«محمدعلی وکیلی»، فعال سیاسی اصلاحطلب در روزنامه ابتکار نوشت: «همه ظرفیت ما خرج همتی شد. حتی دست به دامان تعصبات قومیتی به عریانترین شکل برای همتی شدیم، اما عیار اقبالمان عریان شد. دیدیم که چگونه تشت اقبالمان فروافتاده است. حیثیت اکثر احزاب و نمایندگان رسمی اصلاحطلب بهپای همتی آورده شد، اما افاقه نکرد. این یعنی نهادهای رسمی جریان اصلاحطلب، نمیتواند نماینده مطالبات اصلاحطلبانه باشد. اگر برای ریاست جمهوری بهانه رد صلاحیت آورده شود، برای لیست جمهور چه بهانهای داریم؟».
گزارههای تحلیلی: نوشتار وکیلی، ادامه مواضع و واقعیتهای درونحزبی اصلاحطلبانی است که در بدبینانهترین حالت دستکم 10 میلیون و در خوشبینانهترین حالت حتی رفتن به دور دوم را برای نامزدشان پیشبینی کرده بودند، اما نتیجه انتخابات عکس این پیشبینی را رقم زد. بالطبع مواضع سران و برخی چهرههای شاخص این جریان درخور توجه است: 1- صادق زیباکلام (يکشنبه ۳۰ خرداد ۱۴۰۰) گفت: «رهبری اصلاحات اگرچه با تأخیر اما تمامقد به حمایت از آقای همتی برخاست، یکی پس از دیگری چهرههای اصلاحطلب از شخص آقای خاتمی گرفته تا جناب کروبی، غلامحسین کرباسچی، حسین مرعشی تا چهرههای روشنفکری همچون دکتر عبدالکریم سروش و استاد مصطفی ملکیان مردم را به شرکت در انتخابات و رأی به آقای همتی دعوت کردند، اما هیچیک از آن حمایتها و دعوتها نتوانست یخی را آب کند. دو و نیم میلیون رأی برای آقای همتی در حقیقت تیر خلاصی در شقیقه اصلاحطلبان بعد از ۲۴ سال حیات سیاسیشان بود»؛ 2- روزنامه اصلاحطلب آفتاب یزد (دوشنبه ۳۱ خرداد ۱۴۰۰) نوشت: «شورای نگهبان از میان صدها نامزد رسید به هفت نام اما با قطعیت میگوییم حتی اگر همه نام و نشاندارها آمده بودند با همه سلایق، بازهم در دو مسئله هیچ خللی ایجاد نمیشد؛ یکی در جلب و جذب مشارکت، دیگری در پیروزی سید ابراهیم رئیسی. این وسط فقط شورای نگهبان به داد پزشکیان و جهانگیری و لاریجانی رسید که در کشاکش قرار گرفتن در معرض قضاوت عموم، به تیر غیب حسن روحانی و کلاب هاوس و کارگزاران سازندگی دچار نشوند. 3- حسین مرعشی، سخنگوی حزب کارگزاران در خصوص تشتت میان نهاد اجماعساز اصلاحطلبان موسوم به ناسا در ارتباط با حمایت یا عدمحمایت از همتی نیز بیان کرد: «واقعیت این است که حتی در صورت اعلام موضع واحد بازهم نتیجه اصلی هیچ تفاوتی نمیکرد. خیلی روشن در شورای شهر تهران، اصفهان، مشهد و شهرهای بزرگ همه اصلاحطلبان با تصمیم جمعی حضور داشتند اما هیچ تفاوت معناداری بین اینکه همه گروهها میآمدند یا تصمیم جمعی اتخاذ نشد، دیده نمیشود. کما اینکه در شورای شهر تهران و شهرهای بزرگ همه گروهها با وحدت در عرصه انتخابات لیست داده بودیم و حضور داشتیم اما نتیجه تغییری نکرد». 4- محمدعلی ابطحی نیز گفته است: «اصلاحطلبان نتوانستند مانند مردم بنبست اصلاحطلبی را بفهمند!».
نکته پایانی: بنبست جریان اصلاحطلبی نتیجه فاصله گرفتن از مشکلات واقعی مردم بود؛ مدعیان تدبیر با بیتدبیری و ناکارآمدی، نارضایتی را به اوج خود رساندند. شرطی کردن اقتصاد کشور، ضرورت سازی ساختگی، دیو و دلبرسازی از ترامپ و بایدن، مقصر تراشی، حاشیهسازی و به دنبال دوقطبیهای کاذب رفتن و درنهایت مأیوس و ناامید کردن مردم، ازجمله شگردها و رفتارهایی بود که صف «تغییر» را طولانیتر از صف «تکرار» پای صندوقهای رأی رقم زد.