در این صفحه کلیه استفتائات مقام معظم رهبری در مورد سقط جنین و کورتاژ آمده است
س ۱۲۶۱: آیا سقط جنین بر اثر مشکلات اقتصادی جایز است؟: سقط جنین به مجرّد وجود مشکلات و سختیهای اقتصادی جایز نمیشود.
۱۲۶۲: پزشک بعد از معاینه در ماههای اول حاملگی به زن گفته است که استمرار بارداری احتمال خطر جانی برای او دارد و در صورتی که حاملگی ادامه پیدا کند، فرزندش ناقصالخلقه متولد خواهد شد و به همین دلیل پزشک دستور سقط جنین داده است، آیا این کار جایز است؟ و آیا سقط جنین قبل از دمیده شدن روح به آن جایز است؟: ناقصالخلقه بودن جنین، مجوّز شرعی برای سقط جنین حتّی قبل از ولوج روح در آن محسوب نمیشود، ولی اگر تهدید حیات مادر بر اثر استمرار حاملگی مستند به نظر پزشک متخصص و مورد اطمینان باشد، سقط جنین قبل از ولوج روح در آن اشکال ندارد.
س ۱۲۶۳: پزشکان متخصص میتوانند از طریق استفاده از روشها و دستگاههای جدید، نواقص جنین در دوران بارداری را تشخیص دهند و با توجه به مشکلاتی که افراد ناقصالخلقه بعد از تولد در دوران زندگی با آن مواجه میشوند، آیا سقط جنینی که پزشک متخصص و مورد اطمینان آن را ناقصالخلقه تشخیص داده، جایز است؟
ج: سقط جنین در هر سنّی به مجرّد ناقصالخلقه بودن آن و یا مشکلاتی که در زندگی با آن مواجه میشود، جایز نمیشود.
س ۱۲۶۴: آیا از بین بردن نطفه منعقدشدهای که در رحم مستقر شده، قبل رسیدن به مرحله علقه که تقریباً چهل روز طول میکشد، جایز است؟ و اصولاً در کدامیک از مراحل ذیل سقط جنین حرام است: ۱ ـ نطفه استقرار یافته در رحم، ۲ ـ علقه، ۳ ـ مضغه، ۴ ـ عظام (قبل از دمیدن روح).
ج: از بین بردن نطفه بعد از استقرار آن در رحم و همچنین سقط جنین در هیچیک از مراحل بعدی جایز نیست.
س ۱۲۶۵: بعضی از زوجها، مبتلا به بیماریهای خونی بوده و دارای ژن معیوب میباشند و در نتیجه ناقل بیماری به فرزندان خود هستند و احتمال این که این فرزندان مبتلا به بیماریهای شدید باشند، بسیار زیاد است و چنین کودکانی از بدو تولّد تا پایان عمر، دائما در وضع مشقّت باری به سر خواهند برد. مثلاً بیماران هموفیلی همواره ممکن است با کوچکترین ضربهای دچار خونریزی شدید منجر به فوت و فلج شوند. حال آیا با توجّه به این که تشخیص این بیماری در هفتههای اوّل بارداری ممکن است آیا سقط جنین در چنین مواردی جایز است؟
ج: اگر تشخیص بیماری در جنین قطعی است و داشتن و نگهداشتن چنین فرزندی موجب حرج میباشد، در این صورت جایز است قبل از دمیده شدن روح، جنین را اسقاط کنند، ولی بنا بر احتیاط، دیه آن باید پرداخت شود.
س ۱۲۶۶: سقط جنین فینفسه چه حکمی دارد؟ و در صورتی که ادامه بارداری برای زندگی مادر خطر داشته باشد، حکم آن چیست؟
ج: سقط جنین شرعاً حرام است و در هیچ حالتی جایز نیست مگر آنکه استمرار حاملگی برای حیات مادر خطرناک باشد که در این صورت سقط جنین قبل از ولوج روح، اشکال ندارد، ولی بعد از دمیدن روح جایز نیست حتّی اگر ادامه حاملگی برای حیات مادر خطرناک باشد مگر آنکه استمرار بارداری، حیات مادر و جنین هر دو را تهدید کند و نجات زندگی طفل به هیچ وجه ممکن نباشد، ولی نجات زندگی مادر به تنهایی با سقط جنین امکان داشته باشد.
س ۱۲۶۷: زنی جنین هفت ماهه خود را که ناشی از زنا بوده بنا به درخواست پدرش سقط کردهاست، آیا دیه بر او واجب است؟ و بر فرض ثبوت دیه، پرداخت آن بر عهده مادر است یا پدر او؟ و در حال حاضر به نظر شما مقدار آن چقدر است؟
ج: سقط جنین حرام است هرچند بر اثر زنا باشد و درخواست پدر باعث جواز آن نمیشود و در صورتی که مادر مباشر در سقط جنین باشد دیه بر عهده مادر است، امّا در مقدار دیه جنین در فرض سؤال تردید وجود دارد و احوط این است که مصالحه شود و این دیه در حکم ارث کسی است که وارث ندارد.
س ۱۲۶۸: مقدار دیه جنینی که دو ماه و نیم عمر دارد، در صورتی که عمداً سقط شود چقدر است و دیه باید یه چه کسی پرداخت شود؟
ج: اگر علقه باشد دیه آن چهل دینار است و اگر مضغه باشد شصت دینار است و اگر استخوان بدون گوشت باشد هشتاد دینار است و دیه به وارث جنین با رعایت طبقات ارث پرداخت میشود، ولی وارثی که مباشر سقط جنین بوده از آن، سهمی ندارد.
س ۱۲۶۹: اگر زن بارداری مجبور به معالجه لثه یا دندانهایش شود و بر اساس تشخیص پزشک متخصص نیاز به عمل جراحی پیدا کند، آیا با توجه به اینکه بیهوشی و عکسبرداری با اشعه باعث نقص جنین در رحم میشود، سقط جنین برای او جایز است؟
ج: دلیل مذکور مجوّزی برای سقط جنین محسوب نمیشود.
س ۱۲۷۰: اگر جنین در رحم، مشرف به موت حتمی باشد و باقی ماندن آن در رحم به همان حال برای زندگی مادر خطرناک باشد، آیا سقط آن جایز است و اگر شوهر آن زن مقلّد کسی باشد که سقط جنین در حالت مذکور را جایز نمیداند، ولی زن و اقوام او از کسی تقلید میکنند که آن را جایز میداند، تکلیف مرد در این حالت چیست؟
ج:، چون در فرض سؤال امر دائر است بین مرگ حتمی طفل به تنهایی و بین مرگ حتمی طفل و مادر او، بنا بر این چارهای جز این نیست که لااقل زندگی مادر با سقط جنین نجات داده شود و در فرض سؤال، شوهر حق ندارد همسرش را از این کار منع کند، ولی واجب است تا حد امکان بهگونهای عمل شود که قتل طفل مستند به کسی نشود.
س ۱۲۷۱: آیا سقط جنینی که نطفهاش با وطی به شبهه توسط فرد غیرمسلمان و یا با زنا منعقد شده، جایز است؟
ج: جایز نیست.
س: با توجه به روشهاى درمان نازایى که در حال حاضر انجام مىشود، گاهى اوقات حاملگى هاى چند قلو (چهار قلو) اتفاق مىافتد، که در اکثر موارد، با زایمان زودرس در ماههاى پنجم و ششم همراه است و جنینها به ثمر نرسیده و از بین مىروند. یکى از روشهایى که امروزه در دنیا انجام مىشود، کاهش تعداد این جنینها در ماههاى اول حاملگى (پنجاه تا شصت روزگى) است، تا بقیه جنینها بتوانند رشد نمایند و حاملگى به ثمر برسد. آیا این روش درمانى از نظر شرع مقدس اسلام جایز است یا خیر؟
ج) اگر کاهش بعضى از جنینها، موجب زنده ماندن بقیه شود (و عدم کاهش، سبب از بین رفتن همه آنها گردد) اشکال ندارد.
س: اگر باردارى باعث خجالت و آبروریزى من یا خانوادهام شود، آیا مىتوانم در سه ماهه اول آن را سقط کنم؟
ج) سقط جنین شرعاً حرام است و آنچه در سؤال ذکر شده مجوّز آن نمىباشد.
س: اینجانب زنى باردار هستم با توجه به وضعیت نامناسب جسمانى و ترس از تشدید کمخونى، ناراحتى معده و ضعف کلى بدن مایل به سقط جنین هستم. لطفاً حکم شرعى را بیان کنید.
ج) سقط جنین جایز نیست و موارد مذکور موجب حلیّت آن نمىباشد.
س: با پیشرفت علوم پزشکى و جنین شناسى در دوران باردارى اطباء ناقص الخلقه بودن جنین را تشخیص مىدهند و اگر بخواهند ناقص الخلقه بودن جنین را به اطلاع والدین برسانند ممکن است آنها اقدام به سقط جنین یا اقدام به رفع نقص جنین نمایند در حالى که احتمال بهبودى بسیار ضعیف است. در فرض سؤال اطلاع دادن دکتر جایز است یا نه؟
ج) اطلاع دادن فى نفسه واجب نیست مگر آنکه قانونى در این زمینه موجود باشد، یا غرض از مراجعه به طبیب و پرداخت پول به او اطلاع از حال جنین باشد.
س: دیهى سقط جنین که با رضایت کامل پدر و مادر، و از راههاى مختلف انجام مىشود، به عهده کیست؟
ج: دیه بر عهده مباشر سقط مىباشد. اگر دکتر مستقیماً سقط را انجام دهد دیه بر عهده اوست و اگر پرستار تزریق نماید به عهده اوست و اگر مادر دارو را خورده بر عهده مادر مىباشد و در همه موارد دیه باید به ورثه طفل پرداخت شود که در موارد اول و دوم پدر و مادر و در مورد سوم پدر است که اگر ایشان عفو نمایند ساقط مىشود هر چند گناه آن که قتل نفس یا مشابه آن باشد ثابت است.
س: در منابع و عرف پزشکى، خطر جانى و مرگ مادر و احتمال عوارض در حاملگىها و بیماریهاى مختلف، با درصد تعیین مىشود. آیا سقط درمانى، فقط در مواردى که درصد بالایى از خطر، مادر یا کودک را تهدید مىکند، جایز است، یا درصد پایین نیز مىتواند مجوز باشد؟
ج) ناقص الخلقه بودن جنین، مجوّز شرعى براى سقط جنین حتّى قبل از ولوج روح در آن محسوب نمىشود، ولى اگر تهدید حیات مادر بر اثر استمرار حاملگى مستند به نظر پزشک متخصص و مورد اطمینان باشد و یا موجب مشقّت شدیده باشد، سقط جنین قبل از ولوج روح در آن اشکال ندارد.
س: من در هفته دهم حاملگى عمداً جنین را سقط کردهام. نسبت به سقط جنین چه باید بکنم؟
ج) سقط جنین بر شما حرام بوده است که مرتکب شدید ولى کفاره ندارد لیکن دیه شرعى جنین را ضامن هستید، و باید دیه را به وارث شرعى او بپردازید و خودتان از این دیه ارث نمىبرید.
س: آیا مىتوان با تشخیص قطعى بیمارى در جنینهایى که دچار عیوب ژنتیک بوده و یا مادر آنها در طى باردارى بر اثر ابتلاء به بعضى بیمارىهاى عفونى بیمار شدهاند، قبل از دمیده شدن روح (چهار ماه و ده روز) جنین را سقط نمود؟ لازم به ذکر است این کودکان از بدو تولد تا پایان عمر دائماً در وضع مشقّتبارى به سر خواهند برد و خانواده و جامعه نیز بهاى گزافى را از نظر روانى و مادى باید به دوش بکشند.
ج) اگر نگهدارى و بزرگ کردن طفل معلول و عقبمانده و ناقصالخلقه براى والدین داراى زحمت و مشقت بیش از متعارف باشد به مقدارى که در عسر و حرج واقع مىشود، اسقاط جنین پیش از دمیده شدن روح در او مانع ندارد.
س: آیا ضرورتهاى اجتماعى ـ اقتصادى، مجوّز سقط جنین قبل از دمیده شدن روح مىتواند باشد یا نه؟
ج) سقط جنین به مجرّد وجود مشکلات و سختىهاى اقتصادى جایز نمىشود.
س: زنى که از ابتدا نمىخواسته آبستن شود ولى بر اثر اصرار شوهر آبستن شده، اگر در غیاب شوهر کارى کند که موجب سقط جنین شود، آیا ضامن خونبهاى اوست؟
ج) در فرض مرقوم گناهکاراست و علاوه بر آن ضامن دیه نیز مىباشد.
س: اگر طبیبى متوجه شد که جنینى درون شکم مادرى داراى نقص عضو مىباشد که در صورت اطلاع دادن به والدین او احتمال زیاد مىدهد آنان اقدام به سقط جنین بنمایند و شاید هم در مقام معالجهى نقص عضو جنین برآیند که احتمال بهبودى بسیار کمى دارد، و در ضمن اگر اطلاع ندهد، در معرض شکایت والدین، نسبت به عدم اطلاع به آنان از وضعیت جنین قرار خواهد گرفت. بفرمایید وظیفهى طبیب در اینجا چیست؟
ج) فى نفسه اطلاع دادن واجب نیست مگر آنکه قانونى باشد یا غرض از مراجعه به طبیب و پرداخت پول به او اطلاع از حال جنین باشد.
س: اگر دکتر متخصص تشخیص دهد که اگر جنین با عمل جراحى خارج شده و در دستگاه نگهدارى شود به حیات خود ادامه خواهد داد، آیا جایز است که اقدام به عمل جراحى شود؟ آیا حکم مسأله قبل از ولوج روح و بعد از آن فرق دارد یا نه؟
ج) با فرض اینکه جنین در دستگاه زنده خواهد ماند، بیرون آوردن آن اشکالى ندارد و فرقى بین قبل از ولوج روح و بعد از ولوج روح نیست.
س: پدر و مادرى جنین چهل روزهاى را سقط کردهاند، چون مادر بیمار بوده و پزشکان به صورت شفاهى گفته بودند که زایمان براى مادر خطر دارد و از باردار شدن منع شده بوده است، آیا به عمل فوق دیه تعلق مىگیرد یا خیر؟ در صورتى که جواب مثبت است قیمت امروزى چقدر است و به چه جایى یا کسى پرداخت گردد؟
ج) جنین چهل روزه اگر بصورت علقه درآمده بود، دیهى اسقاط آن سى مثقال [بازارى]طلا است و دیه به عهده کسى است که مباشر در سقط آن بوده است و به شخص مباشر اسقاط نمىرسد بلکه به سایر ورثه جنین از پدر یا مادر یا برادر و خواهر ارث مىرسد.
س: آیا خارج کردن جنین از رحم مادر، زودتر از موعد مقرر، و رشد آن تحت مراقبتهاى ویژه و یا در دستگاه مخصوص (انکوباتور)، جایز است؟
ج) عمل فوق فى نفسه اشکال ندارد.