سند راهبردی ایران و چین باید حدود پنج سال پیش با چین امضا میشد. در سفری که حدود شش سال پیش دکتر حسن روحانی به شانگهای داشت، رؤسایجمهور دو کشور روابط فیمابین را در سطح راهبردی و استراتژیک دیدند. آقای سیجینپی، یک سال بعد به ایران آمد و باز در بیانیه مشترک دو کشور و دو رئیسجمهور بر این مسئله تأکید شد.
این سند بعد از چهار سال امضا شد که من معتقد بودم باید پنج سال پیش امضا میشد. برنامه همکاری در زمینههای مختلف در مدت 25 سال با چین اجرایی می شود.
دشمنان با تحریمهای چندین ساله بخصوص در این چند سال اخیر علیه جمهوری اسلامی میخواستند ما را به زانو دربیاورند که الحمدلله تاکنون نتوانستهاند.
این سند هم یک سندی است که میتواند به اقتصاد ما کمک کند، به روابط منطقهای ما و روابط بینالملل ما کمک کند و علیه یکجانبهگرایی آمریکاست. این نکته مهمتر از همه است.
آمریکاییها خود را حاکم دنیا فرض کردند. الحمدلله قدرت آمریکا روز به روز رو به افول است و این امر یکجانبهگرایی را از بین میبرد؛ به ویژه در منطقه در خلیجفارس و دریای عمان و اقیانوس هند در زمینههای امنیت انرژی و امنیت تجاری و مبارزه با تروریسم قدرت آمریکا از بین رفته است.
چرل که آمریکا حامی اصلی تروریسم است و در این زمینه با صهیونیستها و تعدادی از کشورهای غربی همکاری دارد. به راستی وقتی یک کشور ابرقدرت همانند چین و یک کشور قدرت منطقهای با هم همکاری کنند، میتواند طرحهای آنها را به شکست بکشاند.
مطلع هستید از زمانی که آمریکاییها میخواهند منطقه را ترک کنند چون انرژی خود را در کشور تأمین میکنند، میخواهند این منطقه ناامن باشد؛ لذا داعش را در منطقه ایجاد کردند؛ اما شاهد هستند با این تفاهمنامه اهداف آنها شکل نخواهد گرفت.
بنابراین، طبیعی است که با آن مخالفت کنند. اگر آمریکا و کشورهای غربی خوشامد میگفتند، باید شک میکردیم که کجای کار ما ایراد دارد. حضرت امام(ره) اشاره داشتند که اگر دیدید دشمن در یک کاری شما را تأیید کرد، بدانید یک جای کار شما ایراد دارد. زمانی که تأیید نکرد و از شما ایراد گرفت و انتقاد کرد بدانید راه درستی است.
هر چه زودتر باید این راهبردها و تفاهمنامهها را به قراردادهای عملیاتی برسانیم. من به شخصه معتقد هستم اولین کار، خط ابریشم است که از مسیر ایران به صورت ترانزیت شکل بگیرد؛ چون از نظر درآمد ارزی و ایجاد شغل در کشور مفید است. مطلب دوم، در بخش انرژی نیروگاههای هستهای و سولار سیستم و نیروگاههای بادی است که زیرساخت صنعت و اقتصاد را شکل میدهد. مطلب سوم، در بخش معدن است و سرمایهگذاری و نهایی کردن پروژههای معدن و ماشینآلات و تولید ماشینآلات معدن در کشور است تا بتوانیم معادن را توسعه دهیم؛ زیرا خود معدن ابتدای یک زنجیره در فلزات فلزی و غیرفلزی است که بسیار در صنعت اهمیت دارد. در بخشهای دیگر اعم از سلامت، تجهیزات پزشکی و جهانگردی هم اهمیت دارد.
چین هر ساله 250ـ 200 میلیون نفر توریسم دارد و این در حالی است که توریسم چین به تاریخ جمهوری اسلامی ایران علاقهمند است. کشور چین یک کشور قدیمی و کهنسال است و ایران هم به این صورت است.
در کتابهای چینیها در مدارس خود درباره ایران و پرسپولیس و هخامنشیان و اشکانیان نوشته شده است و آنها علاقهمند هستند ایران را ببینند که چهار فصل است و مکانهای دینی بسیار زیادی دارد. این زمینههاست که باید زودتر شکل گیرد و این مسائل اجرایی شود. در انرژی بالادستی و پایین دستی، پالایشگاهسازی، در پتروشیمیها فاینانس شود به خصوص در بنادر که بتوانیم محصولات را به کشورهای دیگر صادر کنیم تا از این وابستگی به نفت خام که مجبور هستیم بازاریابیهای مختلف داشته باشیم، نجات یابیم.
باید تلاش کنیم در هر آنچه آمریکاییها ما را تحریم میکنند، هر چه زودتر مستقل شویم؛ همانند بنزین که از سال 1359 تا یک سال پیش تحریم بودیم و هنوز هم هستیم؛ ولی امسال با تلاشهای انجام شده خودکفا شدهایم و در حال حاضر هم صادرات داریم. در بخش نفت خام هم اگر بتوانیم با چهار یا پنج پالایشگاه نفتهای خام را به فرآورده تبدیل کنیم، لازم نیست بازار برای نفت خام داشته باشیم و میتوانیم محصولات آن را صادر کنیم.