«اصلاح وضع موجود» محور و زیربنای همه مواضع و برنامههای اصلاحطلبان است. آنها میگویند ما برای اصلاح میآییم و با همین رویکرد، همواره خود را منتقد جدی وضع موجود جا زدهاند و آرایش اپوزیسیونی به خود گرفتهاند. این میان، آنچه از سوی اصلاحطلبان و در هیاهوی برنامههای تبلیغاتیشان تعمداً بیان نمیشود، نقش آنان در رقم خوردن وضع موجود است. با فرض صحیح بودن «سیاهی»هایی که اصلاحطلبان از وضع موجود وصف میکنند، سؤال این است که آیا آنان در به وجود آمدن این سیاهیها نقشی نداشتهاند؟
پیروز انتخابات و اپوزیسیون؟!
«۳۲ سال کشور دست ما بوده است» این جمله محسن هاشمی، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران است که یک سال و اندی پیش در یک برنامه تلویزیونی گفت. او برای آنکه بگوید در انتخابات ریاست جمهوری طیف سیاسی آنها رأی آورده، این جملات را بر زبان آورد: «۴۰ سال الان از انتخابات میگذرد و اگر هشت سال، هشت سال نگاه کنیم، با همین انتخاباتها عمدتاً رؤسای جمهور از یک جناح اعتدالگرا و اصلاحطلب بودهاند. چه در زمان مقام معظم رهبری که رئیسجمهور بودند و نخستوزیر آقای موسوی بودند، چه زمان آقای هاشمی و بعد آقای خاتمی رئیسجمهور شدند و فقط یک دوره آقای احمدینژاد از سوی مقابل بودند و بعد هم باز آقای روحانی رئیسجمهور شدند. یعنی در این ۴۰ سال با همین انتخابات ما توانستیم مسلط بر کشور کار را پیش ببریم.»
آنچه هاشمی میگوید گزارهای نیست که نیاز به اثبات داشته باشد. اصلاحطلبان میدانند که چهار دوره هشت ساله مدیریت اجرایی کشور را بر عهده داشتهاند. وقتی صحبت از پایگاه اجتماعی میشود، فخر میفروشند که ما پیروز انتخاباتهای متعدد بودهایم؛ اما در عین حال مسئولیت وضع موجود را نمیپذیرند و ژست اپوزیسیون میگیرند و در رسانههای خود به گونهای منتقد وضع موجود میشوند، انگار خارج از دایره مدیریتی کشور بودهاند.
نمیشود که یک جریان سیاسی، همزمان که فخر پیروزی در انتخاباتهای متعدد را میفروشد، بگوید ما در مدیریت کشور کارهای نبودهایم و حالا به ما رأی بدهید تا وضع موجود را اصلاح کنیم! این همه سال که رأی آوردهاید و مردم به شما رأی دادهاند، وضع موجود را رقم زدهاید، حالا باز به شما رأی بدهند تا کدام اصلاح را رقم بزنید که در این ۳۲ سال فرصتش را نداشتهاید؟
هاشمی البته برآیند کار را مثبت ارزیابی میکند، اما جناحی که او به آن تعلق دارد، چنین نگاهی ندارد و همچنان شعار میدهد که به ما رأی بدهید تا اصلاح کنیم! آیا رقم زنندگان وضع موجود میتوانند اصلاحکنندگان آن هم باشند وقتی مسئولیت وضع موجود را نمیپذیرند؛ اشتباهات را قبول نمیکنند؛ برنامه و حرف جدیدی ندارند و همه چیز را تقصیر رقبا میاندازند؟
نیروهای قدیمی، مواضع تکراری
با کنار رفتن قطعی سید حسن خمینی از روند انتخابات، برخی رسانههای اصلاحطلب از لزوم کاندیداتوری محمد خاتمی مینویسند. یعنی اصلاحات با همه تشکیلات سیاسی خود و ادعا در انجام کار سیاسی نتوانسته نیروهایی جوان و کارآمد تربیت کند که توانایی بر عهده گرفتن مدیریت اجرایی کشور را داشته باشند.
موضوع فقط محمد خاتمی نیست؛ کابینه روحانی هم ترکیبی از کابینه هاشمی و خاتمی و کابینه احتمالی موسوی در سال ۸۸ بود و نتوانست ترکیب مدیریتی جدیدی را به کشور معرفی کند. حالا هم کاندیداهای احتمالیشان از میان همین حلقه تکراری مدیریت است. هیچ اتفاقی جدید قرار نیست رقم بخورد و حتی با سرعت به عقب برمیگردیم! از سویی، این آدمهای تکراری، برنامههای تکراری هم دارند و نتوانستهاند ایدههای جدیدی را عرضه کنند. حال بماند که همان ایدههای تکراری هم بعضاً اجرا نشدند و چند دهه فقط حرفش زده شد! حال چگونه میتوان دوبار به این جریان اعتماد کرد که بخواهد آنچه را که خود با ناکارآمدی، تکرار، برنامههای غلط و بی عملی رقم زده، اصلاح کند؟
سیاستورزی شب انتخاباتی!
محمد قوچانی، سردبیر روزنامه سازندگی در صفحه اینستاگرامش نکته جالب توجهی را یادآور میشود؛ اینکه سیاست ورزی اصلاحطلبان فقط در انتخابات خلاصه میشود و وقتی رأی میآورند، مردم را فراموش میکنند تا انتخابات بعد. قوچانی مینویسد: «سیاست فقط انتخابات نیست. وقتی جبهه اصلاحات، سیاست را در انتخابات خلاصه میکند و رابطهاش با ملت فقط هرچند سال یکبار برای انتخابات است و نه پاسخگویی و تلاش برای اقناع ایشان و پوزش از خطاهای خویش، به وضعیت رقت انگیز و تراژیک کنونی میرسیم که گروهی بر طبل تحریم میکوبند و گروهی دیگر از «رأی دادن در تاریکی» دفاع میکنند که هر دو راهبردهای ناکافی و نادرستی هستند. این حرفها را شب عید در سالنامه مجله «تجارت فردا» در میزگردی با آقای عباس عبدی گفتم تا این تصور را که از رأی دادن در تاریکی و به هر قیمتی دفاع میکنم به صراحت رد کنم. من از تقدم «اصلاح اصلاحات» بر انتخابات دفاع میکنم و با وجود نقد راهبرد تحریم از تبدیل اصلاح طلبی به «انتخابات گرایی» هم انتقاد دارم. انتخابات وسیله است، نه هدف.»
در واقع اصلاحطلبان برای انتخابات تلاش گسترده برای جذب مردم میکنند؛ وعده میدهند و خیلی پر شور منتقد و معترض وضع موجود میشوند و صحبت از اصلاح وضع موجود میکنند؛ اما پس از پیروزی در انتخابات، پشت میز مدیریت مینشینند و یادشان میرود چه گفتهاند و با رأی چه کسانی آنجا نشستهاند. در نهایت هم شب انتخابات بعدی میگویند وضع موجود مناسب نیست و به ما رأی بدهید تا برنامه هایمان برای تغییر وضع موجود را اجرایی کنیم. اصلاحطلبان برای پیاده کردن برنامههای خود و اصلاح کاستیها و اشتباهات چند دهه فرصت لازم دارند و اگر در ۳۲ سال نتوانستهاند اصلاحی رقم زنند، فرصت دوباره را برای چه میخواهند؟