میخواهد بازگردد باید این حسننیت را ایجاد کند، چیزی که فقدان آن بهشدت وجود دارد. آنها اگر میخواهند بازگردند باید چنین چیزی را نشان دهند. این یک در گردان نیست که هر وقت بخواهید وارد یا از آن خارج شوید. آمریکا به میزان زیادی به برجام آسیب زده است و اگر ما بخواهیم پیوستن آمریکا به برجام را بپذیریم باید اطمینان یابیم یک بار دیگر به آن صدمه نخواهد زد.
مجید تختروانچی، نماینده ایران در سازمان ملل هم درباره شرط ایران برای بازگشت آمریکا به برجام گفته بود اولین شرط ایران این است که دولت جدید آمریکا تعهد کند نقض برجام تکرار نخواهد شد و شرط دوم، رسیدگی به خساراتی است که ایران از نظر مالی و رنج انسانی به دلیل تحریمها متحمل شده است.سخنگوی وزارت خارجه هم گفته بود: ایالات متحده اول از همه باید خطای بزرگ خود را بپذیرد و تحریمهای ظالمانه را بر ضدملت ایران متوقف کند. همچنین تمام خسارتهایی که به ملت ایران از مسیر این جنگ وارد کرده، جبران کند.
کارگزاران پاسخ سؤالش را در «اداره کاغذی سردرگم» پیدا کند
ارگان حزب کارگزاران میگوید مسئله کسری بودجه، مسئلهای سیاسی است نه اقتصادی.
روزنامه سازندگی با بیان این که لایحه بودجه 1400 بزرگترین کسری بودجه چند دهه گذشته است، نوشت: عامل این کسری موقتی است یا ممکن است طولانی مدت باشد؟
کشور ما از نظر اقتصادی در یک جنگ کامل قرار گرفته اما هر جنگی در نهایت تمام میشود. ما باید حتماً تلاش کنیم که در پایان، طرف شکستخورده و بازنده نهایی نباشیم. اما اگر پاسخ سیاست به اقتصاد از نوع پاسخ دوم باشد که بگویند در یک بازه زمانی مثلاً دو یا سه سال آینده این شرایط تمام میشود، آنوقت مسئله اوراق سلف نفتی بهترین راهحل میشود.
زمانی که اقتصاد در جنگ است و شوک بسیار بزرگی به آن وارد شده، حل کردن آن در نخستین گام مستلزم آن است که آینده پیشبینیپذیر باشد. در واقع کارشناس بتواند تا حدودی آینده را پیشبینی کند. قطع بودجه از درآمد نفت در شرایط اضطرار فراهم نمیشود.
به این ترتیب باید گفت؛ مسئله کسری بودجه در کشور ما یک مسئله اقتصاد سیاسی است نه اقتصاد کلان. اینگونه نیست که کارشناسان اقتصادی با بهرهبرداری حداکثری از علم اقتصاد این خروجی مشعشع را داشتند که اقتصاد ما باید کسری بودجه همیشگی داشته باشد. کسری بودجه اقتصاد ایران خروجیِ علم اقتصاد نیست. در نتیجه برای حل آن باید تمام تصمیمگیران دور میز باشند و باید یک تصویر قابلقبول برای همه روی میز گذاشته شود. هماکنون افراد موثر و ذینفوذی هستند که دائماً برای رفع کسری بودجه میگویند از هزینههای دولت کم کنید. اما اگر فهرست هزینهها را مقابلشان بگذارید نمیتوانند هیچ هزینهای را کم کنند. بخش عمده بودجه دولت هزینههای جاری و حقوق و دستمزد کارمندان دولت است. این است که باید جدول بودجه مقابل کل ساختار سیاسی گذاشته شود نه فقط جلوی کارشناسی که در سازمان برنامه نشسته و راجع به جدول فکر و صحبت میکند».
