صفحه نخست >>  عمومی >> اخبار ویژه
تاریخ انتشار : ۲۹ مرداد ۱۴۰۰ - ۱۶:۳۵  ، 
کد خبر : ۳۳۲۹۸۸
اقتصاددان و عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق(ع):

 کنترل تورم مقدم است/  آیا افزایش پایه پولی مشکلی را حل میکند؟

بر همین مبنا نزدیک به ۸ برابر این مبلغ بانکها قدرت خلق پول سپرده ای دارند و ما هم تمام خریدی که در اقتصاد انجام میدهیم با موجودی سپرده امان است.

یکی از مهمترین ضروریات پیش روی دولت جدید کنترل تورم است؛ اگر تورم کنترل نشود حاکمیت ناچار است حقوق و دستمزدها خصوصا افراد کم درآمد و ضعیف را متناسب با تورم تعدیل کند، البته همیشه این کار با تاخیر انجام میشود یعنی ابتدا تورم ایجاد و قدرت خرید مردم را کاهش میدهد بعد آخر سال حاکمیت و نمایندگان مردم طی  جلساتی تصمیم میگیرند که این حقوق و دستمزدها به چه میزان تعدیل شود.

با این حال مسئله اصلی همان تورم است؛ اگر تورم کنترل نشود این گرفتاری همواره ادامه دارد و بخش عمده ای از هزینه های دولت در بخش حقوق و دستمزد افزایش پیدا کرده و دولت که همینطوری گرفتار کسری بودجه است و درآمدها با هزینه هایش همخوانی ندارد؛ در پایان سال هم مجدد به سبب تورم بار دیگر هزینه ها افزایش پیدا کرده و کسری بودجه دولت بیشتر میشود. برای جبران این کسری بودجه، دولت احتمالا به سراغ منابع پولی می رود و مجددا تورم ایجاد میشود و این چرخه تداوم می یابد.

بنابراین اینکه رییس دولت جدید عنوان میکنند باید قدرت خرید مردم در بلند مدت متناسب با نرخ تورم تعدیل و جبران شود کاملا درست است، منتهی کنترل تورم توسط دولت بر آن مقدم است.

    
 تورم چگونه کنترل شود؟
حال اینکه تورم چگونه کنترل میشود؟ یک بحث کوتاه مدت و یک بحث بلند مدت دارد. بحث بلند مدت در واقع به چالش ها و مشکلات ساختاری در اقتصاد برمیگردد، مانند کسری بودجه مزمن و ناترازی ها و مشکلاتی که در شبکه بانکی است مانند ناترازی در صندوق های بازنشستگی و تامین اجتماعی. اینها مشکلات  ساختاری بلند مدت است که در کوتاه مدت امکان عبور از سّد آنها وجود ندارد اما می بایست هر چه سریعتر برای حل آنها به یک برنامه منسجم برسیم.

اما در کوتاه مدت به دو شیوه میتوان تورم را کنترل و اندکی آرامش و ثبات قیمتی در اقتصاد ایجاد کرد تا در سایه آن آرامش و ثبات قیمتی اصلاحات ساختاری نیز انجام شود.


 بلااثر کردن تحریم ها
حال چگونه میتوان  این  کار را انجام داد باز دو راه وجود دارد که راه اولش بلااثر کردن تحریم هاست. نمیگویم رفع تحریم ها چرا که نمیدانم سیاست دولت جدید در رابطه با مذاکرات وین چیست؟ ولی به هر حال اگر رفع  تحریم ها اتفاق نیافتاد باید در جهت بلااثر کردن آنها دولت  تلاش خودش را انجام دهد چرا که کسری  بودجه مسئله ای جدی است و اگر درآمدهای نفتی دولت برقرار و احیا شود تا حدودی مشکل کسری بودجه حل و نیاز دولت به منابع پولی کمتر میشود در نهایت رشد نقدینگی کاهش می یابد و تورم تا حدودی تحت کنترل مدیریت قرار میگیرد.


 فروش اوراق بهادار
راه دوم فروش اوراق بهادار است؛ منتهی می باید برای خرید این اوراق توسط مردم انگیزه ایجاد کرد. این نکته را نیز فراموش نکنیم که  اگر بخواهیم بانک مرکزی را وادار به خرید اوراق دولت کنیم مانند همان خلق و چاپ پول است و تفاوتی با آن ندارد لذا دولت باید این اوراق را آنچنان جذاب کند که مردم به جای خرید دارایی های دیگر مانند ارز و خودرو، زمین و مسکن برای خرید اوراق دولت اشتیاق پیدا کنند.
 برای  اینکه این اشتیاق ایجاد شود می باید نرخ بازده این اوراق حداقل  در کوتاه مدت نه در بلند مدت به اندازه کافی جذاب باشد که مردم برای خرید آنها تمایل پیدا کنند.


 این دو راه حل  ما را در کوتاه مدت برای به وجود آوردن  یک ثبات نسبی که بتوانیم در سایه آن  به اصلاحات ساختاری برسیم، کمک میکند. اما باید تاکید کرد که این کارها ساده نیست هم  بلااثر کردن تحریم ها کار سخت و دشواری است و هم انتشار اوراق دولتی کار  خیلی آسونی نیست و نمیدانیم دولت چه برنامه ای برای هر دوی این دو مسیر دارد ولی به نظر میرسد در کوتاه مدت میتوان این دو مسیر را رفت اما باید برای اصلاح ساختاری از همین امروز برنامه داشته باشیم چرا که بدون انجام شدن آن اصلاح ساختاری، روز به روز مشکلات ما  هم در حوزه بانکی و هم در حوزه صندوق های بازنشستگی و تامین اجتماعی و هم در حوزه کسری بودجه دولت بیشتر میشود لذا زمان در این موارد به نفع دولت نیست یعنی گذشت زمان مشکل دولت را حل نمیکند و باعث میشود بر پیچیدگی  اوضاع افزوده شود.


 آیا افزایش پایه پولی مشکلی را حل میکند؟
اما اینکه عنوان شده پایه پولی نباید افزایش یابد ، پایه پولی همان پولی است که بانک مرکزی خلق و چاپ میکند؛ دولت در این  چند ماه اول سال به سبب کسری بودجه ای که داشته طبق قانون میتوانسته از تنخواهی که نزد بانک مرکزی دارد که به زبان ساده یعنی همان چاپ پول استفاده کند، پول چاپ کند و برای هزینه هایش استفاده کند.

دولت آقای روحانی حداکثر استفاده ممکن را از این تنخواه داشته است. بانک مرکزی حدود ۵۵ هزار میلیارد تومان در این ماه های اولیه سال پول چاپ کرده و به دولت آقای روحانی داده و آقای روحانی به کمک این ۵۵ هزار میلیارد تومان هزینه هایش را پرداخت کرده است.

حالا این ۵۵ هزار میلیارد تومان که همان پایه پولی است  و اصطلاحا به آن پول پر قدرت هم میگوییم، اهرمی برای شبکه بانکی میشود  که خود بانکها  به اتکای آن شروع به خلق پول بانکی میکنند. بر همین مبنا نزدیک به ۸ برابر این مبلغ بانکها قدرت خلق پول سپرده ای دارند و ما هم تمام خریدی که در اقتصاد انجام میدهیم با موجودی سپرده امان است. این سپرده ها را بانکها به اتکای آن پایه پول خلق میکنند برای همین پایه پولی مهم است چرا که به ازای  هر یک تومانی که بانک مرکزی خلق میکند به بانکها این اجازه را می دهد که به اتکای آن ۸ تومان نقدینگی در اقتصاد ایجاد کنند.

بنابراین هر چه پایه  پول کمتری در  اقتصاد توسط بانک مرکزی خلق شود قدرت خلق پول بانکها کمتر شده و رشد نقدینگی هم کاهش پیدا میکند اما همانطور که عنوان شد در ماههای  اول سال دولت آقای روحانی که منابع کافی برای پرداخت هزینه هایش نداشته از این تنخواه استفاده کرده، قانون این  اجازه را به دولت میداده که تا ۳ تا ۴ درصد بودجه عمومی از حساب تنخواهش استفاده کند البته مشروط براینکه تا پایان سال با بانک مرکزی تسویه کند اما معمولا این تسویه انجام نمیشود. لذا مبنایی میشود برای رشد نقدینگی که در اقتصاد ما رخ داده است.

لذا هم تعدیل حقوق و دستمزد متناسب با نرخ تورم درست است و هم اینکه باید جلوی رشد پایه پولی گرفته شود اما باید گفت هر دو کار سختی است و نیاز به برنامه ریزی دقیق و منسجمی دارد.

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات