همه آنهايي که از حماسه 9 دي آسيب ديدند و يا به سود مورد انتظار خود نرسيدند، براي تحريف اين حماسه هم تلاش مي کنند تا با ايجاد تشکيک و ترديد و حساسيت زدايي، زمينهاي را فراهم کنند که چنين حماسه بزرگي از حافظه تاريخي ملت حذف شود.
حماسه نهم دي ماه و حضور عاشورايي مردم حماسه ساز و ولايتمدار ايران اسلامي در راهپيمايي 9 دي ماه 1388، نقطه عطفي در تاريخ انقلاب به حساب ميآيد. حماسه 9 دي نماد عزّت، استقلال و بصيرت مردمي است که تا پاي جان براي حفظ اصول اسلام و آرمانهاي انقلاب ايستاده اند و با صداي رسا اعلام کردند که اگر دشمن در برابر دين آنها بايستد.
به همين مناسبت در پاسداشت يوم الله 9 دي با دکتر احمد امامي، کارشناس مسائل سياسي و عضو شورای نویسندگان «مجموعه 9 جلدی دایره المعارف فتنه 88» به گفت و گو نشسته ايم که مشروح آن را در ادامه مي خوانيد:
بصيرت: حماسه ۹ دي سال هشتادوهشت چه شاخصه هايي داشت که مي توانند همچنان در مسير حرکت ملت ايران مورد توجه قرار گيرند؟
هر ملتي در روند تکاملي و تاريخي خود با رخدادهايي مواجه ميشود که برخي از آنها به جهت ماهيت، ابعاد و آثار ميتوانند اين روند تکاملی را استحکام بخشند و شتاب دهند و يا عاملي بازدارنده باشند و سبب انحراف آن شوند. از اين رو، برخي از اين حوادث، نقطه عطفي در تاريخ تحولات يک ملت و يک کشور تلقي ميشوند. وقايع سال 88 و حماسه نهم دي ماه بر همين اساس قابل ارزيابي هستند.
با اين حال، براي پاسخ به اين سئوال ابتدا بايد انتخابات 1388 و وقايع پس از آن را واکاوي نمود. وقايعي که کشور را با يک فتنه عميق مواجه ساخت.
در يک مرور اجمالي اين گزاره ها را مي تواند مورد بررسي قرار داد.
اينکه چگونه برخي از بازيگران داخلي انتخابات، يعني بعضي از نامزدها و حاميان آنها، با اجراي سناريوهاي پيش از انتخابات و اعتراض به نتيجه انتخابات و همچنين اصرار بر ابطال انتخابات و اردوکشي هاي خياباني و اغتشاشات، بستري را فراهم کردند تا دشمن براي اجراي برنامهها و اهداف خود اميدوار شود!
چه نسبتي ميان سناريوهايي است که پيش و پس از انتخابات ايران اجرا شد، با آنچه که آمريکاییها در برخي از کشورها با عنوان «انقلابهاي رنگي» و يا «انقلابهاي مخملي» راه اندازی و مدیریت کرده بودند؟ جالب است که همه آنها در بستر انتخابات پياده شده و به براندازي نظام سياسي و جابجايي قدرت ختم گرديدهاند.
چرا و چگونه در سال 88، استراتژي شيطان بزرگ از «براندازي نظام» ايران، ظاهرا با ادبيات اوباما، رئيس جمهور جديد آمريکا تغيير ميکند و تنها دو ماه پس از راهيابي وي به کاخ سفيد، در پيام نوروزي به ملت ايران و يا در نامه محرمانهاي که پيش از برگزاري انتخابات به رهبر انقلاب مينويسد، از «تعامل و گفتوگو»ي مستقيم با ايران سخن ميگويد؟ خود و همه مقامات کاخ سفيد و حتي رسانههاي وابسته به آن بر مواضع محتاطانه مبني بر عدم دخالت در انتخابات اصرار دارند، اما با شروع اعتراض موسوي و کروبي به نتايج انتخابات و با آغاز آشوبهاي پس از انتخابات اعلام ميکنند که در کنار معترضان هستند و به شيوههاي مختلف از آنها حمايت ميکنند؟!
چرا با وجود نشانههاي دخالت بيگانگان، بازيگران داخلي، تدابير رهبري و راهکارهاي قانوني را ناديده گرفتند و بستر را براي فعاليت دشمن و سفارتخانههاي دول اروپايي در دامن زدن به فتنه فراهم کردند و برخي از کشورهاي عربي منطقه را هم در اين زمينه به طمع مي اندازند؟!
چه شد که همه معارضان و مخالفان نظام داخل و خارج کشور، از انجمن پادشاهي و سلطنت طلبان، گروهک هاي ضدانقلاب و منافقين، احساس کردند فرصتي براي آنها فراهم شده تا ناکاميهاي سي ساله خود را جبران کنند و نيروهاي خود را به ميدان مي فرستند تا از نظام و ملت ايران انتقام بگيرند؟!
و بالاخره در يک کلام، چگونه انتخابات «بهانه» مي شود تا «اصل نظام» نشانه و هدف قرار بگيرد؟!
تحليل و فهم اين نکات کمک ميکند به درک بيشتر حماسه 9 دي و اينکه اين حماسه چه نقشي در فرايند تکاملي انقلاب و پيشرفت و تعالي ملت ايران دارد.
يکي از مهمترين مشخصههاي حماسه 9 دي در اين زمينه، معرفت ديني ملت ايران است. 9 دي، تجلي ايمان و اعتقاد مردم به ارزشهاي ديني و حراست از دستاورهايي بود که با اين ارزشها پيوند خورده است. اين حماسه با حرکت خودجوش مردم در اعتراض به حماقت فتنه گران در 6 دي ماه رقم خورد. دشمنان در اين روز با يورش به نمادهاي عاشورا و محرم نشان دادند که همه باورهاي اعتقادي ملت ايران و هويت نظام را هدف گرفتهاند. ملتي که درس زندگي را از مکتب عاشورا دارد و با محرم و صفر، انقلاب اسلامي را به پيروزي رسانده است. با آموزههاي همين مکتب، نظام و ساختارهاي آن را مستقر کرده است، طبيعي بود که به اين ماجراجويي واکنش مناسب نشان دهد. از اينرو، با حماسه 9 دي، زنگ پايان اين فتنه را نواخت و مسير تکاملي انقلاب و نظام را هموار کرد.
شاخصه مهم ديگر حماسه 9 دي، بصيرت سياسي ملت ايران است. پس از بيانات رهبر نقلاب در خطبههاي نماز جمعه تاريخي 29 خرداد، صفبندي ها، شفافتر شد و به تدريج بسياري از هواداران نامزدهاي معترض هم صف خود را از معترضان و اغتشاش گران جدا کردند. به گونهاي که در فراخوانهاي بعدي براي اعتراضات خياباني، ديگر از آن جمعيت انبوه 25 خرداد و نظاير آن خبري نشد و تجمعات اعتراضي به صورت محدود و پراکنده برگزاري مي شد.
مردم، شاهد بودند که يک مطالبه اي که مسير قانوني دارد، از بستر غيرقاني دنبال ميشود، قدرتهاي بزرگ و کوچک اکنون به طور آشکار در کنار جريان فتنه و آشوب قرار گرفته اند، مردم بيگناه، آماج حمله آشوبگران قرار ميگيرند و کشته و مصدوم ميشوند، مراکز دولتي و خصوص و اموال عمومي تخريب مي شود و حتي مساجد و مکان هاي مذهبي هم به آتش کشيده ميشود، ناامني و هرج و مرج در حال فراگير شدن است و همه اقشار مردم آسيب ميبينند. حرمتشکني در ابعاد مختلف از سوي آشوبگران انجام شد و اين حرمت شکنيها در سايه سکوت نامزدهاي معترض انتخابات و حاميان آنها ادامه پيدا ميکند.
بيانيه هاي تحريک کننده موسوي و کروبي، نامه ها و ادعاهاي بياساس کروبي در باره بازداشتگاهها، مانع از پايان يافتن اين ماجراجوييها شده است. فتنه بسيار عميق بود. مردم ايران 30 سال کشمکش اين ملت و نظام را با دشمنان تجربه کرده بودند و اکنون اجتماع همه آنها را در يک ماجرا ناظر بودند. با اين همه، مردم منتظر يک فرصت مناسب بودند. نهم دي ماه تجلي دشمن شناسي و بصيرت سياسي ملت ايران بود که پس از يک کارزار 200 روزه در جنگ نرم که از روز 23 خرداد شروع شده بود، به اين غائله پايان دهند و مسير را براي ثبات سياسي نظام و استحکام ارکان آن و استمرار روند پيشرفت و تعالي ملت هموار کنند.
دشمن شناسي و ايستادگي در برابر فتنه و تهديد، ويژگي ديگر 9 دي است. ملت ايران از آغاز پيروزي انقلاب و استقرار نظام، با توطئه هاي زيادي مواجه شد و برخي از آنها مختصات فتنه را داشتند. در همه اين وقايع، با درک درست از دشمن و تحليل درست از تهديدات، در سايه تدابير امام و رهبري، از آنها عبور کرد. البته هزينههاي زيادي متحمل شد، اما درسها و تجربيات ارزشمند کسب کرد که ضريب هوشمندي اين ملت را افزايش داد. 9 دي تجلي دوباره همين ويژگي و درسها و تجربيات آموخته شده بود.
شاخصه ديگر 9 دي، اصل وفاداري است. وفاداري مردم به اسلام، به گفتمان انقلاب، به امام خميني و راه آن بزرگوار، به قانون اساسي و اصول مترقي آن، پايبندي به عهدي که با امام خود براي پشتياني از ولايت فقيه و دفاع از ارزش هاي و دستاوردهاي انقلاب بسته بود.
يکي ديگر از وجوه بارز نهم دي ماه، تجلي دوباره وحدت و انسجام ملي بود. همه اقشار ملت آمده بودند. حتي کساني که به نامزدهاي معترض هم دلبستگيهايي داشتند و يا به آنها راي داده بودند، در اين حماسه حاضر شدند و از فتنه و فتنه گران بيزاري جستند. اين ويژگي، درس و تجربه انقلاب اسلامي بود که در پيروزي و استمرار آن نقش اساسي داشته است. همان کليد واژه اي که معمار کبير انقلاب در فرازي از وصيت نامه سياسي الهي خود آن را يکي از دو «رمز پيروزي» و بقاي انقلاب دانسته و مردم و نسلهاي آينده را به آن توصيه نمود.
بصيرت: پيام اصلي مردم در قيام ۹دي خطاب به چه اشخاص و جريانهايي بود؟
قيام نهم دي ماه همه بازيگران داخلي و خارجي را که در اين فتنه نقش داشتند، مخاطب قرار داده است. هر کدام به ميزان سهمي که در بسترسازي فتنه و استمرار و عمق بخشي به آن موثر بودند، مخاطب بودهاند. اما به نظر مي رسد که مخاطب اصلي، نيروهاي دورن نظام و نسل آينده است. بايد اسناد فتنه 88 و مجموعه برنامه ها و اقدامات استراتژيست هاي غربي و اتاق هاي فکر در آمريکا بازخواني شود. همان کهنهکاران سياسي خارجي آمريکا که در تشکيلات «کميته خطر جاري» در سال 2004 ميلادي، نسخه براندازي نرم نظام ايران را در گزارشي با عنوان «ايران، نگرشي تازه» مينويسند و يا در گزارش 160 صفحهاي مرکز «سابان» با عنوان «کدام مسير به سمت ايران؟» براي انقلاب مخملي در ايران راهکار ميدهند و در آستانه انتخابات آن را منتشر ميکنند و در همه اين ها بر يارگيري از نيروهاي درون نظام و لزوم بهکارگيري «رهبران محلي» براي براندازي تاکيد ميکنند.
وقايع سال 88، آخرين نسخه تهديد و فتنه نيست. ملت ايران در راهي که در پيش گرفته است، هنوز بايد گردنههاي پر پيچ و خمي را طي کند. نسل حاضر و نسلهاي آينده در صورتي مي توانند اين مسير تعالي و پيشرفت را با کمترين هزينه طي کنند که گذشته را خوب بشناسند، آينده را خوب ببينند و درسها و عبرت هاي تاريخي خود را به خوبي آموخته باشد. در اين صورت است که دشمن نخواهد توانست از درون يارگيري کند و يا رهبراني محلي براي براندازي نظام پيدا کند.
بصيرت: آيا حماسه ۹ دي ظرفيت الگودهي در حوادث و تحولات سياسي مشابه را دارد؟ در طول ۱۱سال گذشته آيا اين الگودهي موفق بوده؟
حماسه 9 دي، مانند هر پديده مشابه ديگري، درسها و عبرتهايي دارد که آموزنده، الهام بخش و الگودهنده هستند. اما آنچه که بايد مورد توجه قرار گيرد اين است که راهبردها، شيوهها و ابزارهاي دشمنان عليه ايران همواره در حال تغيير و به روز رساني هستند و هر بار نيز پيچيده تر مي شوند. همان طور که عرض شد، فتنه 88 آخرين تهديد دشمنان نبوده و نيست، اما در 11 سال گذشته، اتفاقي با مختصات مشابه فتنه 88 رخ نداده است که بتوان يک مقايسه تطبيقي از ميزان موفقيت آموزه هاي 9 دي در حوادث بعدي ارائه کرد. شايد وقايع دي ماه سال 96 و آشوب هايي که در تهران و چند شهر کشور رخ داده، نمونه قابل ارزيابي در اين زمينه باشد، اما از نظر ماهيت، گستره، عناصر و بازيگران، اهداف، پيامدها و مجموعه اقدامات، با فتنه 88 فاصله بسيار دارد. اين آشوب اگرچه، توانست آسيبهايي وارد کند و خساراتي را به مردم و کشور تحميل نمايد، اما حتي دشمن هم ميداند با اين حرکتهاي ايذايي و محدود و البته آشکار، نميتواند راهبردهاي اصلي خود براي براندازي نظام و يا تغيير ماهيت آن را دنبال کند و مانع پيشرفت ملت ايران شود. با اين حال، ترديدي نيست که آموزهها و شاخص ها 9 دي در رويکرد و رفتار مردم در مواجهه با اين واقعه و يا اقدامات نهادهاي حاکميتي در مقابله با اين آشوب موثر بوده است. از اينرو، بايد حماسه 9 دي را پاس داشت و شاخصههاي آن را که سبب مهار فتنه 88 شد، به تناسب تحولات و تهديدات دگرگون شونده، پيچيده و البته پنهان دشمن، تقويت و به روز نمود.
بصيرت: چه جريانهاي فکري و رسانه اي به دنبال اين هستند که چنين حماسه بزرگي از حافظه تاريخي ملت ايران حذف شود؟
فتنه هايي مانند آنچه در سال 88 رخ داد، طراحان و بازيگراني دارد که با ايجاد فتنه و آشوب، به دنبال اهداف خود هستند. با اين حال، هميشه شايد اشخاص و جريان هايي هم هستند که ممکن است نقش فعالي نداشته باشند، اما از تغييراتي که در نتيجه اين ماجراجويي ها شکل مي گيرد، سود مي برند و رضايتمندي دارند. اين موضوع را مي توان در مواضع و رويکردها و عملکردهاي آنها در مناسبت ها و ادوار مختلف به راحتي جستجو کرد و فهميد. همه اينها در يک موضوع اتفاق نظر دارند و آن به فراموشي سپردن درس ها و عبرت هاي حماسه هاي بزرگي مانند 9 دي است.
بزرگ ترين مانع بر سر راه آنها، زنده بودن آن حماسه و جريان داشتن آن است که تهديد زدا هستند و سبب خنثي سازي فتنه مي شوند. همه آنهايي که از حماسه 9 دي آسيب ديدند و يا به سود مورد انتظار خود نرسيدند، براي تحريف اين حماسه هم تلاش مي کنند تا با ايجاد تشکيک و ترديد و حساسيت زدايي، زمينهاي را فراهم کنند که چنين حماسه بزرگي از حافظه تاريخي ملت حذف شود.
راه مقابله با اين جريان و خنثي سازي تلاش هاي آنها، اين است که حماسه 9 دي به يک گفتمان تبديل شود. تلاش زيادي براي پاس داشت اين حماسه در سال هاي گذشته انجام شده است، اما هم اين تلاش ها به نظر مي رسد کافي نبوده و هم حماسه 9 دي و هم شاخصه هاي آن اين ظرفيت را دارند که به صورت يک گفتمان رايج تبديل و ترويج شود. مبتني بر همين گفتمان و آموزه ها و عبرت هاي آن، ضريب آمادگي در برابر تهديدات و فتنه هاي بعدي افزايش خواهد يافت.
گفتگو از وحيد قاسمي