امسال هم مانند سال گذشته، دو مناسبت ویژه و مهم برای صداوسیما، یعنی ماه مبارک رمضان و عید نوروز همزمان شدند. این همراهی پرمعنا (بهار قرآن و جان و بهار طبیعت و جهان) یک فرصت عالی برای رسانه ملی بود تا با اتحاد برنامههای متناسب با این مناسبتها و تلفیق مفاهیم دینی و بهاری، ارزش محتوایی و ساختاری برنامهها را مضاعف و غنی کند. همچنین، این همزمانی، فرصتی برای تقویت نشاط معنوی و رسانهای بود؛ اما آیا صداوسیما از این فرصت طلایی و کم نظیر استفاده کرد؟ در ادامه، پاسخ این پرسش را جستوجو میکنیم.
نقاط قوت
تنوع یکی از ویژگیهای بارز برنامههای رمضانی و نوروزی صداوسیما بود. از برنامههای گفتوگو محور تا سریالهای درام و کمدی، از مستندها و ویژهبرنامههای فرهنگی تا برنامههای مسابقه و سرگرمی، توانست پاسخگوی سلایق مختلف مخاطبان باشد.
شبکهها برنامههای ویژهای برای ماه رمضان در نظر گرفتند که از جمله آنها میتوان به برنامههایی، مانند ماه خدا، هلال و وقت سحر اشاره کرد. این برنامهها نه تنها به جنبههای مذهبی و معنوی ماه رمضان توجه داشتند، بلکه با بخشهایی، چون تلاوت قرآن، مناجاتخوانی و معرفی آداب و رسوم کشورهای اسلامی، توانستند مخاطبان را از نظر فرهنگی غنی کنند.
برنامههای کودک و خانواده محور تلویزیون در نوروز ۱۴۰۴ تلاش کردند برنامههایی برای تمامی اعضای خانواده، به ویژه کودکان ارائه دهند. برنامههایی، مانند سر سفره خدا و سریالهای کودکانه، توانستند خانوادهها را به تماشای تلویزیون دعوت کنند و محتوای آموزنده و سرگرمکننده ارائه دهند.
نقاط ضعف
تکرار محتوا و فرمولهای ثابت یکی از انتقادهایی است که میتوان به برنامههای نوروز ۱۴۰۴ وارد کرد. برای نمونه، سریالها و برنامههای گفتوگو محور که در سالهای گذشته موفق بودند، دوباره در این ایام پخش شدند. برخی از برنامهها به جای ارائه محتوای نو و متفاوت، از رویههای قدیمی پیروی کردند که این برای بخشی از مخاطبان خستهکننده و کلیشهای بود.
کمبود برنامههای مبتنی بر نوآوریهای رسانهای در دنیای امروز هم قابل ذکر است. رسانهها به سمت استفاده از فناوریهای نوین در ساخت برنامهها حرکت کردهاند؛ اما در نوروز ۱۴۰۴، برنامههای تلویزیونی ایران نسبت به استفاده از فناوریهای جدید مانند واقعیت افزوده (AR)، پخش آنلاین و تعامل دیجیتال با مخاطبان، نسبتاً کمتوجه بودند. در حالی که استفاده از چنین ابزارهایی میتواند تجربه تماشای تلویزیون را برای مخاطبان جذابتر کند.
نگاهی به پایتخت و سایر سریالها.
اما مانند هر مناسبت دیگری، سریالها و مجموعههای نمایشی در صدر ارزیابی عملکرد صداوسیما قرار دارند. در این رقابت، «پایتخت ۷» و «ذهن زیبا» توانستند از سایر رقبا سبقت بگیرند.
سریال پایتخت با داستان آشنا و شخصیتهای محبوب، همیشه مخاطبپسند بوده و این فصل نیز از این قاعده مستثنی نبود و رکورد تماشای برنامههای تلویزیونی را شکست. پایتخت تا قسمتهای میانی، روایتی با فضا و حال و هوای خانوادگی دارد و به روابط خویشاوندی و نهاد خانواده جلا میدهد. همچنین، پایتخت ۷ به برخی موضوعات روز جامعه، نظیر نخبگان و دانشگاهیان، طب سنتی اینستاگرامی و موضوعات امنیتی توجه کرده است. بعد از مشکلات پایتخت ۶ در حوزه محتوا و افتادن در ورطه طنز سخیف، پایتخت ۷ از این نظر به مسیر قبلی برگشته و از طنز سخیف فاصله گرفته و موقعیتهای کمدی این سریال، سالم و پاکیزه است. با وجود این، پایتخت ۷ فاقد نوآوری و خلاقیت است و بر مدار همان سوژههای قبلی قرار دارد. این در حالی است که اگر یادتان باشد، پایتخت در هر فصل، حاکی از سوژهها و ماجراهای تازهای بود، اما در فصل هفتم این مجموعه، همه موضوعات تکراری هستند؛ از دعواهای زن و شوهری نقی و هما گرفته تا ماجرای رحمت و فهیمه و ازدواج بیدوام ارسطو و....
فیلمنامه این فصل پایتخت، ضعیف و فاقد انسجام است. تا قسمت هفتم، هیچ داستانی در کار نیست و تنها چند موقعیت نمایشی کنار هم قرار گرفتهاند. اتفاقات در این قسمتها نسبت دراماتیک و تکمیل کننده ندارند و اغلب نچسب و بدون بار طنزآمیز هستند. برای نمونه ماجرای حمله گراز به نقی، در ادامه فراموش میشود و اصلاً معلوم نیست که چرا این ماجرا طراحی شده است و چه مفهوم و کارکردی دارد! همچنین افت نقشآفرینی، از مسائل مشهود در پایتخت۷ است؛ یعنی سطح کار بازیگران این سریال در مقایسه با فصلهای قبلی پایین آمده و از پویایی و جذابیت گذشته آنها کاسته شده است. البته هنوز حدود نیمی از قسمتهای پایتخت ۷ باقی مانده و باید برای ارزیابی کامل و دقیقتر، منتظر تکمیل این مسیر شد؛ اما آنچه نویدبخش است، گرایش عموم مردم و انبوهی از مخاطبان به تماشای پایتخت۷ است که نشان میدهد قهر مردم با صداوسیما واقعیت ندارد و توجه به ذائقه و علاقه عامه حتی با حداقل قوت ساختاری، خیلی از مردم را پای کار رسانه ملی میآورد.
«ذهن زیبا» دیگر سریال مهم تلویزیون در ماه رمضان و نوروز ۱۴۰۴ بود. این سریال به کارگردانی «محمدرضا خردمندان»، روایتی از زندگی «دکتر حسین بهاروند» یکی از دانشمندان سلولهای بنیادی است. سریالی که چالشهای یک فرد در طبقه فرودست جامعه در راه تبدیل شدن به یک نخبه علمی را نمایش میدهد. ذهن زیبا شروعی گرم و دلپذیر داشت و تنوع موقعیتها و اتفاقات، داستان این سریال را شیرین کرده بود؛ اما قسمتهای آخر آن، کند و آرام و حجم فراز و نشیبهای دراماتیکش کاهش یافت.
سریالهای «مرهم»، «بدل»، «قول مردونه» و... هم از سطح متوسطی برخوردار هستند، اما طراحی داستان و روایت در آنها چندان قوی نیست و درنتیجه، ناکام ماندند.
محفل و زندگی پس از زندگی
تحول در برنامههای مناسبتی
در ماه رمضان امسال، دو برنامه «محفل» و «زندگی پس از زندگی» که از تلویزیون پخش شدند، توجه بسیاری را جلب کردند. این دو برنامه با محتوای غنی، ساختار جذاب و مخاطبپسند، تحول بزرگی را در قالب برنامههای مناسبتی و مذهبی صداوسیما رقم زدند.
«محفل» به عنوان یک برنامه ویژه رمضان با هدف ارائه مضامین دینی، فرهنگی و اجتماعی طراحی شده است. یکی از ویژگیهای برجسته این برنامه، استفاده از زبان ساده و قابل فهم است که آن را به یک انتخاب مناسب برای طیفهای گوناگون تبدیل کرده است. در این برنامه، از کارشناسان دینی، هنرمندان و فعالان فرهنگی بهره گرفته میشود که از زاویههای گوناگون به موضوعات دینی و معنوی توجه دارند. همچنین، انتخاب مقولههایی مانند هنر تلاوت، اخلاق اسلامی، زندگی پیامبر اسلام (ص) و مسائل روز دینی به شکل تعاملی و جذاب، سبب شده است برنامه نه تنها اطلاعات مفیدی را در اختیار مخاطب قرار دهد، بلکه در راستای تقویت باورهای مذهبی و اخلاقی نیز اثرگذار باشد.
یکی دیگر از ویژگیهای برجسته برنامه محفل، استفاده از فناوریهای جدید در تولید آن است. این برنامه به شکلی پویا و متنوع تولید شده و شامل بخشهای گوناگونی، نظیر گفتوگوهای عمیق، گزارشهای میدانی، نمایشهای کوتاه و... است که فضای برنامه را زنده و سرگرمکننده نگه میدارد. این رویکرد سبب میشود تا محفل نه تنها یک برنامه دینی، بلکه یک تجربه چندحسی و جذاب برای مخاطب به شمار آید.
برنامه «زندگی پس از زندگی» هم که دیگر برنامه موفق مناسبتی صداوسیما در سالهای اخیر به شمار میآید که با محوریت مسائل زندگی پس از مرگ، آخرت، و موضوعات فلسفی و دینی پیرامون آن، در قالب گفتوگومحور طراحی شده است. این برنامه به طور خاص در تلاش است پاسخهای علمی و دینی به پرسشهای عمیق مخاطبان درباره مرگ، قیامت و زندگی پس از آن ارائه دهد.
برخلاف بسیاری از برنامههای مشابه که ممکن است به صورت خشک و بدون جذابیت به مباحث دینی بپردازند، زندگی پس از زندگی با نگاهی نوین و جذاب به این مسائل توجه داشته است. استفاده از تجربهگران مرگ موقت توانسته است مخاطبان را با مباحث پیچیده زندگی پس از مرگ به گونهای درگیر کند که نه تنها به فکر فرو روند، بلکه انگیزهای برای تغییر نگاه خود به زندگی و مرگ پیدا کنند.
با توجه به اینکه برنامههای مذهبی و مناسبتی معمولاً با ساختاری سنتی و به دور از جذابیتهای بصری و هنری تهیه میشدند، این دو برنامه تحول بزرگی در تولیدات تلویزیونی صداوسیما به شمار میروند. ترکیب محتوای غنی دینی با ساختارهای جذاب بصری و رویکردهای نوآورانه در ارائه اطلاعات، موجب شده است این برنامهها نه تنها برای مخاطبان مذهبی جذاب باشند، بلکه طیف گستردهای از مخاطبان با سلایق مختلف را جذب کنند.
استفاده از زبان ساده، گفتوگوهای تعاملی و بخشهای گوناگون که با دقت و توجه به نیازهای روز مخاطب طراحی شدهاند، سبب شده است این دو برنامه به عنوان الگوهایی برای تولیدات آینده صداوسیما در زمینه برنامههای مناسبتی و مذهبی شناخته شوند. این تغییرات نه تنها مخاطب را به شکل عمیقتری با مفاهیم دینی و معنوی درگیر میکند، بلکه میتواند به ترویج فرهنگ مذهبی و اخلاقی در جامعه کمک کند.
برنامههای محفل و زندگی پس از زندگی با محتوای غنی، ساختار جذاب و توجه به نیازهای مخاطب، تحول مثبتی در برنامههای مناسبتی و مذهبی صداوسیما به وجود آوردهاند. این برنامهها توانستهاند با استفاده از زبان ساده، بهرهگیری از کارشناسان و استفاده از تکنیکهای نوین در تولید، مخاطب را نه تنها سرگرم کنند، بلکه به تفکر و تأمل در موضوعات دینی و اخلاقی دعوت کنند. اگر این روند ادامه یابد، میتوان امیدوار بود که برنامههای مذهبی و مناسبتی صداوسیما به سمت تولید محتوای غنی و جذابتری حرکت کنند که پاسخگوی نیازهای واقعی جامعه باشند.
جمعبندی
در مجموع، برنامههای تلویزیون ایران در نوروز ۱۴۰۴ توانستهاند پاسخگوی بخش زیادی از نیازهای مخاطبان باشند. تنوع برنامهها، جذابیت سریالها و ویژهبرنامههای فرهنگی، از نقاط قوت این ایام تلویزیونی بود؛ اما در عین حال، برخی ضعفها مانند تکرار فرمولهای ثابت، استفاده نکردن از فناوریهای نوین و کمبود برنامههای تخصصی، در تحلیل کلی این برنامهها دیده میشود.
در آینده، تلویزیون ایران میتواند با توجه به تحولات سریع رسانهای و نیازهای روز جامعه، این نقاط ضعف را بهبود ببخشد و برنامههایی جذابتر و متنوعتری برای مخاطبان خود تولید کند.