«معمای شاه، جلال، نفس، پروانه، ارمغان تاریکی و...» همگی از جمله سریالهایی هستند که در سالهای اخیر به صورت مستقیم یا غیرمستقیم حوادث انقلاب و پس از انقلاب را روایت کرده و هر کدام تلاش کردهاند تا به نوعی حقیقت انقلاب اسلامی مردم ایران را به تصویر بکشند.
در این میان البته، سریال «معمای شاه» به این دلیل که به صورت مستقیم وقایع و رخدادهای بین سالهای 1317 تا 1357 را به تصویر میکشید، سریالی کاملاً تاریخی به شمار میآید که مراحل پژوهش آن از اواخر سال 1389 و زیر نظر دکتر موسی حقانی به عنوان مشاور پژوهشی و تاریخی آغاز شد.
در واقع میتوان گفت سریال «معمای شاه» تنها سریالی بود که به صورت گسترده و مستقیم این دوره تاریخی را روایت کرد. این در حالی است که موضوع انقلاب اسلامی که داستانها و درامهای فوقالعادهای را در خود جای داده، میتواند دستمایه فراوانی برای بسیاری از نویسندگان و کارگردانان باشد تا بتوانند از دل این ماجراها و درامها، گوشههایی از تاریخ این سرزمین را روایت کنند.
از جمله این سریالها که اتفاقاً تا مدتی قبل هم تکرارش از رسانه ملی پخش میشد، سریال «کیمیا» بود. سریالی در ژانر درام که به تاریخ انقلاب و دفاع مقدس اختصاص داشت.
اما متأسفانه با وجود اینکه پس از سریال نقطهچین، عنوان طولانیترین سریال رسانه ملی را هم با خود به یدک میکشید و با وجود داشتن بازیگران خوب، نتوانست خیلی خوب از عهده ادای دین به انقلاب اسلامی برآید.
در این میان، سریالهای دیگری هم بودند که با بهانههایی عاشقانه به سراغ موضوعات مرتبط با انقلاب میرفتند؛ برخی به همین بهانه، به تفکرات چپگرایان نیز پرداخته و نوع جهانبینی آنها را نیز به تصویر و چالش کشیدند؛ البته برخی به روزهای قبل از انقلاب اشاره دارد و برخی به روزهای پس از انقلاب. یکی از ماندگارترین این آثار «ارمغان تاریکی» است، سریالی که خیلی خوب توانست جای خود را در دل مخاطبان باز کند. استقبال مخاطبان از این سریالها باعث شد تا تولید چنین آثاری بیش از گذشته دنبال شود؛ آثار عشقی به بهانه ماجرای انقلاب یا روایتی به بهانه عشق!
معضل سریالهای نیمهکاره!
پس از آن بود که شاهد تولید سریالهایی با چنین مضمونهایی از جمله «پروانه» بودیم و در ماه رمضان 1396 نیز سریال «نفس» به روی آنتن رسانه ملی رفت. «نفس» که اتفاقاً قرار بود فصل دومش نیز ساخته شود، با گذشت سه سال تاکنون خبری مبنی بر ساخت فصل دوم این سریال نیست و این را میتوان به نوعی کمکاری رسانه ملی دانست که بودجهای را هزینه کرده، اما سریالی با موضوع انقلاب و فراز و نشیبهای پس از آن را نیمهکاره رها میکند.
در چند سال اخیر هم سریالهای زیادی به مناسبت دهه فجر ساخته و از شبکههای مختلف سیما در همین ایام پخش شد. سریالهایی مانند «جلال» که سال گذشته در این ایام پخش شد و فصل دوم آن نیز در حال تولید است.
این روزها نیز «روزهای ابدی» از شبکه اول سیما در حال پخش است؛ سریالی به کارگردانی جواد شمقدری که به نظر میرسد، آنطور که باید و شاید نتوانسته مخاطبان را پای تلویزیون بنشاند و انتقادهایی هم به سوی این سریال روانه شده است؛ از فضای سنگین و سرد آن گرفته تا صداگذاریهایی که شاید دیگر مناسب حال این روزهای سینما و سیما نباشد!
داستان از همان ابتدا نتوانست مخاطب را با خود همراه کند و این ضعف تا انتها نیز همراه با سریال بوده است؛ موضوعی که به خودی خود جذاب است، برای سریال انتخاب شده، اما خبری از جذابیتهای ساختاری نیست.
راههای به شدت نرفته و خطر تحریف!
جالب این است که در همین زمان «در چشم باد» از شبکه آیفیلم در حال بازپخش است؛ سریالی که بیش از 10 سال از ساخت آن و بارها از پخش آن میگذرد، سریالی که تاریخ معاصر کشور عزیزمان را روایت میکند و انقلاب اسلامی و دفاع مقدس نیز در فراز پایانی آن جای میگیرد، اما آنچنان ماهرانه این روایت صورت گرفته است، که باز هم میتوان با خیال راحت جلوی تلویزیون نشست و این سریال را دنبال کرد. در هر حال، با وجود تولید بسیاری از سریالهای تلویزیون که نام تعداد اندکی از آنان در این نوشتار بیان شد، به جرئت میتوان گفت راه بسیار زیادی باقی است تا بتوان انقلاب اسلامی و زوایای مختلف آن را به تصویر کشید؛ تاریخی که اگر نجنبیم و کارگردانهای خوب را برای تولید چنین آثاری به خط نکنیم، باید انتظار داشته باشیم تا افرادی دیگر، روایتهای تحریف شده را به خورد نسلهای آیندهمان بدهند! روایتهایی که در آن از قهرمانانی، مانند اندرزگو یا آیتالله سعیدی و آیتالله غفاری و امثال آنان خبری نیست و آنچه هست تحریفهایی است از چهره انقلاب و انقلابیون حقیقی!