تحلیل روزنامه سازندگی در حالی است که اولاً حزب کارگزاران پس از قانع شدن نمایندگان مجلس دهم از پاسخهای روحانی، چهار سؤال اقتصادی، در بیانیهای تأکید کرد: پاسخ آقای روحانی نه مجلس را قانع کرد، نه ملت را راضی ساخت. دولت فاقد استراتژی اقتصادی روشن است. اوج این سرگشتگی را میتوان در سیاست ارزی دید که در بهار 97، بستر ویژهخواری ]18 میلیارد دلاری[ اخلالگران را فراهم کرد. متأسفانه با وجود نقدها بر سازمان برنامه و بودجه، در دولت دوم روحانی اصلاحی صورت نگرفت. فقدان استراتژی، دولت را به مجمعی از بروکراتهای بیانگیزه بدل ساخته که دولت را نه به عنوان مغز متفکر توسعه ملی بلکه به یک اداره کاغذی تقلیل داده است.
ثانیاً طبق وعدههای انتخاباتی دولت، قرار بود نگاه سیاسی (سیاستزده) به اقتصاد و وابسته کردن آن به مذاکرات، سایه جنگ و تحریم را بردارد و رونق بیافریند، نه این که به ادعای روزنامه سازندگی به کام جنگ کامل ببرد.
کارگزاران باید ضمناً به این سؤال نفتی- به اقتضای یادداشت -روزنامهشان- پاسخ دهند که چرا قبل از برجام میتوانستیم 1/4 میلیون بشکه نفت بفروشیم اما با برجام به زیر 300 هزار بشکه رسید؟! این فرض البته در صورتی است که بخواهیم بودجه را تماماً نفتی ببندیم و هیچ تدبیر دیگری برای کاربست انواع ظرفیتها به کار نبندیم. به یک معنا عود کردن معضل کسری بودجه، حاصل 7 سال فریبخوردگی و نشستن به امید دشمنانی است که به طور پیوسته به تشدید فشارهای تحریمی تأکید داشته و مسیر انسداد توافق برای باجگیری بیشتر را انتخاب کرده بودند. آیا عجیب نیست که حزب ائتلافی دولت به جای پاسخگو بودن درباره این خرابکاری، بخواهد نسخه نخنمای قبلی را قالب کند؟!
*********************************
روزنامه وطن امروز **
مقاومت راهبرد قطعی ایران در برابر آمریکا و اروپاست
رئیس قوه قضائیه با رد برخی آمار مطرح شده درباره ورودی پروندههای قضایی گفت: اینکه برخی رقم پروندههای ورودی به قوه قضائیه را ۱۷ میلیون پرونده عنوان کردهاند، درست نیست و مجموع پروندههای وارده به شوراهای حل اختلاف و دادگستریها ۹ میلیون فقره است. رئیس قوه قضائیه در بخش دیگری از سخنانش با ابراز خرسندی از اعلام پیروزی مردم کشورهای مختلف منطقه بر عناصر تکفیری ساخته و پرداخته آمریکا و اروپا و رژیم صهیونیستی گفت: این پیروزی غرورآمیز، ثمره مجاهدتها و خون پاک حاجقاسم سلیمانی و هزاران شهید جبهه مقاومت است. وی درس بزرگ پیروزی جبهه مقاومت بر تکفیریها و عناصر تروریست داعش را «پیروزی گفتمان مقاومت» عنوان کرد و گفت: مقاومت راهبرد و سیاست قطعی جمهوری اسلامی در برابر آمریکا و اروپا و دشمنان است و هزینه ایستادگی کمتر از سازش و تسلیم خواهد بود.
***
روایت تذکر درسآموز رهبر انقلاب به هاشمی
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام روایت جالبی را از احتجاج رهبر معظم انقلاب با مرحوم آیتالله هاشمیرفسنجانی درباره مناسبات ایران با آمریکا یادآوری کرده است. اظهارات «سیدمرتضی نبوی» در مصاحبه اختصاصی با تسنیم به این شرح است: در سال ۹۱ که دوره جدید مجمع تشخیص مصلحت نظام بود، همه اعضا خدمت رهبر معظم انقلاب رسیدیم. بعد از آنکه جلسه رسمی تمام شد، از آنجایی که پیش از آن، آقای هاشمی در مصاحبهای با یک فصلنامه مواضعی درباره مذاکره و رابطه با آمریکا گرفته بودند که موجب سوءاستفاده در داخل و خارج شده بود، حضرت آقا در آن جلسه تذکر دادند و خطاب به آقای هاشمی فرمودند این موضع شما سبب سوءاستفاده دشمن شد. آقا در این جلسه با تاکید ضمنی بر ضرورت مواجهه عقلانی و هوشمندانه با آمریکا، فرمودند: این روزها درباره صحبتهای آقای هاشمی بحثهایی پیش آمده که خواستم در این جلسه عرض کنم برای این کار(صحبتهای آقای هاشمی) بدترین وقت ممکن انتخاب شد. آقا گفتند که البته ما درباره نظریه مذاکره یا عدم مذاکره با آمریکا با آقای هاشمی سالهاست بحث داریم و از زمان ریاستجمهوری ایشان در این زمینه بحث میکردیم. اما اظهاراتی که آقای هاشمی اخیرا کردند نبایستی انجام میشد، چرا که الان آمریکاییها در مقابل ما جبهه گرفتهاند، اقدامات و تحریمهایشان را تشدید کردند و امید آنها این است که این تحریمها ما را به عقبنشینی وادار میکند. در واقع آقا در ضمن بیاناتشان به آقای هاشمی تذکر دادند که اینطور دم از ضرورت مذاکره و رابطه با آمریکا زدن، سیگنال چندپارچگی و انشقاق در طرف ایرانی و همچنین ضعف و استیصال ایران را به طرف مقابل میفرستد و باعث میشود روحیه دشمن تقویت و به کسب امتیازات زیاد از ایران امیدوارتر شود و نفعی برای ایران در این بین نباشد. لذا این اصولاً خلاف مقتضای تشخیص مصلحت است. به عبارت روشنتر، در این نحو موضعگیری، مصلحتی برای ملت و کشور نیست. البته جالب اینجاست که خود آقای هاشمی در این دیدار اذعان میکرد و البته جای دیگری هم گفته است که با امام(ره) درباره -فکر میکنم- ۷ موضوع صحبت کردم و گفتم این مسائل باید در زمان حیات شما حل شود. مثلا درباره عربستان و جنگ و... بود. خود آقای هاشمی میگوید امام به بقیه موضوعات اعتنا کردند اما درباره رابطه با آمریکا کاری نکردند یعنی تغییر موضع ندادند. البته با ارجاع به بقیه مواضع و فرمایشات امام(ره) کاملا مشخص است که نظر امام(ره) خلاف نظر آقای هاشمی بوده است.
رهبر معظم انقلاب در این دیدار به آقای هاشمی گفتند که نباید این حرفها را میزدید. مقام معظم رهبری در ادامه نکته بسیار مهمی گفتند که به نظرم تعیینکننده است. ایشان اشاره کردند که درباره مساله نحوه مواجهه با آمریکا از همان دوران ریاستجمهوری آقای هاشمی مباحثاتی وجود دارد. آقا اشاره کردند که در زمان ریاستجمهوری آقای هاشمی این بحث در شورای عالی امنیت ملی -که خود آقای هاشمی ریاستش را بر عهده داشت- مطرح شده بود. صورت مذاکرات برای آقا میآید که در آن منافعی در رابطه با آمریکا قید شده بود. آقا گفتند که با آقای هاشمی در این باره جلسات متعددی صحبت شده و حتی صدای آقای هاشمی هم همانطور که خودش میداند ضبط است که در شورای عالی امنیت ملی گفتهاند آیتالله خامنهای در رد مواضع ما در زمینه نحوه عمل در برابر آمریکا استدلالهایی دارد که ما جواب آن استدلالها را نداریم. آقای هاشمی در همین جلسه این نقل قول آقا را تایید کردند. یعنی گفتند که بله! من این حرف را زدهام [که جوابی به استدلالهای شما نداریم]. آقا بر همین اساس ادامه دادند پس مشخص است که این حرفهای ما بر مبنای استدلال است نه بر مبنای عصبیت و عصبانیت و پایبندی به امور موهوم و این را خود آقای هاشمی هم میدانند.
***
کسانی که به اشک زارعی خندیدند در دام پوزخند دشمن گرفتار شدند
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در مراسم یادبود مرحوم دکتر علیاصغر زارعی گفت: ویژگی مرحوم دکتر زارعی آن بود که زندگی ایشان بر مبنای صدق رفتار شکل گرفته بود. سعید جلیلی در این مراسم با اشاره به ماجرای اشک ریختن مرحوم زارعی در مجلس پس از تصویب برجام، اظهار داشت: وقتی فضا تشخیص داده نشد، افرادی مثل مرحوم زارعی فریاد زدند، روشنگری کردند و حتی اشک ریختند تا مسیر روشن بماند. این اشک، اشک ایستادگی در برابر جوسازیها و جوگیریها بود. اشک کسانی بود که این دغدغه را داشتند تا اجازه ندهند بزک دشمن مصالح کشور را به بازی بگیرد.
عضو شورای راهبردی روابط خارجی کشورمان تصریح کرد: کسانی که به این اشک خندیدند، بعدا در دام پوزخند دشمن گرفتار شدند. اشک غیرتی که بر صورت زارعی بود، باید عرق عبرت بر پیشانی کسانی بنشاند که لبخند دشمن را باور کردند. جلیلی افزود: اشکی که این عزیز ما از سر غیرت در مجلس ریخت، حقیقتا در این دنیا و در سرای آخرت، برای او آبرو خواهد بود.
*********************************
روزنامه خراسان**
دولت در اندیشه تنبیه مدیران ناکارآمد
بر اساس پیشنهاد یک عضو کابینه که در روزهای اخیر به تایید حجت الاسلام روحانی رئیس جمهور رسیده، مقرر شده روسای دستگاه های دولتی که پیشرفت پروژه های اصلی و اولویت دار آن ها در حوزه دولت الکترونیک کمتر از 50 درصد باشد، ضمن درج در سوابق مدیریتی خود و سایر مدیران مرتبط، تا پایان آذرماه علت پیشرفت نکردن این طرح ها را به دفتر رئیس جمهور اعلام و برنامه جبرانی خود را ارائه کنند.
دستور عجیب به نوبخت درباره بودجه 1400
در حالی که دولت روز 12 آذرماه، لایحه بودجه سال آینده را تقدیم مجلس کرده است، یک مسئول ارشد اجرایی در ابلاغیه روز 23 آذرخود خطاب به رئیس سازمان برنامه و بودجه، از محمد باقر نوبخت خواسته است الزامات قانونی و اعتبارات لازم برای حمایت از تولید در بخش های مربوط به نهاده ها و سایر محصولات کشاورزی وارداتی را در لایحه بودجه سال 1400 کل کشور پیش بینی کند.
*********************************
روزنامه ایران **
قطر میانجی ایران و امریکا میشود؟
خبر اول اینکه، روزنامه العرب، نزدیک به عربستان سعودی از تلاش قطر برای میانجیگری بین ایران و امریکا خبر داده است. به گزارش انتخاب، در بخشی از گزارش این روزنامه آمده: قطر تلاش میکند تا میانجی شماره یک بین ایالات متحده و تعدادی از دشمنان سیاسی آن در خاورمیانه باشد، بویژه آنکه زمان روی کار آمدن بایدن و گشوده شدن باب مذاکره وی با ایران نزدیک بوده و احتمالاً قطر امیدوار است تا بتواند جای عمان را در وساطت بین واشنگتن و تهران بگیرد، اما فرصتهای موفقیت وی اندک است. در ادامه این مطلب آمده: دوحه خود را جایگزین طبیعی نقش عمان در مسأله مذاکره امریکا با ایران در پرونده هستهای میداند و معتقد است که به صلح نزدیکتر است، این در حالی است که قطعاً قطر با مخالفت عربستان با دخالت در مسألهای که برای ریاض اهمیت زیادی دارد مواجه میشود. نویسنده افزود: تنها چند روز پس از ترور سردار سلیمانی توسط امریکا، پس از آنکه احتمالات شعلهور شدن جنگی بین ایران و ایالات متحده بالا گرفت، امیر قطر به تهران سفر کرد. تحلیلگران این سفر را دلیل فایده قطر برای ایالات متحده میدانند و معتقدند که سفر امیر قطر به تهران براساس درخواست ایالات متحده و با هدف توصیه به ایران برای خویشتنداری صورت گرفته است.
ادعای سایبری صهیونیستها علیه ایران
خبر دیگر اینکه، در پی حمله سایبری گسترده اخیر به چندین شرکت صهیونیستی رسانههای این رژیم ادعا کردهاند که احتمالاً ایران پشت این حملات قرار داشته است. به گزارش ایسنا به نوشته روزنامه تایمز آو اسرائیل، بیش از 40 شرکت صهیونیستی در ماه جاری (میلادی) هدف حمله سایبری و اطلاعاتی قرار گرفتهاند که این ماجرا پس از گزارش آن توسط شرکت اوریان (یکی از شرکتهای بزرگ خدمات لجستیک رژیم صهیونیستی) به بازار بورس تلآویو علنی شده است. این روزنامه صهیونیستی در ادامه مدعی شد که گزارشات حاکی از دست داشتن ایران در این حمله و همچنین دستکم پنج حمله سایبری دیگر در سال 2020 است که زیرساختهای اسرائیل را شامل میشود.
9 سال حبس برای یک تبعه ایرانی – انگلیسی
شنیدیم که، خبرگزاری تسنیم خبر داده که کامیل (محمد) احمدی عنصر دو تابعیتی ایرانی - انگلیسی که در پوشش پژوهشگر مسائل اجتماعی در کشور فعال بود، با حکم بدوی شعبه 15 دادگاه انقلاب اسلامی تهران به 9 سال حبس و پرداخت جریمه نقدی به مبلغ 600 هزار یورو محکوم شد. احمدی، متهم به تحصیل مال نامشروع حاصل از همکاری و اجرای پروژههای مؤسسات برانداز در کشور است. به نوشته این خبرگزاری، احمدی متهم به همکاری با مؤسسه «هیفوس» در موضوعات زنان و کودکان، تلاش برای اعمال نفوذ در تهیه و تصویب طرح «افزایش سن ازدواج» با همراهی 2 نفر از نمایندگان زن سابق مجلس، ارتباط و همکاری با سفارتخانههای کشورهای اروپایی در راستای اجرای پروژه بالا بردن سن ازدواج در ایران و ترویج و حمایت از همجنسگرایی، همکاری و ارتباط با رسانههای معاند و بیگانه و ارسال گزارش خلاف واقع به گزارشگر حقوق بشر سازمان ملل علیه جمهوری اسلامی ایران است.
دبیرکل مؤتلفه:
مردم به نظامیها و اطلاعاتیها رأی ندادهاند
دست آخر اینکه، دبیر کل حزب مؤتلفه اسلامی در نشست خبری از احتمال معرفی نامزد حزبی برای انتخابات 1400 خبر داد. به گزارش ایسنا، اسدالله بادامچیان با اشاره به اینکه حزب مؤتلفه آمادگی دارد با دولت منتخب مردم در ۱۴۰۰ همراهی کند، گفت: البته احتمال معرفی نامزد از سوی حزب زیاد است، زیرا معتقدیم دولت حزبی موفقتر از دولت شخصی است. بادامچیان درباره ورود نظامیان به انتخابات ریاست جمهوری با بیان اینکه، نظامیان باید برای حضور در عرصه سیاسی از فرمانده کل قوا اجازه بگیرند و نامزدی نظامیان که بازنشسته شده باشند، منع قانونی ندارد، افزود: در این چند سال مردم به دو گروه رأی ندادهاند به کسانی که در وزارت اطلاعات بودند و افراد نظامی. نگاه ما در مؤتلفه این است که کدام نامزد اصلح است و ما نگاه نظامی یا غیرنظامی نداریم.
*********************************
روزنامه شرق **
انفجار یک نفتکش در سواحل شهر بندری جده
یک شرکت حملونقل روز گذشته اعلام کرد که نفتکشی در بندر جده عربستان سعودی یکشنبهشب با یک شئ که «منشأ خارجی» داشته، اصابت کرد و دچار آتشسوزی شد؛ این تازهترین نمونه از حمله به کشتیها در جنگ طولانیمدت یمن است. به گزارش آسوشیتدپرس، گروه بیدبلیو در اطلاعیهای گفته است ۲۲ ملوان نفتکش بیدبلیو رینه که با پرچم سنگاپور حرکت میکرد، بدون هیچ جراحتی نجات یافتند. این شرکت هشدار داد که ممکن است در نتیجه این انفجار، نفت به بیرون نشت کرده باشد. عربستان سعودی هیچ گزارشی درباره این انفجار منتشر نکرده است، بااینحال حمله روز دوشنبه پس از آن اتفاق میافتد که ماه گذشته یک مین دریایی به نفتکشی در سواحل عربستان صدمه زد. مقامات ریاض این حمله را به حوثیهای یمن نسبت دادند. مرکز عملیاتهای تجارت دریایی بریتانیا که زیر نظر نیروی دریایی سلطنتی این کشور است، از کشتیهای در حال تردد در منطقه خواسته است که احتیاطهای لازم را انجام داده و اعلام کرد تحقیقات در جریان است. ماه گذشته نیز یک نفتکش دیگر در سواحل عربستان بهدلیل اصابت به مین دریایی آسیب دید. در ماه جاری، حمله مرموزانه دیگری یک کشتی باری را در شهر بندری نیشتون یمن در شرق دور این کشور هدف قرار داد. حوثیهای یمن در دوره جنگ با عربستان سعودی بارها از مینهای دریایی استفاده کردهاند. دریاد گلوبال میگوید اگر معلوم شود که حوثیها این حمله را انجام دادهاند، این به معنای «چرخشی اساسی هم در قابلیتهای هدفگیری و هم هدفهای مورد نظر» است.
عملیات جدید ضد فساد در عربستان«مینیریتز»
انبوهی پول نقد که مقادیری از آنها به شکلی عجیب در سقفهای کاذب و تانکرهای آب جاسازی شده بودند، در عملیات جدید گسترده ضد فساد در عربستان سعودی توقیف شدهاند و احترامی همراه با ترس را برای ولیعهد این كشور ایجاد کردهاند. به گزارش ایسنا، خبرگزاری فرانسه درباره عملیات جدید «مقابله با فساد» در عربستان نوشته است: این سرکوب که مقامات عالیرتبه نظامی و همچنین دیوانسالارهای سطح پایین را به دام خود انداخته است، تحت عنوان عملیات «مینیریتز» شناخته میشود که به عملیات سال ۲۰۱۷ اشاره دارد که در آن شاهزادگان و سرمایهداران در هتل ریتز-کارلتون ریاض با اتهامات اختلاس و سوءاستفاده بازداشت شدند. آژانس ضد فساد رسمی عربستان سعودی تحت عنوان «النزاهه» در تحقیقاتی به سبک کارآگاهی که در رسانه دولتی منتشر شد، از اجرای حملاتی و بازداشت رشوهگیران و کشف پول غیرقانونی جاسازیشده در اتاقک زیر شیروانی، یک گاوصندوق زیرزمینی و حتی یک مسجد خبر داد. این عملیات در ماههای اخیر منجر به بازداشت دهها نفر و ارسال وجه نقد مصادرهشده به خزانه دولت سعودی شده که تحسین مردم را به همراه داشته است. سعودیها برای گزارش هر نوعی از فساد شماره تماسی دارند. یک مقام محلی که نخواست نامش فاش شود، به خبرگزاری فرانسه گفت: پیامی که حاکمان سعودی در حال ارسال برای فاسدان هستند، این است که «شما دیگر به ریتز نمیروید، بلکه راهی یک زندان واقعی میشوید». هر شخصی که رشوه و پول نقد میگیرد، نگران است و با خود میگوید که «ما بعدی هستیم؟». عربستان سعودی که از نظر شاخص فساد شفافیت بینالملل از بین ۱۸۰ کشور در رتبه ۵۱ قرار دارد، برای چندین دهه با استفاده از نفوذ و ارتباطات شخصی برای پیشبرد منافع شخصی مواجه بوده است؛ اما این موضوع از نوامبر ۲۰۱۷، هنگامی که ریتز کارلتون مجلل به زندان طلاکاریشدهای برای دهها نخبه تبدیل شد و منتقدان به آن برچسب پاکسازی و غصب قدرت به دست محمد بن سلمان، ولیعهد سعودی زدند، مورد توجه جدید قرار گرفت. عملیات اخیر که همه، از رؤسای قدرتمند دفاع تا مقامات کماهمیت شهرداری، بهداشت و محیط زیست را هدف قرار داده است، حاکمیت آهنین محمد بن سلمان، وارث ۳۵ساله تاجوتخت را تقویت میکند که از قبل تمام اهرمهای اصلی قدرت را به دست گرفته است. همانطورکه یک ناظر در عربستان آن را توصیف کرده، این کمپین تأکید میکند که «در شهر تنها یک کلانتر وجود دارد».
*********************************