صبح صادق >>  نگاه >> گفتگو
تاریخ انتشار : ۲۵ مهر ۱۴۰۰ - ۱۳:۰۱  ، 
کد خبر : ۳۳۴۱۲۷
عبدالله فرهی  پژوهشگر تاریخ اسلامی در گفت‌وگو با صبح صادق عنوان کرد

پیامبر(ص) پرچمدار اندیشه وحدت

پایگاه بصیرت / احمد رجایی

در مقابل خط تفرقه‌افکنی دشمنان که برای شقه شقه کردن امت اسلامی در دستور کار قرار گرفت، علما و صاحبان علم و فضیلت در جهان اسلام قیام کردند تا این توطئه شوم را خنثی کنند. تمام هم و غم این اندیشمندان در واقع رسیدن به اسلام عزیز، قدرتمند و یکپارچه در برابر دشمنان مشترک قسم‌خورده جهان اسلام و امت اسلامی است. در واقع هدف از وحدت اسلامی، ایجاد یک ساز و کار مشترک میان مسلمانان در رویارویی با خطرهایی است که امت اسلامی را تهدید می‌کند؛ از این رو و برای بازخوانی مسیری که پیشگامان وحدت اسلامی در پیش گرفتند، با دکتر عبدالله فرهی، پژوهشگر تاریخ اسلامی گفت‌وگو کردیم که در ادامه می‌خوانید:

 

  مبدأ و طلیعه اندیشه وحدت و مسیری را که پیشگامان این مسیر پیش گرفتند، در کجا باید جست‌وجو کرد؟

پاسخ این پرسش را می‌توان در این مسئله یافت که شخصیت پیشگام در اندیشه وحدت، حضرت رسول خدا(ص) هستند؛ چه در حیات مکی که رسول خدا(ص) به عنوان اسوه‌ مسلمان‌ها اندیشه‌ توحیدی را تبیین کردند و چه در عصر مدنی که «کلمه‌ توحید» عرصه اجتماعی گسترده‌ای پیدا کرد و «توحید کلمه» هم محقق شد؛ رسول خدا(ص) در عصر مدنی گام‌هایی جدی برای تشکیل «امت واحده»، تقابل با نظام قبیله‌ای و عصر جاهلیت برداشتند. «عصر جاهلیت» عصر شرک، بت‌پرستی، چندگانگی و شریک قائل شدن برای ذات باری تعالی است؛ اما رسول خدا(ص) با ایجاد اخوت و برادری میان مؤمنان، این شرک و بت‌پرستی را ریشه‌کن کردند. در همین راستا، به ابتکار پیامبر خدا(ص) اوس و خزرج «انصار» شدند و قریش و سایر قبایل همراه پیامبر در هجرت به مدینه‌النبی «مهاجرین» لقب گرفتند.  سپس، بین مهاجرین و انصار هم «عقد اخوت» بسته شد و پیمان‌هایی با اهل کتاب منعقد شد. این گونه، پیامبر خدا(ص) به «امت واحده» در درون حریم مدینه عینیت بخشیدند؛ اما در ماجرای عقد اخوت، نزدیک‌ترین فرد به رسول خدا(ص)، یعنی علی‌بن‌ابی‌طالب(ع) نیز با رسول خدا(ص) عقد اخوت بستند، کسی که این اندیشه‌ وحدت را بعد از رحلت رسول خدا(ص) پی گرفت.هرچند رسول خدا(ص) ایشان را به عنوان وصی و جانشین خود معرفی کرده بودند، اما علی‌بن‌ابی‌طالب(ع) در راستای حفظ کلمه‌ توحید و توحید کلمه و صیانت از امت واحده ضمن بیعت با خلیفه‌ اول جلوی تفرقه را گرفتند و نماد وحدت شدند. سپاه اسلام یکپارچه شد و اسلام گسترش پیدا کرد؛ یعنی اگر در اسلام گسترشی اتفاق افتاد، به دلیل اعتقاد به این وحدت و امت واحده است و هرجا که در طول تاریخ اسلام پیشرفت داشته‌ایم، به دلیل همین اعتقاد به امت واحده بوده و در هرجا که پسرفت داشته‌ایم، به دلیل اعتقاد نداشتن به این امت واحده بوده است.

 

در عصر معاصر برای بحث وحدت چه اقداماتی انجام شده است؟

امروزه، حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای با طرح مراحل پنج‌گانه، یعنی انقلاب اسلامی، نظام اسلامی، دولت اسلامی، جامعه‌ اسلامی و تمدن اسلامی برای ما راهی در ادامه‌ این مسیر ترسیم کرده‌اند و ما را به سمت تجلی این امت واحده حرکت داده‌اند. ما با شکل‌دهی به جامعه‌ اسلامی و این امت واحده، می‌توانیم به تمدن اسلامی عینیت ببخشیم و این مسئله‌ای است که در ادامه‌ مسیر با آن روبه‌رو هستیم. گام‌هایی نیز در پیوند بین شیعه و اهل‌سنت به‌ویژه از زمان مرحوم آیت‌الله‌العظمی بروجردی(ره) در پیوند با علمای برجسته‌ الازهر مصر برداشته شده است. الازهر که نامش برگرفته از نام حضرت زهرا(س) است، به عنوان مهم‌ترین مرکز اندیشه‌ اهل سنت در میان سنّیان مرجعیت دارد.

علمایی از همین مرکز مانند شیخ عبدالمجید سلیم یا شیخ محمود شلتوت در پیوند با آیت‌الله‌العظمی بروجردی به واسطه‌ علامه شیخ‌محمدتقی قمی به تأسیس «دارالتقریب» در مصر همت می‌گمارند و مذهب شیعه را به عنوان یک مذهب رسمی به رسمیت می‌شناسند و به این ترتیب، گام‌های روبه جلویی در جهت هم‌بستگی میان مذاهب اسلامی برداشته می‌شود. البته این موضوع با فراز و نشیب‌هایی نیز همراه بوده است؛ اما با اقداماتی که به‌ویژه در زمان رهبری آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای انجام شده است، به‌ویژه با ایجاد مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی، این باور که مذاهب اسلامی می‌توانند با همدیگر، هم‌فکری، هم‌زیستی مسالمت‌آمیز و درک متقابل داشته باشند، احیا می‌شود. مسلمانان با نگاه به مشترکات و درک تفاوت‌هایی که با همدیگر دارند، می‌توانند با همدیگر به‌عنوان برادر مسلمان زندگی کنند. ابتکار ایجاد هفته وحدت در نظام جمهوری اسلامی ایران به رهبری امام خمینی(ره) در نگاه به میلاد یگانه‌ عالم خلقت، یعنی حضرت محمد مصطفی(ص) بهانه‌ای شده است که ان‌شاءالله همه ساله این اندیشه را دوباره به خود، یادآور شویم و بتوانیم هر ساله گام‌های روبه جلویی در این زمینه برداریم.

 

  برای اینکه این وحدت بین جهان اسلام رونق بیشتری پیدا کند و با توجه به اختلاف‌هایی که در سال‌های اخیر به وجود آمده است، به نظر شما چه اقداماتی لازم است تا در این بخش بیفتد؟

یکی از کارهای بسیار اساسی که باید انجام دهیم، این است که اولویت خود را در تعامل با سایرین تشخیص دهیم؛ یعنی در تعامل فرهنگی میان ملل مسلمان باید دید که اولویت‌های خودمان چیست! برای نمونه در کشورهای ایران، عربستان، سوریه، پاکستان، کشورهای جنوب شرق آسیا و در کل کشورهایی که مسلمان هستند، آیا اولویت آنها برای اینکه بتوانند به آن آرمان امت واحده برسند، باید پیوند با همدیگر باشد یا اینکه دست‌نشانده‌ دول مستکبر و استعمارگر شوند؟ تجربه‌ تاریخی به ما می‌گوید هر گاه که ما به سمت همدیگر رفته‌ایم و دست همدیگر را گرفته‌ایم، پیش رفته‌ایم؛ اما وقتی که از همدیگر فاصله گرفته‌ایم، این فاصله گرفتن سبب شده است که ما به دیگران وابسته شویم و دست نیاز به سمت دشمنان خود دراز کنیم. وقتی ما به این باور برسیم که همه‌ اقوام با هم برادر هستند و برای نمونه یک ترک زبان و عرب زبان با من برادر است و اولویت را به برادر دینی خود دهیم، مسلماً باعث می‌شود که اوضاع ما هم تغییر کند. به فرموده‌ امام علی(ع) مردم دو بخش هستند؛ مردم یا برادر دینی شما هستند یا در آفرینش، هم‌نوع شما هستند: «إما اخٌ لک فی الدین أو نظیرٌ لک فی الخلق». به قدری نسبت به برادر دینی سفارش شده است که در زمان رسول خدا(ص) این تصور ایجاد شد که برادر از برادر دینی خود ارث می‌برد، یعنی تا این حد با هم صمیمی بودند، اما الان ما چقدر نسبت به برادران دینی خود چنین نگاهی داریم. این نگاه به برادر دینی باید احیا شود؛ چرا ما اینقدر بین خودمان مرز کشیده‌ایم و چه زمانی قرار است ما به سمت امت واحده حرکت کنیم؟

این مسئله به اقدامات جدی و عملی از سوی دولت‌ها نیاز دارد. ملت‌ها هم باید این موضوع را باور کنند و این موضوع باید به یک مطالبه‌ عمومی در میان ملت‌های مسلمان تبدیل شود. ما باید بدانیم در اندیشه‌ دینی و امت واحده‌ای که باید شکل بگیرد، برادر دینی بر هم‌نوع اولویت دارد. همچنین باید باورهای غلطی که در جامعه در نتیجه‌ شیفتگی به غرب به‌وجود آمده است، به مرور زمان تغییر کند. این تصویر غلط هم که از همدیگر داریم، در نتیجه‌ پیوند و ارتباط تغییر خواهد کرد که این کار، مستلزم برداشتن مرزهاست.

برای نمونه، ما جبهه‌ مقاومت در برابر دشمنان‌مان تشکیل داده‌ایم، اما باید جبهه‌های مقاومت فرهنگی، اقتصادی و سیاسی هم علاوه بر نظامی تشکیل دهیم، باید بتوانیم بازارهای مشترک منطقه‌ای بین مسلمان‌ها تشکیل دهیم، باید بتوانیم در ارتباط و پیوند با اقوام و ملل مسلمان، با فرهنگ‌های گوناگونی که وجود دارد و با اقوام، مذاهب و طریقت‌ها آشنا شویم و طریقه‌ هم‌زیستی با همدیگر را یاد بگیریم.

بنابراین نیاز است که به مرور زمان ارتباطات خود را حداقل با کشورهای همسایه‌ مسلمان خود توسعه دهیم. از آسیای مرکزی تا غرب آسیا و شمال آفریقا تا سواحل اقیانوس اطلس همه‌ این مناطق مسلمان‌نشین هستند؛ اگر این مسلمان‌ها ارتباطات خود را با همدیگر گسترش دهند، یک مسلمان به راحتی می‌تواند از قلب آسیا تا غرب آفریقا و سواحل اقیانوس اطلس به راحتی سفر کند و همه‌ نیازهای خود را از این سرزمین‌های ثروتمند تأمین کند. در این صورت، حاکمان این کشورها برای حفظ استقلال سیاسی خود دیگر هیچ نیازی به اروپا یا آمریکا نخواهند داشت، بلکه اروپا سرزمین کوچکی در شمال غربی این ناحیه‌ وسیع خواهد شد؛ این باوری است که باید به مرور زمان بین مسلمان‌ها شکل بگیرد که امیدوار هستیم مسلمان‌ها به مرور زمان به این درک مشترک برسند و پیوندهای خود را دوباره برقرار کنند تا از این شرک خفی که در جامعه به آن مبتلا هستند، رهایی یابند و دوباره به سوی تشکیل امت واحده حرکت کنند.

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات