صفحه نخست >>  عمومی >> اخبار ویژه
تاریخ انتشار : ۲۷ اسفند ۱۳۹۹ - ۰۰:۲۴  ، 
کد خبر : ۳۲۹۰۰۳
سندبالادستی رفتار سیاسی سپاه

«معرفی و تبیین دکترین رفتار سیاسی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی»

این سند متشکل از 12 اصل است که باید بر رفتار سیاسی سپاه و پاسداران حاکم باشد. در هر یک از این اصول، ضمن تبیین مختصر آن اصل، شاخص‌های تجویزی و تحذیری متناسب با آن نیز بیان و تشریح شده است.
دکترین رفتار سیاسی سپاه مهمترین سند بالادستی است که حدود و ثغور و کیفیت رفتار سیاسی سپاه و پاسداران را تعیین کرده است.
این سند متشکل از 12 اصل است که باید بر رفتار سیاسی سپاه و پاسداران حاکم باشد. در هر یک از این اصول، ضمن تبیین مختصر آن اصل، شاخص‌های تجویزی و تحذیری متناسب با آن نیز بیان و تشریح شده است.
 
در عین حال، در شرح تفصیلی این سند که در حکم سند پشتیبان و راهنمای آن است، تلاش شده است تا اصول و شاخص‌های متناظر با آنها به صورت عینی‌تر و ملموس‌تر تشریح و با ذکر مثال‌هایی تبیین شود. این سند و شرح تفصیلی آن که با نگاهی واقع‌بینانه و در عین حال، انقلابی و آرمان‌گرایانه طراحی و تنظیم شده، ضمن ترسیم رفتار سیاسی مطلوب سپاه و پاسداران، پاسخگوی عمده‌ی شبهات، ابهام‌ها و اتهام‌هایی است که توسط بیگانگان، معاندان و ضدانقلاب علیه سپاه مطرح می‌شود.
 
نکته مهم در این میان آن است که در تهیه سند مذکور تلاش شده تا به دور از محافظه‌کاری سیاسی، جایگاه قانونی و درخور شأن سپاه و نسبت دقیق آن با حوزه سیاست، در عین حفظ درون‌مایه و جهت‌گیری‌های ولایی، انقلابی، تکلیف‌مدارانه و اخلاقیِ رفتار سیاسی سپاه ترسیم و تبیین شود. ذکر این نکته نیز لازم است که منظور از رفتار سیاسی در اینجا فقط رفتارهای معطوف به انتخابات نیست.

 اصول دوازده‌گانه این سند عبارت‌اند از: ولایت‌مداری، تکلیف‌گرایی، حکمت، عزت و اقتدار، انقلاب‌محوری، امیدبخشی و نشاط‌آفرینی، استکبارستیزی، مردمی بودن، اخلاق‌مداری، جذب حداکثری و دفع حداقلی، هماهنگی و همسویی سازمانی و مشارکت آفريني حداکثري و آگاهانه.

در تعیین این اصول و تعریف موازین صحیح و دقیق رفتار سیاسی سپاه و پاسداران، علاوه بر دقت در حفظ انسجام و هماهنگی سازمانی یا به عبارتی، توجه به متغیرهای سازمانی یا درون‌سازمانی، به عوامل و متغیرهای برون‌سازمانی مانند جذب حداکثری و دفع حداقلی و همچنین شاخص‌های عقیدتی – معرفتی مانند ولایت‌مداری، تکلیف‌گرایی، اخلاق‌محوری و... هم توجه شده است. درواقع، مبتنی بر این سند و اصول مندرج در آن، سپاه سازمانی است که در رفتار سیاسی خود به عنوان موجودی زنده و انقلابی باید در عین رعایت ملاحظات اخلاقی، عقیدتی و معرفتی یا به عبارتی، رفتار سیاسی در چارچوب موازین اسلامی و مکتبی، باید ملاحظات سازمانی و اجتماعی را هم در نظر بگیرد.
براین اساس، رفتار سیاسی مطلوب سپاه و پاسداران برآمده و برآیندی از ملاحظات شرعی، سازمانی و اجتماعی است؛ زیرا سپاه هم هویت اسلامی – انقلابی دارد، هم هویت مردمی(اجتماعی) دارد و برآمده از متن توده‌های مردم است و در هرگونه رفتاری باید همراه، همگام و پشتیبان مردم باشد و هم باید در چارچوب مقررات قانونی و سازمانی خود رفتار کند.

بنابراین، مبتنی بر دکترین رفتار سیاسی، سپاه در حوزه رفتار سیاسی نمی‌تواند صرفاً کارویژه‌های معطوف به درون سازمان خود داشته باشد، بلکه در این حوزه، سپاه کارویژه‌های اجتماعی هم دارد که در اصول مشارکت‌آفرینی، جذب حداکثری و دفع حداقلی به آن اشاره شده است و برعکس؛ یعنی سپاه نمی‌تواند در رفتار سیاسی خود کارویژه‌های اجتماعی را در نظر بگیرد، اما به حفظ انسجام و همسویی سازمانی خود در حوزه رفتار سیاسی بی‌توجه باشد.
ضمن اینکه در همه‌ی این موارد و در هر حالتی، رفتار سیاسی سپاه باید تجلی ولایت‌مداری، اخلاق‌محوری، انقلاب‌محوری و... باشد. باتوجه به آنچه گفته شد، اینکه بعضاً و در مواقع انتخابات گفته می‌شود که سپاه باید در چارچوب پادگان‌ها محصور بماند، نه تنها هیچ مستند قانونی ندارد؛ زیرا سپاه به عنوان نیروی درون‌زای انقلاب و بنا به مأموریت قانونی‌اش باید در همه‌ی عرصه‌های موردنیاز انقلاب حضور مؤثر داشته باشد، با دکترین رفتار سیاسی سپاه نیز مغایرت دارد.

اصول دوازده‌گانه دکترین رفتار سیاسی سپاه

1- ولایت‌مداری: در این اصل، بر «مبنا و محور بودن فرموده‌ها، رهنمودها، تدابیر، سیاست‌ها و انتظارات مقام معظم رهبری در رفتار سیاسی سپاه» تأکید شده است. براین اساس، در رفتار سیاسی و البته همه‌ی حوزه‌های دیگر، سپاه از هیچ مقامی جز ولایت حرف‌شنوی و اطاعت‌پذیری ندارد. درواقع، مبتنی بر این اصل، تولی و تبری در رفتار سیاسی سپاه بر مبنای ولایت تعریف می‌شود. ضمن اینکه باید توجه داشت که ولایت‌‌مداری در رفتار سیاسی سپاه به معنای تقدم بر رهبری یا تأخر در اطاعت از رهنمودهای ایشان نیست، بلکه به معنای عمل به جا، به هنگام و به اندازه به رهنمودها و دستورات رهبری است.
2- تکلیف‌گرایی: مطابق با این اصل، رفتار سیاسی سپاه باید براساس تکلیف شرعی و قانونی باشد؛ یعنی ماهیت رفتار سیاسی سپاه، عرفی و عمل‌گرایانه یا از سر مصلحت‌اندیشی‌هایی مانند آنچه جریان‌های سیاسی دارند، نیست. اهمیت این اصل در دکترین رفتار سیاسی سپاه بدان سبب است که رفتار سیاسی سپاه را تابع مصالح و منافع زودگذر و آنی نمی‌کند، بلکه ملاک اساسی و تعیین‌کننده رفتار سیاسی سپاه، تکالیفی است که در شرع و قانون برای آن مشخص شده است. مبتنی بر این اصل، رفتار سیاسی سپاه مداوم است و نه موسمی؛ معطوف به حیطه‌های مختلفی است که قانون بدان اجازه می‌دهد و نه صرفاً در برهه‌هایی مانند انتخابات؛ ابعاد سازمانی و برون‌سازمانی دارد؛ یعنی صرفاً محدود به پادگان‌ها و مراکز سپاه نیست.
3- حکمت: در این اصل بر «اتقان، استحکام و مطابق حق بودن اندیشه، تحلیل، تدبیر و اقدام سیاسی» سپاه تأکید شده است. بنا به این اصل، خط و مشی سیاسی سپاه باید بدور از تأثیرپذیری از هیاهوهای رسانه ای و تبلیغاتیِ عناصر داخلی و خارجی باشد؛ زیرا مبنا و معیار در تعیین خط و مشی و رفتار سیاسی سپاه، حقانیت است و استحکام و اتقان رفتار سیاسی سپاه باید بر این شاکله باشد. براین اساس، دوری یا نزدیکی سپاه به برخی گفتمان‌ها و جریان‌های سیاسی را می‌توان توضیح داد؛ یعنی دوری یا نزدیکی سپاه به برخی گفتمان‌ها و جریان‌های سیاسی براساس حکمت و به دلیل میزان قرابت آنها با حق و حقیقت است.
4- عزت و اقتدار: مطابق با این اصل، سپاه در رفتار سیاسی خود بایستی در عین نفوذناپذیری و نهراسیدن از مشکلات و تن ندادن به شکست و تحقیر، به وجود آورنده و تقویت‌کننده اقتدار و عظمتی باشد که دوستداران انقلاب از آن احساس غرور و بزرگی داشته باشند. بنابراین، سپاه می‌تواند به هر آنچه لازمه‌ی تقویت حس عزتمندی و اقتدار ملی و انقلابی است، مبادرت ورزد از قبیل اقدامات عمرانی، اقدامات مختلف برای مقابله با تحریم‌های ظالمانه دشمنان و... .
5- انقلاب‌محوری: انقلاب‌محوری ایجاب می‌کند که سپاه در رفتار سیاسی خود بر محور انقلاب اسلامی و ارکان آن عمل کند. توجه به این اصل سبب می‌شود که سپاه در رفتار سیاسی خود نه براساس ملاحظات دیگران ازجمله جریان‌های سیاسی، بلکه صرفاً براساس منافع و مصالح انقلاب اسلامی رفتار کند. شاید بتوان این اصل را در کنار اصل ولایت‌مداری، مهمترین اصول حاکم بر رفتار سیاسی سپاه دانست. مطابق این اصل، جاذبه و دافعه در رفتار سیاسی سپاه را باید بر مبنای انقلاب اسلامی و مصالح و منافع آن دانست.
6- امیدبخشی و نشاط‌ آفرینی: مطابق این اصل، روح حاکم بر تمامی رفتارهای سیاسی سپاه می‌بایست مبتنی بر نمایاندن آینده درخشان انقلاب اسلامی برای تقویت اراده حرکت عمومی جامعه، شورانگیزی و شادابی، به منظور استمرار و حرکت پرشتاب به سمت اهداف متعالی نظام باشد. می‌توان گفت که این اصل به نوعی تجلی پیش‌روندگی و پیش‌برندگی در رفتار سیاسی سپاه است؛ یعنی مطابق این اصل، سپاه در رفتار سیاسی خود نه تنها باید شاداب، پویا، چابک و چالاک باشد، بلکه باید شورآفرین، نشاط‌آفرین و انگیزه‌بخش باشد. از این طریق، ظرفیت الگوبخشی سپاه و الگوپذیری از آن تقویت می‌شود.
7- استکبارستیزی: در این اصل بر مبارزه جدی و مستمر با نظام ظالمانه‌ی حاکم بر جهان از یک‌سو و حمایت و دفاع از مظلومان و مستضعفان از سوی دیگر تأکید شده است. استکبارستیزی در رفتار سیاسی سپاه از چند جهت اهمیت و ضرورت دارد؛ اول آنکه با هویت انقلابی سپاه تناسب دارد؛ یعنی لازمه‌ی تقویت و تثبیت هویت سپاه پاسداران است. دوم آنکه استکبارستیزی سپاه سبب استحکام دال‌های گفتمان انقلاب اسلامی می‌شود و سوم آنکه سبب تولید قدرت سیاسی موثر و اثربخش در ابعاد داخلی و بین‌المللی برای انقلاب و نظام اسلامی می‌شود. مطابق با این اصل، سپاه باید ضمن هوشیاری در برابر دشمنان، از هرگونه محافظه‌کاری اجتناب کند و رویکردش در مقابل استکبار، فعالانه باشد.
8- مردمی بودن: اصل مردمی بودن در دکترین رفتار سیاسی سپاه بر اتکای سپاه در رفتار سیاسی خود به مردم و جهت‌گیری‌های سیاسی سپاه مبتنی بر مصالح، منافع و مطالبات مردمی تأکید دارد. اهمیت این اصل بدان سبب است که رفتار سیاسی سپاه، بدون پشتیبانی و حمایت مردمی، قادر به تولید نتایج مثبت نخواهد بود. درواقع، مردمی بودن، در حکم پیش‌شرط موفقیت و مقوم رفتار سیاسی سپاه است. با توجه به این اصل، باید ارتباطات و تعاملات سپاه با مردم، تقویت شده تا شکاف سپاه – مردم که دشمن درصدد شکل‌دهی و تعمیق آن است، فرصت بروز و ظهور پیدا نکند. قابل‌ذکر است که خدماتی که سپاه در ابعاد و زمینه‌های مختلف به مردم ارائه می‌دهد، تجلی همین اصل است و اساساً سپاه به عنوان مولود انقلاب و فرزند ملت، باید مردمی باشد.
9- اخلاق‌مداری: اخلاق‌مداری اصلی عام در رفتار سیاسی سپاه است که در آن بر عدم‌مغایرت رفتار سیاسی سپاه با اخلاق اسلامی و موازین آن تأکید شده است. دراقع، این اصل با همه‌ی اصول دیگر دکترین مذکور ارتباط دارد و به نوعی بر اکثریت آنها حاکم است. به عنوان مثال، سپاه نمی‌تواند مردم‌دار باشد، اما خدای ناکرده به رعایت موازین اخلاق اسلامی کم‌توجه باشد.
10- جذب حداکثری و دفع حداقلی: این اصل که بویژه با اصل مردمی بودن مرتبط است، بر تلاش سپاه در رفتار سیاسی سپاه برای جذب آحاد مردم، جریان‌ها، گروه‌ها و شخصیت‌ها و در نقطه‌ مقابل، دفع حداقلی مخالفان نظام تأکید دارد. بنابراین، سپاه در مواضع سیاسی خود باید فراجناحی و فراگروهی عمل کرده و مخاطب پیام خود را تمام توده‌های مردم و گروه‌ها بداند، اما در عین حال برای جذب قشرهای خاکستری و حتی منتقدان تلاش کند.
11- هماهنگی و همسویی سازمانی: تصریح اساسی در ارتباط با این اصل این است که در جهت‌گیری و رفتار سیاسی سپاه، باید بین ارکان سازمانی سپاه(نمایندگی ولی فقیه، فرماندهی و حفاظت اطلاعات) هماهنگی و همسویی وجود داشته باشد و زمینه‌های این امر، به طور مداوم تقویت شود. بنابراین، هیچ جزیی از سپاه نمی‌تواند به تنهایی و بدون هماهنگی با سایر ارکان سپاه، موضع سیاسی خاصی را اتخاذ کند.
12- مشارکت‌آفريني حداکثري و آگاهانه: مطابق با این اصل، سپاه باید در رفتار سیاسی خود، برای تحقق حضور حداکثری، آگاهانه و هدفمند مردم در پای صندوق‌های رأی، تلاش جدی، مستمر و همه‌جانبه داشته باشد. این اصل، به معنای دخالت سپاه در انتخابات به نفع یا ضرر جریان خاصی نیست، بلکه در راستای کمک به تحقق راهبردهای نظام در انتخابات قرار دارد.
درواقع، از آنجا که سپاه یک دستگاه حاکمیتی است، در انتخابات باید حداکثر تلاش خود را به کار گیرد تا راهبردهای نظام در انتخابات، بویژه مشارکت حداکثری، در حد اعلای آن محقق شود. البته این بدان معنا نیست که سپاه مجاز باشد تا کار سیاسی جریانی و حزبی بکند،‌ بلکه بدان معناست که باید برای تشویق آحاد مردم برای مشارکت در انتخابات و تحقق انتخاب آگاهانه؛ به معنای انتخاب گزینه‌های کارآمد و شایسته، تلاش کند. 
 
نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات